🌷متوسلین به شهدا🌷💫
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
#قصه_دلبری♥️
#قسمت_شصت_و_نهم
یکشنبه بود که زنگ زد .
بهش گفتم : « اگه قرار نیست بیای ، راست و پوست کنده بگو ، برمی گردم ایران!»
گفت : « نه هرطور شده تا یکشنبه هفته بعد خودم رو میرسونم!»☺️
نمیدانم قبل از نماز ظهر بود یا بعد از نماز ، شنبه هفته بعد ، چشمم به در و گوشم به زنگ بود ..
با اطمینانی که به من داده بود ، باورم نمیشد بدقولی کند
یک روز دیگر وقت داشت . .
۲۸ روز به امید دیدنش ، در غربت چشمم به در سفید شد .
حاج آقا آمد .
داخل اتاق راه می رفت . تا نگاهش می کردم چشمش را از من میدزدید ..
نشست روی مبل ، فشارش را گرفت ..
رفتارش طبیعی نبود 😢
حرف نمیزد ، دور و بر امیرحسین هم آفتابی نشد..
مانده بودم چه اتفاقی افتاده..
قرآن روی عسلی را برداشتم که حاج آقا ناگهان برگشت و گفت :
« پاشو جمع کن بریم دمشق ! » 😳
مکث کرد ، نفس به سختی از سینه اش بالا آمد ، خودش را راحت کرد:
« حسین زخمی شده ! » 😔
ناگهان حاج خانم داد زد : « نه ، شهید شده به همه اول می گن زخمی شده »😭
سرم روی صفحه قرآن خشک شد💔
داغ شدم ، لبم را گاز گرفتم ، پلکم افتاد .
انگار بدنم شده بود پر کاه و وسط هوا و زمین می چرخید ..
نمیدانستم قرآن را ببندم یا سوره را تمام کنم .
یک لحظه هم فکر نکردم ممکن است شهید شده باشد . .
سریع رفتم وضو گرفتم ایستادم به نماز ..
نفسم بند آمده بود!
فکر می کردم زخمی شده و دارد از بدنش خون می رود ..
تابه حال مجروح نشده بود که آمادگی اش را داشته باشم.
#رمان_شهید_محمد_خانی🌷
✨ادامه دارد...
❣🦋❣🦋❣
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
@motevasselin_be_shohada
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌷#پسرک_فلافل_فروش🌷
#قسمت_شصت_و_نهم
🔗بركت در مال چيزي نيست كه با مفاهيم مادي و دنيايي قابل بحث وتوجيه باشد.
🌟برخي افراد بودند كه آنچه را كه خدا در اختيارشان نهاده بود براي رفع مشكلات مردم قرار مي دادند
♦ خدا هم از خزانه ي غيب خودمشكلات مالي آنها را برطرف مي كرد. مثال، شهيد ابراهيم هادي.
📌دوستي مي گفت: يک شب ابراهيم را ديدم که در کوچه راه مي رود. پرسيدم: کاري داري❓
❇گفت: از صبح تا به حال کسي از بندگان خدا را نديدم که مشکل مالي
داشته باشد و من بتوانم مشکل او را برطرف کنم. براي همين ناراحتم.
🔳ابراهيم هادي هيچ گاه پول را براي خودش نخواست، بلكه با پولي كه به
دستش مي رسيد مشكلات بسياري از رفقا را برطرف مي كرد.
🔵بارها شده بود كه مسافركشي مي كرد و پول آن را خرج هيئت و يا افراد
نيازمند مي كرد.
✴اين ويژگي هاي شهيد ابراهيم هادي براي هادي ذوالفقاري خيلي جالب بود.
🌀هادي ذوالفقاري ابراهيم را خيلي دوست داشت براي همين سعي مي كرد مانند اين شهيد عزيز با درآمد خودش مشكلات مردم را برطرف كند.
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
✍ ادامه دارد ...