eitaa logo
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
30.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
224 فایل
بسم رب الشهداء💫 🌷"هرگزکسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"🌷 (آل عمران۱۶۹) 💥چله صلوات، زیارت عاشورا و دعای عهد💥 ✨شروع چله:4 آبان ✨پایان:13 آذر @hasbiallah2
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت عاشورا.pdf
253.3K
ا🔰 pdf زیارت عاشورا⇧ صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷متوسلین به شهدا🌷💫
‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🟣خاک های نرم کوشک🟣 نذر فی سبيل الله اشاره کرد به پلاستیکها و گفت:« می خوام اینارو بگذارم توش» فکر کردم خودش می خواهد سهم فک و فامیل و همسایه ها را ببرد درخانه هاشان گفتم:« شما نمی خواد زحمت بکشین من خودم با بچه ها می برم.» لبخند زد انگار فکرم را خواند با لحن معنی داری پرسید:«مگر شما این گوسفند رو فی سبیل الله نذر نکردی؟» «خوب چرا.» «پس برو یک گونی بیار» رفتم آوردم. همه ی پلاستیک ها را که قسمت کرده بود ریخت توی گونی حتی یک سیر گوشت هم برای خودمان نگه نداشت کیسه را گذاشت پشت موتورش، گفت:«تو فامیل و همسایه های ما الحمدلله کسی نیست که به نون شبش محتاج باشه.» خداحافظی کرد و رفت نمی دانم گوشت ها را کجا برد و به کی ها داد ولی می دانم که یک ذره از آن گوشت ها را نه ما دیدیم و نه هیچ کدام از فامیل و در و همسایه چندتایی شان می خواستند ته و توی قضیه را در بیاورند. گوسفند رو کشتین؟ «آره.» وقتی این را می شنیدند چشم هاشان گرد می شد. «چه بی سروصدا!» حتما انتظار داشتند سهمی هم به آنها برسد شنیدم بعضی شان با کنایه می گفتند:« گوسفند رو برای خودشون کشتن!» ادامه دارد.... 🌷🌷🌷🌷🌷
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @motevasselin_be_shohada <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🟣خاک های نرم کوشک🟣 نمره ی تک بعدها هم اگر گوسفندی نذر داشتم، همین کار را می کرد هرچی هم می پرسیدم:«گوشت ها روکجا می برین؟» نمی گفت، هیچ وقت هم نگذاشت کسی بفهمد. ابوالحسن برونسی (فرزند ارشد شهید) از درس ما هیچ وقت غافل نمی شد هر بار می آمد مرخصی از مدرسه ی همه مان خبر می گرفت، قبل از بقیه . می آمد مدرسه ی من، خاطره ی آن روز هنوز مثل روشنایی خورشید توی ذهنم می درخشد. نشسته بودیم سر کلاس معلم دیکته گفته بود و حالا داشت ورقه ها را تصحیح می کرد ورقه ای را برداشت و نگاهی به من انداخت پیش خودم گفتم: «حتماً مال منه!» دلم شروع کرد به تند زدن می دانستم خیط کاشتم هر چه قیافه اش تو هم تر می رفت حال و اوضاع من بدتر می شد یکهو صدای در کلاس حواس همه را پرت کرد معلم با صدای بلندی گفت: «بفرمایید.» در باز شد. از چیزی که دیدم قلبم می خواست از جا کنده شود پدرم درست دم در ایستاده بود! معلم به خودش تکانی داد و زود بلند شد پدرم آمد جلو با هم احوالپرسی کردند. «اتفاقاً خیلی به موقع رسیدین حاج آقای برونسی» پدرم لبخندی زد پرسید: «چطور؟» ادامه دارد.... 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 سلام اکنون نایب الزیاره همه اعضای گروه هستم مزار شهید حاج یونس زنگی آبادی ✨آدرس مزار: کرمان_گلزار شهدای روستای زنگی آباد @motevasselin_be_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بیدار شوید والله قسم مسئولیم ✊ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Dua-Al-Ahd.mp3
8.25M
🔰دعای عهد 🎙با نوای استاد علی فانی من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این عهد میمانم بیا 🌤🌿 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 💚سلام به چهارده معصوم(ع): 🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ 🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِی 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اباعبداللَّه 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌷⃟ *صلي اللهُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياجعفربنَ مُحَمَّدٍ 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياموسيَّ بْنُ جَعْفَرٍ 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياعلي بن موسي 🌷⃟ *صَلِي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا محمدبن عَلِيٍ اَلْجَوَاد 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌷⃟ *صَلي اَللَّهُ عَلَيْك ياعلي بْنَ مُحَمَّدٍ 🌷⃟ *صَلَّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍ العسکري 🌷⃟ *صلي اَللَّهُ عَلَيْكَ ياحجه بْنَ اَلْحَسَنِ. اَلْمَهْدِيُّ عَجَّلَ اَللَّهُ تعالی فَرَجَهُ الشريف 🕊🌴🕊🌴🕊🌴🕊 ➡️@motevasselin_be_shohada ‌ 💝متوسلین به شهدا💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ❣بسم رب الشهدا و الصدیقین❣ 0⃣2⃣بیستمین چله ی؛ 🚩زیارت عاشورا، صلوات، دعای عهد 🌤کانال متوسلین به شهدا🌤 🖇 امروز " 8 شهریور ماه" 📌 چله 《هدیه به‌ چهارده‌ معصوم(ع) و شهید امروز》 🌻شهید والامقام 🌷🌷🌷 معرف: ناشناس 🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ➡️@motevasselin_be_shohada
فرمانده رشید اسلام شهید محمود کاوه🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاربخ ولادت: ۱۳۴۰/۳/۱ محل ولادت: مشهد تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۶/۱۰ محل شهادت: منطقهٔ عمومی حاج عمران بر روی قله ۲۵۱۹ مزار: مشهد_ استان خراسان رضوی، بلوک ۳۰ ردیف ۴۶ شماره ۱۲ رضویه ایران ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝 🌷🌿🕊🥀🕊🌿🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه فرمانده شهید محمود کاوه 💐🍃شهید کاوه در خرداد سال ۱۳۴۰در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش از کسبه مشهدی بود. اصلیتشان از دهستان بیهود توابع قائن بود و از جمله افرادی بود که در دوران شاهنشاهی به لحاظ این که مقلد سید روح الله خمینی بود با روحانیونی همچون سید علی خامنه ای و سید عبدالکریم هاشمی نژاد ارتباط داشت. در پخش اعلامیه‌های امام خمینی(ره) چه در دوران دبیرستان و چه در محیط‌های دیگر تلاش می‌نمود و در درگیریها با ماموران حکومت و راهپیمایی‌ها به همراه پدر فعالانه شرکت می‌جست. سخنرانی‌های آیت الله خامنه‌ای تاثیر فراوانی روی او گذاشت. انقلاب که پیروز شد ،«محمود» سر از پا نمی شناخت .هر جا نیاز به جانفشانی داشت او حاضر بود .در حمله ی کورکورانه ی آمریکا به صحرای «طبس» او از اولین کسانی بود که آنجا حاضر شد تا اسناد باقی مانده از خودفروختگان داخلی را از بالگردهای آمریکایی به دست آورد. «بنی صدر» خائن که می دانست اگر اسناد جنایت و خیانت او و دیگر وطن فروشان به دست مردم بیفتد جان سالم به در نخواهند برد؛ با دستور بمباران باقی مانده بالگردهای آمریکایی ، از دستیابی انقلابیون به این اسناد جلوگیری کرد. «کردستان»سنگر بعدی بود که نیاز به جانبازانی داشت تا از آرمانهای انقلاب خمینی کبیر حراست کنند و محمود کاوه از اولین نیروهایی بود که در آنجا حاضر شد. کاوه یکی از جوانترین فرماندهانی است که هدایت جنگ ایران و عراق را به عهده گرفتند. روزی که جنگ شروع شد او یک جوان ۱۹ ساله بود اما ۳ سال بعد فرماندهی تیپ ویژه شهدا را به عهده گرفت. تیپی که از کلیدی‌ترین یگانهای سپاه بود. موفقیت‌ها و انجام عملیات خارق‌العاده توسط این تیپ با فرماندهی کاوه باعث شد به لشکر ویژه ارتقا یابد. بر اثر شرکت‌ در جلسات‌ علمای‌ مبارزی‌ همچون‌ شهید هاشمی‌نژاد وشهید کامیاب‌، تفکر مبارزاتی‌ او شکل‌ می‌گیرد و با شروع‌ تظاهرات‌ خیابانی ‌در سال‌ 1357 در راهپیمایی‌ها تا مرز شهادت‌ پیش‌ می‌رود. با تشکیل‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ عضویت‌ در این‌ نهاد مقدس‌ را برمی‌گزیند و پس‌ از گذراندن‌ دوره‌ی‌ آموزش‌، به‌ عنوان‌ مربی‌ تاکتیک‌ پادگان‌امام‌ رضا(ع) انتخاب‌ گردید. همزمان‌ با عزیمت‌ حضرت‌ امام‌ به‌ جماران‌، به‌ عنوان‌ سرپرست‌ یک‌گروه‌ بیست‌ نفره‌ جهت‌ حفاظت‌ از بیت‌ امام‌، به‌ تهران‌ اعزام‌ می‌شود.با شروع‌ جنگ‌ تحمیلی‌، وارد عرصه‌ی‌ نبرد با ضدانقلاب‌ داخلی‌ شده‌ ودر بدو ورود به‌ سقّز، مسئولیت‌ خطیر گروه‌ اسکورت‌ را بر عهده‌ گرفته‌ و با اتّخاذ تاکتیک‌های‌ هجومی‌ و چریکی‌ به‌ عنوان‌ اولین‌ فرد، عملیات‌ ضدکمین‌ را علیه‌ ضدانقلاب‌ در کردستان‌ طراحی‌ و اجرا و در مدتی‌ اندک‌، وضعیت‌ نبرد در شهر سقّز و حومه‌ی‌ آن‌ را به‌ نفع‌ نیروهای‌ خودی‌ تغییر داد. وی‌ در سمت‌ فرماندهی‌ عملیات‌ سپاه‌ سقّز، با اجرای‌ عملیاتهای ‌چریکی‌، دشمنی‌ را که‌ بر شهر سیطره‌ یافته‌ بود، آواره‌ی‌ کوهها نمود. همزمان‌ با تشکیل‌ تیپ‌ ویژه‌ی‌ شهدا توسط‌ سرداران‌ شهیدمحمد بروجردی‌ و ناصر کاظمی‌، محمود به‌ عنوان‌ مسئول‌ عملیات‌ تیپ ‌معرفی‌ گردید و ضربات‌ مهلکی‌ را بر پیکر ضدانقلاب‌ وارد ساخت‌. با تعیین‌مبلغ‌ هنگفتی‌ به‌ عنوان‌ جایزه‌ برای‌ به‌ شهادت‌ رساندن‌ کاوه‌ از سوی‌ دشمن‌نام‌ محمود کاوه‌، بر سر زبانها افتاد. آزادسازی‌ شهر بوکان‌ و سپس‌ جاده‌ی‌ مهم‌ و حیاتی‌ پیرانشهر سردشت‌، از جمله‌ عملیاتهای‌ گسترده‌ای‌ است‌ که‌ با فرماندهی‌ و جانفشانی‌ او انجام‌گرفت‌. با شهادت‌ شهیدان‌ کاظمی‌، گنجی ‌زاده‌ و بروجردی‌، سکان‌ فرماندهی‌تیپ‌ ویژه‌ی‌ شهدا در سال‌ هزار و سیصد و شصت و دو به‌ او سپرده‌ شد. در همین‌ سال‌ علاوه‌ بر نبرد با ضدانقلاب‌، اقدام‌ به‌ انجام‌ عملیاتهای‌ برون‌ مرزی‌ والفجر دو وسه و چهار نموده‌ و مناطق‌ مهمی‌ از میهن‌ اسلامی‌ را آزاد ساخت‌. با حاکم‌ شدن‌ آرامش‌ و امنیت‌ بر کردستان‌، تلاش‌ خود را معطوف ‌مبارزه‌ با ارتش‌ عراق‌ نمود و در عملیاتهای‌ بدر، قادر، والفجر و کربلای‌ 2 صحنه‌های‌ غرور آفرینی‌ را آفرید. آخرین‌ مجروحیت‌ وی‌ در تک‌ حاج‌ عمران‌ بود که‌ در یک‌ نبرد تن‌ به‌ تن ‌با دشمن‌ بعثی‌ ترکش‌ نارنجک‌ به‌ سرش‌ اصابت‌ کرد. محمود کاوه‌ در دهم شهریور ماه‌ 1365 در سن‌ 25سالگی‌، هنگامی‌که‌ به‌ منظور تصرف‌ ارتفاعات‌ مهم‌ 2519، پیشاپیش‌ رزمندگان‌ اسلام‌ درحرکت‌ بود، در اثر اصابت‌ ترکش‌ خمپاره‌، به‌ فیض‌ عظیم‌ شهادت‌ نایل‌ آمد. روحش شاد نام و یادش جاودان🌹🕊 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝 🌷🕊✨🌷🕊✨🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌿 می‌خواست بیدارش کند؛ نمی‌گذاشتم. بحث‌مان گرفت. گفتم: مگه تو نمی‌دونی اون چقدر کم می‌خوابه؟ صدای محمود کاوه از توی اتاق بلند شد: اون بیرون چه خبره؟‌ به طرف گفتم: آخرش کار خودت رو کردی؟ در اتاق را باز کردم. گفتم: یه بسیجیه، می‌گه با شما کار داره. آمد دم در. گفت: من در خدمت‌ام. طرف، خیلی خون‌سرد گفت: راستش می‌خواستم با شما عکس بگیرم. محمود دمپایی پاش کرد. گفت: کجا می‌خوای عکس بگیری؟ گفت: توی محوطه. چهار_ پنج بار کشاندش این‌طرف و آن‌طرف تا سرانجام عکس‌اش را گرفت. محمود که برگشت، رفتم سراغ بسیجی. ناراحت و دمغ گفتم: ارزشش رو داشت برای یه عکس، فرمانده تیپ رو از خواب بیدار کنی و هی ببریش این‌ور و اون‌ور؟ سرش را انداخت پایین. گفت: راستش شنیده بودم آدم فروتنیه؛ ولی دوست داشتم از نزدیک ببینم. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
🕊✨ ...! 🌷بلندی‌های «سرا» (از پايگاهای اصلی ضد انقلاب بود كه در حد فاصل شهرهای سقز- بوكان قرار دارد.) دست ضد انقلاب بود، از آن‌جا ديد خوبی روی ما داشتند. آتش سنگينی طرفمان می‌ریختند، طوری كه سرت را نمی‌توانستی بالا بگيری. همه خوابيده بودن روی زمين. برای اين‌كه نيروها را تحت كنترل داشته باشم به حالت نيم‌خيز بودم، ناگهان از پشت، دست سنگينی را بر شانه‌ام احساس كردم؛ برگشتم ديدم محمود است. جلوی آن همه تير و گلوله، صاف ايستاده بود!! 🌷آمدم بگويم سرت را خم كن، ديدم دارد بدجوری نگاهم می‌كند. گفت: داوودی اين چه وضعيه؟ خجالت بكش. چشمانش از خشم می‌درخشيد. با صدايی كه به فرياد می‌ماند، گفت: فكر نكردی اگه سرت رو پايين بياری، نيروهات منطقه را خالی می‌كنن؟ بعد هم، بدون توجه به آن همه تير و گلوله كه به طرفش می‌آمد، به سمت جلو حركت كرد. عمليات تمام شده بود كه ديدمش، دستی به شانه‌ام زد و گفت: ضد انقلاب ارزش اين رو نداره که جلويش سرتو خم كنی...!! 🌹خاطره ای به یاد فرمانده محمود کاوه :رزمنده دلاور علی‌محمود داوودی اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝 متوسلین به شهدا 💝
🌺🌿 یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم . اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر کاوه . کم مانده بود سکته کنم سر محمود شکسته بود و داشت خون می آمد . با خودم گفتم : الان است که یک برخورد ناجوری با من بکند . چون خودم را بی تقصیر می دانستم ، آماده شدم که اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش را بدهم . او یک دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون . این برخورد از صد تا توگوشی برایم سخت تر بود . در حالی که دلم می سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه حرفی بزن همانطور که میخندید گفت : مگه چی شده؟ گفتم : من زدم سرت رو شکستم ، تو حتی نکردی ببینی کار کی بوده همان طور که خونها را پاک می کرد ، گفت : این جا کردستانه ، از این خونها باید ریخته بشه ، این که چیزی نیست . چنان مرا خودش کرد که بعدها اگر می گفت ، می مردم . ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ➡️@motevasselin_be_shohada 💝متوسلین به شهدا💝