🤯سختی های بچه ی اول و تک فرزندی از زبان یک مادر پزشک صاحب ۴ فرزند
(بخش اول)
⭕فک کنم گاهی #مامان_اولی ها یا تک بچه ای ها، فک میکنن بچههای ما درجا ،۳-۴تا با هم، از لپ لپ دراومدن 😄
یعنی هیچ وقت ما #تک_بچه نبودیم،
و تجربه سختیهای شدید بچه اول رو نداریم
خواستم از همین جایگاه اعلام کنم که خیر!
عاقا پوست ما هم کنده شده سر بچه اول
از بی تجربگی هامون بابت #کولیک، #رفلاکس، آروغ گرفتن، حتی نم دادن همیشگی #پوشک و...
تا بعد، مراقبت مداوم در چهاردست و پا رفتن و شروع ایستادن و تاتی…
و تمام وقت دراختیار بچه بودن بابت سرگرم کردنش تا خود سه سالگی
ما هم سر بچه اول خیلی ترس ها و اضطراب ها داشتیم (حالا منِ نوعی به علت رشته تحصیلی م، شاید کمتر)
نابلد بودیم
بابت هرچیزی نگران میشدیم
حتی گاهی میشد یهو نصف شب حس میکردم بچه نفس نمیکشه! الکی ها! با چه وحشتی بچه رو آروم تکون میدادم ببینم واکنش نشون میده یا نه. اونم از خجالتم درمیومد و تا خودِ صبح…😒😢
خیلی از ما سر بچه اول حسابی از اطرافیان حرف میشنیدیم و تأثیر میگرفتیم.
همه ما در سالهای اولِ فرزند اولمون خیلی وقت پاش گذاشتیم، چون کسی رو جز ما نداشت و #هم_بازی ش ما بودیم.
.
این تجربه مشترک همه ماست که حتی برای یک سرویس بهداشتی رفتن شاید محبور میشدیم صبر کنیم بچه بخوابه یا باباش بیاد! حموم رو که نگو. نماز هم خیلی وقت ها اول وقت براش معنا نداشت😞
.
.
از شش ماهگی به بعد مدام از ما بازی میخواست. بیست بار پشت هم خوندن یه کتاب و درآوردن صدای جوجه و گاو و کلاغ!
صدتا چشم چشم دوابرو کشیدن بی وقفه پشت هم؛
و ته گرفتن خورشتها و برنجها در سایه غفلت این توجه بی مرخصی مادرانه!
گاه شده بود حس کنیم *من مادر ضعیفی هستم، مادر خوبی نیستم، کم آوردم، من ذوق و انرژی تعامل با بچه ندارم و...*
خیلی وقت ها بوده که به خودمون گفتیم خدایا، اگر یکی ش اینه پس سه چهارتاش چیه 😰😫😭
وقتی برای یکی، ۲۰ ساعت از ۲۴ ساعت من داره میره، برا دوتا و بیشترش که کلا روز کم میارم و هفتگی باید زندگی کنم!!
.
.
.
اما خیلی زود، ما (که نسبت به تشویق و تجربه دیگران(پرفرزندها) بی توجه بودیم و میگفتیم دروغه! حالا که آورده میخواد بگه خوبه عالیه اصلاً بی نظیره و کارم درست بوده!) یه چیزایی رو درمورد بچه کشف کردیم؛
با #مشاهده
وقتایی که تو مهمونی ها بچه همسالانش رو میدید و حتی یک ساعت تمام سراغ از ما نمیگرفت! 😯
یا وقتایی که نیازهای ابتدایی و ساده فرزندمون توسط بچه ۳-۴ ساله خانواده دیگه مرتفع میشد و لازم نبود ما سرویس بی وقفه بدیم
.
.
یه کم بیشتر تحقیق و مطالعه کردیم
دیدیم نه باباااا
بچه اوله که انققققد سخته!
پدر آدم رو درمیاره😭
.
و سختی بچههای دوم و سوم و چهارم و... هرگزززز مساوی نیست با سختی بچه اول ضربدر دو و سه و چهار و....! 😍😃
.
بلکه حتی گاهی انقدر امورات با هم همپوشانی دارن که انگار برخی سختی ها حذف میشن!
.
.
از مرحله فکر و تحقیق به عمل که رسید و فرزند دوم که اضافه شد،
دروغ چرا،
ماه های اول سخت بود (برای همه فک کنم؛ مگر کمک دارها).
دوتا بچه کوچک با هم گریه کنن، بهانه بگیرن، دومی کولیکی هم باشه تا صبح نخوابه و کله صبح اون یکی بیدار شه، حسادت های طبیعی اولی به دومی و مدیریتش، توجه به نیازهای عاطفی و هیجانی اولی و…
خدایا ببخش اگر ناسزا نثارکردیم به مشوق هامون😅🙈😢
اما
همینطوری نموند !
ادامه دارد ...
🔖مادربون|والد،نوزاد،نوپا
👈عضو شوید
@motherboon