#خاطرات_مادری_من #ارسالی_شما یادم میاد اولین روزهای مادر شدنم همراه شده بود با ماه رمضان و بر عکس سالی های قبل نمیتونستم روزه بگیرم. (به خاطر شیردهی) سختم بود اما خب کنار اومدم و به خودم گفتم که عوضش باقی اعمال رو حسابی انجام میدم. نماز اول وقت قرآن خدمت به همسرم که روزه دار هست و... روز اول گذشت و من هیچ نماز اول وقتی نخوندم که هیچ بلکه هیچی از نمازم نمی فهمیدم! از بس تند و با اضطراب خوندمش چون تقریبا تمام طول روز نوزادم داشت گریه و بی تابی میکرد.( کولیک و ما ادراک کولیک😔) قرآن هم فکر کنم جمعا دو خط شد😅 و خدمت به همسر روزه دار هم همین بس که اومدن خونه ، دست و رویی شستن و اول یه شربت به من دادن که غش نکنم از خستگی و بعدم بچه رو نگه داشتن تا چند دقیقه بخوابم. خب قطعا خیلی سخت گذشت و من اصلا انتظار چنین چیزی نداشتم و همش احساس می کردم من از قافله ی عبادات عقب موندم و از ماه رمضان بهره ای نبردم اما خدا بهم کمک کرد تا درک کنم ، مادری کردن خودش یک دنیا عبادته! هر وقت این احساس سراغ تون اومد که با مادری از عبادات جا موندید. فقط چند تا از احادیث راجع به ارزش مادری رو بخونید.... التماس دعا مادربون|توانمندسازی والدین 👈عضو شوید @motherboon

#خاطرات_مادری_من #ارسالی_شما من همیشه با خودم فکر میکنم که بچه ها خدا رو از من و حس و حال و رفتار و برخوردم می‌شناسن. و همیشه سعی میکنم طوری باشم که به خدا بدبین نشن. قطعا خب ماه رمضون که میشه مراقبتم روی خودم بیشتر میشه. و مدتی هست که قول و قراری با خودم میذارم. از کتاب شرح اسما الحسنی، روزی به صورت تصادفی یکی از اسما الهی و معناش رو میخونم. سعی می‌کنم توی اون روز بیشتر به این صفت الهی نزدیک بشم و بیشتر این مدلی رفتار کنم. مثلا رحیم، مهربون تر میشم جواد، برای بچه ها دست و دل باز تر میشم و شاید در موقعیتی در طول روز هم بتونم این صفت خدا رو برای بچه ها بیشتر توصیف کنم و راجع بهش با هم حرف بزنیم... اینم از اعمال ماه رمضان و مادری من😊 مادربون|توانمندسازی والدین 👈عضو شوید @motherboon

#خاطرات_مادری_من #ارسالی_شما گفتید تنبیه و من دوست داشتم این خاطره رو براتون تعریف کنم. یکی از سخت ترین روزهای مادری به نظر من قطع شیر بچه هاست. طلب میکنه نمیتونی بهش شیر بدی و قلبت هزار پاره میشه برای بی قراری هاش و علاجش که توی دست خودته اما ناچاری دریغش کنی!😔😔 فرزند اولم رو که میخواستم از شیر بگیرم برام خیلی سخت بود. پا به پاش غصه خوردم. بی اشتها شدم و آروم گریه کردم امتحان سختی بود برام زیاد توسل کردم زیاد از خدا خواستم کمکم کنه قوی باشم و درست انجامش بدم. یکی از شب هایی که تا صبح با هم سحر کردیم، دخترم خوابید و من از غصه خواب به چشمم نمی اومد. نماز خواندم و بعد نماز خواستم چند خطی قرآن بخونم تصادفی باز کردم قرآن رو و با این آیه شروع شد... //چه بسا چیزهایی که دوست ندارید اما برای شما خیر است....// قلبم آروم گرفت! انگار با همین جمله همه ی بی قراری هام رو جواب داده بود خدا ! یک لحظه گفتم اگر زهرا بزرگ شد و چیزهایی از من خواست که براش خوب نبود، میتونم قاطعانه جلوش وایسم؟؟؟ اگر از الان همین شیر رو نتونم ازش دریغ کنم ، فردا چه کنم؟ این هم یک تنبیه بود. برای بیداری من برای بزرگ شدنم هم برای من و هم برای دخترم ما باید این مرحله رو میگذروندیم تا رشد کنیم... تا بدونیم دل و خواسته های ما نیست که ملاکه رشد باید ملاک باشه! ✨مادربون | مادری و بچه داری عضو شوید👈 https://eitaa.com/motherboon

#خاطرات_مادری_من #ارسالی_شما گفتین از ترمیم رابطه ها بگیم من یاد یه خاطره‌ای افتادم مادرم، همیشه برای من یک اسطوره ی بزرگ بود، در اکثر امورم تقلید از ایشون برای من مایه ی افتخار بود از بچگی تا وقتی که خودم مادر شدم بعد از مادر شدنم ، برای تربیت بچه ها از شیوه های مادرم استفاده می کردم و جواب نمی داد اکثرا ! این برام ناراحت کننده بود. احساس درماندگی داشتم. مطالعه می کردم تا چیزهای جدید یاد بگیرم اونا هم گاهی جواب نمی داد و سردرگم و درمانده تر میشدم. بچه ها هم که ماشاءلله روز به روز در حال بزرگ شدنن. سرعت رشد و یادگیری اونا چند برابر سرعت پیشرفت من بود. و مدام نگران بودم زمان رو از دست بدم خلاصه روزهای سختی رو داشتم تا اینکه بین همین کتاب های تربیتی یک‌جا خوندم نوشته بود در رابطه ی والد و فرزندی تا ابد فرصت ترمیم هست چرا که بچه ها جز ما پناه امنی ندارن و مدام در هر شرایطی به این پناه بر می‌گردن. و این قلب من رو آروم کرد😊 ✨مادربون | مادری و بچه داری عضو شوید👈 https://eitaa.com/motherboon

#خاطرات_مادری_من #ارسالی_شما وقت هایی شده که همه مون ممکنه در مواجه با شیطنت ها و کار خرابی های بچه ها از کوره در بریم و یه کاری کنیم که همون بعدش پشیمون بشیم وقت هایی که عزیز ترین کس مون یعنی فرزند و پاره ی تن مون رو از خودمون برنجونیم اون وقت ها انگار نگاه غضب آلود خدا رو حس می کنیم ،از اینکه نتونستیم به کوچک تر از خودمون رحم کنیم پشیمونیم . ازش درخواست بخشش می کنیم می ترسیم از اینکه از در رحمتش رانده بشیم از اینکه دیگه مهربان نگاهمون نکنه ولی همین که فرزندمون حتی برای گریه هاش به آغوش مایی که شاید تنبیه ش کرده باشیم پناه میاره انگار هنوز تنها نیستیم ... انگار بخشیده شدیم ... انگار یکبار دیگه بهمون فرصت داده برای اصلاح ... قدر این لحظه هارو بدونیم و سعی کنیم دیگه خطا نریم . مادربون|توانمندسازی والدین 👈عضو شوید @motherboon

#ارسالی_شما #خاطرات_مادری_من سلام اولا بابت مطالب خوبتون ممنونم کانال های زیادی دعای روزانه ماه رو میذارن اما من از کانال شما پیگیری میکنم چون حس و حال مادرانه دارن و باعث میشه در طول روز کنار همه اعمالم این نکته ها رو راجع به مادری هم توجه کنم. اما درباره دعای امروز من فکر میکنم رزق های معنوی توی زندگی ما زیاد هستن خیلی زیاد و ما کمتر بهشون توجه می کنیم چه توی دعا برای گرفتن رزق بیشتر چه توی شمردن و شکر کردنش چون اینجا از مادری کردن و فرزندپروری می‌نویسید ، چند تا مثال مرتبط میگم همه ی این ها به نظر من رزق و روزی هست که باید طلب کنیم اخلاق خوبتون با بچه ها مهارت و دانش فرزندپروری و خانواده‌ داری احترام به اعضای خانواده نشاط و لبخند در خانواده رشد و تعالی جمعی و فردی خانواده همه ی این ها رزق هستن اصلا خود مادر بودن یک روزی خیلی بزرگ و خوبه. الهی همه مون پر روزی باشیم در این ماه التماس دعا ✨مادربون | مادری و بچه داری عضو شوید👈 https://eitaa.com/motherboon