eitaa logo
مادِربون|محبوبه مرادی
4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
471 ویدیو
24 فایل
اینجا آکادمی تخصصی مهارت های مادرانه است من مامان علی آقا و زهرا خانومم و روانشناسم ♡با هم برای حال خوب مادرانه♡ من اینجام @MotherboonAdmin لینک پیام ناشناس https://daigo.ir/secret/1108893265
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک جدیدتو بساز! شاید دوست داشته باشی مثل قبل تمام کارهات رو خودت انجام بدی خونه ت همیشه مرتب باشه غذات به موقع حاضر باشه و هر وقت دلت خواست از رختخوابت بیرون بیای ولی باید بهت بگم اون روزها دیگه تموم شده و این اصلا خجالت آور نیست که چند روزه ظرف نشستی و غذات ته میگیره یا اصلا وقت نمیکنی درست کنی و چشات از بی‌خوابی داره کنده میشه! خدا قوت! تو وارد سبک جدیدی از زندگی شدی و راه حل های قبلی اکثرا جواب نمیده بگرد راه خودت رو پیدا کن یکی از اساسی ترین چیزهایی که این روزها بهش نیاز داری هست سعی نکن یه سوپر مامان باشی از هر کس میتونی کمک بگیری برای رسوندن یک وعده غذای گرم برای نگه داری از نوزادت تا چند ساعت بخوابی برای ظرف های تلنبار شده ی توی سینک! کسانی هستن که بتونن کمکت کن خجالت نکش و کمک بگیر 🖋محبوبه مرادی 🔖مادربون|والد،نوزاد،نوپا 👈عضو شوید @motherboon
مادِربون|محبوبه مرادی
غول از پوشک گرفتن 👹 #قسمت_دوم 📌#تجربه اول در ۲ سالگی پسر اولم رو در ۲سالگی طی سه روز از پوشک گرفتم
غول از پوشک گرفتن تجربه‌دوم در ۳سالگی پسر دومم خلقاً متفاوت با فرزند اولم بود،اهل جیغ و قشقرق بود تو دسشویی رفتن همکاری چندانی نداشت ، پس عملا از پوشک گرفتن در منتفی شد و در استارت خورد✅ در یک روز از خرداد از یک چهارشنبه و با ترس و لرز از اخلاقی که ازش سراغ داشتم شروع کردم ‌🏁🏁🏁 | زمانی شروع کردم که مطمئن بودم الان می‌تونه یاد بگیره.هیچ پوشکی هم در منزل نداشتم با اینکه نشونه زیادی از خودش نشون نمی داد و کامل به پوشک عادت کرده بود امااز قبل باهاش صحبت کردم و آمادگی ذهنی🧠 بهش دادم. وقتی شروع کردم، مثل تجربه اول ،دیگه از پوشک استفاده نکردم🚫 حتی در شب ! کلا بدقلق بود در دست شویی رفتن ، اول صبح که با جیغ و داد و کولی بازی می رفت اما چند باری به حرفش گوش دادم تا متوجه بشه وقتی بگه نداره ،ولی داره، ناگهان می ریزه !😂🌊 کاملا به دلش راه میومدم تا کمترین تحریکی نداشته باشه و سر لج نیفته به حدی که از دست شویی خوشش نمیومد و عاشق حمام شده بود ! با هر جور گند کاری در حمام ولی باز هم حساسیت نشون ندادم و گفتم بذار یاد بگیره حالا هر جا باشه عیب نداره روز دوم برادرش کلاس داشت و می دونستم هنوز یاد نگرفته ، نمی‌خواستم دوباره پوشکش کنم از خواهرم خواستم تا پسرم رو به کلاس ببره و در نهایت در روز سوم تقریبا یاد گرفته بود. و در کمال ناباوری در روزپنجم همه باهم رفتیم کلاس و طی دو سه ساعت هیچ خطایی نداشت و تونست کامل خودش رو نگه داره💪 ادامه دارد مادربون ®. |والد✓. نوزاد✓. نوپا✓