#پای_درس_استاد_مطهری🧔🧕
{ #شداید_و_گرفتاریها } قسمت اول
☝️در جلسه پیش به این مطلب اشاره کردم که یکی از اموری که سبب تکمیل و تهذیب نفس و تصفیه اخلاق و تهییج قوا و نیروهای نهفته وجود انسان میشود
👈و در حکم نیروی محرک دستگاه وجود انسان است، شداید و سختیها و مصیبتهاست. اکنون میخواهم در اطراف همین مطلب توضیحی بدهم.
💫 شداید، الطاف خداوند
در آیات قرآن و روایات، زیاد این مضمون به چشم میخورد که خداوند فلان پیغمبر یا فلان بنده صالح دیگر را در معرض بلاها و شداید قرار داد،
👈یا این مضمون که خداوند شداید و بلاها را مخصوصاً متوجه کسانی میکند که مورد لطف و رحمت خاصه او هستند، یا این مضمون که شداید و سختیها تحفههای الهی است.
📗 مثلا در حدیث است:
إِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیتَعاهَدُ الْ مُؤْمِنَ بِالْبَلاءِ کما یتَعاهَدُ الرَّجُلُ اَهْلَهُ بِالْ هَدِیةِ مِنَ الْغَیبَةِ[2].
خداوند یاد میکند و مورد نوازش قرار میدهد بنده مؤمن را به وسیله فرستادن یک سختی و مشکل،
💌آن طور که یک مرد در وقتی که در مسافرت است با فرستادن یک هدیه خاندان خود را یاد میکند و مورد محبت ونوازش قرار میدهد.
☝️یا در حدیث وارد شده:
اِنَّ اللهَ اِذا اَحَبَّ عَبْدآ غَتَّهُ بِالْبَلاءِ غَتّآ[1].
خداوند وقتی که بندهای را دوست بدارد، او را در شداید غرق میکند.
☝️یا وارد شده که رسول اکرم حاضر نبود از غذای کسی تناول کند که هیچ وقت شدت و سختی و گرفتاری به سراغ او نیامده است. این را علامت عدم قابلیت او و دور بودن او از خدا میدانست.
❓این سؤال ابتدا به ذهن هر کسی میآید که چگونه لطف و محبت و رضایت خداوند از کسی، اقتضا میکند که او را با شداید و مشکلات مواجه کند؟
😊لازمه مهر و محبت، فراهم کردن موجبات خوشی و آسایش است نه موجبات سختی و عدم آسایش.
👈باز یک نوع تعبیر دیگری در زبان قرآن و سنت هست که سؤال دیگری پیش میآورد و آن، تعبیر «امتحان» است.
💫خداوند بندگان را به وسیله شداید و بلایا امتحان میکند، یعنی چه؟ مگر خداوند از باطن کار مردم بیخبر است که میخواهد با امتحان چیزی را بفهمد؟
❓مگر نه این است که در خود قرآن مجید آمده که هیچ ذرهای و هیچ حرکتی و جنبشی، بالاخره هیچ امر کوچک یا بزرگی در عالم هستی نیست مگر آنکه معلوم و مکشوف حق متعال است؟ پس امتحان یعنی چه؟
💪سازندگی شداید
جواب هر دو سؤال آن وقت معلوم میشود که فلسفه بلایا و شداید و سختیها و اثر آنها در وجود آدمی معلوم شود؛
✨معلوم شود که به حکم قانون و ناموس خلقت، بسیاری از کمالات است که جز در مواجهه با سختیها و شداید، جز در نتیجه تصادمها و اصطکاکهای سخت،
👤جز در میدان مبارزه و پنجه نرم کردن با حوادث، جز در روبرو شدن با بلایا و مصائب حاصل نمیشود.
🌤نه این است که اثر شداید و سختیها تنها ظاهر شدن و نمایان شدن گوهر واقعی است، به این معنی که هرکس یک گوهر واقعی دارد که رویش پوشیده است،
🌱مانند یک معدنی است در زیر خاک و اثر شداید فقط این است که آنچه در زیر خاک است نمایان میشود، اثر دیگر ندارد؛
🙅♂نه، این طور نیست، بالاتر است. شداید و سختیها و ابتلائات اثر تکمیل کردن و تبدیل کردن و عوض کردن دارد، کیمیاست، فلزی را به فلز دیگر تبدیل میکند، سازنده است،
✔️از موجودی موجود دیگر میسازد؛ از ضعیف، قوی و از پست، عالی و از خام، پخته به وجود میآورد، خاصیت تصفیه و تخلیص دارد،
👈کدورتها و زنگارها را میزداید، خاصیت تهییج و تحریک دارد، هوشیاری و حساسیت به وجود میآورد، ضعف و سستی را از بین میبرد.
😡🙅♂پس این گونه امور را نباید قهر و خشم شمرد؛ لطف است در شکل قهر، خیر است در صورت شر، نعمت است در مظهر نقمت.
{ #ادامه_دارد... }
💚 موعـود 💚
#پای_درس_استاد_مطهری🧔🧕 { #شداید_و_گرفتاریها } قسمت اول ☝️در جلسه پیش به این مطلب اشاره کردم که یک
#پای_درس_استاد_مطهری🧔🧕
{ #شداید_و_گرفتاریها } قسمت دوم
🔸ای جفای تو ز راحت خوبتر و انتقام تو ز جان محبوبتر
🔹نار تو این است، نورت چون بود؟ ماتم این، تا خود که سورت چون بود؟
🔸از حلاوتها که دارد جور تو وز لطافت کس نیابد غور تو
🔹عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد ای عجب من عاشق این هر دو ضد
☝️در این میان، عنصرهای قابل، حداکثر استفاده را از این لطفهای قهرنما و نعمتهای نقمتصورت میبرند. اینگونه اشخاص مایهدار نه تنها از شداید موجود بهره میبرند،
😼یک نوع حالت ماجراجویی نسبت به شداید در آنها هست، به استقبال شداید میروند، برای خود شداید میآفرینند.
®مولوی برای عنصرهای قابل که از سختیها کمال مییابند و رشد میکنند و نیرومندتر میگردند مثلی میآورد،
🗣میگوید :
هست حیوانی که نامش اسغر است کو به زخم چوب زفت و لمتر[1] است
🔻تا که چوبش میزنی به میشود او ز زخم چوب فربه میشود
🔻نفس مؤمن اسغری آمد یقین کو به زخم رنج، زفت است و سمین
🔹زین سبب بر انبیا رنج و شکست از همه خلق جهان افزونتر است
🔹تا ز جانها جانشان شد زفتتر که ندیدند آن بلا قومی دگر
👈مثال دیگری ذکر میکند؛ افراد سختی کشیده را تشبیه میکند به پوست دباغیشده، میگوید :
🔸پوست از دارو بلاکش میشود چون ادیم طائفی خوش میشود
🔸گر نه تلخ و تیز مالیدی در او گنده گشتی ناخوش و ناپاک بو
🔹آدمی را نیز چون آن پوست دان از رطوبتها شده زشت و گران
🔹تلخ و تیز و مالش بسیار ده تا شود پاک و لطیف و با فره
🔻ور نمیتانی رضا ده ای عیار که خدا رنجت دهد بیاختیار
🔻که بلای دوست تطهیر شماست علم او بالای تدبیر شماست
☝️پس جواب سؤال اول که چگونه خداوند دوستانش را دچار بلایا میکند، معلوم شد.
📛امتحان الهی
اما سؤال دوم که امتحان در این موارد چه معنی دارد؟ جواب این سؤال هم تا اندازهای از آنچه گفته شد دانسته میشود،
☝️اما توضیح بیشتری میدهم :
یک وقت چیزی را مورد امتحان قرار میدهند برای اینکه مجهولی را تبدیل به معلوم کنند.
💎برای این کار شیئی را به عنوان میزان و مقیاس به کار میبرند، مثل اینکه متاعی را در ترازو میگذارند تا بفهمند که وزن واقعی آن چقدر است.
⚖ترازو فقط وسیله توزین است، اثرش فقط این است که وزن واقعی جسم را معلوم میکند. ترازو خود تأثیری در زیاد کردن یا کم کردن آن جسم ندارد.
🤚همچنین است سایر میزانها و مقیاسها : میزانالحراره اثرش این است که درجه گرمی هوا یا بدن انسان را معین میکند،
📏متر اثرش این است که کمیت یک طول را معین میکند، علم منطق که علم میزان نامیده میشود ـ اثرش این است که شکل استدلالها را اندازهگیری میکند
🔎و اگر احیانآ خللی در شکل استدلال رخ داده باشد، قواعد منطقی آن را معین میکند.
{ #ادامه_دارد... }