⚡️سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من
قدمی رنجهکن،ای دوست به مهمانی من
⚡️عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت
غیبتت سخت شد،ازدستِ مسلمانی من
✦اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ
✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ
✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ،
✦وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
#سلام_امام_زمانـم... ♥️
صبحت بخیر حضرت صاحب دلم
#العجلمولایغریبم
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
به حق
#زینب_کبری_سلام_الله_علیها
💚 موعـود 💚
#part654 لقمه هاشو به زور و با بغض قورت میده آماده میشن و به خونه جدید میرن. تو ماشین یه کلمه
#part655
ساره روشو بر میگردونه و با ناراحتی میگه:
_ رفتارت
اصلا
درست نیست.
_ ببین پاشدم آوردمت اینجا، نظر بدی دیگه باید چه کار کنم؟
_ تو نظر نخواستی.
نظرات خودتو بهم دیکته کردی
و یه مشت چیز میز زشتو کج کوله هم میگی زیر
خاکی.
_ میدونی همینا چه قدر ارزشمندن؟
_ من از اینا بدم میاد
بعدشم مگه اینا آثار باستانی نیست؟
دست تو چه کار میکنه؟
نکنه با مامانت، دستتون تو یه کاسه است؟
_ چرت نگو ساره، داری بد عصبیم میکنی این طور نیست
_ خوب سواله.
_ مینشونمت سر جات، که هر سوالی رو نپرسی.
_ خوب بگو تا من از فکر اشتباه خارج بشم
_ پاشو بریم خونه
فقط شدی استاد حال گیری
_ تو چی احسان؟ یکم به رفتار این اواخرت فکر کن.
هر جور خواستی بچین
منم آشغالامو جمع میکنم، تا تو بدت نیاد
_ عزیز دلم من کی گفتم آشغالات
تو چرا این قدر.
_ این قدر چی؟ من بهونه گیر ولجباز شدم. یا تو
که سر هر چیزی بچه بازی درمیاری؟
تا حتی پرده های یک زنو واسش انتخاب کردی
خسته ام از کارات
ساره خودشو به احسان نزدیک میکنه و دستشو دور پهلوش میندازه و از کنار، بغلش میگیره
میخواد این دعوای پوچ وبی هدفو تموم کنه.
دوست داره زندگی کنه.
_ چهار تا مسائل پیش پا افتاده ارزش ناراحتیو نداره. پرده ووسایل ارزش کل کل کردن نداره ولی کاش بفهمی دلمو چه قدر شکستی
💚 موعـود 💚
#part655 ساره روشو بر میگردونه و با ناراحتی میگه: _ رفتارتاصلادرست نیست. _ ببین پاشدم آو
#part656
برای بار چندم در این هفته های اخیر، خودشو جلو میندازه
تا ناراحتی ها تموم شه
روی قلب احسانو میبوسه و میگه:
_ دیدی بچه ام؟
هنوز بچتم؟
من یه هفته ونیمه که منتظر این بچم گفتنتم...
بگو بچم؟
_ ازت دلگیرم بچم
ساره بغضشو میخوره تا نگه من بیشتر.
تا بحثو جمع کنه تا دعوا نشه.
احسان نمیخواد خطاهاشو بپذیره
به جاش میگه:
_ ببخشید اگه اذیتت کردم
بذار پای همین بچگیم.
یه نفس عمیق هم ضمیمه اش میکنه، تا اشکش درنیاد.
احسان این عذر خواهیه صوری رو با اعماق وجودش حس میکنه.
ساره داره دروغکی همه چیو تموم میکنه.
احساس میکنه کمی زیاده روی کرده اماهمچنان حقو به خودش میده
میدونه فقط داره از تشنج بینشون جلو گیری میکنه.
چه قدر اون اوایل ، زندگیشون قشنگ بود
میدونه یه درصدم از عشقش که کم نشده، حتی چندین برابر شده
اما احساس میکنه داره کنترل خیلی چیزا از دستش درمیاد.
همین طوری تو بغل هم دیگه تا دم در آپارتمان میرن
ساره درو باز میکنه، خم میشه کفششو بپوشه که زیر دلش تیر میکشه.
یه آخ آرومی از گلوش بیرون میاد
💚 موعـود 💚
#part656 برای بار چندم در این هفته های اخیر، خودشو جلو میندازه تا ناراحتی ها تموم شه روی قلب
#part657
احسان سریع جلو میاد از شونه ساره میگیره و میپرسه:
_ چی شد؟
_ هیچی یه دفعه دلم درد گرفت.
_ هی میگم بریم دکتر گوش نمیدی.
_ چرا حرص میخوری خوب میترسم.
_ میترسی که اینی؟ وسایل که جا به جا شد با دوستم صحبت کردم
با خانومش که پزشکه یه شب بیاد خونمون
_ هر پزشکی که نمیشه
باید تخصصش زنان باشه
_ حالیم میشه این چیزا
_ وا شوخی بود.
ولش کن اصلا
اسباب کشی که ساره هیچیشو متوجه نشد، انجام شد.
به جاش تا جا داشت تو خونه سلیمه چرخیدو چرخید وحرص خورد...
فقط از احسان قول گرفته که گلدوناشو خودش بیاد، ببره...
احسان اخر شب به خونه سلیمه برمیگرده
این قدر خسته است که یکراست جاشو پهن میکنه ومیخوابه...
سلیمه سر از پا نمیشناسه...
هم از اومدن احسان به خونش خوشحاله
هم از حسنه شدن روابط دخترشو دامادش...
از این که دوباره بلای خودش سر دخترش بیاد واهمه داره...
ساره دوست داشت از احسان، درباره خونه بپرسه...
اما جرات نکرد...
چشمای سرخ احسانو خستگیش، این اجازه رو بهش نداده...
*
رمان به #اتمام رسیده برای درخواست شرایط رمان #کامل به صورت فایل به @gavanehelma پیام بدین
🕊 روزی شاگـرد ما بود و حال استـاد ما
آرمــٰان مـن!
آه ای ستارهی همنشیـن خورشیـد!
ای قدمگاهت سجدهگـاه عشـاق اباعبدالله...
ای استــاد مـن!
ما را در روز محشر محضر مولـی و صاحبمـان
شفاعت کن...
🔰 استاد سید میرهاشمحسینی
بر سر مزارشهید آرمـان علـیوردی💔
#شهید_آرمان_علی_وردی
#برادر_شهیدم
🌿☘
#کلام رهبری
🌷امام خامنه ای حفظه الله :
☘اگر تلاوت تلاوت درست و به جایی باشد، دو فایده ی مهم را باید به ما بدهد:
🌱یکی اینکه معنویت ما را عمق ببخشد.
🌱 دوم اینکه به فکر و اندیشه ی خودمان مدد برسانیم و آن را از معرفت قرآنی تغذیه کنیم؛
👌یعنی قرآن هم در دل ما اثر میگذارد هم در ذهن ما اثر میگذارد. قرآن هم به ما معنویت میدهد هم به ما معرفت میدهد.
🌹رهبر انقلاب اسلامی ۲۶ فروردین ۱۳۹۸
🌿☘
🌿هروقت نیمهشب بیاختیار
بیدار شدید،سریع نخوابید.
چون ملکی به اذن خداوند شما را
بیدار کرده تا با خدا هم صحبت
بشوید،اگر بیدارشدن خیلی برایتان
سخت است،لااقل بلندشوید بهآنها
سلام کنید،بعد دوباره بخوابید..!
•آیتﷲبهجت ره•
🌿☘
الهیایفلکدیگرنگردی
اگرگِردِسَرِحیدرنگردی
الهیاینفسبیذکرمولا
اگرازسینهرفتیبرنگردی..
#رمضان
#شب_قدر
#سیدشهرامشکیبا