eitaa logo
موعودنامه
1.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
81 فایل
گفتار و نوشتار محمدامین اصغری 📚نویسنده کتاب‌های: غربال زمستانه، موج سوم، من و رسانه، مجموعه خانواده مهدوی و... کانال اصلی: @mouodname 🎤 آرشیو سخنرانی: @asqari_ir 💠درگاه‌های ما: https://yek.link/Mouodname 📭 ارتباط با ما: @asqary
مشاهده در ایتا
دانلود
ضحاک بن عبدلله: «چون دیدم که اصحاب همه کشته افتاده اند گفتم: یابن رسول الله، می دانی آن عهدی را که بین من و توست. من شرط کرده بودم که در رکاب تو تا آن گاه بمانم که جنگ جویی با تو هست. اکنون که دیگر کسی نمانده، آیا مرا حلال می داری که از تو انصراف کنم؟ و حسین(علیه السلام) اذن داد که بروم … اسبی را که در یکی از خیمه ها پنهان داشته بودم سوار شدم و به دامنِ دشت گریختم» راوی: تنِ ضحاک بن عبدلله همۀ عاشورا، به همراه امام عشق بود، اما جانش، حتی نفسی به ملکوتی که آن احرار را بار دادند راه نیافت، چرا که بین خود و حسین شرطی نهاده بود. «عبادت مشروط» کرم ابریشمی است که در پیله خفه می شود و بال های رستاخیزی اش هرگز نخواهد رُست. این شرطی بود بین او و حسین… تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن … کتاب فتح خون نوشته شهید سید مرتضی آوینی @mouodname
🏴 امام حسين (عليه‌السلام) فرمود: «عقل جز با پيروى از حق، كامل نمى‏شود». (أعلام الدين، ص۲۹۸ ) @mouodname
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 نمیشه باورم که وقته رفتنه... ___ 🍀موعودنامه (گفتار و نوشتار محمد امین اصغری) @mouodname
🌐 سالها پس از واقعه هنوز جاهلیت و بی رحمی در خون عده‌ای جریان دارد... __________ 🍀موعودنامه (گفتار و نوشتار محمد امین اصغری) @mouodname
AUD-20200830-WA0011.mp3
4.7M
🏴 شام غریبان حسین امشب است مداح: «مجید بنی فاطمه » @mouodname
ـ༈ۖ҉ـ ای که یک قافله خورشید به خون آغشته ـ༈ۖ҉ـ بامداد از لب دیوار تو بر می خیزد ـ༈ۖ҉ـ کیستم من که به تکرار غمت بنشینم ـ༈ۖ҉ـ عشق هر روز به تکرار تو بر می خیزد @mouodname
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گزارش تحویل بسته‌های غذایی و کمک‌های مردمی به نیازمندان در روز تاسوعا __________ 🍀موعودنامه (گفتار و نوشتار محمد امین اصغری) @mouodname
🔈 صوت | سخنرانی محمدامین اصغری ✍️ موضوع: قیام حسینی شب شام غریبان، 9 شهریور 1399 ___ 🍀موعودنامه (گفتار و نوشتار محمد امین اصغری) @mouodname
یکی از اساتید بزرگوار جهان تشیع میفرمایند: در سال ۱۳۳۳ که برای تحصیل به نجف اشرف مشرف بودم و با جمعی از علمای اعلام،پیاده به کربلا می‌رفتم در بین راه به محلی به نام «طویرج»که با کربلای معلی بیشتر از چهار فرسخ فاصله نداشت رسیدیم. در همان جا یکی از علمای بزرگ به من گفت: روز عاشورا دسته های سینه زن از اینجا به کربلا حرکت می‌کنند و جمعی از علما و حتی بعضی از مراجع به آنها ملحق می‌شوند و با آنها سینه می‌زنند. روز عاشورایی بود که من با دسته‌ی «طویرج» به سوی کربلا می‌رفتم،در میان سینه زن‌ها یکی از مراجع تقلید فعلی که آن وقت از علمای بزرگ اهل معنی محسوب می‌شد با کمال اخلاص و اشک جاری مشغول سینه‌زنی بود. من از عالم بزرگ سوال کردم که شما به چه دلیل علمی این کار را انجام می‌دهید؟ فرمود: مرحوم علامه سید بحرالعلوم روز عاشورایی با عده‌ای از طلاب از کربلا به استقبال دسته‌ی سینه زنی «طویرج» می‌روند،ناگهان طلاب می‌بینند علامه سید بحرالعلوم با آن عظمت و مقام شامخ علمی مثل سایر سینه زن‌ها عبای خود را کنار گذاشته و سینه می‌زند. طلابی که با ایشان به استقبال آمده بودند هرچه می‌کنند که مانع از آن همه احساسات پاک و محبت بشوند میسّر نمی‌گردد.بالاخره عده‌ای برای حفظ جان سید،اطراف ایشان را می‌گیرند که مبادا زیر دست و پا بیفتد و ناراحت شود.بعد از اتمام برنامه‌ی سینه زنی بعضی از خواص،از ایشان می‌پرسند: چگونه شد که شما بی اختیار وارد سینه زنی شدید و آن‌گونه مشغول عزاداری گردیدید؟ فرمود: وقتی به دسته سینه زنی رسیدم دیدم حضرت بقیه الله(ارواحنا فداه) با سر و پای برهنه میان سینه زن‌ها به سر و سینه می‌زنند و گریه می‌کنند،من هم نتوانستم طاقت بیاورم لذا در خدمت آن حضرت مشغول سینه زدن شدم. منبع: امام زمان و سیدبحرالعلوم/ص ۱۹۴. @mouodname