هدایت شده از #خاکریز
📚 کتابهایی برای ایام قرنطینه
🌹🌹🌹🌹✋🌺
برای اینکه وقت شما هدر نرود، در دوران قرنطینه خانگی، این کتابها را بخوانید:
1. پایی که جا ماند، زندگی آزادگان از سید ناصر حسینی.
2. دا، نوشته سیده زهرا حسینی.
3. خاکهای نرم کوشک، زندگی شهید غلامحسین برونسی.
4. من زندهام، خاطرات معصومه آباد در دوران اسارت.
5. مثل نسیم، زندگی شهید مدافع حرم، حسام حتم لو
6. زیر درخت کاج، زندگی شهید زینب کمایی
7. سلام بر ابراهیم، زندگی شهید ابراهیم هادی
و به طور کلی کتبی که حضرت امام خامنهای تقریظ زدهاند.
این کتابها بسیار بسیار بسیار عالی و جذاب است.
لذا حوصله شما سر نمیره.
اگر چند صفحه بخوانید، قطعاً نمیتوانید کتاب را کنار بگذارید.
از طرفی موجب افزایش صبر و تحمل میشه.
8. کسانی که ترس و استرس و اضطراب و ناامیدی دارند، حتما
کتاب
لذت زندگی و نشاط بندگی
را بخوانند.
9. کتاب سه دقیقه در قیامت
10. شاهرخ، حر انقلاب اسلامی
#خاکریز
🌹🌹🌹🌹🌹✋
هدایت شده از #خاکریز
#خاکریز
جنازه سالم شهید ۱۶ سال پس از شهادت در اسارت
شهید محمدرضا شفیعی یکی از خاصترین شهدای دفاع مقدس است. او در دوران اسارت به دست نیروهای بعثی به شهادت رسید و وقتی پس از سالها پیکرش به میهن بازگشت موجی عظیم را در کشور به وجود آورد.
شهید شفیعی در جریان عملیات کربلای ۴ به اسارت دشمن درآمد. او با بدنی مجروح اسیر میشود و بهخاطر شدت جراحات او را در بیمارستان بستری میکنند. پس از چند روز درحالیکه هنوز بدن محمدرضا از جراحت زخمی بود، او را به اردوگاه میبرند. وضعیت جسمانی شهید شفیعی مناسب نبود و نیاز به عمل جراحی داشت ولی عراقیها توجهی به سلامتیاش نداشتند. چند روزی که در اردوگاه بود درد زیادی کشید و در آخر از عوارض جراحت در غربت و تنهایی به شهادت رسید.
در مدت ۱۱ روز از زمان اسارت تا شهادتش محمدرضا دست عراقیها بود و بسیار شکنجه شد و درد کشید.
صلیب سرخ که از شهادت محمدرضا آگاه میشود، مسئولان بعثی را موظف میکند برای او قبری در شهر کاظمین در نظر بگیرند. پس از ۱۶ سال پیکر این رزمنده قمی تفحص میشود و به کشور میآید. اما نکته عجیب اینجا بود که پس از گذشت ۱۶ سال پیکر شهید شفیعی صحیح و سالم از خاک بیرون آمده بود. محمدرضا در تاریخ ۱۴دی ماه ۱۳۶۵ شهید شد و در تاریخ ۴مرداد ماه ۱۳۸۱پیکرش به کشور بازگشت.
صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود، ولی جسد سالم مانده بود. حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند که خاصیتش این بود که استخوانهای جسد هم از بین میرفت ولی باز هم جسد سالم مانده بود. وقتی گروه تفحص جنازه محمدرضا را دریافت میکردند، سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه میکرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم!
مادر شهید، مرحومه فاطمه نادری درباره سلامت پیکر پسرش میگوید: «محمدرضا دو فرق در سرش داشت و همیشه به او میگفتم محمدرضا تو دو تا زن میگیری. تا او را دیدم گفتم قربانت بروم تو یک زن هم نگرفتی. آنجا فرق سرش کاملاً مشخص و دندانهای شکستهاش بهخوبی قابل مشاهده بود. فقط کبود بود. دندانهایش به این دلیل شکسته بود که به او میگویند به امام خمینی فحش بده و او هم نمیدهد و به صدام فحش میدهد. گفته بود میدانم شهید میشوم پس چرا به امام فحش بدهم که آنجا او را کتک میزنند و چند تا از دندانهایش میشکند. شکمش هم همانطور پاره بود. کفنش خونابه داشت.»
مراسم باشکوهی برایش برگزار شد و همرزمش حاج حسین کاجی پیکر شهید را در قبر گذاشت. حاج حسین بعدها به مادر شهید میگوید: «شما میدانید چرا بدن او سالم است؟» مادر شهید پاسخ میدهد: «از بس ایشان خوب و باخدا بود.» ولی حاج حسین حرفهای مادر شهید را اینگونه کامل میکند: «راز سالم ماندن ایشان در چهار چیز است: هیچ وقت نماز شب ایشان ترک نمیشد؛ مداومت بر غسل جمعه داشت؛ دائماً با وضو بود و اینکه هر وقت زیارت عاشورا خوانده میشد، ما با چفیههایمان اشکمان را پاک میکردیم ولی ایشان با دست اشکهایش را میگرفت و به بدنش میمالید و جالب اینکه جمعه وقتی برای ما آب میآوردند، ایشان آب را نمیخورد و آن را برای غسل نگه میداشت.»
تفصیل این مصاحبه ای که بنده با مادر و خانواده شهید شفیعی و سردار کاجی در دهه ۸۰ انجام داده ام و در نشریه اشراق اندیشه درج شده است ببینید.
با ارادت
علی الله اکبری
#خاکریز
هدایت شده از #خاکریز
🔸به مناسبت 26 مرداد؛سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی🔸
✅دنیا در حال عبور از یک گذرگاه و رسیدن به یک وضع جدید و ماجرای جدیدی است✅
⚪️آنهائی که به شما میگفتند تا ابد باید در این زندان بمانید، یا میگفتند شما را اعدام خواهیم کرد، خودشان به زبالهدان تاریخ افتادند، خودشان اعدام شدند، خودشان نابود شدند؛ شما امروز بحمداللّه در جمهوری اسلامی، سرافراز و با عزت دارید زندگی میکنید؛ این درس است. یک بار دیگر هم ما در گذشته این درس را داشتیم. بعضیهامان باور نمیکردیم. در دوران اختناق، در دوران طاغوت، فشارها زیاد بود؛ کسانی میگفتند آقا، «مشت است و درفش»، بیخود ایستادگی میکنید، بیخود مقاومت میکنید؛ یک عدهای هم میگفتند نه، «صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر». خدای متعال حادثهای را پیش آورد که در دنیا هیچ کس باور نمیکرد؛ نه اینکه در ایران کسی باور نمیکرد، در دنیا هم کسی باور نمیکرد. کسی باور نمیکرد که آنچه آمریکائیها آن را جزیرهی ثبات میدانند، اینجور دستخوش طوفانی بشود که در نهایت به انزوای آمریکا، به انزوای استکبار، به انزوای انگلیس و عمال و مزدورانشان منتهی شود. امروز هم همین است.
⚪️امروز هم شما دنیا را نگاه کنید؛ نشانههائی هم پیداست. مکرر عرض کردیم؛ دنیا در حال عبور از یک گذرگاه و رسیدن به یک وضع جدید و ماجرای جدیدی است. رفتار ما، نیت ما، عمل ما در شکلگیری این وضعیت جدید، تعیینکننده است. برای اینکه دلهامان قرص شود، برای اینکه راه را گم نکنیم، زندگی شما آزادگان میتواند برای ما یک ستارهی راهنما باشد.
📝بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از آزادگان ۱۳۹۱/۰۵/۲۵
☑️☑️☑️
سالروز بازگشت غرورآفرین آزادگان عزیز و حماسه ساز را به میهن گرامی می داریم .
هزاران درود و سلام بر شما دلاوران
🌷یاد و خاطره دو آزادگان دلاوری که از بین ما به ملکوت پرواز کردند را گرامی میداریم و به روح وروان پاکشان هزاران درود و صلوات میفرستیم.
#خاکریز
با ارادت حاج علی