@sokhanetarikh
✅ #گزارش-نشست-علمی
نشست علمی «تاثیرات تمدنی امام رضاع در خراسان با تکیه برجنبه علمی» با ارائه دکتر محمد الله اکبری، عضو هیئت علمی مجتمع تاریخ، سیره و تمدن اسلامی و دبیری علمی جلسه دکتر سیدمحمدجمال موسوی روز شنبه 31 خرداد 1400 در مجتمع جامع امام خمینی(ره) برگزار شد.
👉 https://b2n.ir/f69926
#گزارش کارگاه
برگزاری دومین جلسه از سلسله نشست های کارگاه مهارت افزایی پژوهشی به زبان اردو
جلسه دوم از سلسله نشست های کارگاه مهارت افزایی پژوهشی روز سه شنبه ١٩ اردیبهشت ماه١٤٠٢ در سالن جلسات مجتمع واقع در مجتمع آموزش عالی امام خمینی برگزار گردید. این نشست با همکاری معاونت پژوهش مجتمع تاریخ سیره و تمدن، انجمن علمی تاریخ تمدن و معاصر جهان اسلام و انجمن فرهنگی منجی عالم بشریت(بهکر) پاکستان برگزار گردید. ارائه کننده حجت الاسلام محمد فرقان گوهر از دانشجویان دکتری رشته تاریخ تمدن اسلامی این مجتمع بوده است.
حجت الاسلام فرقان گوهر در آغاز جلسه ضمن خیر مقدم از حضار گرامی، از نهادهای برگزار کننده این جلسه ابراز تشکر و قدر دانی کردند.
بحث با مرور بر مراحل انجام تحقیق آغاز گردید و آن گاه شرایط محقق مورد بحث قرار گرفت. در این خصوص دو گونه شرایط برای محقق مطرح شد، یکی آن دسته از شرایطی که بودن آنها در انتخاب پژوهش لازم است شرایطی مثل تخصص، زمینه های مطالعاتی و علاقه مندی محقق به موضوع. اینها در واقع پیش نیازهایی است که با توجه به آن می توان تشخیص داد چه پژوهش هایی برای چه کسانی مناسب است. دسته دوم شرایطی است که در نگارش و تدوین یک نوشته پژوهشی لازم است، از جمله: تلاش مستمر و مداوم، برنامه ریزی و در اولویت قرار دادن پژوهش و درپیش گرفتن رویه پژوهشی به جای رویه تقلیدی . استاد خاطر نشان کرد که ذهن پژوهشی دارای انسجام، ایده پردازی، خلاقیت، توانمندی، شواهدمحور و تحلیل محور است.
در ادامه اهمیت طرح نویسی و فلسفه بیان مسئله و علت لازم بودن آن به بحث گذاشته شد.
سپس پارامترهای بیان مسئله و چگونگی آن و مراحلی که جهت تبیین مسئله بایستی طی شود، مطرح گردید. این مراحل به شرح زیر است: تبدیل مشکل به مسئله، اهمیت مسئله وتبیین جهت دغدغه مندی آن برای محقق، سپس مسئله سازی مسئله و بیان ابعاد و جوانب آن و ابهام یا تعارض موجود در آن، سپس طرح پرسش اساسی و در پایان روش حل مسئله.
طلاب و دانشجویان از این نشست نیز مثل سابق استقبال بسیار خوبی کردند و تعداد قابل توجهی از دانشجویان در جلسه حضور بهم رساندند و با طرح پرسش ها و نظرات خود به پربارتر شدن نشست کمک کردند.
#گزارش کارگاه
✅در کانال معاونت پژوهش عضو شوید و از تازهترین پژوهشها و آثار تاریخی مطلع شوید.
@mptarikh
#گزارش کرسی علمی ترویجی
#همکاری های علمی پژوهشی
گزارش کرسی ترویجی «جریان شناسی تخریب اماکن مقدسه مسلمانان( با تاکید بر تخریب بقاع بقیع)»
کرسی ترویجی «جریان شناسی تخریب اماکن مقدسه مسلمانان( با تاکید بر تخریب بقاع بقیع)» با ارائه حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی اکبر عالمیان برگزار شد. این کرسی علمی که به همت معاونت پژوهش مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی و با همکاری گروه تاریخ اسلام این مجتمع، تشکل تحریر پست و گروه تاریخ اسلام پژوهشکده حج و زیارت و ذیل کنگره بین المللی «بقیع؛ مدفن امامان» انجام پذیرفت، ارائه دهنده بحث با تاکید بر این نکته که تخریب اماکن مقدسه مسلمانان و به ویژه شیعیان در طول تاریخ از سوی جریاناتی رقم خورده است که بررسی و تحلیل ابعاد رفتاری این جریانات را ضروری می نماید، به سیر تاریخی تهاجم و تخریب اماکن مقدسه مسلمانان پرداخت.
وی با تاکید بر این نکته که گرچه اماکن متعددی توسط معاندین مورد تعرض و یا تخریب قرار گرفته است، اما در این میان با توجه به اهمیت سه مکان مقدس کعبه، بقیع و حرم امام حسین(ع) نسبت به سایر اماکن، تنها به مهم ترین رخدادهایی که منتهی به تخریب این سه مکان شده است می پردازیم، به تحلیل شخصیت و تفکر عوامل اصلی این تخریب ها پرداخت.
دکتر عالمیان شروع زنجیره این تخریب را دوره ابرهه دانسته و با اشاره به اینکه گرچه در دوره حمله ابرهه به کعبه، هنوز دین اسلام شکل نگرفته بود، ولی به هر حال کعبه دارای قداستی بی مثال بوده و هر چند او موفق به تخریب این مکان نشد اما اندیشه تخریب کعبه توسط او، سیر تقدس زدایی از مکه و کعبه را آغاز کرد، به بیان ویژگی های رفتاری ابرهه نظیر: روحیه قدرت طلبی و جنگ طلبی، روحیه غارتگری و آدم کشی، هوسرانی و هتک حرمت نوامیس و همین طورغرور و تکبر فراوان او بر اساس شواهد تاریخی پرداخت.
استاد مجتمع آموزش عالی تاریخ و سیره، آتش زدن و تخریب کعبه در دوره یزیدبن معاویه را زنجیره دیگری از این هتک حرمت مقدسات دانسته و با تحلیل شخصیت عاملین این هتک حرمت یعنی یزیدبن معاویه و حصین بن نمیر، آنان را دارای ویژگی هایی نظیر: فساد و قدرت طلبی دانست. دکتر عالمیان همچنین افزود:«البته در این میان نباید از نقش عبدالله بن زبیر غافل شد. او که خود را برای در امان ماندن از حملات امویان عائذ البیت (پناهنده به خانه خدا) خوانده بود،زمینه ساز این هتک حرمت شد و حتی مورخینی نظیر یعقوبی معتقدند که ابن زبیر عمدا آتش را خاموش نکرد تا مردم مکه را علیه سپاه شام بشوراند.»
آتش زدن و تخریب کعبه در دوره حجاج مرحله بعدی سیر تاریخی تخریب اماکن مقدسه بود گه به اعتقاد سخنران جلسه، ستمگری، لجبازی، عناد و کینه توزی از مولفه های شخصیتی عامل این تخریب به شمار می آمد.
مدیر گروه تاریخ اسلام پژوهشکده حج و زیارت، به تحلیل ادامه این خط فکری پرداخته و با اشاره به جریان تخریب و یا تعرض به حرم امام حسین(ع) در طول تاریخ، این مسئله را درادامه سیر قبلی دانست. وی تلاش جریان افراط و قدرت برای هتک حرمت و تخریب قبور مطهر ائمه شیعیان را ناشی از تفکرات افراطی دانست و با تبیین سیر تاریخی این اقدام از دوره هارون ومتوکل تا دوره وهابی ها در 200 سال اخیر را ادامه همان سیر تفکر قبلی دانست.
حجت الاسلام عالمیان در ادامه سخنان خود، تخریب بقیع را تکمیل حلقه هتک به مقدسات دانست و با تحلیل ابعاد فکری و شخصیتی عاملین تخریب بقیع، یعنی وهابیت، خاطر نشان کرد: «آنچه از رفتارشناسی وهابیان به دست می آید و با توجه به کلیاتی که از تفکرات آنان می توان یافت، این است که این جریان نیز همان خط سیر جریان تخریب را در طول تاریخ طی می کند و براساس قدرت طلبی، افراط گرایی، جمود و کینه به تخریب اماکن مقدسه می پردازد.»
این محقق تاریخ اسلام در جمع بندی مطالب خود با تاکید بر این نکته که زایش تخریب از بستر سه گانه کج اندیشی، افراطی گری و قدرت طلبی صورت می پذیرد، گفت:« بابررسی سیر تاریخی تخریب اماکن مقدسه، به یک حرکت زنجیره ای در این سیر تاریخی دست خواهیم یافت. این حرکت زنجیره ای را جریان شناسی می نامیم. در این جریان شناسی می توان پایه ای را برای این سیر، پیدا کرد. نام این پایه را فتنه کور مذهبی می نامیم که با سه شاخه: کج اندیشی، افراطی گری و قدرت طلبی بر دل اسلام حمله می کند. یکی از این حملات تخریب اماکن مقدسه است.
وی در پایان سخنان خود خاطر نشان کرد: « با بررسی سیر تاریخی تخریب اماکن مقدسه مسلمانان و به ویژه شیعیان می توان به یک نقطه مشترک رسید. به نظر می رسد که بررسی سیر تاریخی تخریب اماکن از تلاش ابرهه برای تخریب کعبه و بعدها تخریب آن توسط یزید و حجاج ثقفی گرفته تا تخریب حرم امام حسین(ع) و ارتباط آن با تخریب بقیع این نتیجه را می رساند که همه این جریانات یک پیوند هویتی مشترک دارند که بر سه اصل افراطی گری، قدرت طلبی و کج اندیشی استوار هستند.»
بعد
هدایت شده از سخن تاریخ
@sokhanetarikh
#گزارش برگزاری «نشست پیشینه انتشار تشیع در فلسطین تا پیش از جنگهای صلیبی»
به همت معاونت پژوهش مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی و با همکاری گروه تاریخ اسلام این مجتمع، نشست علمی «پیشینه تشیع در فلسطین تا پیش از جنگهای صلیبی»، برگزار شد. در ابتدا، حجت الاسلام والمسلمین صادقی پناه دبیر علمی این نشست با قدردانی از مسئولان برگزارکننده به خاطر ارائه نشست های علمی مسئله محور، از سخنران جلسه خواست تا به ارائه بحث خود بپردازد.
در ادامه،دکتر احمد خامهیار، عضو گروه تاریخ و سیره پژوهشکده حج و زیارت وپژوهشگر تاریخ تشیع و فرهنگ و تمدن اسلامی در حوزه شامات و حرمین شریفین و دیگر سرزمینهای عربی جهان اسلام به ارائه بحث پرداخت.
دکتر خامهیار در آغاز صحبتهای خود، پیشینه اولیه حضور تشیع در شام را متعلق به صحابهای همچون بلال حبشی و ابوذر غفاری دانست که حتی قبل از آغاز حکومت معاویه بر این سرزمین، در آنجا حضور داشتند؛ و از سوی دیگر تا کنون مزار دو تن از صحابه پیامبر (ص) به نامهای عبادة بن صامت و شدّاد بن اوس، در قبرستان «بابالرحمه» شهر بیتالمقدس، متصل به دیوار ضلع شرقی مسجدالاقصی باقیمانده است که در منابع روایی شیعه هر دوی آنها از صحابه دوستدار و هوادار امام علی (ع) معرفی شدهاند.
وی در ادامه، با اشاره به اینکه قاعدتاً در دوره خلافت امویان امکان رشد تشیع در شام وجود نداشته، ابراز نظر کرد که با براندازی امویان و روی کار آمدن عباسیان، به تدریج زمینههای برای گسترش تشیع در شام به وجود آمد؛ و از میان قبایل عربی که دارای گرایشهای شیعی بودند، در قرون دوم و سوم شخصیتهایی همچون دو شاعر برجسته شیعه، دیکالجنّ حمصی (د. 236ق) ـ زاده شهر حمص ـ و ابوتمّام طائی (د. 231ق) ـ زاده روستای جاسم در جنوب دمشق ـ از سرزمین شام برخاستند.
به عقیده این پژوهشگر تاریخ، یکی دیگر از عوامل احتمالی رشد و رونق تشیع در سرزمین شام، مهاجرتهای گسترده سادات علوی به این سرزمین بوده است. چراکه در منابع انساب سادات (همچون کتاب منتقلة الطالبیه ابن طباطبا) به ورود و سکونت بسیاری از سادات علوی به شهرهای مختلف شام همچون حرّان، حلب، حمص، دمشق و رقّه و برخی از شهرهای فلسطین همچون طبریه و رمله اشاره شده است و بسیاری از این سادات در این شهرها مناصب و مسئولیتهای دینی و سیاسی را عهدهدار میشدند.
دکتر خامه یار همچنین افزود: مهمترین سند تاریخی که دلالت بر نفوذ تشیع در برخی از شهرهای فلسطین دارد، سخن مقدسی جغرافیدان مشهور مسلمان است که در نیمه دوم قرن چهارم، در کتاب احسن التقاسیم خود نوشته است: «اهل طبریه و نیمی از اهل نابلس و قَدَس و بیشتر اهل عَمّان شیعه هستند.» همچنین ناصر خسرو که نیم قرن بعد از طبریه بازدید کرده، در سفرنامه خود به تشیّع مردم طبریه اشاره کرده است.
سخنران جلسه در ادامه، با تشریح ابعاد گسترش تشیع در شهر «طبریه» در شمال فلسطین کنونی، به مهاجرت سادات علوی به طبریه از نیمه دوم قرن سوم و حادثه کشته شدن یکی از آنها به نام ابوالطیب محمد بن حمزه علوی در سال 291ق به دست محمد بن طغج ملقّب به اخشید (مؤسس حکومت اخشیدیان مصر) اشاره کرد. او همچنین با اشاره به وجود زیارتگاه منسوب به سکینه دختر امام حسین (ع) و عبدالله بن عباس بن امام علی (ع) در طبریه، چنین شواهدی را قرینههایی بر نفوذ تشیع در این شهر دانست.
دکتر خامهیار همچنین با استناد به سخنی از ابن حزم اندلسی مبنی بر غلبه فرقه نصیریه (علویان کنونی سوریه) بر شهر طبریه، و برخاستن شخصیتهایی منسوب به این فرقه از شهر طبریه، همچون ابوسعید سرور بن قاسم طبرانی (د. 426ق) که از مهمترین رجال نصیریه و مؤلف کتاب مجموع الاعیاد ـ از متون دینی مهم این فرقه ـ بوده است، شهر طبریه را حوزه نفوذ نُصیریها (علویان) در قرون چهارم و پنجم دانست که نویسندگان معاصر علوی نیز بر این مسئله تأکید دارند.
عضو گروه تاریخ و سیره پژوهشکده حج و زیارت، در بخش دوم سخنان خود، به تشریح ابعاد حضور تشیّع در شهر «رمله» (نزدیک بیتالمقدس) پرداخت و با استناد به شواهد پراکنده در متون تاریخی و منابع انساب، همچون مهاجرت بسیاری از سادات علوی به این شهر، که مناصبی همچون خطیب، قاضی و رئیس شهر را عهدهدار بودند، این شهر را یکی دیگر از حوزههای شیعی مهم فلسطین دانست که در متون تاریخی، اشاره چندانی به این مسئله نشده است.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه شیخ کراجکی (د. 449ق) از محدّثان و فقهای برجسته شیعه شام و صاحب کتاب کنز الفوائد، مدتها در شهرهای شیعهنشین شام همچون طرابلس و صور به سیر و سفر پرداخته و مدتی نیز در دو شهر طبریه و رمله اقامت داشته و در این شهرها با برخی از رجال و محدّثان شیعه و سادات علوی دیدار داشته و برای برخی از امرا و دولتمردان این دو شهر، رسالههایی در فقه شیعه تألیف کرده، این مسئله را از دیگر شواهد نفوذ شیعیان