هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#خاطرات_شهدا
🔮 کرامت شهید
🌹 برای فرزند دار شدن کاملا ناامید بودم و دل مرده وقتی متوجه شدم شهید مدافع حرم آورده اند آمدم بر سر مزار شهید حمید سیاهکالی مرادی و خیلی گریه کردم😭😭
و قسمش دادم و گفتم نذر میکنم بستنی بدهم در مزارتان و برایتان زیارت عاشورا بخوانم
آن شب خواب دیدم شهید و همسرش به من هدیه ایی دادندخداوند به من بعد از دیدن خواب فرزندی به من عطا کرد و ما را غرق در خوشحالی کرد فرزندی سالم و زیبا😍😍
من هنوز مرید این شهید عزیز هستم و خاک پای خانواده محترمشان بعد از تولد فرزندم نذرم را در مزار این شهید ادا کردم.🙏🙏
🌸 شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#خاطرات_شهدا
🔮 بوی ابراهیم را حس میکنم
🌹 پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت. هر چه مادر از ما پرسید: چرا ابراهیم مرخصی نمی آد؟
با بهانه های مختلف بحث رو عوض می کردیم و می گفتیم: الآن عملیاته، فعلاً نمی تونه بیاد تهران و... خلاصه هر روز چیزی می گفتیم.😔😔
تا اینکه یکبار دیدم مادر اومده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته و اشک می ریزه.😭😭
اومدم جلو و گفتم: مادر چی شده؟
گفت:من بوی ابراهیم رو حس می کنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا و...
وقتی گریه اش کمتر شد گفت: من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده.😭
مادر ادامه داد: ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی بهش گفتم: بیا بریم، برات خواستگاری، می گفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمی گردم. نمی خوام چشم گریانی گوشه خونه منتظر من باشه.😔😔
چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه می کرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم به دایی بگیم به مادر حقیقت رو بگه.
آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی سی یو بیمارستان بستری شد.😭
سال های بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا می بردیم بیشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار بره و به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام بشینه، هر چند گریه برای او بد بود. امّا عقده دلش رو اونجا باز می کرد و حرف دلش رو با شهدای گمنام می گفت😔😔
🌸 شهید ابراهیم هادی
( شادی روحش صلوات)
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از فاتحین شرق مازندران
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
🔻برادر شهید: تقوا و اخلاص در وجودش بود و به مرور تقویت شد و ایشان را به هدف نهاییاش سوق داد. ارتباط خوبی با علما داشت و همین نکته نقش مهمی در پیدا کردن راه شهید داشت. اگر بخواهم در یک جمله کوتاه شهید حمیدرضا فاطمی اطهر را خلاصه کنم باید بگویم شهید اسوه تقوا، جهاد و شهادت برای ما بود. این کاملترین جملهای است که شهید را معرفی میکند. شهید بسیار باتقوا و باایمان بود و برای خانواده و بچههای بسیجی اهواز الگو و نمونه بود. زیارت جامعه کبیره و زیارت عاشورا یش ترک نمیشد. ما را هم سفارش به خواندن این ادعیهها میکرد.
🌷شهید مدافع حرم حمیدرضا فاطمی اطهر🌷
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#خاطرات_شهدا
🔮 تصویری بر دیوار شهر من و تو
🌸حالا چندین سالی است که از مفقودی ابراهیم می گذرد.
یکی از یادبودهای ابراهیم ترسیم چهره وی در سال 1376زیر پل اتوبان شهید محلاتی بود.کار ترسیم چهره ی ابراهیم را سید انجام داده بود.
سید می گوید: من ابراهیم را نمی شناختم وبرای کشیدن چهره ابراهیم چیزی نخواستم.اما بعداز انجام این کار به قدری خدا به زندگی ام برکت داد که نمی توانم برایت حساب کنم وخیلی چیزها هم از این تصویر دیدم☺️☺️.
همون زمانی که این عکس رو کشیدم ، نمایشگاه جلوه گاه راه افتاد . یک شب جمعه ای بود.
خانمی پیش من اومد وگفت: آقا ، این شیرینی ها برای این شهید ، همین جا پخش کنید.فکرکردم از فامیل های ابراهیم هستند ، پرسیدم: شما شهید هادی را می شناختید؟ گفت: نه.😳😳 تعجب من رو که دید ادامه داد:خونه ما همین ، اطرافه ، من در زندگی مشکل سختی داشتم .چند روز پیش وقتی شما داشتید این عکس رو ترسیم می کردید از اینجا رد می شدم .خدا را به حق این شهید صدا کردم.وقول دادم اگر مشکلم حل شود نمازهایم را اول وقت بخوانم.😔💜
بعد هم برای این شهید که اسمش رو نمی دانستم فاتحه ای خوندم .باور کنید خیلی زود مشکل من برطرف شد وحالا اومدم که از ایشون تشکر کنم😍🙏
📚 کتاب سلام بر ابراهیم ۱
"" شادی روح شهدا صلوات ""
🌹 شهید ابراهیم هادی
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
🔺چه خبر از برزخ
آیت الله حق شناس، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دونماز، سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند:
“این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم .
از احمد پرسیدم چه خبر؟
به من فرمود:
تمام مطالبی که ( از برزخ و…) می گویند حق است.
از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند.
رفقا!
آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند.
اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟
چه کرد که به اینجا رسید؟!"
#شهید_احمدعلی_نیری
#خاطرات_شهدا
🌹#خاطرات_شهدا
نهار خونه پدرش بودیم، همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن....
رفتم تا از آشپز خونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید.
برگشتم دیدم همه نصف غذایشان را خورده اند ولی آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم....
همسر شهید مهدی زین الدین
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#خاطرات_شهدا
🔮 خستگی ناپذیر
ازهمان روزهای ابتدایی جنگ کمتر ابراهیم به تدریس می رسید تا اینکه تماماً در جبهه بود.گروهی راه افتاده بود به نام گروه چریکی نامنظم شهید اندرزگو .رزمنده هایی پرتوان ومخلص که قرار بود عملیات شناسایی انجام دهند و فرمانده گروه ابراهیم.
از رفتارش با اسرا می گفتند که چگونه مراعات می کرد.😊😊
چنان می شد که مثلاً یکبار اتفاق افتاده بود از هجده اسیری که گرفته بودند ، داوطلبانه به مبارزه با رژیم صدام پرداخته بودند و دست آخر هر هجده نفر به شهادت رسیدند.😍😍
یکبار هم بچه های آموزش که نارنجک آموزشی ای اشتباه به سنگر ابراهیم انداخته بودند ، بعد از چند لحظه شاهد صحنه ای بودند که به باورشان نمی آمد. ابراهیم به روی نارنجک خوابیده بود.😱😱
این ماجرا بعدها زبان به زبان بین همه پیچید.
با آن همه زحماتی که می کشید و جان فشانی هایی که می کرد یکبار مصاحبه کرده بود و گفته بود :
ما فقط با اسم یا زهرا(س) راهپیمایی می کنیم .از مدیونی اش به مردم که برای جبهه همه چیز می فرستندهم گفته بود.❤️❤️
" شادی روح شهدا صلوات "
🌹 شهید ابراهیم هادی
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🇮🇷#خـاطـرات_شــهـدا🌷
◈کـــار را بـرای خـــدا انــجــام بـــدهـیـــد.
همیشه کلام شهید به همرزمان این بود کار را برای خدا انجام بدهید برای خدا جار میزد خدا هم برایش خوب دارد
در اوج گمنامی در سطح شهر زاهدان. زابل ،ساری پیکر مطهر است تشییع شد جوانان را در این سه شهر دیدم که مشتاقانه و برادرانه برایش اشک می ریختند
که شاید حتی شهید آنها را نمی شناخت .
یکی از این جوانان در شهر ساری که فهمید من از همکاران زاهدانی این شهید هستم
گفت من اصلاً شهید مهران شوری زاده را ندیدم و نمیشناختم
اما مظلومیت جذبه ی این شهید، من را مجذوب به خودش کرد و من ایشان ارادتمند شدم...
گمنامی گمنامان که خوشنامی آنها زبانزد شد
✿شهید مهران شوری زاده
شـادی روح پــاکــش صــلـــوات
#شــبــتـون_شــهـدایــی
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#خاطرات_شهدا
🔮 گریه های حاج قاسم برای حامد جوانی
چند روز بود که حامداز سوریه به بیمارستان بقیةالله تهران منتقل شده بود که روزی سردار قاسم سلیمانی با هیئت همراهشون برای ملاقات حامد تشریف آوردند.😍😍
ابتدا سردار بدن آقا حامد رو بوسیدن و بعد شروع به گریه کردند. شدت گریه طوری بود که احساس کردیم بابت مجروحیت و بدن پر از ترکش حامد گریه می کنند.😔😔
کمی بعد که آروم شدند، فرموند: مبادا فکر کنید من به زخم های حامد عزیز گریه میکنم، نه من بابت این گریه میکنم که یکی از شجاع ترین نفراتمو از دست دادم.😭😭
هر وقت یه مأموریت مشکل و پر خطر بود حامد همیشه داوطلب بود.🙏🙏
" شادی روح شهدا صلوات ""
.
به نقل از برادر شهید
.
🌹 شهید مدافع حرم حامد جوانی
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌷#خـاطـرات_شـــهـــدا
پرسید ناهارچی داریم مادر؟!
مادر گفتبا قالی پلوبا ماهی !
باخندهرو کرد به مادرشگفت
"ماامروز این ماهیا رو میخوریم
و یه روزی این ماهیا ما رو..."
چند وقت بعد تو
عملیاتوالفجر ۸
داخل اروندرود گم شد🌊
و دیگر مادرش لببه ماهی نزد ...
🌷#شهیدغلامرضاآلویی
🌸شادی روح پاک این شهید عزیز صلوات🌸
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌷#خـاطــرات_شــهـــدا.
همیشہمےگفت:
. واسہڪےڪارمےڪنے؟
. مےگفتم:امامحسین
. مےگفت:پسحرفهاروبیخیال
. ڪارخودتروبڪن
. جوابشباامامحسین
🌷شہیدمحمدحسینمحمدخانے
💚 کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌷#خــاطــرات_شـهــدا
علی سفارش کرده که بعد از شهادتش برایش ۵ روز روزه بگیرند و تا یک سال نماز بخوانند.
تا ۵ روز همه خواهرانش با هم برایش روزه گرفتیم ،
و پدر تا یکسال سفارش علی را در مورد نمازها بجا آورد بعد از اتمام یک سال پدر که می دانست علی برای جمع آوری بیشتر توشه آخرت سفارش به خواندن نماز کرده بود یک بار دیگر برای ادامه راه او،
قصد خواندن نماز را نمود که با اقتدا نمودن به اولین نماز پس از اتمام سفارش علی،
به گفته وی علی پیش رویش ظاهر گردید و از پدر بسیار تشکر نمود و گفت که میزان نمازهای من به اتمام رسیده و دیگر راضی به زحمت و سختی شما نیستم.
🌼شــادی روح پــاک
شهید "علی رمضانی "صــلــوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
شهید جاویدالاثر علی آقا عبداللهی
نام پدر: محمد رضا
محل تولد: تهران
تاریخ ولادت: ۱۳۶۹/۰۷/۱۰
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
محل شهادت: منطقه خالدیه خانطومان – سوریه
مدت عمر:۲۳سال
📚کتاب مربوط به این شهید:همسایه آقا
🌷#خـاطــرات_شـهــدا.
مادر این شهید بزرگوار می گوید: از آقای سبزی پرسیدم آیا علی اسیر شد پاسخ داد فکر نکنم، پرسیدم آیا علی شهید شد، گفت فکر نکنم، اما خیلی حال عجیبی داشت.آقای سبزی گفت؛ من بسیار جدی هستم، اما آن روز برای ابوامیر اشک میریختم. در بین شهدا علی را ندیدم، اما احتمال دارد تکفیریها پیکرش را مانند دیگر شهدا گرو نگه داشته باشند تا در معاملات سنگین به نیروهای رزمنده باز گردانند.
این مادر بزرگوار در پایان به وصیتهای شهید آقا عبداللهی پرداخت و گفت: همیشه آرزوی شهادت داشت و پیرو امر رهبری بود.در وصیتنامه خود آورده است که دوست دارد فرزندش نیز شهید شود و هیچ کدام از ما از خط رهبری بیرون نرویم.
🌷#وصـیـت_نــامـه
امیرحسین عزیزم ابراز عشق و دوست داشتن تو را در کلام و قلم نمی توانم ابراز کنم ولی بدان تو همه وجود پدرت بوده ای و دل کندن از تو خیلی برای من سخت بوده است ولی من در ظاهر به روی خود نیاوردم تا دیگران ناراحت نشوند و مانع رفتن بنده نشوند.
من از تو می خواهم تماما گوش به فرمان ولی فقیه خود باشی و هوشیار و آگاه با بصیرت زندگی خود را توام با تحصیل و کسب علم سپری نمایی و مراقب مادرت باشی و خواهشی که از تو دارم که مادرت را اذیت و ناراحت نکنی چرا که باعث ناراحتی من می شود.
🌼شـادی روح پــاک
شهیدعلی آقا عبداللهی صـلوات
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
شهید سعید سامانلو
محل تولد: قم
تاریخ تولد: ۶۰/۱۰/۱
تاریخ شهادت: ۹۴/۱۱/۱۶
محل شهادت: نبل و الزهرا، سوریه
مزار: قم
وضعیت تاهل: متاهل
تعداد فرزندان: ۲
🌷#خـــاطـــرات_شــهـــدا
شهید سامانلو روحیه جهادی و مبارزه در راه خدا رو زیاد داشت.
ارادت خاصی به شهدا داشت
دائم الوضو بود
همیشه نمازش را اول_وقت میخواند
و تا جایی ک امکان داشت امر به #معروف میکرد
غیرتی بود و ائمه رو زیاد دوست داشت عاشق حضرت زهرا سلام الله بود
خوشحال بود داماد خانم شده و افتخار میکرد
با جذبه و خوشرو بود
در رشته های ورزشی زیادی استاد بود
اهل کمک بود و بسیار با محبت . رفقا شو خیلی دوست داشت حتی تو وصیت نامش اول برای رفقا نوشته….
عاشق رهبری و ولایت بود رهبر رو نائب برحق صاحب الزمان میدانست
با توسل به پدر خانمش شهید رباط جزی شهادتش را مثل او در بهمن ماه از خدا میگیرد
پسر شهید سامانلو گفت: قبل از شهادت رفتارهایی از پدرم می دیدم که عجیب بود وقتی به گلزار شهدا می رفیتم ، بعد از فاتحه خوانی به سمت چهار سنگ می رفت و روی آنها فاتحه می خواند من تعجب می کردم می گفتم مگر برای سنگ هم فاتحه می خوانند؟ پدرم می گفت بعدا متوجه می شوی، و هر زمان به گلزار شهدا می رفتیم سنگ مزار شهدا را می شمرد که ببیند چند شهید دیگر اضافه شدند و به سمت همان سنگ ها می رفت و فاتحه می خواند همان محلی که بعد ازشهادت در انجا به خاک سپرده شد و من حالا معنی کار آن روز پدرم را متوجه می شوم.
🌼شـادی روح پــاک
شهید سعید سامانلو صـلوات
💚 کانال #شهید_هادی و
#شهید_تورجی_زاده👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#خاطرات_شهدا
🔮 هیات امام حسین (ع)
آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود.
وقتی ایام محرم می شد يكي از چرخ های مخصوص حمل باندها رو براي خودش بر میداشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده می گرفت.
با عشق و علاقه خاصی هم اين كار رو انجام مي داد.😍😍
وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میدادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن... تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد...😔❤️
بهش میگفتن آقا حامد شما افسری و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن.
می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه سردارم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ بشی"💚
و همینطور می گفت: "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت"
که بالاخره این طور هم شد.😭😭
🌹 به نقل از دوست شهيد مدافع حرم حامد جوانی
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#خاطرات_شهدا
🌹 کمر درد شدیدی داشت.
بعد از فیزیوتراپی و درمان، رفت بیتالزهرا. میهمانها که میآمدند، مدت زیادی سر پا میایستاد.
جلوی پای میهمانها تمام قد میایستاد و به همه خوش آمد میگفت.😊
گفتم: با وضعیتی که شما دارید، صلاح نیست اینقدر سر پا بایستید و جلوی هر کسی که وارد میشود، از روی صندلی بلند شوید...
گفت: همه کسانی که میآیند اینجا، میهمان مادر هستند. 😍❤️
مگر میشود برای میهمان مادر از جایم بلند نشوم؟!🍀
یک پسربچهی چهار ساله وارد شد؛
جلوی پای او هم بلند شد، ایستاد و خوش آمد گفت.😳
گفتم: حاج آقا، این بچه که متوجه احترام شما نمیشود.
ایستادن جلوی او که ضرورت ندارد.
گفت: اگر این بچه احترام من را ببیند، همیشه به اینجا میآید و روضهخوان مادرم خواهد شد.😭😭
🌸 شادی روح شهدا صلوات 🌸
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#خاطرات_شهدا
🔮 زیارت عاشورا
همیشه توی ماشین و سجاده اش یه زیارت عاشورا 🌺 داشت.
دوران مجردی هرهفته درکنار قبور شهدا زیارت عاشورا میخواند.
برای حاجت روایی چهله زیارت عاشورا برمیداشت و هدیه میکرد به حضرت زهرا (س)...
و حاجت روا هم میشد.😍😍
کار هر روزش بود ؛
بعد از نماز باید زیارت عاشورا میخوند.
حتی اگه خسته بود.
حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد .
شده بود تند میخوند ولی میخوند..😊
تاکید داشت باید با صدای بلند توی خونه خونده بشه و علی اکبرمون رو توی بغلش میگذاشت و میگفت باید اخت پیدا کنه با دعا و زیارت..❤️
و واقعا زندگی و مرگش مصداق این فراز زیارت عاشورا بود:" اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ"..
تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین (ع)
چی بود..😭
🌹 شهید_مدافع_حرم_علیرضا_نوری
نقل_از_همسر_شهید
💚 کانال #شهیدهادی و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124