eitaa logo
محمدرضارنجبر(۳)قرآن
10.1هزار دنبال‌کننده
858 عکس
337 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم با لطف خداوند، سلسله بحث‌های ۶۰۴ شب، پس از ۶۰۴ شب تلاش بی‌وقفه، به پایان رسید. ☘ با همت و حمایت دوستان و کمک‌های مالی ایشان، مراحل پیاده‌سازی، ویراستاری‌های مکرر، صفحه‌آرایی و آماده‌سازی برای چاپ آغاز شد. تاکنون چهار جلد، هر یک با بیش از ۴۰۰ صفحه، آماده‌ی چاپ شده است و همچنان شش جلد دیگر باقی مانده که ان‌شاءالله با یاری دوستان تکمیل خواهد شد. همان‌طور که پیش‌تر نیز گفته‌ایم، هر جلد، با توجه به هزینه‌های موجود، حداقل ۴۰ میلیون تومان هزینه دارد تا به مرحله‌ی آماده‌سازی جهت چاپ برسد. بنا داریم، به لطف خداوند، این مجموعه را با عنوان چون قطره‌های باران در ماه رمضان سال ۱۴۰۴، به‌صورت یکجا منتشر کنیم. ☘ علاوه بر این، سلسله بحث‌های نهج‌البلاغه، شرح حکمت‌های امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز به‌صورت روزانه تولید، تدوین و بارگذاری می‌شود و هم‌زمان مراحل پیاده‌سازی و ویرایش را طی می‌کند که این خود مستلزم هزینه‌های خود است. گذشته از هزینه‌های جاری و حق‌الزحمه‌ی افرادی که در این مسیر همراهی و همکاری می‌کنند، اگر بخواهیم در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ کرده یا کلیپ‌ها را منتشر کنیم، هزینه‌های سنگینی در پی خواهد داشت. ولی این کار خود موجب می‌شود که میلیون‌ها نفر از این محتوا بهره‌مند شوند و استفاده کنند، و در صورت همیاری لازم، می‌توان به چنین هدف بزرگی هم دست یافت. ☘ یک کلیپ، اگر تبلیغ نشود، چندان دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که اگر تبلیغ شود، گاه صدها هزار و حتی میلیون‌ها نفر آن را خواهند شنید و مشاهده خواهند کرد. ☘ حیف است که این سخنان انتشار نیابد؛ سخنانی که حاصل ساعت‌ها تفکر، تلاش، بی‌خوابی و کم‌خوابی است و حقیقتاً سخت و دشوار. ☘ بپذیرید که سخن‌گفتن در دقایق کوتاه، زحمت و انرژی بسیاری می‌طلبد و پذیرا باشید که تدریس قرآن و نهج‌البلاغه، آن‌هم در قالبی ساده و روان، همراه با تمثیل، کاری بسیار وقت‌گیر است. ☘ به همین دلیل، عزیزانی که امکان یاری دارند، می‌توانند هر زمان و به هر مقدار که برایشان ممکن باشد، کمک‌های خود را به شماره‌ی کارت و حساب زیر واریز نمایند تا بتوانیم محتواهایی جذاب‌تر، پرمخاطب‌تر و متنوع‌تر تولید و منتشر کنیم. 🌒 حرف آخر اینکه، چه کمک دوستان باشد و چه نباشد، ما به لطف خداوند مصمم هستیم که این راه را تا پایان ادامه دهیم، اما چه نیکوست که با تأمین هزینه‌های لازم، بتوانیم بر حجم و کیفیت کلیپ‌ها و تعداد مخاطبان بیفزاییم. ان‌شاءالله. 🌕 شماره حساب : ۳۸۳۱۵۴۶۴۲۴ 🌕 شماره کارت : ۵۸۵۹ ۸۳۱۰ ۱۴۴۷ ۹۲۲۳ ✅ بنام محمد رضا رنجبر
نهج البلاغه حکمت ۲۰.mp3
2.9M
نهج‌البلاغه ۲۰ محمد رضا رنجبر @mrranjbar4
حکمت ۲۰ وَ قَالَ (علیه السلام): أَقِيلُوا ذَوِي الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ، فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ يَدُ اللَّهِ بِيَدِهِ يَرْفَعُهُ‏. امیر گل‌ها,که درود خدا بر او باد، فرمود: باید با دلی نرم و نگاهی مهربان از لغزش‌های افراد شرافتمند و نیکوکار چشم بپوشید، چرا که خداوند دست نوازشگر خود را به سوی آنان می‌گشاید و از سقوط و افتادنشان جلوگیری و محافظت می‌کند، تا دوباره با توان و عزتی نو بر پا ایستند و در راه خوبی و خیر گام بردارند. واژه ها: أَقِيلُوا: بگذرید، چشم‌پوشی کنید، نادیده بگیرید ذَوِي: صاحبان، دارندگان، افراد الْمُرُوءَاتِ: شرافت‌ها، جوانمردی‌ها، شخصیت‌ها عَثَرَاتِهِمْ:(عَثَرَاتِ+هِمْ) لغزش‌هایشان، اشتباهاتشان، خطاهایشان فَمَا: (فَ+مَا)پس چه، بنابراین، پس يَعْثُرُ: لغزش می‌کند، اشتباه می‌کند، سقوط می‌کند مِنْهُمْ:(مِنْ+هُمْ) از آنها، از میان آنان، از این افراد عَاثِرٌ: لغزیده، خطاکار، سقوط کرده إِلَّا: مگر، جز، تنها وَ: و، همچنین، و در عین حال يَدُ: دست، یاری، کمک اللَّهِ: خداوند، پروردگار، خالق بِيَدِهِ:(بِ+يَدِ+هِ) به دست او، به دست خدا، در دستان او يَرْفَعُهُ:(يَرْفَعُ+هُ) بلند می‌کند او را، بالا می‌برد، یاری می‌کند
شرح: جوانمرد و لغزش‌ها درختی که سال‌ها سایه و ثمر داده باشد، اگر شاخه‌ای از آن دچار آفت شود، کسی اره به پای آن نمی‌گذارد و از ریشه برنمی‌کند. بلکه از آن مراقبت کرده و آفت‌زدایی می‌کنند، به‌ویژه اگر پای باغبان در میان باشد، همان کسی که آن را کاشته و با اشتیاق، لحظه‌لحظه رشدش را انتظار کشیده است. جوانمرد، درختی خوش‌سایه و پربار است یک انسان جوانمرد، درست مانند چنین درختی است؛ درختی خوش‌سایه و پرثمر. اگر روزی، روزگاری لغزشی پیدا کند، نباید ریشه‌اش را زد. این حکایت، حکایت درختی است که شاخه‌اش آفت گرفته است. بخصوص خداوند که باغبان عالم است، دست او را می‌گیرد و از زمین بلند می‌کند. چراکه نه جوانمرد از یک بذر گل کمتر است و نه خداوند از خاک کمتر. خاک دانه افتاده را بلند می‌کند و آن را سبز و تناور می‌سازد. لزوم فرصت دوباره در دنیای مجازی باید فرصت دوباره داد، به‌ویژه در این دنیای مجازی که هر اشتباهی به‌سرعت به خبر تبدیل می‌شود. و ما بیش از همیشه نیاز داریم درک کنیم که هر انسانی امکان لغزش دارد و هر انسانی ظرفیت اصلاح و تغییر. انسان، درست مانند رود زلالی است که گاهی گل‌آلود می‌شود. مانند آینه شفافی که ممکن است غبار بگیرد. اما همان‌طور که رود دوباره زلال می‌شود و آینه دوباره درخشان، انسان نیز می‌تواند پاک و صاف و شفاف گردد. جوانمرد، الماس درخشان است جوانمرد مانند الماس است؛ سخت‌ترین و درخشان‌ترین سنگ دنیا. اما همین سنگ، گاهی به‌خاطر گردوغبار، جلای خود را از دست می‌دهد. و این به آن معنا نیست که دیگر الماس نباشد. کافی است آن را صیقل دهیم تا دوباره بدرخشد. جوانمرد نیز اگر دچار لغزش شود، نیاز به فرصتی دارد برای درخشش دوباره. از همین رو، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: أَقِيلُوا ذَوِي الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ یعنی از لغزش‌های صاحبان جوانمردی بگذرید. و این یعنی جوانمردان هم می‌لغزند و هم باید از لغزش ایشان گذشت. البته جوانمرد در کلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، با جوانمرد در فرهنگ عامیانه تفاوت دارد. جوانمرد در فرهنگ عامیانه ایرانی همان لوتی یا عیار است؛ کسی که کلاهی دوردار بر سر دارد، دستمال یزدی بر دوش انداخته و تسبیح کهربایی یا عقیقی در دست دارد. و معمولاً سبیل‌های کلفتی دارد و از ضعیفان دستگیری می‌کند. اما در نگاه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، جوانمردی به کلاه و دستمال و تسبیح و سبیل نیست. ایشان در جایی فرمودند: «الْمُرُوءَةُ اسْمٌ جَامِعٌ لِسَائِرِ الْفَضَائِلِ» یعنی اگر تمامی خوبی‌ها مانند صداقت، صبوری، فروتنی، وفا، صفا، انصاف، دلسوزی، مهربانی و خدمت به دیگران را یکجا جمع کنند و نامی بر آن نهند، آن نام «مروت» است، یعنی جوانمردی. حال، اگر کسی چنین بود و لغزشی داشت، باید گذشت. بعد فرمودند: فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلَّا وَ يَدُهُ بِيَدِ اللَّهِ‏ يَرْفَعُهُ یعنی هیچ جوانمردی نمی‌لغزد، مگر اینکه دستش در دست خداوند است و خداوند او را به بالا می‌برد. جوانمردی، شرط دستگیری خداوند و این یعنی اگر جوانمرد باشی، خدا دستت را می‌گیرد. و این یعنی اگر می‌خواهی خدا دستت را بگیرد، جوانمرد باش. ببین! در این دنیای پر از چالش، حتی خوبان عالم می‌لغزند، اما این لغزش‌ها به معنای شکست ایشان نیست و نباید باشد. که اسبان اصیل و قدرتمند که در مسابقات بزرگ می‌درخشند، آن‌ها نیز گاه می‌لغزند. اما این لغزش، از اعتبار و اصالتشان چیزی کم نمی‌کند و نمی کاهد. پس اگر گذشتی هست، باید در حق جوانمردان روا داشت. و فراموش نکنیم که گذشت از خطای دیگران مانند بارانی است که زمین خشکیده را سیراب و سرسبز می‌کند. باید مانند خدا خدایی کرد و دست دیگران را گرفت، و دستگیری نمود. نتیجه‌گیری: لغزش، جزئی از ذات انسان است، حتی برای جوانمردان. آنچه اهمیت دارد، فرصت دوباره دادن و گذشتن از خطای آن‌هاست. خداوند، جوانمرد را تنها نمی‌گذارد و دست او را می‌گیرد. پس ما نیز باید دستگیر باشیم. برای پیاده‌سازی این حکمت در زندگی: ۱. از قضاوت سریع درباره لغزش دیگران پرهیز کنیم. ۲. به جای سرزنش، فرصت اصلاح به دیگران بدهیم. ۳. در مواجهه با اشتباهات، گذشت و مهربانی را سرلوحه خود قرار دهیم. ۴. خوبی‌های افراد را ببینیم و بر لغزش‌های اشان تمرکز نکنیم. ۵. اگر کسی را زمین‌خورده دیدیم، او را بلند کنیم، نه اینکه بیشتر فرو بکشیم.
94.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نهج‌البلاغه ۲۱ و یکم محمد رضا رنجبر @mrranjbar4
نهج البلاغه حکمت ۲۱.mp3
13.76M
نهج‌البلاغه ۲۱ -و-یکم محمد رضا رنجبر @mrranjbar4
فرصت‌ها را دریابید، از ترس بگریزید! حکمت ۲۱ وَ قَالَ (علیه السلام): قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ، وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ؛ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ. امیر گلها، که درود خدا بر او باد، فرمود: ترس نابجا همیشه به یأس و ناامیدی می‌انجامد، و شرم بی‌مورد فرد را از دست یابی به نعمت‌ها و فرصت‌های ارزشمند زندگی محروم می‌سازد. فرصت‌های گرانبها مانند ابرهایی زودگذر از کنار ما می‌گذرند، پس باید آنها را غنیمت شمرد و هرگز اجازه ندهیم که از دست بشوند. واژه ها: قُرِنَتِ : همراه شد، پیوسته گردید، ضمیمه شد الْهَيْبَةُ : ترس، هراس، دلهره بِالْخَيْبَةِ :(بِ+الْخَيْبَةِ) با ناامیدی، با شکست، با ناکامی وَ : و، همچنین، و نیز الْحَيَاءُ : شرم، حیا، خجالت بِالْحِرْمَانِ : (بِ+الْحِرْمَانِ)با محرومیت، با از دست دادن، با بی‌بهره‌گی وَ : و، همچنین، و نیز الْفُرْصَةُ : فرصت، موقعیت، شانس تَمُرُّ : می‌گذرد، عبور می‌کند مَرَّ : به سرعت، به شکل، به گونه السَّحَابِ : ابر، ابرها، باران‌زا فَانْتَهِزُوا : (فَ+انْتَهِزُوا)غنیمت بشمارید، استفاده کنید، بهره ببرید فُرَصَ : فرصت‌ها، موقعیت‌ها، شانس‌ها الْخَيْرِ : خیر، نیکی‌ها، خوبی‌ها
شرح: ریشه‌های ترس و شجاعت هر بوته‌ای، چه گل باشد و چه خار، ریشه دارد و تمام داشته‌هایش از ریشه‌ است. شجاعت مانند بوته گل، ریشه‌ای مستحکم دارد و ترس مانند بوته خار، از ریشه خود تغذیه می‌کند. امیرالمؤمنین (ع) ریشه ترس را مشخص کرده و در نتیجه، ریشه شجاعت نیز روشن می‌شود. ایشان فرمودند: قُرِنَتِ الْهَیْبَةُ بِالْخَیْبَةِ ترس و ناامیدی همواره در کنار هم هستند، چرا که ترس ریشه در ناامیدی دارد. ابتدا انسان مأیوس و ناامید می‌شود، سپس می‌ترسد. کسی که از جبران شکست ناامید شود، از شکست خواهد ترسید. کسی که از رحمت خدا ناامید شود، از خدا خواهد ترسید. به همین دلیل قرآن کریم می‌فرماید: لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ (یوسف: ٨٧) وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ (زمر: ۵٣) یعنی ناامید نباشید، چرا که ناامیدی شما را به ترس و عقب‌نشینی می‌کشاند. معنای حقیقی ترس از خدا شاید این سؤال پیش بیاید که پس چرا می‌گویند از خدا بترسید؟ بله درست گفته‌اند اما ما درست نگرفته‌ایم بترسید از خدا یعنی بترسید از اینکه خدا را از دست بدهید! که اگر خدای رحمان، رحیم، غفار و ستار را از دست بدهید، چه چیزی جای آن را خواهد گرفت؟ یعنی همان که حافظ می‌گفت: ذره‌ای خاکم و در کوی توام جای خوش است ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم هیبت و عظمت، بازدارنده دشمنان البته این سخن امام علیه السلام که فرمود: الْهَیْبَةُ بِالْخَیْبَةِ یک معنای لطیف دیگری هم دارد و آن اینکه هیبت و شکوه، دشمن را مأیوس می‌کند. اگر کسی هیبت و مهابت داشته باشد، دشمن حتی هوس تعرض به او را هم نخواهد کرد. در روایتی آمده است: دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) فِی آخِرِ صَلَاتِهِ، رَافِعًا بِهَا صَوْتَهُ یُسْمِعُ النَّاسَ: اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِعَلِیٍّ الْمَوَدَّةَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ، وَالْهَیْبَةَ وَالْعَظَمَةَ فِی صُدُورِ الْمُنَافِقِینَ خدایا، محبت علی را در دل‌های مؤمنان و هیبت و عظمت او را در دل‌های منافقان قرار بده. و البته هیبت، ویژگی‌ای است که هر کسی می‌تواند به آن دست یابد، اما لازمه‌های خود را دارد. الف) بی‌نیازی بی‌نیازی، مایه مهابت آدمی است. دریا را ببینید، چقدر باشکوه است! چون بی‌نیاز است، برخلاف حوض‌های کوچک. در حدیثی آمده است: پنج چیز از ۵ کس و پنجمین آن الْهِیْبَةُ مِنَ الْفَقِیرِ مهابت داشتن نیازمند است و این یعنی هیبت داشتن برای فرد نیازمند، ناممکن است. یعنی بی‌نیازی مایه مهابت و هیبت است و دیگر هیچ فرق نمی‌کند که این بی‌نیازی در فرد باشد یا در جامعه. جامعه ای که وابسته باشد، هیچ هیبتی ندارد. به همین دلیل، قرآن فرمود: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (انفال: ۶٠) تا می‌توانید قدرتمند باشید، چرا که قدرت، مانند نخ تسبیحی است که اگر باشد، تمام دانه‌ها در اختیار شما خواهد بود. ب) کم سخن گفتن امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: بِکَثْرَةِ الصَّمْتِ تَکُونُ الْهِیْبَةُ سکوت زیاد، موجب هیبت می‌شود. کوه را ببینید، چه هیبت و مهابتی دارند، چون کوه غرق سکوت است. اما اگر از دامن همین کوه سنگ های چند غلطان فرو افتند و صدایی به راه اندازند، دیگر آن شکوه و مهارت را ندارد. ج) نیکخواهی و صفای باطن رسول خدا (ص) فرمودند: مَنْ وُلِّیَ مِنْ أُمُورِ أُمَّتِی شَیْئًا، فَحَسُنَتْ سَرِیرَتُهُ، رَزَقَهُ اللَّهُ الْهِیْبَةَ فِی قُلُوبِهِمْ کسی که مسئول باشد و مسئولیتی داشته باشد و خیرخواه مردم باشد، خداوند هیبت و مهابت را نصیب او خواهد کرد. و فرمود: وَالْحَیَاءُ بِالْحِرْمَانِ در بهار، درختی که پر از شکوفه است، اگر شکوفه‌هایش بشکفند، باز شوند و دهان بگشایند و در معرض بادها و زنبورها قرار بگیرند، گرده‌افشانی می‌شوند و در نتیجه به میوه تبدیل خواهند شد. اما اگر غنچه بمانند، دهان باز نکنند و گرده‌افشانی نشوند، از میوه شدن محروم خواهند شد. آدمی نیز همچون شکوفه است. اگر شرم کند، حیای بی‌جا به خرج دهد و دهان نگشاید، از آنچه باید به دست آورد محروم خواهد شد. درست مانند کسی که از پرسیدن شرم کند و در نتیجه از دانش، دانستن و آگاهی محروم بماند. از این رو فرمودند: الْحَیَاءُ بِالْحِرْمَانِ. و چه زیبا در جمله نخست فرمودند: قُرِنَتِ الْهَیْبَةُ بِالْخَیْبَةِ اولی که ترس باشد، ریشه در دومی که ناامیدی است، دارد. یعنی وقتی کسی امید به پیروزی نداشته باشد، از خطرات و شکست‌ها خواهد ترسید. اما در جمله دوم که فرمودند: الْحَیَاءُ بِالْحِرْمَانِ دومی که محرومیت است، ریشه در اولی که حیا و شرم است، دارد. یعنی محرومیت، ریشه در حیا، شرم و کم‌رویی بی‌جا دارد. و این یعنی کسی که بیش از حد شرم داشته باشد و جرأت ابراز نداشته باشد، از بسیاری از نعمت‌ها و فرصت‌ها محروم خواهد شد.
و فرمود: وَالْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ به محض شکفتن گل‌ها، زنبورها باید به سراغ آن‌ها بروند، گرده‌های گل را جمع کنند و گرده‌افشانی نمایند. اما اگر دیر بجنبند، باد تندی خواهد وزید و گرده‌ها را با خود خواهد برد. در نتیجه، چرخه تولید شهد و عسل تعطیل شده و گیاه نیز فرصت باروری خود را از دست خواهد داد. از این رو می‌توان گفت: فرصت‌های خوب و فرصت‌های خیر، همچون ابرهای آسمان هستند؛ می‌آیند، اما نمی‌مانند و نمی‌پایند. فرصت‌ها همچون ابر می‌روند و اگر بروند، همچون ابر باز نخواهند گشت. از این رو فرمود فرصت‌ها را غنیمت شمارید. پیامبر (ص) فرمودند: نَفَحَاتُ اللَّهِ فِی أَیَّامِکُمْ، أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا نسیم‌های رحمت الهی در زندگی شما می‌وزد، خود را در معرض آن قرار دهید. یعنی فرصت‌ها را از دست ندهید. گفت پیغمبر که نفحت‌های حق اندر این ایام می‌آرد سبق گوش و هوش دارید این اوقات را درربایید این چنین نفحات را نفحه آمد مر شما را دید و رفت هر که را می‌خواست جان بخشید و رفت یک کشاورز که یک کیسه از دانه‌های گندم دارد، اگر در بهار فرصت را غنیمت بداند و آن‌ها را بکارد، در تابستان خوشه‌های طلایی درو خواهد کرد. اما اگر تعلل کند و فصل بذرپاشی را از دست بدهد، حتی اگر بهترین دانه‌ها را هم داشته باشد، دیگر فرصتی برای رشد نخواهد یافت. فرصت مانند فصل‌های طبیعت است؛ اگر از آن استفاده نکنی، از دست خواهد رفت و از کف خواهد شد. نتیجه‌گیری: ۱. ترس، ریشه در ناامیدی دارد. پس اگر نمی‌خواهید بترسید، ناامید نشوید. ۲. ترس از خدا، یعنی ترس از دست دادن او، نه ترسیدن از او. ۳. هیبت و شکوه، دشمن را ناامید می‌کند و امنیت می‌آورد. ۴. بی‌نیازی، کم‌گویی و نیکخواهی، موجب هیبت است. ۵. شرم بیش از حد، انسان را از فرصت‌ها محروم می‌کند. ۶. فرصت‌ها مانند ابر درگذرند؛ آنها را از دست ندهید. برای پیاده‌سازی این حکمت در زندگی: ۱. امید را در خود تقویت کنید تا جرأت تصمیم‌گیری داشته باشید. ۲. از خدا نترسید، بلکه از دور شدن از او بترسید. ۳. در جهت بی‌نیازی و استقلال مالی تلاش کنید. ۴. کم سخن بگویید و بیشتر عمل کنید. ۵. نیکخواه و خیرخواه باشید، زیرا نیت پاک، هیبت می‌آورد. ۶. فرصت‌ها را غنیمت بشمارید، قبل از آنکه از دست بروند.