#اعتماد یا رسانه؟
داستان حاج اقای صدیقی مسئله اعتماد را مجدد برایام زنده کرد.
بنظر میرسد فضای رسانه و فجازی بطوری کلی امری به نام اعتماد را زیر سوال برده. و اعتماد را در هر وجهی بی اعتبار کرده. مثلا ویدئوهای زیادی در قالب طنز و شوخی ساخته میشود از بی اعتمادی همسران، رفقا، همکاران و ... . این مسئله اگرچه به دنبال ساخت لحظات شاد و فان است اما رنگ از یک حقیقت میگیرد و دیوار بی اعتمادی را آنجا که کارکرد دارد فرو میریزد.
در ماجرای حاج اقای صدیقی چیزی که برایم عجیب بود این مسئله بود که چرا ما سریع دل به اخبار مجازی دادیم و در دلمان گفتیم نکند خطایی کرده باشند و ما با یک رسوایی روبرو باشیم!
چرا در دلمان به اعتمادی که سالها بین ما ساخته شده و پای منبر او اشک ریختهایم نایستادیم؟
ما با ایشان تازه آشنا نشدیم و سلامت نفس و اخلاق و اقتصادی ایشان در ذهن و روایت ما مخدوش نبوده. پس چرا با یک خبر و افشاگری دلمان لرزید؟
من برای مسئله حکمی صادر نکردم نه نفی و نه اثبات، بلکه به این مسئله توجه دادم که چرا در دوگانه اعتماد و شک ما طرف اعتماد نایستادیم؟
ما از بی اعتمادی حتما ضربه خواهیم خورد اگرچه گاهی از اعتماد ضربه بخوریم.
م.ص.صاد|۲۸اسفند۱۴۰۲
https://eitaa.com/mssadeghi_ir