eitaa logo
کانال شخصی (علی حاتمی )
357 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
701 فایل
بسمه تعالی ((کانال ارائه محتوای تبلیغی و طرحهای ویژه و نمونه فعالیتهای مفید مبلغین )) فضلای عزیزمطالب مهم تبلیغی و طرح ویژه را به بنده ارسال بفرمائید علی حاتمی @alihatami69
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبر تازه 📢
🔶 لیست شورای ائتلاف برای انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه تهران اخبار تازه و داغ را با ما میل کنید😋♨️ بفرمایید خبرتازه👈 🌐 @khabaretaze
یاقوت روغن فروش (دیدار کنندگان امام زمان علیه السلام) عالم با جلالت و داناى با ذكاوت، مجمع فضيلت‏ها و والايى‏ها، فرد با صفاى با وفا، ملّا على رشتى – كه خاك مزارش پاكيزه باد – (اين داستان را) برايم نقل كرد؛ و او دانشمندى نيكوكار و پرواپيشه‏اى گوشه‏گير و واجد دانش‏هاى گوناگون و فردى با بصيرت و نقّاد و از شاگردان استاد گران‏قدر (ميرزا محمّد حسن شيرازى) بود كه سايه‏اش پايدار باد. چون درخواست اهالى “لار” از نواحى فارس از نداشتن عالم جامع نافذ الحكم بالا گرفت، (استاد معظّم ميرزا محمّد حسن شيرازى) آن مرحوم را بدان جا فرستاد. وى (در آن جا) با سعادت زيست و با ستايش مُرد. من مدّت‏ها در سفر و حضر مصاحبش بودم و در اخلاق و فضايل چون وى كم ديده‏ام. او گفت: يك وقتى از زيارت حضرت ابا عبد اللَّه الحسين عليه السلام باز مى‏گشتم. از راه فرات به نجف اشرف مى‏رفتم. چون به يكى از كشتى‏هاى كوچك سوار شدم كه ميان كربلا و طويرج كار مى‏كرد؛ ديدم افرادى كه سوار كشتى‏اند همگى از اهالى حلّه‏اند؛ و راه حلّه و نجف از طويرج جدا مى‏شود. آن جماعت همگى به لهو و لعب و شوخى مشغول شدند، جز يك تن كه او در كارهاى آنان وارد نمى‏شد. از چهره‏اش آثار افتادگى و وقار ظاهر بود؛ نه شوخى مى‏كرد و نه مى‏خنديد. آن گروه روش او را ردّ مى‏كردند، و بر او عيب مى‏گرفتند؛ با اين حال در خورد و خوراك و آشاميدنى‏ها با ايشان شريك بود. از او بسيار تعجّب كردم؛ ولى مجال سؤال نبود؛ تا اين كه به جايى رسيديم كه به خاطر (عمق) كم آب، كشتى قادر به پيشروى نبود؛ لذا صاحب كشتى ما را از كشتى پياده كرد؛ در نتيجه در كنار رود راه را پيش گرفتيم. اتفاقاً با آن شخص همراه شدم. از علّت كناره‏گيرى وى از دوستانش و بدگويى آنان بدو، پرسيدم. گفت: ايشان از خويشان من و از اهل سنّت‏اند؛ پدرم نيز از ايشان است؛ ولى مادرم اهل ايمان مى‏باشد؛ من نيز در سلك آنان بودم؛ امّا خدا به بركت حضرت حجّت صاحب الزّمان‏ عليه السلام به خاطر تشيّع بر من منّت نهاد. از چگونگى ايمانش پرسيدم. گفت: نام من ياقوت است. در كنار پل حلّه روغن مى‏فروشم. يك سالى به خاطر خريدن روغن از حلّه به اطراف و نواحى، نزد باديه‏نشين‏هاى از اعراب بيرون رفتم؛ چند منزلى دور شدم تا آن چه خواستم، خريدم؛ و با گروهى از اهل حلّه برگشتم. در يكى از منازل فرود آمديم و خوابيديم؛ چون بيدار شدم كسى را نديدم. همه رفته بودند. راه ما از صحراى بى‏آب و علفى مى‏گذشت كه درندگان بسيار داشت و نزديك‏ترين آبادى (با آنجا) فرسنگ‏ها راه فاصله داشت. پس برخاستم و بار را بر مركب خويش نهادم؛ و در پى آنان روان شدم؛ ولى راه را گم كردم و حيران و سرگردان گشتم و از درندگان و تشنگى در طول روز ترسيدم. پس از خلفا و مشايخ (خود) پناه خواستم، و از ايشان يارى جستم، و آنان را در نزد خدا شفيع قرار دادم، و بسيار گريستم؛ امّا از ايشان چيزى آشكار نشد. پيش خود گفتم: من از مادرم مى‏شنيدم كه مى‏گفت: ما امام زنده‏اى داريم كه كنيه‏اش “ابا صالح” است؛ او گم شدگان را به راه مى‏رساند؛ و به فرياد درماندگان مى‏رسد؛ و ناتوانان را يارى مى‏كند. پس با خداى متعال پيمان بستم كه اگر بدو پناه جستم، و او مرا يارى كرد، به آيين مادرم درآيم. لذا او را صدا زدم و بدو پناه جستم؛ ناگاه كسى را ديدم كه همراه من راه مى‏رود. بر سرش عمامه‏ى سبزى داشت كه رنگش مانند اين بود، و به علف‏هاى سبزى كه در كنار رود روييده بود، اشاره كرد؛ آن گاه راه را به من نشان داد، و به من امر كرد كه به آيين مادرم در آيم و كلماتى فرمود كه من فراموش كرده‏ام. و فرمود: بزودى به قريه‏اى مى‏رسى كه اهل آن جا همگى شيعه‏اند. گفت: پس گفتم: اى آقاى من! شما همراه من تا آن قريه مى‏آييد؟ سخنى فرمود كه معنايش اين بود: – خير، زيرا هزار نفر در جاهاى گوناگون از من پناه خواسته‏اند. بايد ايشان را نجات دهم. اين حاصل كلام آن جناب بود. سپس از من پنهان شد. من راه زيادى نرفتم كه به آن قريه رسيدم، در حالى كه آن قريه در مسافت دورى بود؛ همراهان (من) يك روز بعد از من بدان جا رسيدند. چون وارد حلّه شدم، به خدمت آقاى فقيهان سيّد مهدى قزوينى – كه خاك مزارش پاكيزه باد – رسيدم و داستان را براى او نقل كردم. او دانستنى‏هاى دينم را به من آموخت. از او پرسيدم چه كنم تا دگر بار به ديدار حضرتش عليه السلام شرفياب شوم؟ فرمود: حضرت ابا عبد اللَّه حسين عليه السلام را چهل شب جمعه زيارت كن. (ياقوت) گفت: من مشغول شدم؛ شب‏هاى جمعه از حلّه براى زيارت بدان جا مى‏رفتم، تا آن كه يك (شب) باقى مانده بود؛ روز پنجشنبه بود. از حلّه به كربلا رفتم. چون به دروازه‏ى شهر رسيدم، ديدم كارگزاران ستمگران در نهايت سختگيرى از واردين مجوّز ورود مى‏خواهند؛ من نه مجوّز داشتم و نه پول آن را. پس حيران شدم.
مردم جلو دروازه مزاحم يكديگر بودند. چند بار خواستم خود را مخفى كنم و از ميان ايشان بگذرم؛ امّا ميسّر نشد. در اين حال صاحب خود حضرت صاحب الامر عليه السلام را ديدم كه در قيافه‏ى طلّاب عجم، عمامه‏ى سفيدى بر سر دارد، و داخل شهر است. چون آن جناب را ديدم، از ايشان يارى خواستم؛ آن حضرت از شهر بيرون آمد، و دست مرا گرفت و از دروازه عبور داد، و كسى مرا نديد. چون داخل (شهر) شدم، ديگر آن جناب را نديدم و حيران باقى ماندم. و برخى لطايف اين واقعه از خاطرم رفته است. (محدث نوری؛ نجم ثاقب؛ فصل هفتم؛ حکایت
13.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از اعمال عصر جمعه دعای سمات 📿📿📿 این دعا معروف به دعای شبوّر [دعای عطا و بخشش] است که خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است و پوشیده نماند که این دعا از دعاهای مشهور است و بیشتر علمای گذشته بر خواندن این دعا مواظبت می‌نمودند. ❣️اللهم عـجل لوليڪ الفـرج❣️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفرج 🌹⃟🕊🇮🇷჻ᭂ࿐♡°•
. 📌ذکر ساعت آخر روز جمعه، ٧ مرتبه👇 🔸 *"اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ ، وَ أدْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ ، إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیر"*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱ذکر توصیه شده توسط امام‌ زمان‌ عج برای‌ حل‌ مشکلات •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈ کانال هوالله 🕋 https://eitaa.com/hooallah
هدایت شده از امام زمان و ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مانور ایرانی ها برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سخنران استاد رائفی پور@zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
نماز یک شنبه های ماه ذیقعده که رهبر هم توصیه کردن
هدایت شده از محفل تا جمعه ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 و اینک ...... .... 👿 کشف کتب جادو و جنگیری در معبد سلیمان و ادامه دهنده راه شیاطین توسط ماسون ها .... 🌹 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a
هدایت شده از محفل تا جمعه ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙استاد شجاعی ⚡️ مشاهدات تجربه گر نزدیک به مرگ، از وقایعی که ظهور امام مهدی علیه‌السلام 🤲🏻 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a
13.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 آثارشگفت انگیز..... نماز یکشنبه ماه ذیقعده 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃https://eitaa.com/mthsadeg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیدا شدن دو پیکر سالم شهدای‌مدافع‌حرم ...در شهر درعا سوریه که بیش از ٢ سال پیش در کنار هم و با دست‌های بسته به شهادت رسیده بودند، بصورت کاملا سالم پیدا شد...! شهدا را یاد کنیم با صلوات ✨أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کار زیبایی هنرمند اندونزیایی ترسیم حضرت آقا بر روی برگ درخت 👌 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرود طنز😃😃 ای لشکر صاحب زمان آماده باش واسه ی بسیجی‌های اروپا فرمانده باش بسیجی‌های آمریکا ریختن توی خیابونا براندازا با بغض میگن ساندیس خورا ساندیس خورا
کدهای بسيارخوب ازقران ❤اگه فرزند صالح ميخواي: رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ 🥀🥀❤️ 💛اگه ميترسي قلبت گمراه بشه: رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّاب��ُ 🌷اگه ميخواي شهيد از دنيا بري: رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ 🍁 😓☝اگه غم و غصه ي بزرگي داري: حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ 🍃 🌸 اگه ميخواي خودت و فرزندانت پايبند نماز باشيد: رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ 🍀 💓اگه ميخواي همسر و فرزندانت بهت وفادار باشن: رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا 🌺 💝 اگه خونه ي خوب ميخواي: رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِين��َ 😰👌 اگه ميخواي شيطان ازت دور باشه: رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ 💚 💢اگه از عذاب جهنم ميترسي: رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا 💦 🌻اگه ميترسي خدا اعمالت رو قبول نکنه: رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ 🍂 😔👆اگه ناراحتي: إنما أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه 🍃 ☺☝دوستان و عزيزانت رو از اين دعاهاي قرآني مطلع کن 🔹 صلوات 🌸 🍃 اللهم عجل لولیک الفرج اللهم ارزقنا توفیق شهاده فی سبیل الله 🙏 انشاءالله ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 حق‌الناس‌هایی که توان جبرانش رو نداریم، یا حق‌الناس‌هایی که به گردن‌مون هستند و ازشون بی‌خبریم رو چطور جبران کنیم؟ | منبع : جلسه ۴۷۹ از مبحث خانواده آسمانی https://eitaa.com/mthsadeg
جبران میکنم!.mp3
14.57M
چند جور حق‌الناس وجود داره ؟ ✘ من از کجا بدونم چقدر حق‌الناس به گردنم هست؟ ✘ چجوری باید اینا رو جبران کنم؟ || منبع : جلسه ۴۵۹ از مبحث خانواده آسمانی https://eitaa.com/mthsadeg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌸 برات آزادی و عنایت رضوی(ع) مُحبِ صادقِ اهل بیت، جناب حیدر آقا تهرانی نقل نمود: چند سال قبل روزی در رواق مطهر حضرت رضا علیه‌السلام مشرف بودم، پیرمردی را که از پیری خمیده شده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمش ریخته حضور قلب و خشوع او مرا متوجه ساخت. تا وقتی‌که خواست حرکت کند، دیدم از حرکت کردن عاجز است. او را در بلند شدن یاری کردم. پرسیدم منزلت کجاست تا تو را به منزل برسانم؟ گفت: در حجره‌ای از مدرسه خیرات خان. او را تا منزلش رساندم و سخت به او علاقه پیدا نمودم. به طوری که هر روز می‌رفتم و به او کمک می‌کردم. اسم، محل و حالاتش را پرسیدم. گفت: اسمم ابراهیم است و اهل عراق هستم. او زبان فارسی را تکلُّم می‌کرد. ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا به حال هر ساله برای زیارت قبر مطهر حضرت رضا علیه‌السلام مشرف می‌شوم و مدتی توقف کرده و به عراق مراجعت می‌کنم و در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دو مرتبه پیاده مشرف شدم. در مرتبه اول سه نفر جوان که با من هم سن بوده و با هم رفاقت داشته به همدیگر علاقه‌مند بودیم. مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و نگران بودند. هنگام وداع با من گریستند و گفتند: تو جوانی و در سفر اول و پیاده به زحمت می‌روی؛ البته نظر کرده خواهی شد. حاجت ما به تو آن است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام رضا علیه‌السلام نموده و در آن محل شریف، یادی از ما بنما. پس آنها را وداع نموده و به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهّر مشرف شده، پس از زیارت در گوشه‌ای از حرم افتادم و حالت بی‌خودی و بی‌خبری به من عارض شد، در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه‌السلام به دست مبارکش رقعه‌های بی‌شماری است و به تمام زوار از مرد و زن حتی بچه‌ها رقعه‌ای می‌دهد. چون به من رسیدند چهار رقعه به من مرحمت فرمود. پرسیدم چه شده‌ به من چهار رقعه دادید؟ ‌فرمود: «یکی برای خودت و سه تا برای سه رفیقت.» عرض کردم این کار مناسب حضرتت نیست، خوب است به دیگری امر فرمایید این رقعه‌ها را تقسیم کند. حضرت فرمود: «این جمعیت، همه به امید من آمده‌اند و خودم به آنها برسم.» پس یکی از آن رقعه‌ها را گشودم. چهار جمله نوشته شده بود: «برائَهًٌْ مِنَ النَّارِ وَ اَمانٌ مِنَ الحِسابِ وَ دُخُولٌ فِی الجَنَّهًِْ وَ اَنَابنُ رَسولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم.» (شهید دستغیب در کتاب داستان‌های شگفت می‌فرماید) از این داستان دو نتیجه می‌گیریم: یکی کثرت رأفت، عنایت و مرحمت حضرت رضا علیه‌السلام است درباره زوار قبرش، به‌طوری که هرکس به امید نجات به آن حضرت پناهنده شود، درباره‌اش شفاعت خواهد فرمود و هیچ کس از در خانه آن بزرگوار محروم نخواهد گشت. دیگر آنکه‌ هرکس به راستی آرزوی زیارت آن حضرت را داشته باشد و او را میسر نشود و از دیگری التماس کند که به نیابت او زیارت کند مانند همان کسی است که زیارت می‌کند و این مطلب اختصاصی به زیارت آن حضرت ندارد بلکه در جمیع امور خیریه است و هرکس کار خیری را دوست دارد، به راستی آرزوی رسیدن به آن در دلش باشد و انجام دادن آن برایش میسر نباشد و دوست دارد کسی که آن را انجام می‌دهد، یقیناً مانند همان کس خواهد بود و به مثل ثواب او خواهد رسید و شاهد این مطلب از روایات بسیار است. (۱) از جمله حضرت رضا علیه‌السلام به ریان بن شبیب فرمود: «ای پسر شبیب! اگر تو را ثواب مسرور می‌کند مانند ثواب آن کسانی که با حسین علیه‌السلام شهید شدند پس هرگاه یاد آن حضرت کنی بگو: «یا لَیْتَنی کُنتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوزاً عظیماً.» «یعنی‌ ای کاش! با اصحاب حسین علیه‌السلام بودم پس به شهادت بزرگی می‌رسیدم.» (۲) 📚منبع (۱)داستان‌های شگفت، شهید آیت الله دستغیب، ۱۲۶ (۲) همان .https://eitaa.com/mthsadeg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی عبرت آموز است حتما گوش کنید و ذخیره کنیدوهرچندوقت آنرمجدداگوش کنید. 😭😭😭😭 https://eitaa.com/mthsadeg
🎊شاهنشه شهر شیراز را صلوات 🎉بر زادهٔ موسی کاظم صلوات 🎊شیراز بُوَد سومین حرم اهل بیت 🎉بر گنبد زیبای شما صد صلوات ششم ذی القعده روز بزرگداشت حضرت احمد ابن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام
مسئله‌ تعطیلی جمعه‏ 🌷 شهید مطهری: مسئله‌ تعطیلی جمعه هم از آن مسائلی است که در بعضی کشورهای اسلامی از وقتی که استعمار آمد آن را تغییر داد. مثلًا در پاکستان انگلیسیها از زمان ورودشان به هند سعی کردند همه سنتهای آنها را به سنتهای خودشان تبدیل کنند. از جمله اینکه روز تعطیل را از جمعه به یکشنبه تبدیل کردند. هنوز هم در پاکستان همین‌طور است؛ اگر یک چیزی برگشت، عود دادنش به حالت اول بسیار مشکل است. پاکستان اساساً به نام اسلام مستقل شد، یعنی پاکستان در مقابل هندوستان هیچ جهتی برای اینکه یک واحد مستقل باشد نداشت مگر جهت روحی و معنوی و فکری و ایمانی که ما مسلمانیم و شما هندو هستید و از نظر فرهنگ معنوی از یکدیگر جدا هستیم و نمی‌خواهیم با شما زندگی کنیم و می‌خواهیم مستقل شویم. در عین حال اینها که در مقابل هندیها آنقدر مقاومت کردند هنوز این سنت مسیحی را در میان خودشان حفظ کرده‌اند؛ مبدأ سالشان مبدأ مسیحی و تعطیل هفتگی آنها هم یکشنبه است. این را عرض می‌کنم برای این که ما باید توجه داشته باشیم به نغمه‌‏هایی که کم و بیش در مجله‏‌ها و در مقالات ادبی و به اصطلاح علمی و نیمه ‏علمی شنیده می‌شود. می‏‌نویسند این برای ایران سبب رکود کارهاست که تعطیلات خودمان را جمعه قرار بدهیم در حالی که اکثریت مردم دنیا که ما با آنها سر و کار داریم تعطیلاتشان یکشنبه است. آن‏وقت ما مجبوریم که در هفته دو روز تعطیل داشته باشیم، روز جمعه به خاطر خودمان و روز یکشنبه برای اینکه دنیا تعطیلی دارد. پس ما برای اینکه کارمان بیشتر جریان داشته باشد، بیاییم تعطیلی جمعه را تبدیل به یکشنبه کنیم. درباره تاریخ هم می‌گویند: اکثریت مردم دنیا سال مسیحی را انتخاب کرده‌اند ولی ما سال هجری را انتخاب کرده‌ایم و این اسباب زحمت است که ما تاریخ خودمان را به هجری بنویسیم و آنها به مسیحی، پس بیاییم تاریخ هجری را به تاریخ مسیحی تبدیل کنیم. اینها همه مقدمه جذب‏ شدن و مقدمه هضم ‏شدن فرهنگی در هاضمه دیگران است. 📕آشنایی با قرآن، ج ۷، ص۸۶ 🔹حکمت مطهر. شهید مطهری