eitaa logo
کانال شخصی (علی حاتمی )
357 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
701 فایل
بسمه تعالی ((کانال ارائه محتوای تبلیغی و طرحهای ویژه و نمونه فعالیتهای مفید مبلغین )) فضلای عزیزمطالب مهم تبلیغی و طرح ویژه را به بنده ارسال بفرمائید علی حاتمی @alihatami69
مشاهده در ایتا
دانلود
🕌 داستان شیرین به همراه معرفی تنها راه نجات از فتنه ها و قحطی ها 1⃣ اهل بیت علیهم السلام هستند با زیارت و توسل به آنها 2⃣ قرآن کریم با استفاده از تفسیری که اهل بیت علیهم السلام بیان کرده اند حضرت فرمودند اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن هرگاه فتنه ها هم چون قطعه هاى شب تار به شما روى آورد (و نتوانستید راه را از چاه تشخیص بدهید) پس بر شما باد به قرآن, به آن روى آورید (اصول کافی) همین قرآن میگه در سوره توبه : کونوا مع الصادقین با صادقان باشید اهل بیت بارها حتی ابن عباس فرموده اند صادقان در درجه اول حضرت علی علیه السلام و خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و هستند . 🔵⚪️ 👈🏼👈🏼 علامه‌مجلسی در بحارالانوار و حاجی نوری در دارالسلام نقل است که در سال ( ۵۰۱ ق) در نجف گرانی شد تا آن که نان هر رطلی به قیراط فروخته می شد و مدت گرانی طول کشید. پس کارکنان حرم شریف آن حضرت از شدت فقر و فاقه و سختی در امرار و معاش جدا شده و به شهرستان های اطراف رفتند. ◽️ از جمله کارکنان حرم شریف آن حضرت مردی بود که نام او بود که ۱۱۰ سال عمر داشت و از خدمه آستانه مقدسه علوی غیر از او باقی نمانده بود. پس چون سختی و تنگدستی به نهایت رسید زوجه و دختران او گفتند: ما به هلاکت رسیده‌ایم از شدت فقر و ناقه تو هم برو به اطراف شهرستان‌ها شاید خداوند روزی کند ما را تا از آن سخنی نجات یابیم، همان‌طور که بقیه رفتند. ◽️در این حال ابوالبقاء (کلیددار آستانه مقدس علوی) عازم رفتن شد پس ‍ وارد حرم حضرت امیر (علیه‌السلام) شد و زیارت نمود و نماز خواند و نشست طرف بالای سر و گفت: یا امیرالمؤمنین! در خدمت شما بوده‌ام و به مدت ۱۰۰ سال از حرم شریف شما دور نشده‌ام ولی الحال به اضطرار بجهت کسب معاش برای خود و اطفالم از شما جدا می‌شوم وبسیار سخت است برمن دوری شما. ◽️سپس از حرم شریف خارج شد و با قافله روانه گردید. تا آن که رسید به مکانی که نام آن وقف بود. جماعت مکاریه که از نجف بیرون آمده بودند در آن مکان پیاده شدند. ابوالبقاء نیز پیاده شد و خوابید. در خواب دید حضرت امیر(علیه‌السلام) را به او فرمود: ای ابوالبقاء! بعد از مدت زیادی که با ما بودی از ما جدا شدی؟! برگرد به مکانی که بودی. ◽️پس بیدار شد درحالی‌که گریان بود از او سؤال کردند: علت گریه شما چیست؟ خواب خود را نقل کرد و به سوی نجف برگشت. چون دختران او دیدند که با دست خالی برگشته است پریشان شدند و از علت بازگشت سؤال کردند قصه خواب و دستور علی (علیه‌السلام) را نقل نمود و کلید حرم را برداشته درب را باز کرد و نشست برجای خود و از این مطلب سه شبانه روز گذشت. ◽️در روز سوم مردی پیدا شد که خورجین کوچکی بر دوش انداخته بود مانند پیاده‌روها بسوی مکه کیسه را باز کرد و لباس از آن بیرون آورده پوشیده و داخل حرم مطهر شد زیارت کرد و نماز خواند و مبلغ یک دینار به ابوالبقاء داد و گفت: این طعام را تهیه کن تا غذا بخوریم. ◽️ ابوالبقاء دینار را برداشته به بازار رفت، مقداری نان و مقداری ماست و خرما خرید چون سفره مهیا شد مرد مسافر به ابوالبقاء گفت: این غذا موافق مزاج من نیست، باشد این غذا را اولاد تو بخورند. دینار دیگری به ابوالبقاء داد و گفت: این را نان و مرغ بگیر. پس چنین کرد. چون ظهر شد نماز رابجای آورد و آمد به خانه ابوالبقاء پس غذا خوردند چون آن مرد دست خود را شست روی به ابوالبقاء کرده گفت: سنگ‌هایی که با آن‌ها طلا را وزن می‌کنند بیاور. ◽️پس ابوالبقاء از خانه بیرون شد. درب دکان زرگری رفت که در آن نزدیکی مغازه داشت و از او گرفت ظرفی که در آن بود اوزان طلا و نقره و آورد به منزل. آن شخص مسافر تمام آن اوزان را گذاشت در یک کفه تراز و بیرون آورد کیسه ای را که مملو از طلا بود و در کفه مقابل به اندازه‌ای که مساوی هم شد ریخت و طلاها را در دامن ابوالبقاء ریخت و بلند شد که برود! ابوالبقاء به آن مرد گفت: با این طلاها چه کنم؟! گفت: از برای تو است. سؤال کرد: از ناحیه چه کس قبول کنم این را؟! گفت: از ناحیه کسی که به تو گفت: برگرد آن جا که بودی و به من دستور داده است که عطا کنم به تو آن چه وزن آوردی و اگر چنانچه بیشتر می‌آوردی، بیشتر به تو می دادم. ◽️ پس ابوالبقاء را حالتی دست داد از شوق لطف حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، دخترهای خود را شوهر داد و خانه‌اش را تعمیر کرد و حال او نیکو شد. 📚 منابع: 1⃣ مناقب اهلبیت علیهم‌السلام، ص۲۰۸ 2⃣ بحارالأنوار، ج۴۲، ص۳۲۱ 🔆 کانال تبلیغ @mthsadeg
هدایت شده از مطالب ناب در منبر
. . 🍃 | پنج‌کتاب، فارسی در فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🔻 عناوین این کتب: ➖ شماره‌ی۰۱ ➖ شماره‌ی۰۲ ➖ شماره‌ی۰۳ نت ➖ شماره‌ی۰۴ ➖ شماره‌ی۰۵ 👈🏼 پیشنهاد دانلود به پژوهشگران و طلبه‌ها و اهل‌منبر 👈🏼 کاری‌اختصاصی از کانال‌مطالب‌ناب‌درمنبر 👈🏼 دانلود با ذکر صلواتی بر محمدوآل‌محمد علیهم‌السلام 👈🏼 پخش و نشر، با اسم خودتان و کانال‌تون جایز و موجب خوشحالی ما هست 🔘 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
هدایت شده از مطالب ناب در منبر
🔷🔶 👈🏼👈🏼 اقرار معاويه (لعنة الله علیه) به فضائل حضرت امام اميرالمؤمنين علی (علیه السلام) بعد از شنيدن خبر شهادت آنحضرت ، بروایت (لعنة الله علیه) ➖ أَخْبَرَنَاهُ أَخْبَرَنَاهُ أَبُو بَكْرٍ اللَّفْتُوَانِيُّ ، أنا أَبُو عَمْرِو بْنُ مَنْدَهْ ، أنا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ ، أنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ ، نا أَبُو بَكْرِ ابْنُ أَبِي الدُّنْيَا ، نا يُوسُفُ بْنُ مُوسَى ، نا جَرِيرٌ ، عَنِ الْمُغِيرَةَ ، قَالَ: لَمَّا جِيءَ مُعَاوِيَةُ بِنَعْيِ عَلِيٍّ، وَهُوَ قَائِلٌ مَعَ امْرَأَتِهِ بِنْتِ قَرَظَةَ فِي يَوْمٍ صَائِفٍ قَالَ: " أنا لِلَّهِ وَ أنا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ، مَاذَا فَقَدُوا مِنَ الْعِلْمِ ، وَالْحِلْمِ ، وَالْفَضْلِ ، وَالْفِقْهِ ". فَقَالَتِ امْرَأَتُهُ: أَنْتَ بِالأَمْسِ تَطْعَنُ فِي عَيْنَيْهِ، وَتَسْتَرْجِعُ الْيَوْمَ عَلَيْهِ، قَالَ: "وَيْلَكِ لا تَدْرِينَ مَاذَا فَقَدُوا مِنْ عِلْمِهِ، وَفَضْلِهِ، وَسَوَابِقِهِ". 📝 به‌نقل از مغيره: چون خبر درگذشت على (علیه‌السلام) به معاويه [لعنة الله علیه] رسيد، [لعنة الله علیه] كه با همسرش دختر قرظه در نيم روز يك روز گرم تابستانى خوابيده بود، گفت: إنا للّه وإنّا إليه راجعون! چه دانش و بردبارى و فضيلت و فقهى را از دست دادند! همسرش گفت: تو ديروز نيزه بر چشمش مى‌زدی، امروز در مرگ او «إنا للّه وإنّا إليه راجعون» مى‌گوئى؟ معاويه [لعنة الله علیه] گفت: واى بر تو! تو نمى‌دانى كه با مرگ او چه علم و فضل و سوابقى را از كف دادند. 📚 تاريخ دمشق ابن عساكر [متوفى: ۵۷۱ق]، ج۴۲ ، ص۵۸۳ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
هدایت شده از مطالب ناب در منبر
🌿 👈🏼 روزی رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دستی به کتف علی‌ علیه‌السلام زده و فرمود: ای علی! هفت خصلت در تو هست که هیچ یک از قریش نمی‌تواند با تو رقابت و احتجاج کند. ➖ آن هفت خصلت چنین است: «أَنْتَ أَوَّلُهُمْ إِیماناً بِالله، وَأَوْفاهُمْ بِعَهْدِ الله، وَأَقْوَمُهُمْ بِأَمْرِ الله، وَأَقْسَمُهُمْ بِالسَّوِیةِ، وَأَعْدَلُهُمْ فِی الرَّعِیةِ، وَأَبْصَرُهُمْ فِی الْقَضِیةِ، وَأَعْظَمُهُمْ عِنْدَ الله یوْمَ الْقِیامَةِ مَزِیةً». 📝 ۱_ تو اولین ایمان آورنده به خدا از بین مؤمنان. ۲_ ووفادارترین آنان به عهد خدا، ۳_ وبرپادارترین فرد به امر خدا، ۴_ وتقسیم کننده به تساوی، ۵_ وعادل‌ترین آن‌ها با مردم، ۶_ وعالم‌ترین آنان به قضایا و حوادث می‌باشی، ۷_ وکسی هستی که روز قیامت درجه و مزیتش از همه عظیم‌تر است. 📚 منابع: ۱. بحارالأنوار، ج۳۸، ص۱۰ ۲. امالى طوسی، ص۵۵۳ ۳. الخصال صدوق، ج۲، ص۳۶۳ ۴. کشف الیقین، ص‌۲۸۳ ۵. کشف الغمة، ج۱، ص۱۵۳ ۶. مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۶ ۷. جامع الأحاديث، ج۲۳، ص۳۱۷ ۸. کنز العمال، ج۱۱، ص۶۱۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
هدایت شده از مطالب ناب در منبر
🔷🔶 👈🏼👈🏼 (رحمه‌الله) در كتاب از زيد بن ارقم نقل كرده است كه گفت: در مكّه مكرّمه با عدّه اى بوديم و امام حسن مجتبى عليه السلام آنجا حضور داشتند، از آن حضرت درخواست كرديم كه معجزه اى به ما نشان دهد كه آن را در شهر كوفه براى دوستان خود نقل كنيم، وقتى چنين گفتيم ديدم امام حسن عليه‌السلام كلماتى فرمود. 🔹ناگهان خانه كعبه بالا رفت تا اينكه در هوا قرار گرفت، اهل مكّه در آن هنگام از اين جريان غافل و به كار خود مشغول بودند، آنها كه شاهد قضيّه بودند بعضى گفتند: اين سحر است، و بعضى گفتند: اين كار عجيب و خارق العاده است، عدّه زيادى از زير آن خانه عبور كردند و آن در هوا معلّق بود، سپس امام عليه السلام آن را به جاى خود برگردانيد. 📚 منابع: ۱. نوادر المعجزات: ص۱۰۴ ح ۱۰، دلائل الإمامة: ص۱۶۹ ح۱۵، مدينة المعاجز: ج۲۳۸/۴ ح ۲۱ ۲. ترجمه کتاب نفیس (القطره): قطره ای از دریای فضایل اهلبیت علیهم‌السلام - بخش چهارم - ج۱، ص۴۳۴ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar