🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
خود نبینی!
یک شب مسجد گوهرشاد سخنرانی داشت.برای اینکه موضوع زیاد بزرگ نشود، می گفت: به عنوان یک رزمنده می خوام برای مردم حرف بزنم.
ابوالفضل آن وقتها یکی، دو سالش بود. عبدالحسین که خواست برود، دنبالش گریه کرد. تو بغلم دست و پا می زد و با زبان بچه گانه اش، «بابا - بابا» می گفت.
هر کار کردم ساکتش کنم، نشد. آخرش عبدالحسین، لپش را گرفت و آرام فشار داد. با خنده گفت: باشه وروجک بابا، می برمت.
چشمهام گرد شد. پرسیدم: کجا می بریش؟!
همون جایی که خودم می خوام برم.
شما که می خواي سخنرانی کنی، مگه با بچه می شه؟!
گفت: عیبی نداره، می دمش دست رفقا....
لباسش را که عوض کردم، بچه را با خودش برد.
وقتی برگشتند، اول از همه پرسیدم: خرابکای نکرد؟
لبخند زد. جور خاصی گفت: خرابکاری که چه عرض کنم.
بچه را داد بغلم و نشست. ادامه داد: وسط سخنرانی، یکدفعه زد زیر گریه. جوری که دیگه بچه ها حریفش نشدن.
آخر هم بردنش بیرون. سخنرانی که تموم شد، خودم رفتم سروقتش. تو کار شما فضولی کردم و فهمیدم که بالاخره باید لاستیکی بچه رو عوض کنم. خواستم ببرمش جاي خلوت، یکی از رفقا گفت: کجا می بریدش حاج آقا.
به ابوالفضل اشاره کردم وگفتم:با اجازه تون باید لاستیکی آقا پسرم رو عوض کنم.
به خودشان افتادن و گفتن: اه! مگه ما می گذاریم شما این کارو بکنید!»
خندیدم و گفتم: خاطرتون جمع باشه، تو این جور کارها حریف من نمی شین.
خیلی اصرار کردن، آخرش هم ولی حریفم نشدن.خودم کارو تموم کردم و بچه هم آروم شد.
👉 @mtnsr2
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
هدایت شده از مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️ #قرار_عاشقی
🔷 #شهدارایادکنیدباذکرصلوات
🌷 #شهیدابراهیم_هادی
🌷 #شهیدعبدالصالح_زارع
🌷الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷
👉 @mtnsr2
✨اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم✨
🌷وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۚ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ
🌷و از کسانى که مى گفتند: «ما نصرانى (و یاور مسیح) هستیم» (نیز) پیمان گرفتیم.ولى آنها بخش مهمّى از آنچه را به آنان تذکر داده شده بود به دست فراموشى سپردند. از این رو در میان آنها، تا روز قیامت، دشمنى و کینه افکندیم. و خداوند (در قیامت) آنها را از (نتایج) اعمالشان آگاه خواهد ساخت.
(مائده/۱۴)
👉 @mtnsr2
🌹بشکفته گل پنجم گلخانه معشوق
❓او کیست؟
✨ لقب باقر هم نام محمد
🌐فضائل و مناقب امام باقر علیه السلام
👉 @mtnsr2
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
💐امام باقر(ع)، در میان خاندان پیامبر(ص) نخستین کسی بود که هم پدر و هم مادر وی فاطمی و علوی بودند؛
🔹زیرا پدر او امام زین العابدین (ع) فرزند امام حسین(ع) و مادرش فاطمه (مکنی به ام عبدالله) دختر امام حسن مجتبی(ع) بود که از زنان با فضیلت و دانشمند بنی هاشم به حساب می آمد و امام صادق(ع) او را «صدیقه» لقب داده بود و می فرمود: در خاندان حضرت مجتبی(ع) هیچ زنی به پایه ی فضیلت او نمی رسید.
👉 @mtnsr2
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘
🌐امام باقر(ع) و پیشگویی پیامبر (ص)
🔹جابربن عبدالله انصاری، از یاران پارسای رسول خدا(ص) بود. روزی پیامبر(ص) به وی فرمود:
ای جابر تو زنده می مانی تا آنکه فرزندم «محمد بن علی بن الحسین علیهم السلام» را که در تورات به «باقر» معروف است ملاقات کنی، چون وی را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان.
🔹جابر پس از رحلت رسول خدا(ص) – در حالی که از شدت علاقمندی و عشق به خاندان نبوت از همه گسسته و به اهل بیت علیهم السلام پیوسته بود در مسجد پیغمبر(ص) می نشست و به امید دیدار پیشوای پنجم(ع) و در انتظار رسیدن آن لحظه ی موعود برای رساندن سلام رسول اکرم(ص) فریاد بر می آورد:
یا باقر العلم یا "باقر العلم" ای شکافنده ی علم، ای شکافندهی دانش.
💠مردم مدینه که به این راز آگاه نبودند می گفتند: جابر بر اثر پیری و ضعف نیروی اندیشه هذیان می گوید.
🔅جابر در پاسخ آنان می گفت: نه به خدا هذیان نمی گویم و لیکن از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: «تو به زودی مردی از خاندان مرا درک خواهی کرد که نام او نام من و شمایل او شمایل من است، علم و دانش را می شکافد من بر اساس پیشگویی پیامبر(ص) این سخن را بر زبان می آورم.
💢جابر عمری دراز یافت تا اینکه طبق نقل امام صادق(ع) روزی امام باقر(ع) به نزد وی رفت و بر او سلام کرد. جابر جواب سلام را داد و چون نابینا بود پرسید: چه کسی هستی؟ فرمود: محمد بن علی بن الحسین. جابر گفت: فرزندم پیش بیا، امام(ع) نزدیک رفت. جابر دست امام (ع) را بوسید و خود را روی پای وی انداخت، می بوسید و می گفت: رسول خدا(ص) تو را سلام رسانده است... .
🌀و از آن پس جابر پیوسته خدمت امام (ع) می رسید و از محضر پر فیضش استفاده می کرد.
👉 @mtnsr2
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘
14.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐فضائل و مناقب امام باقر از زبان دشمنان
🔸استاد حسنی
👉 @mtnsr2
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
🌐تلاش برای امرار معاش
💠محمد بن منکدر می گوید: فکر نمی کردم علی بن الحسین (ع) دارای جانشینی باشد که از نظر فضل و دانش به پایه ی او برسد، تا اینکه فرزندش محمد بن علی (ع) را ملاقات کردم، خواستم او را موعظه کنم ولی او مرا موعظه کرد. اطرافیانش پرسیدند: چگونه تو را موعظه کرد؟ گفت: من در موقعی که هوا خیلی گرم بود به یکی از نقاط اطراف مدینه رفتم. محمد بن علی را که مردی تنومند بود به همین جهت به دو تن از غلامان خود تکیه داده بود دیدم.
🔸با خود گفتم، بروم و این مرد را که گویا از بزرگان قریش است و در این هوای گرم و با این حال در جستجوی دنیاست، موعظه کنم. نزدیک او رفتم و سلام کردم؛ او با زحمت و در حالی که به شدت عرق می ریخت جواب سلامم را داد.
گفتم: خدا تو را صالح گرداند، مردی از بزرگان قریش (همچون شما) در چنین هوای گرمی در طلب دنیا می کوشد! اگر در این حالت، مرگ فرا رسد چه می کنی؟
✨امام(ع) فرمود: «به خدا سوگند، اگر مرگ در این حال فرا رسد، درست در هنگامی فرا رسیده است که من به طاعت خدا مشغولم تا بدین وسیله از تو و دیگران بی نیاز گردم، از مرگ در آن هنگام بیمناکم که در حال سرپیچی از فرمان خدا برسد.
🔹گفتم: رحمت خدا بر تو باد من خواستم تو را موعظه کنم ولی تو مرا پند دادی
👉 @mtnsr2
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅