مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️دوست شهیدت کیه؟ 🌷شهید #باکری 🌷شهید #همت 🌷شهید #بروجردی 🌷شهید #امینی 👈یا اینکه ...... 🌷شهید #ابراه
☘در ادامه طرح رفاقت با شهدا
🍃ودر ادامه معرفی شهید #محمد_هادی_ذوالفقاری
👉 @mtnsr2
⭕️ #پسرک_فلافل_فروش ۱
🍃 #اهل_كار
بعضي از دوستان حتي برخي از بچه هاي مذهبي را مي شناسيم كه اخلاق
خاصي دارند!
كارهايي كه بايد انجام دهند با كندي پيش مي برند. جان آدم را به لب
ميرسانند تا يك حركت مثبت انجام دهند.
اگر كاري را به آنها واگذار كنيم، به انجام و يا اتمام آن مطمئن نيستيم.
دائم بايد بالاي سرشان باشيم تا كار به خوبي تمام شود.
اين معضل در برخي از نهادها و حتي برخي مسئولان ديده ميشود.
برخي افراد هم هستند كه وقتي بخواهند كاري انجام دهند، از همه عالم و آدم طلبكار ميشوند.
همه امكانات و شرايط بايد براي آنها مهيا شود تا بلكه يك تحرك كوچكي پيدا كنند.
اميرالمؤمنين علي علیه السلام در بيان احوالات يكي از دوستانشان كه او را برادر خود خطاب ميكردند فرمودند: او پرفايده و كم هزينه بود.
اين عبارت مصداق كاملي از روحيات #هادي_ذوالفقاري به حساب مي آمد.
هادي به هرجا كه وارد ميشد پرفايده بود.
اهل كار بود. به كسي دستور نمي داد. تا متوجه مي شد كاري بر زمين مانده،
سريع وارد گود مي شد.
👉 @mtnsr2
🍃 #اهل_كار ۲
بارها ديده بودم كه توي هيئت يا مسجد، كارهايي را انجام ميداد كه كسي
سراغ آن كارها نميرفت؛ كارهايي مثل نظافت و شستن ظرفها و...
من شاهد بودم كه برخي دوستان مسجدي ما به دنبال استخدام دولتي و
پشت ميز نشيني بودند و مي گفتند تا كار دولتي براي ما فراهم نشود سراغ كار
ديگري نمي رويم.
آنها شخصيت هاي كاذب براي خودشان درست كرده بودند و مي گفتند
خيلي از كارها در شأن ما نيست!
اما هادي اينگونه نبود. شخصيت كاذب براي خودش نمي ساخت. او براي
رهايي از بيكاري كارهاي زيادي انجام داد. مدتها با موتور، كار پيك انجام
ميداد. در بازار آهن مشغول بود و...
ميگفت: در روايات اسلامي بيكاري بدترين حالت يك جوان به حساب
مي آيد. بيكاري هزاران مشكل و گناه و ... را در پي خود دارد.
هادي يك ويژگي بسيار مثبت داشت. در هر كاري وارد مي شد كار را به بهترين نحو به پايان ميرساند.
خوب به ياد دارم كه يك روز وارد پايگاه بسيج شد. يكي از بچه ها مشغول
گچكاري ديوارهاي طبقه بالاي مسجد بود. اما نيروي كمكي نداشت.
هادي يكباره لباسش را عوض كرد. با شلوار كردي به كمك اين گچكار
آمد.
او خيلي زود كار را ياد گرفت و كار گچكاري ساختمان بسيج، به سرعت
و به خوبي انجام شد.
مدتي بعد بحث حضور بچه هاي مسجد در اردوي جهادي پيش آمد.
تابستان 1387 بود كه هادي به همراه چند نفر از رفقا از جمله سيد علي
مصطفوي راهي منطقه پيراشگفت، اطراف ياسوج، شد.
👉 @mtnsr2
🍃 #اهل_كار ۳
هادي در اردوهاي جهادي نيز همين ويژگي را داشت. بيكار نمي ماند. از
لحظه لحظه وقتش استفاده ميكرد.
در كارهاي عمراني خستگي را نمي فهميد. مثل بولدوزر كار ميكرد. وقتي
كار عمراني تمام ميشد، به سراغ بچه هايي ميرفت كه مشغول كار فرهنگي
بودند.
به آنها در زمينه فرهنگي كمك ميكرد. بعد به آشپز جهت پخت غذا ميرفت و...
با آن بدن نحيف اما هميشه اهل كار و فعاليت بود. هادي هيچ گاه احساس
خستگي نمي كرد.
تا اينكه بعد از پايان اردوي جهادي به تهران آمديم. فعاليت بچه هاي مسجد
در منطقه پيراشگفت مورد تحسين مسئولان قرار گرفت.
👉 @mtnsr2
YadvareShohadaModafeHarim1394[12].mp3
6.2M
⭕️ #نوای_شهدایی
🌷ماندگان و ناامیدان را امید آورده اند
🌷از دل شامی سیه صبحی سپید آورده اند
🌷با نسیمی آشنا در کوچه های شهر باز
🌷عطر و بویی تازه می پیچد؛شهید آورده اند!
👉 @mtnsr2
⭕️عطر و بویی تازه می پیچد؛ شهید آورده اند!
🌷ماندگان و ناامیدان را امید آورده اند
🌷از دل شامی سیه صبحی سپید آورده اند
🌷با نسیمی آشنا در کوچه های شهر باز
🌷عطر و بویی تازه می پیچد؛شهید آورده اند!
🌷استخوانی و پلاکی در میان چفیه...نه!
🌷غرق در خون پیکر سروی رشید آورده اند
🌷قهرمانی نه ز تاریخ و نه از نسل قدیم
🌷پهلوانی از همین نسل جدید آورده اند
🌷از بسیجی های روح اللهی سید على
🌷کز پس هر فتنه او را روسفید آورده اند
🌷راهیان کربلا بودیم دیروز و کنون
🌷عازم قدسیم، ما را این نوید آورده اند
🌷با نوای کاروان از نو بخوان آهنگران
🌷چون در باغ شهادت را کلید آورده اند
✨شاعر: محمدمهدی سیار
☘آهنگران
🌷با نوای کاروان، بار بندید همرهان
🌷این قافله عزم کرب وبلا دارد
🌷الرحیل ای عاشقان، همسفر با عاشقان
🌷چون کربلا دیدند، بس ماجرا دارد
👉 @mtnsr2
🍂یهودیان ارتدوکس افراطی همواره از مخالفان صلح با فلسطینیان و تشکیل دو دولت و همچنین تشکیل اسرائیل دموکراتیک هستند!
👉 @mtnsr2
⭕️یهودیان ارتدوکس افراطی در سپهر سیاست رژیم صهیونیستی
🍂 معضلی به نام حریدی
1️⃣ #یهودیان_ارتدوکس افراطی که در میان صهیونیستها از آنان تعبیر به #حریدیم (جمع #حریدی) (haredim) میشود، طیفی از مذهبیون #یهودی هستند که بسیار به احکام یهود و #تلمود معتقد بوده و خانواده، عفت، آئینهای یهودی و قوانین حکومت برای آنان حائز اهمیت است.
2️⃣ این طیف در رژیم صهیونیستی مدارس جداگانه و مکانهای عبادی متفاوت از دیگران دارند و دخترانشان را از سربازی رفتن منع میکنند.
3️⃣ #حریدیها طیفی از جامعه صهیونیستی هستند که بسیار بر آئین شریعت یهود و تلمود معتقد بوده و خواهان تشکیل یک دولت یا حاکمیت بر اساس #نژاد و آئین یهود هستند.
4️⃣ ویژگیهای خاص رفتاری آنان موجب شده است آنان در مدارسی جداگانه از دیگر #یهودیان مستقر در سرزمینهای اشغالی زندگی کنند.
5️⃣ این ارتدوکسهای افراطی، همواره از مخالفان صلح با فلسطینیان و تشکیل دو دولت و همچنین تشکیل «اسرائیل دموکراتیک» هستند.
6️⃣ گزارشی که مورد بررسی قرار خواهد گرفت بر روی سایت مؤسسه «دموکراسی اسرائیل» منتشر شده است که حاصل همکاری این مؤسسه و «مرکز مطالعات اورشلیم» است. «گزارش آماری جامعه ارتدوکس افراطی اسرائیل» عنوان خروجی همکاری دو مؤسسهای است که به آنان اشاره شد. این گزارش بر اساس جمعآوری اطلاعات آماری و همچنین نظرسنجی از جامعه انجام شده است.
🔹 ادامه دارد...
متن کامل مقاله http://yon.ir/haredim
👉 @mtbsr2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ رژیم کودک کش
✨دکترین ضاحیه
✨ استاد #رائفی_پور
👉 @mtnsr2
مهدویت تا نابودی اسرائیل
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم۲ 🔶 قسمت پنجاه وپنجم 🔶 #تاخدا متولد سال ۱۳۵۹ هستم ولی الان حدو
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم۲
🔶ادامه قسمت پنجاه وپنجم
🔶 #تاخدا
او را خودم تربیت کردم. به همان روشی که قبلا زندگی می کردم . حالا هم او از شیوه جدید زندگی من فاصله می گرفت . اصلا کارهای من را قبول نداشت. من هم وقتی دیدم نمی توانم او را تغییر دهم ،به او گفتم:تو باید عاشق شوی تا تغییر کنی. به تو اجبار نمی کنم ،اما می دانم روزی عاشق خدا خواهی شد وتو هم اینگونه می شوی . دخترم می خندید😁 و میگفت : عمراً. حتی وقتی برای دیدن من به پایگاه بسیج می آمد ، عمداً موهایش را بیرون می ریخت و با آرایش تند می آمد.😳
مدتی بعد ، از طرف دبیرستان دخترم اعلام شد که می خواهیم دانش آموزان را به اردوی راهیان نور ببریم.
دخترم به خاطر دوستانش و به نیت خوش گذرانی اجازه گرفت وبه اردوی راهیان نور رفت. وقتی می خواست به اردو برود گفتم: انشاءالله وقتی برگشتی نمازت را شروع می کنی . اما دخترم دوباره خندید 😁و گفت :اصلاً
دخترم در راهیان نور هر شب با من تماس می گرفت و می گفت : به ما می گویند شهدا شما را به اینجا دعوت کرده اند و ..... بعد می خندید و مسخره می کرد و می گفت : من این حرفها را قبول ندارم .
اما روز به روز احساس می کردم شرایط معنوی مناطق عملیاتی ،کم کم روی او اثر گذاشته.
در همان ایام،یک روز برای جلسه به مسجد رفتم . آن روز نمیدانم چرا حالت هیجانی عجیبی داشتم !چند بار جایم را در مسجد عوض کردم. بار آخر دیدم کنار من یک کاغذ افتاده.
کاغذ را برداشتم و خواندم. زندگی نامه یک شهید بود . احساس کردم خدا می خواهد با این شهید آشنا شوم.
آن را خواندم بسیار لذت بردم . بعد هم کاغذ را برداشتم و از مسئول بسیج مسجد اجازه گرفتم وبا خودم بردم .
آن برگه زندگی مختصری از شهید ورزشکار و با اخلاص به نام #ابراهیم_هادی بود. آن روز با تصویر شهید صحبت کردم سفارش دخترم را نمودم. گفتم:یقین دارم شما میتوانید فرزندم را جذب معنویات نمایید
همان شب دوباره دخترم تماس گرفت. گفت :مامان راوی کاروان ما همیشه از خاطرات یک شهید برای ما تعریف می کند که مطالبش بسیار زیباست. شهیدی به نام #ابراهیم_هادی . اجازه می دی کتاب خاطرات این شهید رو بخرم؟
یاد برگه ای که امروز به دستم رسید افتادم و هیجان زده گفتم :حتما بخر.
یقین کردم دیگر تمام شد . از اتفاقات آن روز مطمئن شدم که #ابراهیم ، هادی فرزند من خواهد شد .
🍃از این قسمت به نقل از دختر.......
توی راهیان نور فضای خیلی عجیبی بود . آنجا همه اش بیابان بود ،اما نمی دانید چه حالت عجیبی داشت . من مقداری از خاک آنجا را باخودم آوردم.
اما مهم ترین اتفاق این سفر آشنا شدن من با #ابراهیم بود . کتاب سلام بر #ابراهیم خیلی روی من اثر داشت . من خیلی کتاب خواندم، اما این کتاب عجیب بود .
وقتی برگشتم کتاب را خواندم و حسابی روی من تاثیر گذاشت . تصمیم گرفتم نماز بخوانم.
اما برای لجبازی با مادرم کمی به تاخیر انداختم . امابه هر حال مخفیانه اهل نماز شدم وبعد هم آهسته آهسته علنی شد
من ورزشکار بودم والیبال بازی می کردم. #ابراهیم هم وررشکار بود . قهرمان کشتی و والیبال. همیشه با او صحبت میکنم. وقتی برای مسابقات یا امتحانات می روم،از او می خواهم مرا کمک کند .
برای #ابراهیم نذر می کنم . برایش نماز می خوانم وهمواره دست عنایت خدا را در مشکلات خود می بینم .
مدتی بعد چادر وارد زندگیم شد و.....دیگر مثل مادرم شدم . رفقایم خیلی در مورد تغییرات من سوال می کنند. من می گویم : من همه راه ها را رفته ام. پول وهمه چی در اختیارم بود . همه گونه تفریحی داشتم. اما راه خدا خیلی لذت دارد فقط عشق می خواهد .
چادر آداب دارد . آدابش را که شناختی عاشقش می شوی . ابتدا فکر می کردم سخت است ، اما یک ماه که حجاب را حفظ کردم ، دیگر نتوانستم از چادر جدا شوم.
چادر مثل یک قلعه است که از زن حفاظت می کند . زندگی من کاملا تغییر کرد من اکنون لذت بسیار بیشتری از زندگی می برم.
👉 @mtnsr2
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂