🔰سه آفتی که بسیج را تهدید میکند!(۱_ #غرور)
(به بهانه #هفته_بسیج)
🔷️#مقام_معظم_رهبری در دیدار فرماندهان گردانهای بسیج در تاریخ ۹۴/۹/۴ برای درخت تنومندِ بسیج؛ ۳ آفت بر شمردند. ایشان فرمودند: مراقب باشید این درخت تنومندِ [بسیج] دچار آفت نشود. [اولین آفت] ، غرور است…
🔹️یکی خصلتهایی که انسان را جهنمی می کند تکبر و غرور است.
🔹️امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: لَا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ مَنْ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّهٍ مِنْ کِبْرٍ. داخل بهشت نمی شود ، کسی که در قلبش ذره ای از کبر و غرور باشد.
📚منبع [وسائل الشیعه ؛ جلد ۱۵ ، صفحه ۳۷۵]
____________________
‼️ما نباید خود را از دیگران بهتر ببینیم ؛ چه بسا آن شخص گنه کار بعدا توبه کند و عاقبت به خیر شود و ما – خدای ناکرده- عاقبت به شر شویم.
📖 #داستانک :
✳در شب هفدهم ماه مبارک رمضان که #پیغمبر صلى الله علیه و آله به معراج تشریف برد و همه جا را دید و در همان شب مراجعت فرمود. صبح آن شب، شیطان خدمت آن سرور مشرف شد و عرض کرد: یا رسول الله ! شب گذشته که به معراج تشریف بردید، در آسمان چهارم طرف چپ ((بیت المعمور)) منبرى بود، شکسته و سوخته و به رو افتاده، آن منبر از من است و صاحب آن بودم! بالای آن مى نشستم و ملائکه پاى منبر من حاضر مى شدند، از براى آنها راه بندگى حضرت منان را مى گفتم . ملائکه از عبادت و بندگى من تعجب مى کردند! هر وقت که تسبیح از دستم مى افتاد، چندین هزار ملک بر مى خاستند، تسبیح را مى بوسیدند و به دست من مى دادند. اعتقاد من این بود که خداوند از من بهتر چیزى را خلق نفرموده ؛ ولى یک بار دیدم امر به عکس شد و رانده درگاه او شدم . و الان کسى از من بدتر و ملعون تر در درگاه احدیت نیست . اى محمد (صلى الله علیه و آله وسلم) ! مبادا مغرور شوى و تکبر نمایى ، چون هیچ کس از کارهاى الهى آگاه نیست .
🔸️در ملاقات خود با حضرت یحیى عرض کرد: من جزو ملائکه بودم و چهار هزار سال سرم را از یک سجده بر نداشتم ؛ ولى عاقبتم این شد که از صفوف ملائکه بیرون شدم و مطرود و مردود و ملعون درگاه حق تعالى گردیدم.
📚منبع [داستانهایی از ابلیس صفحه ۴۰ به نقل از خزینه الجواهر ۶۴۶]
______________________
💢 لطیفه :
🔸️شخصی متکبر که برای خود جایگاه مهمی میدید ، در حرم #حضرت_رضا (علیه السلام) به فکر فرو رفت که من در پیشگاه حضرت چه مقامی دارم، با خود گفت: اولین کلمهای که یک نفر به من بگوید، نشان دهنده مقام من باشد. همین طور که ایستاده بودم زنی از کنارم عبور کرد به خیال این که همسر خود من است، گفتم بایست با هم برویم خانه، زن برگشت و به من گفت: خیلی خری. باز شک کردم که همین کلمه نشان دهنده مقام من است، زن برگشت، گفت: شک نکن، خیلی خری!
@manbarak
@mtsadoghi2