💠 #تفسیر
📜 #صفحه6⃣9⃣ قرآن کریم
🌸آیات ۱۰۶ و ۱۱۳
📮#معاونت_تهذیب
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج
╭┅─────────┅╮
🌺 @mtsadoghi2
╰┅─────────┅╯
🌸 #شرح_حدیث
💠امیرالمؤمنین عليه السلام:
💐| الكَسَلُ يُفسِدُ الآخِرَةَ
📚ميزان الحكمه ج۱۰/ ص۱۳۱
hadisgraph
📮#معاونت_تبلیغ
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج
╭┅─────────┅╮
🌺 @mtsadoghi2
╰┅─────────┅╯
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺| #درس_اخلاق
🎙| #رهبر_معظم_انقلاب'حفظه الله
📜از سفارش های نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله به حضرت امیر المومنین صلوات الله علیه
☝️در این سه چیز به سنت من عمل کنید...
❌این جلسه را از دست ندهید🔹
📮#معاونت_تهذیب
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج
╭┅─────────┅╮
🌺 @mtsadoghi2
╰┅─────────┅╯
داستان خادم حرم امام رضا.mp3
7.33M
هر رفتی اومد داره
هر سلامی علیک داره...
.
⬅️داستان شنیدنی خادمی که ۶۰ سال حرم امام رضا را صبح ها جارو میزد و...
.
💐🎙| اسـتاد #دارسـتانـی
nab_menbar
❌حتما گوش کنید بسیار زیبا است.
👁💦
💧
💧
📮#معاونت_تبلیغ
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج
╭┅─────────┅╮
🌺 @mtsadoghi2
╰┅─────────┅╯
🕊 همای رحمت 🕊
📍قسمت 8⃣
📜 #داستان
📌|لینک قسمت هفتم: https://eitaa.com/mtsadoghi2/3606
نمیدانم چقدر بود که رو به روی مسجد نشسته بودم که دیدم همان پسره پشت یک وانت سوار شده و داره داد میزنه
🔸: یوسف حرکت کن حرکت کن دیر شد🗣
تعجب کرده بودم چقدر امروز این پسره رو میبینم⁉️ اصلا معلومه چیکار میکنه🤔
شانهای بالا انداختم و به خودم گفتم: به منچه هر کاری میکنه دلش خوشه و زندگیش روبه راه
آهی کشیدم و بلند شدم و به سمت خانه حرکت کردم. تا در را باز کردم، مادرم دوید به طرفم و گفت:
حمید کجا بودی❓ دلم هزار راه رفت. میدونی چقدر به گوشیت زنگ زدم❓😨
-ببخشید مامان، رفتم یه کم هوا بخورم. خسته شده بودم از بس تو خونه موندم. تازه الان هنوز سر شبه مگه چقدر بیرون بودم🙄
مادر: آخه دیدم یهو نیستی هر چی زنگ زدم به گوشیت جواب ندادی، گفتم نکنه اتفاقی برات افتاده. چیزی شده. دلشوره گرفتم😨
هنوز دلم گرفته بود، سرم را پایین انداختم و رفتم تو اتاق و دیگر با مادرم بحث نکردم. دراز کشیده بودم که مادرم وارد اتاق شد و دستش را روی پیشانیم گذاشت و گفت:
حمیدم خوبی⁉️
-آره مامان خوبم🙂
مادر: پس چرا اخمهات تو هم رفته؟ چیزی شده⁉️
اصلا نمیشد چیزی را از مادرم پنهان کرد، کافی بود که یه کم حالت خوب نباشه سریع از قیافه آدم تشخیص میداد.😍
-نه چیزی نشده خوبم. خیالت راحت. 🙂
صورتش را بوسیدم. با تردید از کنارم بلند شد و رفت. چقدر چشمانش گود رفته بود😔 شماره عینکش بالا رفته و به سختی میتوانست پای چرخ خیاطی بنشیند. باید کاری میکردم. از فردا میروم دنبال کار باید از این به بعد من مرد خانه بشوم.😎 دانشگاهم که فعلا مجازی شده و وقتم اساسی آزاده.😌
فردای آن روز ماسک زدم و دستکش پوشیدم و از خانه زدم بیرون؛ باید دنبال کار میگشتم و من باید از این بعد مراقب خانوادهام باشم. 🚶♂️چند جایی سر زدم اما هنوز اوضاع به سبب کورنا خوب نبود و نمیشد کاری را پیدا کرد. بشدت تشنه شده بودم و دلم میخواست چیزی بخورم.😩
#اسلام
#ایران
#کرونا
#رمضان
Negahynov
#ادامه دارد...
📮#معاونت_تبلیغ
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج
╭┅─────────┅╮
🌺 @mtsadoghi2
╰┅─────────┅╯