📝 اسارت ما
🔻 داستان اسارتهاى ما كه ما را به كار خويش مى خواند و از كار ولىّ جدا مى سازد، داستانى است كه همين امروز هم به محاصره و محصور شدن اولياء مى پيوندد و به شهادت و اسارت اهل ولايت مى انجامد. اين اسارتها را بايد شناخت.
🔺وقتى كه من به تجارت، به صنعت، به علم و طبابت و يا فقه و اصول خودم مشغول باشم و در كنار اين شغل ها به تربيت مردم و تلقى جديد توده ها فكر نكنم و در كنار شغلها به تربيت مهره هاى كارساز و به جايگزينى آنها فكر نكنم، فقط و فقط خودم را بخواهم و پفك، شيرينى و لباس رنگارنگ و هوسهاى بچه هايم را، خوب معلوم است كه ولىّ محصور مى شود و تنها مى ماند و معلوم است كه "وِتر موتور" مى گردد. مشكل در همين اسارتهاست
كه ما را از حسين عليهالسلام جدا مى كند...
🔻 ما از كسانى هستيم كه هنوز فرياد العطش بچه هایمان را نشنيده، از تكاليف جدا مى شويم و به ژاپن و اروپا و امريكا روى مى آوريم تا لباس و خوراك زن و بچه را فراهم كنيم.
🔺 مشكل در اين نهفته كه ما در كنار شغلهاى گوناگون مقدس و غيرمقدس، نقشى را نمى شناسيم و به دنبال تربيت و تهيه ى نيرو و جايگزينى آن نيستيم.
🔻 اين درد ماست كه ما خود درد ولىّ هستيم. اميرالمؤمنين با درد مى نالد:
...من مى خواهم با شما مداوا كنم و درمان كنم در حالىكه خود شما درد من و گرفتارى من هستيد.
✍ #استاد_صفایی_حائری
📚 وارثان عاشورا، صفحه ۲۷۱ و ۲۷۲.
🌱 #تربیت_حسینی