درود، و باز هم دریاییاز خون در خدمت شماست یک تقدیمی دیگه.
بدین شکل که تشریف میارید پیوی من [ @Ophelia64 ] نقطه میدید، من هم یک چهره و یک نیکنیم بهتون میدم و ژانر زندگیتون رو حدس میزنم.
اگر ریپید هم ایدیتون رو اینجا برام بفرستید
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅 │دریایی از خون
تمام، متشکرم از اینکه شرکت کردید
تقدیمی ها به اینجا متنقل میشه
𝑻𝒉𝒆 𝒔𝒎𝒂𝒍𝒍𝒆𝒓 𝒕𝒉𝒆 𝒈𝒂𝒑 𝒃𝒆𝒕𝒘𝒆𝒆𝒏 𝒂𝒎𝒃𝒊𝒕𝒊𝒐𝒏 𝒂𝒏𝒅 𝒂𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏, 𝒕𝒉𝒆 𝒃𝒆𝒕𝒕𝒆𝒓 𝒕𝒉𝒆 𝒐𝒖𝒕𝒄𝒐𝒎𝒆.
#Text
#Profile
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
' جــنون شــب '
پیانیست آرام مینواخت، دستانم بر پشت کمرش مینشیند، باز هم پیراهن سفیدش را بر تن کرده، گیسوان خرماییاش که حالا با هر حرکت به سویی میرقصیدند، ما را در رقص همراهی میکردند.
اسمان میغرید و اشک میریخت، انگشتان پیانیست تندتر در میان کلیدها میگشت و رقص اوج میگرفت.
صدای خنده هایش، با آذرخش آسمان یکی شد! خوب میدانست چگونه قلبم را ببرد، پیراهن سفید، زلفهای وارسته، نوای خنده! حتی زمانی که پشت پیانوی همیشگیاش هم مینشیند و مینوازد و حتی زمان هایی که دست بر ویولن میبرد و با هر قطعه دل را میرباید، من سحر میکند و یا مجنون ؟
او هرشب، از بامداد تا سحر برایم مینوازد و با من میرقصد! صبح ها بر روی سنگ سفت قبرش گُل میگذارم و شبها، گیسوانش را با گلهای سرخ زینت میدهم، سالهاست زیر خروارها خاک خفته است و سالهاست با لباس سفید و گیسوان ازاد، هرشب در کنارم، دل میبرو! نمیدانم من شبها، دیوانه میشوم و یا او از بند مرگ آزاد میگردد !
#Stories_of_55_words
#Profile
#Scenario
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝑳𝒂𝒖𝒈𝒉𝒊𝒏𝒈 𝒂𝒕 𝒕𝒉𝒆 𝒑𝒂𝒊𝒏 𝒕𝒉𝒂𝒕 𝒕𝒐𝒓𝒆 𝒐𝒖𝒓 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕𝒔 𝒔𝒉𝒐𝒘𝒆𝒅 𝒉𝒐𝒘 𝒔𝒕𝒆𝒂𝒅𝒇𝒂𝒔𝒕 𝒘𝒆 𝒔𝒕𝒐𝒐𝒅.
#Video
#text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
𝐓𝐡𝐞 𝐰𝐨𝐫𝐥𝐝 𝐢𝐬 𝐭𝐨𝐨 𝐢𝐧𝐟𝐞𝐫𝐢𝐨𝐫 𝐚𝐧𝐝 𝐢𝐧𝐜𝐚𝐩𝐚𝐛𝐥𝐞 𝐭𝐨 𝐚𝐜𝐜𝐞𝐩𝐭 𝐠𝐨𝐨𝐝𝐧𝐞𝐬𝐬.
#Video
#wallpaper
#text
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-