eitaa logo
𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅 │دریایی از خون
1.2هزار دنبال‌کننده
907 عکس
373 ویدیو
2 فایل
༒•𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐭𝐨 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐞𝐚 𝐨𝐟 𝐛𝐥🩸🩸𝐝•༒ این مکان تخته ی شطرنج مهره های سیاه و سفید بریتانیاست ! ناشناس هیوا : https://harfeto.timefriend.net/16985136849838 ناشناس نیل :https://daigo.ir/secret/912575040
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌های لیدیز اند جنتلمن ... ( !Well...Well...Well ) خب خب خب ! از اونجایی که به امار زیبای 680 رسیدیم و من یه قولی داده بودم که بیشتر ممبرا منتظرش بودن باید بگم که امروز راس ساعت 4 پرونده ی جنایی داریم ! اول از همه باید یه تشکر بکنم به خاطر تمام ساپورت هاتون ! مرسی که هستین و تا این اندازه ارادت و معرفت دارین ! دوم اینکه چنتا نکته : 1. اول اینکه ممنون میشم فور رو انجام بدین ! 2.تایم گذاشتن جواب پرونده ساعت 8 الی 9 شبه و بعد از این تایم قراره تمام جواب های شما عزیزان رو همراه با ایدی و نیک نیمتون داخل چنل پرونده های جناییمون قرار بدیم و اگه مایل نیستید و میخواید ناشناس شناخته بشین لطفا بهم اطلاع بدین ! 3. لطفا در حین جواب دادن منطقی باشید و ماورایی فکر نکنید ! 4. تنها یک جواب درست و کامل بدین ! یک : قاتل کیه ؟ دو : چرا و به چه علت شخص مظنون اصلی پروندست ؟ 5.از سخت یا اسون بودن ، کم یا زیاد بودن جزئیات و غیره گله نکنید چون معما و کیس های جنایی در حد نرمال خودش کامل و جامعه و ناتوانی در حل پرونده ی قتل نشون دهنده ی غلط و یا اشتباه بودن اون نیست ! 6. یادتون نره داخل چنل پرونده های جناییمون عضو بشین ...( •ارشیو پرونده های جنایی :" 𝐀𝐫𝐜𝐡𝐢𝐯𝐞 𝐎𝐟 𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 𝐂𝐚𝐬𝐞𝐬 " ) 7. لطفا حتما داخل پی وی بنده جواب هارو بفرستین نه داخل ناشناس چون کار رو سخت میکنه ! و در اخر ... منتظرتونم عزیزان ! -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
این یه معمای قتله!برای حلش اماده ای؟ نکاتی قبل از شروع: این کیس جنایی توسط مظنون اصلی پرونده جان هوپ تعریف شده! ساعت 8:30 صبح بعد از تحویل چند بسته ی پستی به سمت اسلینزویل در ویرجینای غربی راهی شدم تا مثل همیشه تعداد انگشت شماری نامه و روزنامه رو به دست اقای تدفاینر برسونم.اون روز سوار یه موتور پیک بودم و بعد از رسوندن نامه ها میبایستی بر میگشتم تا ادامه ی جعبه های پستی رو پخش کنم.هوا به شدت سرد بود و روی زمین چند متر برف تازه نشسته بود و همچنان میبارید و میبارید!جرمی تدفاینر منو میشناخت.با اینکه اون یه پیرمرد گوشه گیر اما خوش مشرب بود ولی ما دوستای نزدیکی بودیم! میدونستم بعد از تحویل نامه ها ممکنه مثل دفعات پیش منو به داخل دعوت کنه و بعد از خروندن یه ماگ شکلات داغ و مارشمالو خستگی راه رو از تنم بشوره و ببره و منو با داستان هاش سرگرم کنه! زمانی که به کلبه ی چوبی اون رسیدم جنگل بی اندازه ساکت بود و من میتونستم ببینم که دودی از دودکش خونه بالا نمیره.به سمت درگاه خونه رفتم و چندین بار در زدم اما جوابی نگرفتم.بعد از دور زدن کلبه سعی داشتم داخل خونه رو دید بزنم و درست بعد از اینکه قندیل هارو شکستم و با نفسم شیشه رو بخار دادم و با بافت پلیورم پنجره رو پاک کردم جرمی رو دیدم که روی زمین افتاده و فنجون چاییش روی زمین سرازیر شده!اون مرده بود و این غم انگیزه اما من هنوز نمیدونم چرا اینجا به عنوان مظنون اصلی شناخته شدم؟! تو میتونی بهم بگی؟ جواب هاتون رو همراه با لینک کانال زیباتون برام اینجا(@Kayner) بفرستین!متنظرتونم ... -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
و اما جواب تست پرونده ی جنایی ! ( اونقدر ساده و بیسیکه که حتی باور نمیکنی ! ) جواب سوال اول : قاتل کیه ؟ بیاین مشخص کنیم . معمولا که نه قطعا وقتی از یه پرونده ی جنایی مطالب قابل بحث نشر میکنیم و تست میذاریم پس حتما قاتلی هم وجود داره و مرگ یه فرد خود*کشی و یا مرگ طبیعی نبوده ! جدا واضح و فاحش به نظر میرسه که قاتل خود پستچی یا همون جان هوپه که عین زرافه ی گردن دراز دروغ به هم میبافه و خیلی هم تمیز ، زیبا و با ساخت جزئیات ریز این کارو انجام میده و تو کارش موفقه اما ...اما ... هممون میدونم که دروغگو نه تنها حافظه ی خوبی نداره بلکه همیشه جنایات و خرابکاری هاش رو میشه ! (حالا به هر نحوی ! ) یادته تو پرونده گفته شد که جان دقیق ساعت 8:30 دقیقه رو مد نظرش داشته ، هوا سرد و برفی ، و در حال بارش بوده و شیشه ها اونقدری سرد و یخ زده بودن که جان مجبور میشه بعد از اینکه با نفسش شیشه ی پنجره رو گرم میکنه با بافت پلیورش اون رو تمیز کنه تا بتونه داخل کلبه رو ببینه درسته ؟ اولین شک و ظنی که به وجود میاد اینه که چطور یه نفر تا این اندازه دقیق میتونه تایملاین ورود و خروجشو از یه محوطه اینقدر رند و خوب یادش باشه ! و دوم اینکه ... پاک کردن شیشه ی یخ زده اونم از خارج تقریبا کار غیر ممکنیه ! اگه از داخل سعی کنی با استفاده از نفس گرم و یه پارچه شیشه رو تمیز کنی تا بتونی منظره ی بیرونو ببینی کار به شدت اسونیه ولی از خارج تقریبا شکست میخوری ! چون چیز واضح و کاملی قرار نیست ببینی ! دومین موضوع مشکوک داخل پرونده : اینکه جان از کجا فهمید که جرمی مرده ؟ شاید فقط غش کرده بوده ، دچار پانیک اتک یا سکته ی قلبی شده بوده و یا غیره ... جان به طور حتم اگر قاتل نبود نمیتونست اعلام کنه که جرمی رو در چنین شرایطی داخل کلپه ی در بسته پیدا کرده ! سوم : جان از کجا میتونسته بدونه که داخل استکان سرریز شده ی جرمی چه مایعی وجود داشته ؟ میتونسته دمنوش ، قهوه و یا چیز های دیگه ای شبیه به اون باشه ! قتل به طور حتم شب قبل یا چندین روز قبل تر انجام شده بود ... برای اثباث این موضوع چنتا مدرک داریم ! 1. بارش برف چندین سانتی متری : باعث بانی پاک شدن رد پاها 2. خاموش بودن شومینه و خارج نشدن دود از داخل دودکش ( این کار تایم میبره و نشون میده که چندین ساعت از قتل گذشته که هیزم داخل شومنیه طوری سوخته که رو به اتمام رفته ...) صرفا جهت شفاف سازی و یاداوری : جان از موتور پیک استفاده کرده بود و این چیز ممکنیه ! طوفان و کولاکی در کار نبوده ... فقط برف میباریده همین ! و این نشون دهنده ی این نیست که جان تو این قسمت هم در حال دروغ گفتن بوده ... ویرجینای غربی تقریبا یه منطقه ی جنگلیه گرمسیره و اونقدرا هم مسیر رو با وجود برف سخت نمیکنه چون بارش برف سبک و کمه ! در اخر باید بگم هدف و مقصود قتل در این پرونده اصلا ملاک نبود و تنها چیزی که میخواستیم بدونیم تنها دو سوالی بود که پرسیده شد ! یک : قاتل کیه ؟ دو : چرا و به چه علت شخص مظنون اصلی پروندست ؟ چنتا نکته ی کلیدی که لازم میدونم تا مطرحشون کنم : اینکه تمام افراد ذهنیات مختلف و قوه های تخیل ضعیف و قوی دارن ولی برای حل پرونده های جنایی همیشه نیاز نیست تا جزئیات زیادی داشته باشیم تا با کنار هم قرار دادن اونها مثل پازل پرونده رو حل کنیم ! تو این پروسه شما نقش یه کارگاه رو دارین که با در نظر گرفتن حتی کمترین جزئیات و مدارک موجود میبایستی اونقدری تئوری بسازه تا بتونه پرونده رو حل کنه ! خودش رو جای قاتل بذاره و یه جور شبیه سازی انجام بده تا بتونه ذهنیاتش رو بخونه ! همیشه ی خدا حقایق جلوی چشمامون نیستن و نیازه که ما یکم دقیق تر خیره بشیم یا حتی زاویه ی دیدمون رو عوض کنیم ! اینطوره که میتونیم از یه تئوری یه فکت ثابت شده بسازیم ! حرف اخر : ممنون به خاطر حمایت های بی وقفتون ! مرسی از اینکه شرکت کردین ! تک تک تکست هاتون رو خوندم و جدا لذت بردم و امیدوارم بتونیم بیشتر به این مسائل بپردازیم ! روزتون خوش و وقتتون بخیر ! -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
از پشت میز بلند شد و به سمت برد اطلاعات رفت• -ترنت کاینر...رایدر...شاهدخت مردگان...لوییز!تنها کسایی که ازشون تصویری در اختیار داریم. الکساندرا سخت در حال کاوش اتفاقات چند هفته ی گذشته بود • -شاهدخت مردگان متخصص جنایت با گازهای سمیِ کشنده..پس احتمالا حادثه‌ی مقابل بیمارستان کار اون میتونه باشه! لوییز!... قاتلی کاری که حمام خون راه می‌اندازه..! هیوا کاتریتا رایدر..اون...هاه؛این دخترک خیلی باهوش و محافظه کارِه... و دیوید ترنت کاینر!..عزرائیل شهر.. او نگاهی به نخ سرخ رنگی که از تصویر ترنت کاینر آغاز شده بود انداخت و در ادامه دیگر عکس های متصل شده توسط نخ هارو از نظر گذروند و در پی گرفتن رد خون ؛اونهارو به هم متصل کرد اما بلافاصله تار و پود اتصال رو از هم درید • -مافیاها جدیداً خیلی پراکنده کار میکنن!..هرکدوم شیوه ی خودشون رو دارن و حتی انگار بیزینس جداگانه ای برای خودشون راه انداختن! پس این نشون میده..اگه رئیسشون؛کاینر،دستگیر بشه همچنان جنایت و این خون و خونریزی ها ادامه داره..! به دیوار تکیه داد و نفس عمیقی کشید • -این پرونده ی قتاله لندن..رفته رفته داره پیچیده‌تر میشه..!! -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
نزدیک یک سال از شروع سلطنت خونین مهره های سیاه در لندن سیتی گذشته است . شهر بعد از دستگیری دیوید ترنت کاینر ملقب به شاتگان انجل ، سلاخ و کابوس همیشگی این ایالت در کلیسای مرکزی شهر ، دوباره به ارامش و امنیت پیشین خود بازگشت اما درست در روز محاکمه ی نهایی خود این قاتل خونخوار دست به فرار زدو چنین انتظار میرفت که بار دیگر سیلی از خون بر زمین سرد شده ی لندن روانه کند اما تقریبا 365 روز از گریختن ان گذشته و همچنان شهر در بهترین وضعیت خود قرار دارد و تا دقایق پیش هیچ خبری از فعالیت این باند سیاه و اعضای مافیایی گزارش نشده است . ماموران پلیس همواره جنایات کوچک را گزارش و در حال حاضر انجام وظیفه میکنند . لندن خالی از قتل عام ، انفجار و سرقت های سنگین و متوالی ... است و اسایش و شادی در بین مردم رواج دارد. اما تا کی قرار است این وضعیت حاکم بر بریتانیای زیبایمان باشد ؟ ایا مافیا عقب نشینی کرده و یا سعی بر اجرایی نمودن نقشه ای ماهرانه دارد تا در این مدت به لندن سیتی و مردمان عزیزش شبیخون بزند ؟ فصل سوم رول مافیایی پلیسی دریایی از خون در استانه ی اغاز است عزیزان ... میتوان گفت ... دریایی از خون محل بارگذاری اطلاعات و اخبار متفرقه درباره‌ی فعالیت های ماموران پلیس ، شهروندان سفید و باند مافیاست . اگه مایل به ورود به این رول مافیایی پلیسی بودید حتما به ایدی های زیر مراجعه کنید تا در صورت مجاز بودن ، شما هم جزوی از خانواده ی بزرگمون بشید ! @Kayner @petrichore -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅‌-
هدایت شده از - archer יִ
دریای خون عزیز؛ خیلی نمیگذره از آشنایی من با شما، 700 تایی شدنت رو تبریک میگم :)) به زودی 1k شدنت رو جشن بگیریم♡