کسانی که میخواستند مرا از این شهر بیرون بفرستند، اهل این شهر نبودند و به هر حال به آب و خاک خودشان برمیگشتند. آنها نمیفهمیدند شهر من در آستانۀ اشغال دشمن است. آنها نمیفهمیدند شهر من به من نیاز دارد. انگار تمام شهر چشم شده بود و مرا نگاه میکرد.
کتابِ دا 💚'
زرتشت ابتدای راه بود ، یھودیت و مسیحیت
میانہۍ راه . و اسلام قلهۍ مسیر انسان است .
راه و روش کامل ارتباط خدا و انسان ، نتیجه
خلقت و زندگی انسان را در اسلام پیدا کرده بود
و عطش روحش به آب چشمه سیراب میشد !
کتابخونہۍ من 🌸.•
جملہای از علـےآقا زیر عکس بود کھِ با
خطِ قرمز نوشتہ بود : کسی میتواند از
سیم خاردارهاۍ دشمن عبور کند کہ در
سیم خاردارهاۍ نفسش گیر نکرده باشد .
🌿 - کتابِ گلستان یازدهم
•. @Mybook_84 ;)
من پولدارترین آدماۍ این شھر رو دیدم کہ
یه ماشین معمولی سوار میشدن. عاشقترین
آدما رو دیدم کہ حتی یه دونه استوری هم
نمیذاشتن. خیّرترین آدمای شهر رو دیدم که
هیچکس نمیشناستشون. با کلاس ترین آدما
رو دیدم که حتی اینستاگرام نداشتن. خلاصھِ
اینکه گول ظاهر زندگی افراد رو نخورید !
چیزاۍ واقعی نمایشی نیستن : )♥️
𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
♥️.• عاشقانھِ ای براۍ 16 سالهـ ها
ماجرا برمیگره بہ بیست سال پیش تو نیمہهای شهریور دختری بہ دنیا میاد کہ چشماش آسمونے بودن، مال زمین نبود، آسمونے بودن آرزوهاش از عمق چشماش معلوم بود، تا اینکہ توی شونزدهمین بهار زندگیش بہ آرزوش میرسہ و یہ روزی میشہ الگوی دخترای ۱۶ سالہ.📷✨
- بھِ قلم ؛ سعیده سادات ِاکبرۍ