برای آرتین که گلولهها رویاهایش را تکهتکه کردند💔
برای همه خندههای کودکانهاش، همان خندههایی که از دیشب روی لبهای کوچکش میخشکد و دیگر خبری از شور و نشاط کودکانهاش نیست.🙂
برای آرتین؛ کودکی ۴ ساله که دیشب با شور و نشاط همراه والدین و برادرش راهی زیارت حرم شاهچراغ شد تا در صحن حرم جست و خیز کند و دو دست کوچکش را به آسمان بگیرد و آرزوهای کودکانه داشته باشد.
برای آرتین؛ خردسالی که بجای آغوش مادر، امروز تنها و یتیم روی تخت بیمارستان هنوز متوجه اتفاقی که برایش افتاده نیست و با زبانی کودکانه میگوید «داشتیم سوار ماشین میشدیم که تفنگ زدن.»
امروز هرچند برای آرتین دیگر آغوش گرم مادر نیست، خبری از مهربانی پدر نیست، اما همه مردم ایران با قلبی اندوهگین، چشمانی اشکبار و بغضهایی در گلو به او نگاه میکنند...
مرگ بر گلولههای نفرین شدهای که تمام رویاهایش را تکه تکه کرد:)
" آقای ۱۲۸ "
وسطای این خبرای ناراحت کننده یه سر به اینجاهم بزنین =) @taravat_art
اینجاهم برین شاید خوشتون اومد!(:
@mooo_b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرچی از اتفاق دیشب بگیم کم گفتیم فقط باید سوخت🙂💔🤝
" آقای ۱۲۸ "
امشب شب زیارتیه اقامونه:)🚶🏻♀
شاعر میگهکه :
چی کار کردی ؟ تا اسم کربلات میاد دلم میره💔(:
" آقای ۱۲۸ "
آقای من🙂❤️
واقعا گاهی فکر میکنم کسی پستای اینجارو فور میکنه از بس ویو بالاست🤝
مثلا اینو با امار مقایسه کن!(: