هدایت شده از رواقِ دل ؛
تا سه چهار ماه بعد از کربلا برگشتنت ؛ روزارو هی مرور میکنی و با خودت میگی یادش بخیر ، دوشنبه و سه شنبه نجف ، چهارشنبه سامرا و کاظمین ، شب جمعه کربلا :))))))))))
" آقای ۱۲۸ "
چیشده مارو تو روضت راه نمیدی؟:)
خیلی بد شدم اشک چشممو گرفتی ازم؟:))))))💔
" آقای ۱۲۸ "
_♥️_
یچیزایی نگفتنیه
یجاهایی سکوت لازمه
مثل الان🙂🚶🏻♀
من اشتباه کردم گفتم حواست بهم نیست:)))
پس کی دست منو گرفته الان!
وقتی اون مرد شامی به امام مجتبی جسارت میکنه، حضرت مهربونیشونو نثارش میکنن و میگن اگه جا نداری بهت جا بدیم اگه غذا نداری بهت غذا بدیم ولی یه جاش میگن «اگر آوارهای پناهت دهیم»؛ میخوام بگم منم آوارهام امام حسن تو این دنیا پناهم باش..:))))))
#سیدرویاییمن💚
امروزِ من:)💛
" آقای ۱۲۸ "
واقع در یه همچین لوکیشنی.
داداش مجتبی نورِ چشم یه منطقست:)))
فقط تایم دفنشو ببینین🤍