" آقای ۱۲۸ "
نشسته بودم تو مسجد و به این فکر میکردم خب چی میشد منم میومدم حرمت؟:) چی میشد اون گنبد و بین الحرمن
زحمت شد برات🥲
خونمونو نورانی کردی عزیزِ قلبم
نور بخشیدی به خونه و اهل خونه و قلبمون🤍
بابا حسین جان اگه یزره شک داشتم به این که حواست بهم هست الان یقین پیدا کردم
به قول زهرا چه روزی دادی بهمون امشب🙂
سایت از سرمون کم نشه بابا جان
بین خودمون بمونه ولی بوی پرچمت داشت دیوونم میکرد
بوی حرمتو میداد
وقتایی که نماز صبح میشد اون بوی خوش میپیچید تو حرم و گنجشکا جیک جیک میکردن
نظر منو میخوای بابا داشتن میگفتن لبیک یا حسین:)🤍
بازم ازت ممنونیم بهترین بابای دنیا
#درددل
#باباحسین
" آقای ۱۲۸ "
یکم پدر دختری گپ بزنیم بابا؟:)
من این روزا اصلا حالم خوب نیست
سردرگم تر از اون چیزیم که نشون میدم
داغونمو خسته...با خودم قرار گذاشتم امشب و فردا شب خودمو روبراه کنم
بایو روبراه میشدم باید خوب میشدم بایدی بود باااید
تو هیئت اوایل روضه اشکم نمیومد
ترس ورم داشت نکنه اشکُ سوزو ازم گفتی
بعد که اونجوری به هق هق افتادم خیالم راحت شد نههه تو هنوزم هوای دخترتو داری اشکُ ازش نمیگیری نمیزاری دق کنه:)
اواخر سینه زنی که مداح خوند تو با همه فرق داری و من از ته قلبمو جونم باهاش خوندم
واقعا دوست داشتم بهم یه نشونه ایی بدی یچیزی که بگی من پشتتم من کنارتم من برات موندنیم😭🥲و اینم شد نشونه که تو بهترررررین بابا و تنها رفیق منی:)♥️
به قول فاطمه زیارتتون قبول باشه💚🖐🏻
#درددل
#باباحسین
" آقای ۱۲۸ "
خلاصه امشب همینقدر باشه که :
قلب من تمام و کمال برای تو اقای اباعبدلله
دیگه کسی غیر از تو توش نیست
برای فرد دیگه ایی هم جز بابا حسینش نمیتپه🙂
و خودش خوب میدونه چجوری حواسش بهم باشه:))))))
فقط میخوام بدونی که چقدر دوست دارم بابا حسینِ مهدیسا♥️🥺
#باباحسین
#درددل
" آقای ۱۲۸ "
چقدر امشب عجیبه=)
اخرین شبِ محرم 1402 :)
چقدر غم داره 🙂جدی جدی تموم شد محرمی که منتظرش بودیم؟دلم برای روزای اولش و هیئتا تنگ شده
باباجان دستت درد نکنه راهم دادی امسالم محرمتو دیدم❤️
جان و جهان من نور قلب من امیدوارم سال بعدم باشمو ببینمو بهتر نوکریتو بکنم
#باباحسین
#درددل
" آقای ۱۲۸ "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخوام یکم صحبت کنم خودمونی)
نمیدونم چرا ولی فکر میکنم اینجارو میبینی و حواست هست🙂
میدونی چیه بابا؟دقیقا از اونجایی که گفتم رفیق من فقط تویی این فکر به ذهنم رسید که واقعا فقط رفیقم امام حسینه؟یعنی مهژین زهرا زینب فاطمه و ... اونا چین پس؟:)
اون موقع میگفتم نه بابا این چه حرفیه اونام هستن امام حسینم هست🚶🏻♀
امشب قشنگگگگگ بهم ثابت شد نه بابا ادما چین؟فقط خودت برای من میمونی
این تویی که تو دلتنگیام منو اروم میکنی
این تویی که بابای منی
این تویی که حواست هست
این تویی که علت بلند شدن منی🙂
بابایی من باز با قلب تیکه تیکه شدم اومدم...بابا شکوندنش بدم شکوندنش
همون قلبی که محرم ترمیمش کرده بودی
بابا روحمو اتیش زدن
بابا حس میکنم قلبم سیاه شده
حس میکنم دیگه هیچی توش جا نمیشه🙂
دیدی بابا؟دیدی دیشب نتونستم با روضت گریه کنم؟
بابا چه بلایی سرم اومده؟چه اتیشی گرفتم وقتی فهمیدم اشکم نمیاد😅
بابا دستمو بگیر بلندم کن مثل همیشه
میدونم بابا میدونم بد کردم میدونم قلبتو آزردم میدونم با حرفام با رفتارام با کارام ناراحتت کردم هم تورو هم امام زمانو:))))
ولی بابا خودمونیم مگه مهدیسا دست میکشه از شما؟
خودمونیم دیگه...من که بدون تو میمیرم میدونی
دیدی که این چند وقت مرده بودم😅
حالا من قلبمو میارم برات تو ترمیمش کن ولی دیگه دست من نده
من گردن نمیگیرمشااا دست خودت باشه جاش پیش تو امن تره❤️🩹
میدونی که تاج سری؟🥺
#باباحسین
#درددل
#اعترافات