سوال: از جدایی میترسم و نسبت به واکنش مردم نگرانم آخه...
#نامزدی
@mymoon_family
در هر کدام از مراحل که تردید به ادامه روابط دارید از مشورت با دوست و خاله و عمه و همسایه پرهیز کنید و حتما حتما دوتایی باهم پیش یک مشاور کاربلد و متخصص برید💚
زندگی هاتون سرشار از عشق و آرامش
ماه من🌙
خبر خووب🎊
در ماه من دو تا اتاق گفت و گو ایجاد کردیم یکی برای آقایون یکی برای خانوما😍
می تونید وارد اتاق بشین و هر زمان نیاز به مشورت با دیگران یا سوالی داشتین مطرح کنید.💚
چـــــی از ایــــن بهتر؟؟؟😍😍😍
لینک اتاق گفت و گو بانوان🌙
https://eitaa.com/joinchat/2338783422Cdfc289d826
لینک اتاق گفت و گو آقایان🌙
https://eitaa.com/joinchat/751763682C4eeb46bf51
خیالتون هم راحت باشه👌 چون ابرگروه هست لیست اعضای گروه مشخص نیست☺️
#اتاق_گفت_و_گو
گاهی گمان نمیکنی
ولی خوب می شود...🌸
@mymoon_family
#پندانه
می دونید اگر عزتنفستون پایین باشه نشونش چیه؟🔍
🔹 مقصر نیستید اما مدام در حال عذرخواهی از زمین و زمانید.
🔹از نظر شما همه چیز به شانس بستگی دارد و همه موفقیتها و اتفافات خوب را فقط به شانس نسبت می دهید.
🔹 از برخی ویژگی های خودتان متنفر هستید و قدمی برای اصلاح بر نمی دارید.
🔹 فکر می کنید خوشحال کردن دیگران وظیفه شماست.
🔹بیش از اندازه به تایید انتخاب هایتان توسط دیگران اهمیت می دهید.
🔹 کاری را تمایل ندارید انجام دهید اما توانایی رد کردن آن را ندارید.
🔹 نمیتوانید تصمیم بگیرید و هر کی از شما بپرسد میخواهی چه کنی می گویید نمی دانم!
🔹برنامه و هدف برای زندگیتان ندارید.
http://zil.ink/mymoon.family
#عزت_نفس
#علمی
زمینه های مشاوره و آزمون های روان شناختی خانم دکتر نقیبی_روانشناس متخصص خانواده
نگذارید مشکلات زندگیتون روهم تلنبار بشه💚
رزرو وقت مشاوره
@mymoon_family
#مشاوره
حس خوب شما با همیار زندگی ماه من💚
سایر نظرات در👇
@mymoon_services
#همیار_زندگی
فردا روز تولدم هست و باید رهسپار ۶٠ سالگی شوم...
این روزها کمتر به مطب می روم و کم حوصله شده ام.
چندسال پیش که حسین آقا بازنشسته شد این بی حوصلگی ها را در او میدیدم ولی علتش را نمی دانستم!
چند وقتیست منم شبیه او شده ام...
کم طاقت، کم خوراک و گاها بی اختیار در خلوت گریه میکنم...
درست مثل همین الان که مثلا کتاب می خوانم ولی قطرات اشک بی اختیار گونه ام را تر کرده است.
حسین آقا هم تلویزیون می بیند و از شبکه ای به شبکه ی دیگر می زند که فقط ساعت ها بگذرد و بعد بخوابد!
گهگاهی نگاهمان بهم می افتد و انگار هردو به یک چیز فکر می کنیم... دیگر بعد ۴٠ سال زندگی مشترک، خواندن چشم های هم که کاری ندارد!
هر دو در حسرتیم...
حسرت حضور فرزندان و داماد ها و عروس ها و نوه هایمان!
ای کاش امشب فرزندانم اینجا جمع بودند و برایم جشن تولد می گرفتند و صدای نوه هایم در خانه می پیچید و به دنبال هم این سمت و آن سمت می دویدند...
ای کاش برای اینکه امشب خانه مادربزرگ بمانند پشت پرده قایم می شدند تا پدر و مادرشان پیدایشان نکنند... از آن قایم شدن های دلبرانه ای که پاهای کوچکشان از زیر پرده نمایان است و به گمانشان دیده نمی شود...
دوست داشتم این روزها فرزندانم بودند و تماس می گرفتند که مادر میشود امشب که ما می آییم شامی معروفت را برایمان درست کنی؟
یا آنکه قرار سفر باهم میگذاشتیم و از حضورشان در زندگی ام دلم گرم بود و من هر لحظه شاهد خنده های روی صورتشان بودم و لذت میبردم...
چه لذتی بالاتر از اینکه مادر خنده و آرامش فرزندانش را ببیند؟
گاهی دلم می خواهد بیرون بروم و لباسی بخرم ولی دخترم نیست که همراهی ام کند و بعد از پرو لباس بگوید مامان جونم شما هر چی بپوشی بهت میاد!
دلم تنگ خیلی چیزهاست...
ای کاش میشد به گذشته برمی گشتم و اشتباهاتم را جبران می کردم و دقایقی به این لحظات هم فکر می کردم...
ای کاش به بهانه درس و کار و وقت آزاد داشتن و خرید خانه بزرگ و ماشین خوب و...
هیــــچ وقت تصمیم به بچه نیاوردن نمی گرفتیم!!!
و چه سخت هست زندگی کردن فقط به امید آنکه روزهای عمرت سریع تر سپری شود تا گذرش را نفهمی!
ولی مگر می شود...
درست لحظاتی که می خواهی زمان سریع تر بگذرد گویی میخکوب می شود و به تو خیره می گردد!
🔅راحیل🔅
با ماه من همراه باشید🌙
http://zil.ink/mymoon.family
@mymoonfamily
#عاقلانه
#دلنوشته