eitaa logo
میزان العلم
113 دنبال‌کننده
185 عکس
138 ویدیو
3 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم باسلام خدمت فرهیختگان معزز ان شاءالله برداشت‌های کاربردی و زمینه ساز تمدن پیشرفته اسلامی از ثقلین (کتاب الله و احادیث رسول الله و عترت طاهرین) با شما بزرگواران به اشتراک گذاشته خواهد شد. ارتباط با ادمین @myzan_124
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۹ اسفند ۱۴٠۲/ سال چهارم غوغای قرآن و دُرّ رسانه ای خدا! با فتنه های مکرر رسانه ی دشمن چه کنیم؟ در هر مکان و زمانی که دست برتر و بالاتر را داشته و داریم، یعنی که در مسیر ایمان به قرآن هستیم و هرگاه در موضع ضعف و عکس العمل در برابر جبهه باطل باشیم، یعنی که از راهبردهای حل مسئله قرآن دوریم و غافل(۱۳۹ آل عمران/ ۱۴۱ نساء). اوضاع رسانه ای جریان حزب الله، بیش از آنکه نشان دهنده تفوق و برتری بر جبهه کفر باشد، مُظهِر انفعال و پاسخگویی به آنهاست. بدیهی است که هر چه قویتر در این میدان باطل ظاهر شوی، بیشتر در آتش نحسی دمیده ای که دشمن روشن کرده و بازیگر میدانی شده ای که نقشهایش به وسیله او تعریف شده اند. این همه نیست مگر به دلیل فقدان نقشه جامعی برای کار رسانه ای . وقتی که برنامه ای نداشته باشی مهره طرح دیگران خواهی شد. اما از کلام الله زندگی بر می آید که مدیریت هدایت بنیان شامل حداقل چهار مرحله اساسی است. اولین آنها مفهوم محوری است یا که چه غوغایی در قرآن برای نشان دادن اهمیت این کلمه برپاست. خداوند متعال بیش از چهل بار از این کلمه بنیادین استفاده کرده: ذلك من أنباء الغيب/ واتل عليهم نبأ ابني آدم/ نبأ المرسلين/ نقص عليك من أنبائها/ نبأ الذين من قبلهم/ واتل عليهم نبأ نوح/ ذلك من أنباء القرى/ من أنباء الرسل/ واتل عليهم نبأ ابراهيم و... موارد متعدد دیگر. ، اولین کاری است که خداوند متعال از حضرت آدم ابوالبشر علیه السلام گزارش کرده(٣٣ بقره). برترین و محوری ترین عناصر هدایت را، ، نبی و صاحب خبر نامیده و هشتاد بار در قرآن به آن بزرگواران پرداخته. نهایتا مهم ترین درگیری طول تاریخ را بر سر یک خبر و که حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام باشد عنوان کرده است(سوره نبأ آیه۲/ الکافی ج۱ص۲٠۷). مخلص کلام اینکه راه حل مواجهه با جنگ رسانه ای دشمن، تمرکز بر جبهه حق و از دل این جریان است نه اینکه با تمام قوا مشغول پاسخگویی به جنجال ها و رفع شبهات بنی اسرائیلی و تمام ناشدنی یهود شویم. در حال حاضر نه تنها به این مسئله توجهی نداریم بلکه در بسیاری از موارد، خود جریان حزب الله باعث کردن و دیده شدن حداکثری سناریوهای طراحی شده دشمن می شود. باور کنید هیچ لزومی ندارد که درباره هر صوت و فیلم و کلیپی اظهار نظر کنیم و حتی منتشر. این راهبرد اصلی ما در جنگ رسانه ایست: خبر قضایای باطل را، با بزرگ کردن و اخبار حق مدیریت کنید و از بین ببرید. بدیهی است که این راهبرد به معنی غفلت از جبهه دشمن نیست بلکه تمرکز بر است که فرمود: فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا (معانی الاخبار ج۱ص۱۸٠). بر همین مبنا و از باب مثال: وقتی بنده روایت خبری جذاب و امیدآفرین خود را از شهر تمدنی دارم، چرا باید درگیر خبرسازی های دشمن از این شهر مبارک شوم که فرمود: الباطل یموت بترک ذکره! قم، حوزه علمیه و طلبه های آن محل اصلی پژوهش و پرورش امیدآفرین ترین برنامه ها برای زندگی مردم ایرانند: از پیگیری برای واگذاری زمینهای رایگان هزار متری به مردم(قانون احیای موات) تا ساخت خانه های حیاط دار به جای سلول های انفرادی آپارتمان. ترویج سبک زندگی آسان سلامت بنیان به جای تمرکز بر درمان پر هزینه بیماری ها و دهها پشنهاد کارشناسی دیگر. امید که تمام عمرمان با افتخار صرف دعوت مردم به این طرحها شود و این در عالم باشد. مطالعه بیشتر:الگوی فقهی تهیه خبر @besalamen_amenin میزان العلم https://eitaa.com/myzan124
هدایت شده از بسلام آمنين
۷ فروردین ۱۴٠۳/ سال چهارم دستان بسته خدا در آموزه های رشته مدیریت! تاکنون در چند یادداشت به این مسئله پرداخته ایم که ارتباط ما با قرآن عظیم قطع است و بریده. ما قرآن را کتابی مربوط به گذشته می دانیم و شخصیت های هدایت و ضلالت مطرح در قرآن را، های تاریخ گذشته. این است که نه از انبیاء علیهم السلام و موضع گیری شان راه امروزمان را روشن می کنیم، نه دشمنان پیامبران و حرفهایشان را کماکان زنده و در جریان می دانیم. شرح دلایل این مصیبت معرفتی در این مقال نمی گنجد اما می توان گفت: به رسمیت نشناختن قرآن و سنت به عنوان یک ، در رفع تمامی نیازهای انسان و نپرسیدن مسائل و مشکلات زندگی از قرآن، نتیجه این نگاه است. از باب نمونه: مهم ترین عرصه حیات انسان، راه و روش و علومی است که بر اساس آن، زندگی را می کند و پیش می برد. یکی از نمودهای مبنا نبودن قرآن در زندگی ما این است که تصمیم گیری مدیران جامعه، از حزب اللهی و انقلابی تا توسعه گرا و سکولار، بر اساس مجموعه کتابها و نگاه های یکسانی در رشته های مختلف است. عرصه های متنوع دانش مدیریت کنونی در یک موضوع بنیادین اشتراک دارند و آنهم عدم توجه به جایگاه مدیریتی خداوند متعال در عالم و تاثیر آن در سرنوشت انسان است. مبنای عمل یک مدیر حزب اللهی همان کتابهایی است که مبنای کار مدیر ضد دین و ملحد است. شاید تنها تفاوتش این باشد که مدیر انقلابی در ابتدای کار بسم الله هم می گوید! بیشتر به آپارتمان ام الفسادی می ماند که مسمای به یک نام مذهبی هم شده. نتیجه این رویکرد این است که حضرت باری تعالی در برنامه ریزی های یک مدیر هیچ نقشی ندارد و این است همان نگاه های مثلا علمی ذاتا مسموم! حذف نرم و بنیادین خداوند متعال از اداره زندگی بشر، همان امتداد نگاه است که با لباس و این بار در کتابهای رشته مدیریت ظاهر شده: وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّـهِ مَغْلُولَةٌ (۶۴ مائده). اما مبنای اصلی نگاه مدیریتی صحیح زندگی انسان که در قرآن ارائه شده، توجه به اَبَر مسئله ی است(۲۱ حجر). امری که دانش مدیریت کنونی فرسنگها با فهمش فاصله دارد. تقدیری که از طرف خداوند متعال به صورت سالیانه برای انسان رقم می خورد و آغازش از است(سوره قدر/ طلاق۱۲/ دخان ۱تا۶). تقدیر الهی حداقل چهار عرصه مهم برای انسان دارد: حیات و ممات(۵۶ یونس)، فقر و غنا(۲۶ آل عمران)، عزت و ذلت(۲۶ آل عمران) و سعادت و شقاوت. مناسک حاکم بر تقدیر و نسبت آن با اختیار انسان، همچنین نوع ارتباط بین تقدیر و شب قدر با نظم و نظامات اجتماعی از مهم ترین موضوعات مطرح در زندگی انسان بر اساس صراط مستقیم قرآن است. مطالعه بیشتر: ارکان ثلاثه مدیریت اسلامی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۳ فروردین ۱۴٠۳/ سال چهارم بریم سلام فرمانده یا آقای جویا؟!؟!؟ زمانی همسایه خیلی جالبی داشتیم. آدم نمی دانست از کارهایش بخندد یا بگرید. فی المثل در حد انفجار برای دختر خردسالش انیمیشن های مسموم هالیوودی تهیه می کرد. از طرفی خیلی جدی و با تردید می پرسید: درست است که می گویند این کارتون ها برای بچه ها ضرر دارد؟؟ یا روزی که هماهنگ کرده بودیم بچه ها را برای برنامه به مسجد جمکران ببریم می گفت: امروز آقای جویا _از مجریان شبکه پویا_ هم در قم برنامه دارند. بعد خیلی جدی ادامه داد: سلام فرمانده را برویم یا آقای جویا را؟!؟!؟ حوادثی که این روزها در عرصه اندیشه دینی و تمدن سازی در حال رقم خوردن است، بیش از پیش مرا به یاد همین پرسش همسایه می اندازد. شاید همین ها، مهم ترین گرهی است که بسیاری از بزرگواران را چه در عرصه مدیریت و اجرا، چه در عرصه اندیشه و تولید علم گرفتار کرده. همانند پنداری و ! عزیزی می گوید: شهر نیاز به بیمارستان دارد، پس ما که در اسلام چیزی درباره بیمارستان نداریم طب اسلامی هم نداریم! اصلا شهر اسلامی هم نداریم! دیگر بزرگوار، رقم بالا و فاجعه بار تعداد جراحی های صورت گرفته در یک استان را، رسما به عنوان پیشرفت عنوان می کند! عزیز دیگری که صاحب تالیفات فراوان در فقه و اصول و فلسفه است می گوید: چرا زنان که نیمی از جامعه هستند باید بیکار باشند! برادران دیگری همنوا با به دنبال شهر هوشمند البته با روکش اسلامی اند و قس علی هذا..... این قبیل حرفها و دیدگاه های به ظاهر متفاوت، یک حلقه مشترک دارند و آنهم: یکسان انگاری مسیر با و سبک زندگی اسلامی است. همه این دیدگاه ها نتیجه نداشتن نگاه جامع به دین است. ریشه اصلی یکسان پنداری اسلام و آنچه که از علوم دنیای کفر برآمده، در دانش کنونی است که تمرکز اصلی اش بر اوامر و نواهی الهی است. نه کاری با توصیفات شارع دارد و نه خود را ملزم به بررسی و فواید رهنمایی های اسلام می داند. اساسا این منطق فهم دین به لحاظ ساختاری نمی تواند تمام عرصه قرآن و روایات را با هم ببیند و آنگاه به تفاوت های اظهر من الشمس معیارهای پیشرفت اسلام و کفر پی ببرد. همین نگاه در زمینه اقتصاد می گوید: آیه داریم؟ روایت داریم که تورم را چطور کنترل کنیم؟ این عزیزان هم چون تمام دین را مطمح نظر قرار نمی دهند، اقتصاد را امری می دانند که به خود بشر واگذار شده و ربطی به هدایت های اسلامی ندارد!!! چرا که به دلیل ضعف اصول استنباطشان توانایی یافتن نظام اقتصادی قرآن را ندارند. آنگاه مانند مثال بیمارستان نتیجه می گیرند: چون از ادبیات اقتصاد غربی _تورم_ چیزی در قرآن و روایات نیامده، پس اسلامی هم نداریم. این بزرگواران در نهایت به این می رسند که همانطور که سلامت مردم برای شارع مهم نیست، همانطور که شهر و مکان زندگی انسان برایش اهمیتی ندارد، حضرت باری تعالی با اقتصاد هم کاری ندارد که اگر داشت، باید آنرا به صورت یک بسته می گفت!!! الهِدايةُ أَمْرٌ والاقتصادُ أَمْرٌ آخَرْ! پیشنهاد می کنم برای پاسخ به نگاه های استنباطی ناقص دوستان، کتاب «الگوی مردم پایه مشاغل برتر» را حتما مطالعه کنید. در این کتاب، پنج اشکال و تفاوت جدی میان اقتصاد مدرن(دولتی_خصوصی) و بررسی شده است. نهایتا چهل تصمیم عملیاتی نیز با توجه به مجموعه آیات و روایات و در فضای اقتصاد اسلامی ارائه شده است. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۲ فروردین ۱۴٠۳/ سال چهارم برج های آسمان ستیز و نابودی استهلال! برخلاف بشر مدرن که اطلاعات بسیار بسیار اندک و نادرستی از آسمان دارد، خداوند متعال مکرر در مکرر به توصیف آن پرداخته است. حضرت باری تعالی در کتاب هدایت انسان ۱۹٠ بار از سخن گفته، ۱۲۹ بار از ، ۲۷ بار را برای ما توصیف نموده و ۳۳ مرتبه را. حضرات معصومین علیهم السلام هم به عنوان معلمان حقیقی قرآن و هدایت، اهتمام فراوانی در افزایش معرفت بشر در این زمینه داشته اند. مرحوم رحمه الله علیه، ده جلد از موسوعه گرانقدر بحارالانوار را به آیات و روایات این زمینه اختصاص داده و نام را بر آن نهاده اند. اما سوگمندانه از آن همه دعوت خداوند به تفکر و شناخت سقف مرفوع (۳۲ انبیاء/٥ طور)، تنها شنیدن یک اصطلاح برایمان مانده: ! آنهم سالی یکبار در آغاز و پایان ماه رمضان. اینکه چرا از تمامی آن گنجینه های قرآنی انسان ساز، یا به تعبیر امام باقر علیه السلام از آن معارف(کافی ج۱ص۲۲۲)، به اندازه نَمی ناچیز(استهلال) سهم ما شده و محل اهتمام زندگی دینی ما، به مبانی استنباط باز می گردد و دانش اصول فقه. اساس ارتباط و فهم دینی ما در این دانش، بر مبنای توجه و تمرکز بر الهی است، در حالی که هزاران آیه و روایت آسمان و زمین، نه امر الهی اند نه در زمره نواهی و خطوط قرمز خداوند طبقه بندی می شوند. این رادارِ ناقصْ بین ما در منطق فهم دین باعث می شود که آیات و روایات مذکور به عنوان مجموعه توصیفی عظیم الشان الهی، در رصد نگاه فقیه و تفقه نیاید ( آیه ۱۲۲توبه ). بدتر اینکه در نگاه اصولی موجود، توجه به صدها آیه و هزاران روایت تشریح کننده سماوات و ارتباطی که با هدایت انسان دارند را، شاید بتوان به زحمت در زمره طبقه بندی کرد. در تعریف مستحبات هم می گویند: اموری که اگر باشد مفید است و اگر هم نباشد مشکلی پیش نمی آید. بدیهی است که با چنین نگاه حداقلی به هزاران آیه و روایت کتاب هدایت، تنها یک کلمه برایمان می ماند: استهلال. اما مصیبت به اینجا ختم نمی شود. از آنجا که رسم ساختارهای ضدعلمی دوران مدرن در ایجاد محرومیت های ساختاری است، همین استهلال هم به صورت بسیار انجام می شود و قریب به اتفاق مردم از آن محرومند. چرا که نه علمی در این زمینه دارند نه زیرساخت هایش را. علمش را ندارند چرا که اساسا رادار تفقه ما این دسته از آیات و روایات را رصد نمی کند و طبیعتا کار به آموزش مردمی هم نمی رسد. در باب زیرساخت های رصد، استهلال و آسمان شناسی غیرمتمرکز هم می توان به مدل معماری اشاره کرد. یکی از دهها مضرات سازی، محروم کردن انسان از تعمق و نظر دقیق در آسمان است( آیه ۱٠۱ یونس). و از دهها فایده ساخت این است که می توان پشت بام هر خانه را به برای تفکر در خلقت، و شناخت خالق هستی از راه آسمان تبدیل کرد. امر بلند مرتبه ای که خداوند متعال آن را از اوصاف می داند ( آیه۱۹۱ آل عمران). مطالعه تکمیلی: معماری و هدایت @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
٠ ۲ اردیبهشت ۱۴٠۳/ سال چهارم شجره نامه یا کد ملی؟ یکی از اساسی ترین مسائل زندگی انسان، روشی است که خود را با آن معرفی می کند و متقابلا دیگران را شناسایی. از گرانقدر ترین آیات قرآن که دلالت های روشنی بر اهمیت این موضوع دارد، آیه ۱۳ سوره حجرات است. خداوند متعال تصریح دارد که اساسا شما را گروه گروه و قبیله قبیله قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید. بی اغراق صدها اثر بر این بار می شود که در محیط زندگی، انسان ها همدیگر را بشناسند یا در فضای زیست کنند. مثلا در حال حاضر بسیاری از افراد برای ازدواجشان با مشکلات جدی مواجهند، چرا که اساسا کسی دیگری را نمی شناسد! یا کثیری از جرائمی که در جامعه رخ می دهد، به دلیل از بین رفتن و مفهوم تمدنی . امری که برآمده از شناخت و آشنایی گسترده است و بی معنا در محیط های کلان مدرن. در واقع ساختارهای ضد انسان غربی، ما را به سمت تنهایی، فردیت و ارتباطات واقعی حداقلی سوق داده است. در سالهای اخیرا هم تبدیل به چند عدد و رقم شده ایم () و تنها برایمان باقی مانده، البته اگر هدف پنجم سند ۲٠۳٠ توسعه پایدار () اجازه دهد. مهم این است که بدانیم سرنوشت محتوم همین است. مدیریتی که هرچه بیشتر انسانها را تنها، وابسته و ضعیف بار می آورد، تا توان کنترل بیشتری بر آنها داشته باشد. بدیهی است که نمود این ساختار طاغوتی کنترل گر در معرفی افراد، چیزی فراتر از کد ملی نخواهد بود. امری که پایه های ابتدایی اش را در زمانه منحوس پهلوی اول بنا نهادند( تاریخ مؤسسات تمدنی ایران، محبوبی اردکانی ج۲ص۱۵۷). اما در عالم اسلام که به دنبال تجمع حداکثری، افزایش روابط و شناخت طرفینی گسترده است، برای معرفی افراد و هویت بخشی به آنها راه دیگری پیشنهاد می شود. در دنیای زیبای اسلام، نویسی معرف انسان هاست که علاوه بر این که سند و طهارت نسل اندر نسل فرد است، القای هویت جمعی، پشتوانگی و دلگرمی هم دارد. حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: خویشاوندان انسان، بزرگ ترین گروهى هستند که از او حمایت مى کنند و اضطراب و ناراحتى او را مى زدایند و در هنگام مصیبت ها نسبت به او پر عاطفه ترین مردم مى باشند(خطبه ۲۳ نهج البلاغه). علاوه بر این ها، شجره نامه به مثابه نقشه ای خانوادگی برای راهبرد تمدنی نیز محسوب می شود. ریشه این نوع از هم به قرآن کریم باز می گردد. مثلا خداوند متعال برای معرفی مهم ترین خاندان مؤثر در درگیری های حق و باطل تاريخ( خاندان نبوت و امامت و خاندان بنی امیه) از مفهوم استفاده می کند: «شجرة طيبة و شجرة مباركة» و در مقابل «شجرة خبيثة و شجرة ملعونة».( آیات ۲۴ ابراهیم/ ۳۵ نور/ ۲۶ ابراهیم/۶٠ إسراء). مبتنی بر همین مفهوم قرآنی، نبی مکرم اسلام نیز در معرفی خودشان می فرمایند: يَا عَلِيُّ: خَلَقَ اَللَّهُ اَلنَّاسَ مِنْ أَشْجَارٍ شَتَّى وَ خَلَقَنِي وَ أَنْتَ مِنْ (الأمالي للطوسی ج ۱ ص ۶۱۰). @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳/ سال چهارم حزب اللهی بی قلم؟؟ فَإنَّ هٰذا شَيْءٌ عَجيبْ!! سالانه حدود سی میلیون نفر به زیارت حضرت آقا امام رضا علیه السلام مشرف می شوند. اما بسیار اندکند زائرانی که خواسته حقیقی امام از خودشان را می دانند. چه اینکه ما به زیارت می رویم تا کاری برایمان انجام شود. توجه نداریم که از اصلی ترین مفاهیم زیارت، است و کاری که قرار است ما برای ایشان انجام دهیم!(اینجا) امام رضا علیه السلام در یک راهبرد تمدنی گرانقدر، وظیفه تاریخی همه دوستداران و شیعیان را این چنین معین کرده اند: رحمت خدا بر کسی که امر (حکومت) ما اهل بیت _علیهم السلام_ را زنده کند. سپس در پاسخ به شیوه انجام این ماموریت فرمودند: را بیاموزید و به مردم آموزش دهید. آنگاه این جمله معروف را اضافه کردند: فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا. (معانی الاخبار ج۱ص۱۸۰). حال در شرایطی که حکومت های دیکتاتور مدرن برای کوچکترین مسائل هم به وضع قوانین جبری می پردازند، بسیاری از آیات و روایات نشان می دهد که حکومت در اسلام، مبتنی بر رعایت انسان و جهت دهی به آن در طریق است. طبق فرموده آقا امام رضا علیه السلام، راهکار این مدل از حکومت و هدایت هم در نشر علوم حقه قرآن و روایات نهفته است. پس تمامی مسائل، حول محور است و هدایت انسان، که اساسا تعلیم، تعلم و ارتقای سطح تفکر مردم جبری نیست. حال چه باید کرد؟ از طرفی اساس حکومت و گردآوری اختیاری مردم به دور کعبه امام، مبتنی بر و محاسن کلام ایشان است و از طرف دیگر، در زمره اصلی ترین آفتهای علم(المحاسن ج۱ص۱۶). چگونه باید این علوم را حفظ، منتشر و مردم را از محاسن کلام و راه امام آگاه کرد؟ به عبارتی چیست؟ حضرت علیه السلام پاسخ می دهند: قَيِّدُوا العِلْمَ بِالْكِتابَة: دانش را با نوشتن قید بزنید و برای خود حفظ کنید(تحف العقول ج۱ ص۳۶). در این منظر، جزو مهم ترین زیرساختهای حکومت در اسلام است. نوشتن و نویسندگی در این طراحی باشکوه تمدنی، در زمره هر فردی است که در پی و ارتقای سطح تفکر جامعه است(نهج البلاغه خطبه اول). در واقع برخلاف آموزش و پرورش مدرن که نوشتن و نویسندگی را به کالایی استثنایی بدل کرده(پایان نامه نویسی جبری)، در ، همگان اهل کتابت و نشر علوم امامند. یعنی به میزانی که فهمیده اند و از باب ، هر روز و هر هفته را به اختیار می نویسند. چه اینکه هدفشان حکومت امام است و راه آن، نشر مجموعه علوم ایشان و کتابت، زیرساخت و ابزار اصلی نشر. نکته پایانی اینکه: شیوه نشر علوم اهل بیت علیهم السلام، یک ساختار چهار مرحله ای بدیع، کارآمد و جذاب دارد که از آن به یاد می کنیم. بدون توجه به چرخه نشر علم، بسیاری از تلاشهای مفید این عرصه (یادداشت، مقاله، کتاب و...) مونسی جز گرد و غبار قفسه کتابخانه ها نخواهد یافت و به صورت حداکثری، منجر به امام نخواهد شد. مطالعه تکمیلی: چرخه تحریک فکر @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱ خرداد ۱۴٠۳/ سال چهارم تعطیلی چهل ساله حساب صد، تا ایستگاه هشتم رئیسی! یکی از بنیادی ترین تصمیمات تمدنی امام راحل در کنار تاسیس کمیته امداد، نهضت سواد آموزی، جهاد سازندگی و کمیته های امنیتی محله محور، برای ساماندهی به مسئله حیاتی مسکن بود. امام خمینی رحمه الله علیه با تمام مسائل و مشکلات طاقت فرسا و کمرشکن ماههای اول انقلاب، ساماندهی به مسئله خانه و کاشانه مردم را تنها شصت روز پس از پیروزی قیامشان شروع کردند. به این سخنان کماکان زنده ۴۵ سال پیش امام توجه کنید: در رژیم منفور پهلوی، یکی از مصیبت ‏بارترین مشکلات اجتماعی مردم ما بود. بسیاری از مردم در تهیه یک قطعه زمین و داشتن یک لانه بودند، و چه بسا تمام عمرشان را زیر بار و و به سر می ‏بردند تا بتوانند پناهگاهی را برای خود و فرزندانشان دست و پا کنند. قشر عظیمی از مستضعفان جامعه هم به کلی از داشتن خانه محروم بودند و در زوایای بیغوله‏ ها و اتاقک های تنگ و تاریک و خرابه ‏ها به سر می‏ بردند؛ و چه بسا از درآمد ناچیزشان را بایستی برای‏ اجاره آن بپردازند... نظام اسلام چنین ظلم و تبعیضی را تحمل نخواهد کرد؛ و این از هر فرد است که باید مسکن داشته باشد. و همه بندگان محروم خدا باید از این موهبت الهی استفاده کنند. همه محرومان باید خانه داشته باشند. هیچ کسی در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر اسلامی است که برای این مسئله مهم چاره ‏ای بیندیشد، و بر همه است که در این مورد همکاری کنند...در این طرح به هیچ وجه نباید پولی در برابر خرید زمین پرداخت شود. ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ نکته مهم و جذاب داستان، مدلی است که حضرت امام برای عملیاتی شدن این امر مهم پیشنهاد می کنند. راهکاری به محوریت ها، و حضور حداکثری مردم( آیه۲۵سوره حدید) در ساخت و حتی تامین مالی این طرح از طریق حساب شماره صد. محور اساسی این طرح تمدنی اسلامی، اعطای رایگان زمین به عنوان حق مردم و موهبت الهی است(تهذیب الاحکام ج۷ ص۱۵۲). حال چرا پس از حدود پنجاه سال از انقلاب، قریب چهل درصد مردم ایران مستاجرند و کماکان محروم از نعمت خانه؟ دلیل اصلی همان مواردی است که امام در پیامشان اشاره می کنند: که نانشان در کالا شدن، احتکار زمین و های آپارتمانی است. همینطور که از همان ابتدا هم و امام، نامشان را در کنار غارتگران طاغوتی ذکر می کند. واقعیت های میدانی نشان می دهد که جز در برهه هایی اندک، این طرح گرانقدر فقیه تمدنی شیعه، آنگونه که باید و شاید مورد اهتمام واقع نشد. حتی کار به جایی رسید که وزیر مسکن بی درد و دولت توسعه گرای روحانی، امثال چنین طرح هایی را به صراحت خواند. همه ی این مصائب ادامه پیدا کرد تا اینکه 🖤🖤 به عنوان هشتمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد و مسئول اصلی اجرا و پیگیری طرح . او که سلام خدا بر او باد، با خستگی ناپذیری مثال زدنی خود، توانست در اولین گام از طرح ، واگذاری یک میلیون قطعه زمین رایگان به مردم را در دستور کار دولت خود قرار دهد. نام و راه ، تا ابد زنده و پر رهرو. سایر اقدامات تمدنی آیه الله رئیسی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۸ خرداد ۱۴٠۳/سال چهارم چرا رئیس جمهور باید استاد فقه نظام باشد؟! اداره کشور به شکل اسلامی! آنگونه که رهبری حکیم انقلاب فرمودند، این بزرگترین آرمان و هدف جمهوری اسلامی است. هدفی که در دهه هشتاد به عنوان از آن یاد کردند و طراحی آنرا دستور کار قطعی نظام شمردند. ناگفته پیداست که مقوّم و مبنای این هدف کلان، اعتقاد به است که باید در تمامی عرصه های زندگی به شکل طرح ها و ایده های عملیاتی دراید و مبنای عمل قرار گیرد. این مسئله آنقدر حیاتی و محوری است که حضرت امام پس از ده سال رهبری، از آن به عنوان ریشه اصلی تمامی درگیری های دنیای کفر با جمهوری اسلامی یاد می کنند و می فرمایند: من قبلاً نیز گفته ام که های جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره، برای این بوده است که نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسایل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم. ایشان در همین راستا می فرمایند: از همین مساله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند. امام خمینی ره ۳/۱۲/۶۷ بر این مبنا می توان گفت که از ابتدای انقلاب، یکی از مهم ترین مشکلات جمهوری اسلامی، نا آشنایی اصلی ترین مقام اجرایی کشور با طرح های فقه جامع اسلام بوده. در برهه های اندک مدیریت جریان انقلابی هم به صورت بسیار بخشی در عرصه هایی پیش روی داشته ایم. تنها در دولت رئیس جمهور شهید بوده که توانستیم عرصه های درگیری تمدنی را توسعه دهیم(اینجا). حال باتوجه به نکات مذکور، ادامه مسیر مبارک رئیس جمهور عزیز، نیازمند فردی است که بیش از پیش مسلط به نظام جامع معارف اسلام باشد و توانایی درک نزاع تمدنی جبهه ایمان و کفر را در همه زمینه ها داشته باشد. چه اینکه حضرت روح الله فرمودند: حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عملی تمامی فقه در بشریت است. حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است. فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است. این است که ما چگونه می خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات داشته باشیم. امام خمینی ره ۳/۱۲/۶۷ @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۳٠ خرداد ۱۴٠۳/سال چهارم از تلخ ترین مسئله در ذائقه امام خمینی تا واردات امساله گندم از آمریکا!!!!!!!!!! مسائلی در زندگی وجود دارد که هرچند واقعی است، لکن آدمی را توان پذیرفتنش نیست و دوست ندارد که باشد. موضوعاتی که کام انسان را تلخ می کند و وجودش را ذوب! فقر، و بدتر از همه، اظهار نداری یکی از آنهاست. بویژه برای کسانی که در فضای تربیت فاخر قرآنی اند که فرمود: يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ(۲۷۳ بقره). حال اگر این نداری و وابستگی را ضربدر فضای کلان یک جامعه کنید، صدها برابر تلخ تر و غم انگیز تر هم می شود. رحمه الله علیه می فرمایند: همه ما موظفیم کشوری را که از گلوی استعمار بیرون کشیدیم، حالا خودمان اداره اش کنیم به طوری که دیگر محتاج به آنها نباشیم. این تلخ ترین چیزهائی است که در ذائقه انسان باید باشد. یک وقت انسان احتیاج دارد به برادرهای خودش، اینهم خوب نیست، لکن یک وقت احتیاج داشته باشد به دشمن خودش، یعنی آنی که در طول تاریخ، ما را استضعاف کرده، در طول تاریخ به ما خیانت کرده، جنایت کرده است، حالا ما محتاج به او باشیم در . دستمان را پیشش دراز کنیم که بده. این تلخ ترین چیزهائی است که در ذائقه انسان باید باشد که پیش دشمنش، پیش آنکه همه چیزش را از بین برده، دست دراز کند که ارزاق ما را بده. باید ملت ما این تحول را پیدا کند که بیاید که به آمریکا بگوید گندم بده... خودش باید دنبال کار خودش باشد، خودش باید قیام کند و حوائج خودش را برآورد(صحیفه نور ج۱٠ ص۱۱۲/ ۱۱ آبان چهل و پنج سال پیش!). در همین راستا یکی از تلخ ترین انواع وابستگی های کشور عزیزمان، آنهم پس از حدود نیم قرن، نیاز به واردات مختلف است. تلخ از آن جهت که به تصریح حضرت روح الله، اگر ما تنها در مثل خراسان، آذربایجان، خوزستان، و یا استان فارس، برای اصلی ترین شغل اسلام یعنی بستر سازی کنیم، می توانیم تمام نیازهای کشور را تامین کنیم و محصولات مابقی استان ها را صادر(صحیفه نور ج۱ص۲۱۲/ ج۳ص۲۱۵/ج۵ص۲۳). مصیبت آن است که برای اقسام مختلف واردات از جمله نهاده های دامی، نیازمند هستیم و قریب به اتفاق امورات کشور، بسته به زلف نابکار و پریشان دلار می شود. از اینجاست که پرسش درباره ، یکی از اصلی ترین سؤالات کارشناسی جریان انقلابی و غیر انقلابی شده است. انگار وابستگی کشور حتی از منظر انقلابی ها هم امری مفروض و لایتغیر است. حال آنکه از نگاه پیشرفت اسلامی و الگوی فقهی مهار تورم(مطالعه تفصیلی)، پرسش صحیح در مسئله ارزآوری این است: تلاش برای پیدا کردن راههای جدید ارزآوری یا تلاش برای کاهش نیاز به ارز؟(مطالعه اجمالی). فی المثل آیا باورتان می شود که به تصریح (سایت رسمی اتحادیه واردکنندگان نهاده های دام و طیور ایران)، در همین سه ماهه ۱۴٠۳، هزاران تن نهاده دامی مانند گندم، جو، سویا، کلزا و... از کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، کانادا و حتی آمریکا وارد کرده ایم؟(اینجا). این قصه تلخ به همین جا ختم نمی شود و للأسف الشديد به تصریح این نهاد رسمی، کثیری از نهاده های وارداتی مذکور، (و البته سرطانی) بوده. یعنی کسانی که خود را از خدا هم عالمتر می دانند، خلقت الهی این محصولات را تغییر داده اند(۱۱۹ نساء). این است که وقتی دستگاه کارشناسی مبتنی بر نباشد، معیشت ها تلخ می شود و جان ها مریض و هدر(۱۲۴ طه)هر چند مجریان، انقلابی باشند و اهل نماز شب. به همین دلیل است که معتقدیم: بهترین کمک ها به داوطلبان محترم ریاست جمهوری، ارائه و تبیین راه حل های مبتنی بر آیات و روایات به این بزرگواران است(نمونه). @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۷ تیرماه ۱۴٠۳/ سال چهارم از مگامال تا مگا هیئت!!!! تا کنون بارها عرض کرده ایم که یکی از مهم ترین تفاوت های تمدن مدرن با تمدن اسلامی، در گزاره بنیادین و محوری: لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ (۲۵حدید) است. مدل مدیریتی اسلام به این شکل است که واحدهای مدیریتی را کوچک، پراکنده و غیر متمرکز می کند. آنگاه وظایف را به همه می سپارد و ازین رهگذر، ایجاد میکند، مردم را رشد می دهد و ظرفیتها را فعال می کند. مدرنیته در مقابل، واحدهای مدیریتی را کلان و متمرکز می کند و با این روش، قریب به اتفاق مردم را از کنار می نهد و بسترهای رشد را عقیم می کند. فی المثل برای دفاع از کشور، یک منسجم متمرکز ایجاد می کند، انسانها را استخدام میکند و وظیفه دفاع را تنها به آنها می سپارد. اما اسلام، دفاع را بر عهده همگان می گذارد و مردمش را با: جَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ(۱۵حجرات) پرورش می دهد. امری که در اندیشه فقیه تمدنی عصر ما با عنوان ظهور و بروز یافت. باز در نظام تولید مدرن، کلان متمرکز را داریم با نتیجه ای واضح: یک ارباب و مالک با کسب سود حداکثری و صدها کارگرِ بله قربان گو و بی اختیار با سودی حداقلی. همین مدل تولید متمرکز، یکی از اصلی ترین ریشه های نظام سرمایه داری، نابود کننده عدالت و ایجاد کننده فاصله طبقاتی است. در اسلام اما با تربیت انسانها بر اساس مانند کشاورزی، باغداری و دامداری، مکروه دانستن اجیر و استخدام دیگران شدن(کافی ج۵ص۹٠) و لزوم هر فرد به غذایی که می خورد(عبس۲۴)، یک نظام تولیدی غیرمتمرکز، سبک، ارزان و بسیار باکیفیت طرح ریزی می شود. با نظام تولیدی اسلام، در تولید غذای طیب ایجاد می شود و ضمنا هر کسی آقای خودش است، همانطور که خدا او را آقا و آزاد آفریده(نامه۳۱ نهج البلاغه). مثال دیگر این نزاع تمدنی در مدل توزیع و بازار است. مدرنیته هرچه بیشتر پیش می رود، بازار هایی متمرکز تر، بزرگتر و در نتیجه گرانتر درست می کند. هایی که برای حدود نود درصد مردم، امکان خرید یک غرفه هم در آنها وجود ندارد. چرا که بسیار کم است و در نتیجه گران. به همین راحتی در عرصه توزیع و بازار هم را از دست می دهید. اما اسلام عزیز و مردمی، درست در نقطه مقابل تمدن طاغوتی انحصاری، بازار پراکنده فراوان می سازد و در اختیار همه مردم قرار می دهد(کافی ج۵ص۱۵۵) . میتوان دهها مثال دیگر هم آورد. مثلا می توان مدل معیوب و پر اشکال و متمرکز را با مدل پیشرفته، پراکنده و سبُک داری مقایسه کرد و امثله دیگر. در همین راستا و با توجه به اینکه در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام هستیم، باید توجه کنیم که اسلامی ترین مدل برپایی مجالس سوگواری، آنست که نیروهای بیشتری را درگیر خود کند و از ظرفیت انسان های بیشتری استفاده کند. با توجه به مسائل فوق الذکر، باید به دنبال تکثیر هیئتها باشیم نه تکبیر آنها! هیئت کلان متمرکز، جدای از اشکالات متعددی که دارد، نمی تواند بسترساز خوبی برای «لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ» (۲۵حدید) باشد. اما هیئتهای کوچک و ، می تواند یکی از مهم ترین عوامل در مراسم انسان ساز محرم باشد. فی المثل فلان هیئت که بیست سی هزار نفر مستمع دارد و تنها با یک سخنران و یک مداح مدیریت می شود، در صورت تبدیل به روضه های خانگی کوچک بیست سی نفره، بسترساز تربیت حدود هزار و پانصد مداح و همین تعداد سخنران است. به جای پرداخت هزینه های سنگین سیستم صوتی، در بسیاری از موارد، حتی نیازمند یک بلندگوی ساده هم نیست. به جای استخدام یک یا چند تیم خبره آشپزی، مدل روضه خانگی هزاران هزاران نفر را درگیر پخت غذای مجلس سیدالشهدا علیه السلام می کند. بدیهی است که کیفیت غذای مجالس کوچک، بسیار بهتر از غذاهایی است که برای هیئت های بزرگ طبخ و آماده می شود. چه اینکه حجم کار اندک است و سبک. از دیگر سوی هرکسی برای اهالی خانه و همسایه های خودش غذا تهیه می کند که موجب دقت و اهتمام بیشتر است. باز برخلاف ها، برپایی جلسات خانگی کوچک، قریب به اتفاق کوچه خیابان های شهر را بهره مند از حال و هوای روضه و ذکر معارف اهل بیت علیهم السلام می کند. البته که می توان به فواید بی بدیل دیگری هم اشاره کرد. امید که با برپایی ، شاهد و بهره مندی حداکثری از این فرصت گرانقدر شویم. @besalamen_amenin
۲۹ مرداد ۱۴۰۰ آقای پناهیان اینطرف هم هنوز انقلاب نشده!! خاطرم هست چند سال پیش استاد پناهیان عزیز در مقام نقد سینما "وَما يَتَعَلّقُ بِه" می‌گفتند: این طرف هنوز انقلاب نشده! یعنی از لحاظ محتوا، شکل و قالب فیلم‌ها، انگار در سینمای دهه ی چهل شمسی سیر می کنیم. این چند شب که در و در چهار مجلس از بزرگترین مجالس محرم این شهر حضور پیدا کردم، حقيقتا فهمیدم که اینطرف هم هنوز انقلاب نشده! و اتفاقا چون اینجا انقلاب نشده، هنوز در سینمای دهه ی چهل نفس می کشیم. مهم ترین مجالس قم یعنی مهمترین مجالس شیعه در جهان. درحالیکه للأسف، هنوز هم محور اصلی این سخنرانی ها همان خرده رفتارهای فردی است و "خواهرم گیسو بر باد مده تا ندهی بر بادم"! اصلا انگار نه انگار که بعد چهارده قرن خون دل خوردن و دعوت، چهل و پنج سال از لبیک انقلاب می گذرد و معارف شیعی صاحب حاکمیت و قدرت اجرایی شده و از حاشیه به متن آمده. تقریبا در ۹۵ درصد منابر سخن از دعوت مردم به تقواست اما کجاست یک که از نسبت میان نظام اقتصادی موجود و تقوا سخن بگوید، یا از تاثیر مستقیم اصول حاکم بر نظام تغذیه ی کشور و صالح شدن مردم خطبه بخواند. آنگاه پس از ده شب سخنرانی، مجموعه ای از اقدامات کاربردی جایگزین و استنباط شده از معارف شیعه را به حکومت پیشنهاد دهد، تا در اثر اجرای آن راه حل های دینی، مردم شیعه شوند و پیرو مولا. سیل بنیان کن آپارتمان سازی ضد حیا و خانواده را رها کرده ایم، گردباد مسموم نظام تعلیم و تربیت سکولار را وانهاده ایم، نظام تغذیه محرک شهوت را نمی بینیم و کماکان در خواهرم گیسوانت و برادرم چشمانت سیر می کنیم. البته که این موضوعات هم پر اهمیت است اما سخن در اولویت ها و علاج سرچشمه های آلوده و زیرساخت هاست. 💠 مجله طب و تمدن اسلامی https://eitaa.com/joinchat/2237792257Cc6bced9763
هدایت شده از بسلام آمنين
۵ مرداد ۱۴۰۳/ سال چهارم اجتماع یکصد هزار نفری امت حزب‌الله! موضوع: ده پیشنهاد برای بهبود معیشت مردم!!!! پرهیز از ایجاد دوقطبی، امید آفرینی، مشارکت دادن مردم در کارها و ایجاد وحدت در میان آنها از مهم ترین کلید واژه ها و اصطلاحات رهبر انقلاب در سالهای اخیر بوده اند. حال پرسش مهم این است که چگونه؟ از چه راهی می توان به سمت تحقق این خواسته های مهم حرکت کرد؟ شاید بتوان گفت مهم ترین، آسان ترین و قابل تفاهم ترین راه برای تحقق این خواسته ها، توجه به و برتر از آن است. نکته مغفول در این میان، توجه به در رفع نیازهای انسانی است. به عبارت دیگر هر گروه، جریان و یا تمدنی که بتواند گسترده تری را لحاظ و برای آنها بدهد، توان بیشتری برای هدایت و بسیج مردم خواهد داشت. چرا که اساسا ارتباطش با مردم وصل است و محکم. با اینهمه می بینیم که متاسفانه جریان های و حزب اللهی توجه چندانی به اهمیت این مسئله ندارند. مثال واضح این رویکرد، تجمعات و مدل مطالبه گری های ما برای مسئله و است. البته که در اهمیت عفت و حیا کمترین تردیدی نداشته و نداریم. اما چرا در ما تنها حجاب و عفاف وجود دارد؟ چرا نیروهای انقلابی هیچگاه برای موضوعات بسیار مهم دیگر تجمع نمی کنند و بیانیه نمی دهند؟ فی المثل چرا تاکنون حتی یک تجمع برای مردم نداشته ایم؟ چرا نباید جریان حزب اللهی یک بار برای وضعیت غیرعادی، بسیار حزن انگیز و رقت بار تجمع کند؟ این کم مصیبتی است که سالی یک میلیون و سیصد هزارنفر در کشور به نام سقط جنین کشته می شوند؟(اینجا) آیا دغدغه جان انسان ها و جمعیت کشور از پرتکرار ترین مطالبات رهبری نبوده؟ چرا برای وضعیت بسیار بسیار کم ثمر آموزش و پروش نگران نیستیم و تجمع نمی کنیم؟ چه دردی بالاتر از این که دوازده سال از گُل ایام زندگی فرزندانمان، در ساختاری ضایع شود که فاقد ابتدائیات است؟ چرا جریان حزب الله کمترین نگرانی بابت ام الفساد ندارد، برایش تجمع نمی کند، وااسلاما سر نمی دهد و مردم را به تجمع صدهزار نفری ورزشگاه آزادی نمی کشاند؟ اینها و دهها مسئله دیگر که اگر مهم تر از حجاب نباشند، قطعا کم اهمیت تر از آن نیستند، ولی ما درباره آنها خاموشیم و اساسا آنها را نمی بینیم. سخن آخر اینکه مطالبه گری های به حق دلسوزان انقلاب، اگر ضربدر جامعی نشود، به مرور خاصیت خود را از دست خواهد داد، مردم را بیش از پیش ناامید خواهد کرد و چه بسا بر شکاف های اجتماعی هم بدمد. حال تصور کنید در مقام مطالبه گری دست روی مسائلی بگذاریم که دغدغه همه مردم است، با هر نوع تفکر و باوری. می توانیم شکاف های موجود در جامعه را رفته رفته کاهش داده، وحدت ایجاد کنیم و امید. چرا که تلاش کرده ایم در همه چیز را لحاظ کنیم و همه دردها را ببینیم. ثانیا با موضوعاتی شروع کرده ایم که در اهمیتش کسی تردید ندارد. سلامت مردم، معیشت آنها، تعلیم و تربیت فرزندان شان، نظام تفریحات سالم جامعه و مسائلی از این دست. در همین راستا روز چهارشنبه در شهر مقدس مشهد جلسه ای برگزار می گردد. یک گردهمایی مردمی، وحدت ساز و . چرا که دست روی مسئله ای گذاشته که احدی در اهمیتش تردیدی ندارد و درد همه است. در این جلسه مجموعه تصمیماتی کاربردی و عملیاتی بر اساس برای بهبود وضع ارائه خواهد شد(اینجا). ان شاءلله @besalamen_amenin