🔴فيلم ديده نشده از حضور سردار شهيد #قاسم_سليماني در منزل پدري اسحاق جهانگيري نوروز ٩٦ 🆔@na_voice

🔺انتشار برای اولین‌بار: وقتی حاج #قاسم_سلیمانی در دانشگاه ازاد اسلامی کرمان، درس وصایای امام خمینی(ره) تدریس می‌کرد...☝️ @na_voice

مخاطب خاص 📍صهیونیست‌ها پیام‌ موشک‌های "قاسم سلیمانی" و ابومهدی" را دریافت کردند @na_voice ▪️روزنامه صهیونیستی جروزالم پست در تحلیلی با عنوان "ایران قدرت موشک‌های جدید دور بُرد خود را به نمایش گذاشت" با اشاره به توانمندی‌های موشک‌های تازه رونمایی شده "#قاسم_سلیمانی" و "ابومهدی" نوشت: ▫️اینکه نظامیان ایران ‌بُرد این موشک‌های بالستیک را بین 1000 تا 1400 کیلومتر اعلام کردند، پیام مهمی برای اسرائیل داشت؛ چرا که فاصله ایران تا اسرائیل 1000 کیلومتر است و ایرانی‌ها اهمیت این پیام‌ را می‌دانند/جام 👌 #مخاطب_خاص کانال حرفه‌ای‌ها https://eitaa.com/joinchat/2717712425C8f4071ea3b مخاطب خاص را به دیگران هم معرفی کنید

🎥 #قاسم_سلیمانی دیگری می‌آید! @na_voice

🔸فرمانده کل سپاه: قطعاً انتقام خون سردار سپهبد شهید حاج #قاسم_سلیمانی را از قاتلان او خواهیم گرفت 🔹سردار سلامی (در دیدار وزیر دفاع عراق): مطمئنیم فرزندان عراق نیز انتقام خون سردار بزرگ خود شهید ابومهدی المهندس را خواهند گرفت. #مخاطب_خاص https://eitaa.com/joinchat/2717712425C8f4071ea3b

🔴 مراسم پر شور اهالی ذی قار برای فرماندهان شهید در بخشی از این مراسم مردم شعار سر دادند: «هر حامل پیام دین برای #قاسم_سلیمانی گریست، کسی که از جوانی تا زمان ضربه ناجوانمردانه آمریکا خادم اسلام بود.» #مخاطب_خاص https://eitaa.com/joinchat/2717712425C8f4071ea3b

🔸راه‌اندازی پویش ۸۵ میلیون نذر صلوات در سالگرد شهادت سرداران حاج #قاسم_سلیمانی، ابومهدی المهندس و همرزمانشان 🔹مخاطبان برای پیوستن به این پویش، تعداد صلوات انتخابی خود را به سامانه «30000955» ارسال و یا به پایگاه radiomoghavemat.ir/salavat مراجعه کنند. #مخاطب_خاص https://eitaa.com/joinchat/2717712425C8f4071ea3b

🔴کتک خوردن جانانه سردار سلیمانی 😳 ✳ یک انقلابی دو آتیشه! 🔻 ...حالا من یک «انقلابی دوآتیشه» بودم و بدون ترس از احدی، بی‌محابا [علیه رژیم] حرف می‌زدم... با تعدادی از جوان‌های کرمان بر دیوارها شعارنویسی می‌کردیم... عمدهٔ شعارها «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» بود. 🔸 اواخر سال ۵۶ بود. مدت‌ها امتحان برای گواهی‌نامه رانندگی می‌دادم. قبول شده‌بودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهی‌نامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذری‌نسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهی‌نامه‌ات رو خمینی امضا کرده؛ آماده‌است تحویل بگیری.» من از طعنهٔ او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجه‌دار دیگر هم وارد شدند... هیچ راه گریزی نبود. آن‌ها با سیلی و لگد و ناسزای غیرقابل بیان می‌گفتند: «تو شب‌ها می‌روی دیوارنویسی می‌کنی؟!» آن‌قدر مرا زدند که بی‌حال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود. یکی از آن‌ها با پوتین روی شکمم ایستاد و آن‌چنان ضربه‌ای به شکمم زد که احساس کردم همهٔ احشای درونم نابود شد. به‌رغم ورزشکار بودن و تمرینات سختی که می‌کردم، توانم تمام شد و بیهوش شدم... سه روز از شدت درد تکان نمی‌توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می‌کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر کردم هر چه باید بشود، شد! ...با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده‌بود. 📚 #از_چیزی_نمی‌ترسیدم | زندگینامه‌ی خودنوشت سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی 📖 صص ۶۴ تا ۶۷ #ثامن