🔴 #بچه_پولدار_نفتي، مرد اين جنگ نيست!
🔹جنگ هميشه نظامي نيست و کشور ما طي 40 سال اخير هميشه در حال جنگ بوده؛ جنگ نظامي يا فرهنگي يا سايبري و حالا هم اقتصادي. واضح و روشن است در شرايط جنگي، همه بايد #آرایش_جنگی بگيرند:
1️⃣ اول؛ اولويت بخشي: هنگامي که تماميت ارضي کشوري به مخاطره ميافتد و با تهاجم دشمن مواجه ميشود، اصل عقلاني و منطقي، اولويتبخشيِ «دفاع» بر همه مأموريتها و مسائل ديگر است. اگر بپذيريم که آماج جنگ عظيم اقتصادي دشمن قرارگرفتهايم بايد بدانيم که باوجود محدوديتها و کمبودها چارهاي جز اولويتبندي نداريم و امروز مقابله با جنگ اقتصادي دشمن اولويت و مسئله اصلي و اول کشور است. هرگونه تصميمگيري و اقدام در کشور با ملاحظه اين اولويت راهبردي بايد باشد.
2️⃣ دوم؛ تمرکز و يکپارچه سازي تصميمات: موازي کاري و تصميمات پراکنده، در شرايط عادي هم به کار ضربه مي زند چه برسد به شرايط جنگي! رهبر انقلاب سال گذشته فرماني صادر کرد به عنوان تشکيل «ستاد فرماندهي جنگ اقتصادي». يعني تمام تصميمات اقتصادي در اين شرايط بايد در اين ستاد گرفته شده و متمرکز شوند.
3️⃣ سوم؛ جنگ با #بوروکراسي؛ يکي از آسيب هاي جدي کشور در شرايط عادي، حاکميت بوروکراسي است. در شرايط جنگي اين آسيب بيشتر است. بطور مثال يک توليد کننده(خرد يا کلان) براي راه اندازي يک کارخانه بايد يک عمر تلاش کند و از چندده دستگاه مجوز دريافت کند. اگر مسئولين قبول دارند که در شرايط جنگي قرار داريم و قصد دارند تصميم جنگي بگيرند بايد خيلي از اين قوانين دست و پا گير بوروکراسي را موقتاً تعطيل کنند. بطور مثال کسب مجوز براي يک توليد کننده را از 60 مجوز به 10 مجوز برسانند و صدها #تصميم_جنگی از اين دست!
4️⃣ چهارم؛ اصلاح ساختار اقتصادي؛ شايد پربيراه نيست اگر بگوييم يکي از مهمترين کارها در حوزهي اقتصادي در حال حاضر، اصلاح و ترميم ساختار اقتصادي کشور، متناسب با شرايط جديد جنگ اقتصادي است. کاري که البته همه ي کشورها براي پيشرفت اقتصادي نيز انجام داده اند.
🔹مثلا چين بعد از انقلاب فرهنگي سال 1966 و قضاياي ميدان «تيان آن من» در 1989، در حوزهی اقتصاد دست به تغييراتي اساسي زد که ساختار حکمراني اقتصادي آن را دستخوش تحولات شگرفي کرد. همين امر هم کشوري که بيش از نيمي از مردمش توان تأمين نيازهاي اوليهي خود را نداشتند را تبديل به «کارخانه ي بزرگ دنيا» کرد که بسياري از تحليلگران، ابرقدرت سال هاي پيشرو را اين کشور ميدانند.
🔹اقتصاد ايران در طي سالهاي پس از کشف نفت، مانند بدن بيماري بوده که به زور سرُم سراپا نگه داشته شده است و چون اعضاي آن ترميم نشده اند، با قطع سرم احساس درد زيادي مي کنند.
🔹انقلاب اسلامي گرچه موجب شد رويکرد اقتصادي کشور از وابستگي به بيرون، به سمت خودکفايي و بومي سازي صنعت حرکت کند، اما متأسفانه همچنان معضل بزرگ اقتصاد کشور، يعني وابستگي به سرم نفت، از ميان برداشته نشد. از طرف ديگر، دولتها نيز چون توان تسلط بر هر حوزهاي را با استفاده از همين درآمد نفتي در خود ميديدند، در عمل تا حد زيادي در اقتصاد دخالت ميکردند و اينگونه بود که اقتصاد ايران، در کنار اقتصاد نفتي، به بلايي ديگر، يعني اقتصاد دولتي نيز مبتلا شد. خط حزب الله
🔻اما اقتصاد نفتي چه بلايي بر سر کشور مي آورد؟
🔹بنابراین هر دولتی روی کار آمد با توجه به درآمد هنگفت نفتی، خود را نیازمند به فعال کردن عرصه تولید نمی بیند و این ميشود ماجراي همان « #بچه_پولدار_ملي» که پول را راحت به دست آورده است و راحت هم از دست ميدهد و بنابراين انگيزهاي در جهت «رونق کسب و کار و توليد» ندارد. چراکه در اقتصادهاي دنيا دولت براي کسب درآمد، ساختارهاي اقتصادي را طوري تنظيم ميکند که فضاي توليد در کشور براي مردم و بخش خصوصي تسهيل شده و با ايجاد کمترين مانعي شکل بگيرد.
🔹به همين دليل است که کشورهايي چون آمريکا و نروژ که داراي منابع بزرگ نفتي هستند، با فهم درست از اثرات ناشي از وابستگي ساختاري به منابع نفتي، علاوه بر استفاده از اين منابع براي امور توسعه اي خود، اقدام به طراحي سازوکاري مقاوم بدون حضور درآمدهاي نفتي در برنامه هاي سالانه و بودجه اي کرده اند و آسيبهاي ناشي از تغييرات قيمت و فروش اين طلاي سياه را تقريبا به صفر رسانده اند.
🔹بيش از يکسال از تشکيل ستاد جنگ اقتصادي گذشته، اما شاهد هيچکدام از مراحل چهارگانه اولويت بخشي، يکپارچه سازي تصميمات، #جنگ_با_بوروکراسي و اصلاح ساختار اقتصادي نيستيم. علت آن هم روشن است. جنگ اقتصادي، مرد جنگ مي خواهد؛ گارد و آرايش جنگي و تصميم جنگي مي خواهد؛ اما اين دولت «بچه پولدار نفتي» با تفکرات #تکنوکراسي مرد اين جنگ نيست بايد به فکر #دولت_جوان_حزب_اللهي باشيم!
✅ #داود_مدرسی_یان:
https://eitaa.com/nabaaa