✨﷽✨
✅ وارث انبیاء
▫️ در بعضی از زیارت ها وقتی ما به حرم مطهّر مشرّف شدیم، به آن حضرت عرض می كنیم: «قُلْ لَبَّیكَ دَاعِی اللَّهِ إِنْ كَانَ لَمْ یجِبْكَ بَدَنِی عِنْدَ اسْتِغَاثَتِكَ وَ لِسَانِی عِنْدَ اسْتِنْصَارِكَ»؛ آن وقتی كه شما فرمودید «هَلْ مِنْ ناصِرٍ ینْصُرُنی» اگر من نبودم شما را یاری كنم، هم اكنون «قلب»، «سمع» و «بصر» من تابع شماست و اجابت می كند.
▫️ حسین بن علی (سلام الله علیه) وارث عیسای مسیح است كه می گوییم: «السَّلَامُ عَلَیكَ یا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ»، عیسای مسیح فرمود: ﴿مَنْ أَنْصاری إِلَی اللَّهِ﴾ و حسین بن علی فرمود: «هَل مِن ناصِر ینْصُرُنی». نصرت عیسی در دین خدا بود؛ لذا وجود مبارك عیسای مسیح فرمود: ﴿مَنْ أَنْصاری إِلَی اللَّهِ﴾.
▫️ قرآن كریم در بخش پایانی سوره مباركه «صف» به ما می فرماید ای مسلمان ها! مثل مسیحی ها باشید؛ یعنی اهل جنگ و نبرد و مبارزه باشید.
پس عیسای مسیح فرمود: ﴿مَنْ أَنْصاری إِلَی اللَّهِ﴾ و حسین بن علی (سلام الله علیهما) كه وارث عیسی (علیه السلام) است می گوید: «هَل مِن ناصِر ینْصُرُنی»؛ یعنی من در راه كوثر قدم برمی دارم، تكاثری ها توفیق یاری كوثر را ندارند؛ من به «حكمت» و «موعظه» دعوت كردم، كسانی كه اهل #حكمت و #موعظه نیستند یار و یاور من نیستند؛
این «وَجْهُ اللَّه» را كسی یاری می كند كه «وَجِیه عِنْدَ اللَّه» باشد.
▫️ بنابراین هر چه ما #عقلانیت و #عدل را در جهان بیشتر گسترش دهیم، به ندای ملكوتی سالار شهیدان حسین بن علی (صلوات الله و سلامه علیه) بهتر اجابت كردیم.
امیدواریم جهانی داشته باشیم كه نه سخن از تكفیر باشد، نه سخن از سلفی گری باشد، نه سخن از داعشی باشد، نه سخن از جهل و ظلم و دیگری باشد كه ـ ان شاء الله ـ و به امید آن روز!
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه نجم جلسه 9
تاریخ: 1395/12/21
🔴 حمله دسته جمعی ابرقدرتها علیه "اسلام"
💠 بازخوانی یک تجربه:
🔰 در ماجرای #جنگ_احزاب، همه قدرتها، از قریش و برخی قبایل دیگر گرفته تا یهودیان که اتفاقا #یهودیان محرک اصلی آن بودند، همگی جمع شدند تا با یک بسیج عمومی، بتوانند کار اسلام را یکسره کنند، لشکری ده هزار نفره، در مقابل لشکری هزار نفره. یعنی یک به ده!
🔺وقتی خبر نقض عهد یهودیان بنی قریظه به گوش مسلمانان رسید، آنها را ترس و وحشت فراگرفت. منافقان و افراد ضعیف الایمان و مذبذب نیز شروع به تهدید و تمسخر کردند.
اما پیامبر(ص) در مواجهه با این صحنه، #وعده_نصرت و پیروزی را به مردم میداد. با تمام سختیها و دشواریها اما نتیجه این #جنگ_وجودی، همان شد که حضرت(ص) گفتند.
⚠️در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل و دستگاه محاسباتی مواجه هستیم:
۱. #عقلانیت_انقلابی
۲. #عقلانیت_ترسو و محافظه کار.
▫️حال به سراغ روایت قرآن از این ماجرا میرویم:
🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید نعمتی را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از #کفار، بر شما حملهور شدند، پس ما #بادی_تند و #سپاهی_نامرئی از فرشتگان که به چشم نمیدیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود.
[يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)]
🔺به یاد آرید وقتی که لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حملهور شده و شما را محاصره کردند. اینجا بود که چشم ها از شدت #وحشت، حیران شد و جانها به لب رسید و شما #گمانهای_بدی به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد.
[اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)]
🔺اینجا بود که مؤمنان #امتحان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند.
[هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)]
1️⃣ #دستگاه_فکری_منافقین:
▫️آنجا بود که #منافقان و آنان که در دلهایشان #مرض بود، با یکدیگر میگفتند: آن #وعده_نصرت و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، #دروغ و فریبی بیش نبود.
[وَ اِذ يَقولُ المُنّْافِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)]
▫️آنجا بود که طایفهای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر توان ایستادگی ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید.
[وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا]
▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانههای ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها #دروغ میگفتند و خانههایشان بیحفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز #فرار_از_جنگ نبود.
خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «#عقلانیت» گذاشته بودند.
[وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)]
▫️آنها چنان ترسیده بودند که اگر دشمنان وارد مدینه شده و به آنها پیشنهاد میدادند که از اسلام دوباره به #شرک بازگردید، جز مدت کمی درنگ نمیکردند و پیشنهاد آنها را میپذیرفتند!
درحالیکه آنها قبل از این با خدا #عهد کرده بودند که به دشمن پشت نکرده و فرار نکنند.
[وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطٰارِهٰا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهٰا وَ مٰا تَلَبَّثُوا بِهٰا إِلاّٰ يَسِيراً (14) وَ لَقَدْ كٰانُوا عٰاهَدُوا اللّٰهَ مِنْ قَبْلُ لاٰ يُوَلُّونَ الْأَدْبٰارَ وَ كٰانَ عَهْدُ اللّٰهِ مَسْؤُلاً (15)]
2️⃣ #دستگاه_فکری_مومنین:
▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و #صادقانه گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر #ايمان و #تسليم آنان نیز افزود.
[وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)]
▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت #شهادت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند.
[مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)]
#رژیم_موقت_اسرائیل
#اتحاد_ملی
هدایت شده از مسجد حضرت ابوالفضل ع رازی لاله گلستان
🔴 حمله دسته جمعی ابرقدرتها علیه "اسلام"
مجلس نهم
تبیین توسط حجت الاسلام نبوی
۰۲ تیر ۱۴۰۴
مسجد شهرک رازی کرج
💠 بازخوانی یک تجربه:
🔰 در ماجرای #جنگ_احزاب، همه قدرتها، از قریش و برخی قبایل دیگر گرفته تا یهودیان که اتفاقا #یهودیان محرک اصلی آن بودند، همگی جمع شدند تا با یک بسیج عمومی، بتوانند کار اسلام را یکسره کنند
لشکری ده هزار نفره، در مقابل لشکری هزار نفره.
یعنی یک به ده!
🔺وقتی خبر نقض عهد یهودیان بنی قریظه به گوش مسلمانان رسید، آنها را ترس و وحشت فراگرفت.
منافقان و افراد ضعیف الایمان و مذبذب نیز شروع به تهدید و تمسخر کردند.
اما پیامبر(ص) در مواجهه با این صحنه، #وعده_نصرت و پیروزی را به مردم میداد.
با تمام سختیها و دشواریها اما نتیجه این #جنگ_وجودی، همان شد که حضرت(ص) گفتند.
⚠️در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل و دستگاه محاسباتی مواجه هستیم:
۱. #عقلانیت_انقلابی
۲. #عقلانیت_ترسو و محافظه کار
▫️حال به سراغ روایت قرآن از این ماجرا میرویم:
🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید نعمتی را که خدا به شما عطا کرد:
وقتی که لشکر بسیاری از #کفار، بر شما حملهور شدند، پس ما #بادی_تند و #سپاهی_نامرئی از فرشتگان که به چشم نمیدیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود.
[يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا]
🔺به یاد آرید وقتی که لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حملهور شده و شما را محاصره کردند. اینجا بود که چشم ها از شدت #وحشت، حیران شد و جانها به لب رسید و شما #گمانهای_بدی به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد.
[اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا]
🔺اینجا بود که مؤمنان #امتحان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند.
[هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا]
1️⃣ #دستگاه_فکری_منافقین:
▫️آنجا بود که #منافقان و آنان که در دلهایشان #مرض بود، با یکدیگر میگفتند: آن #وعده_نصرت و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، #دروغ و فریبی بیش نبود.
[وَ اِذ يَقولُ المُنّْافِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا]
▫️آنجا بود که طایفهای از آنها گفتند:
ای اهل یثرب، شما دیگر توان ایستادگی ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید.
[وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا]
▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانههای ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها #دروغ میگفتند و خانههایشان بیحفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز #فرار_از_جنگ نبود.
خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «#عقلانیت» گذاشته بودند.
[وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا]
▫️آنها چنان ترسیده بودند که اگر دشمنان وارد مدینه شده و به آنها پیشنهاد میدادند که از اسلام دوباره به #شرک بازگردید، جز مدت کمی درنگ نمیکردند و پیشنهاد آنها را میپذیرفتند!
درحالیکه آنها قبل از این با خدا #عهد کرده بودند که به دشمن پشت نکرده و فرار نکنند.
[وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطٰارِهٰا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهٰا وَ مٰا تَلَبَّثُوا بِهٰا إِلاّٰ يَسِيراً () وَ لَقَدْ كٰانُوا عٰاهَدُوا اللّٰهَ مِنْ قَبْلُ لاٰ يُوَلُّونَ الْأَدْبٰارَ وَ كٰانَ عَهْدُ اللّٰهِ مَسْؤُلاً ()]
2️⃣ #دستگاه_فکری_مومنین:
▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند:
«اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و #صادقانه گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر #ايمان و #تسليم آنان نیز افزود.
[وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا]
▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت #شهادت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند.
[مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا ]
#رژیم_موقت_اسرائیل
#اتحاد_ملی