پیوند شهرام گودرزی با نام کوروش می‌تواند از منظر علوم شناختی به‌عنوان نمونه‌ای از «بازنمایی تحریف‌شده» عمل کند؛ یعنی زمانی که یک نماد اصیل ملی با محتوایی جعلی یا متناقض بازآفرینی می‌شود، شبکه‌های ذهنی مخاطبان دچار «خطای تداعی» می‌گردند. وقتی مجسمه‌ای با نمادهای رومی، یونانی یا حتی غربی به‌عنوان تصویر کوروش معرفی می‌شود، مغز افراد به‌تدریج این تصویر جعلی را با مفهوم کوروش یکی می‌انگارد. این فرآیند همان چیزی است که در علوم شناختی «خطای جایگزینی حافظه» یا false memory نامیده می‌شود. ‎از سوی دیگر، گفتمان چپ‌گرایانه‌ای که گودرزی مطرح می‌کند، با به‌کارگیری واژه‌های زیبا اما مبهم مانند «انسانیت»، باعث فعال شدن سیستم شناختی مبتنی بر احساسات می‌شود و در نتیجه توان تحلیل منطقی مخاطب را کاهش می‌دهد. این پدیده در علوم شناختی به‌عنوان «اثر قاب‌بندی» یا framing effect شناخته می‌شود؛ یعنی وقتی پیام در قالبی خوشایند عرضه می‌شود، حتی اگر ضدملی باشد، پذیرش بیشتری پیدا می‌کند. ‎ترکیب این دو سازوکار شناختی، یعنی تحریف نماد (مجسمه و بازنمایی جعلی کوروش) و تحریف معنا (گفتمان انسان‌گرایانه اما ضدملی)، منجر به ابتذال هویت ایرانی می‌شود. زیرا مخاطب به جای ارتباط با کوروش واقعی و هویت اصیل ملی، با نسخه‌ای دستکاری‌شده پیوند برقرار می‌کند و این نسخه در حافظه جمعی جایگزین می‌شود؛ اتفاقی که به مرور زمان می‌تواند انسجام هویتی را تضعیف و مردم را نسبت به ریشه‌های تاریخی خود بی‌تفاوت یا سردرگم کند. ‫.‬ ‪#‬شهرام_گودرزی #ایران #کوروش_کبیر #محمد_معلمیزاده کانال "ناب" در پیامرسان "ایتا" https://eitaa.com/nabnabnab