دل را بروی دست ِخدا بی نشان گذاشت
داغِ تورا که بر دل ِما بی نشان گذاشت
وقتی علی به قامت دیوار تکیه زد
قلبش شکست و قبر تو را بی نشان گذاشت!
#صفيه_قومنجانی
@nabzeghalam
💠💠💠
در ماتمش زمین و زمان گریه میکنند
پیر و جوان و خرد و کلان گریه میکنند
ایام ِفاطمیه همه با لباس ِحزن
با سوز و اشک و آه و فغان گریه میکنند
#صفيه_قومنجانی
⚫️
@nabzeghalam
بعد از تو شرار آه میماند و بس
شبها و نبود ماه میماند و بس
بعد از تو سکوت و ظلمت و تاریکی
یک عاشق بی پناه میماند و بس
#صفیه_قومنجانی
@nabzeghalam
چون برگ که از درخت،زود افتاده
داغت به دل ِجنگل و رود افتاده
ای دیده ببار تا نبینی که گُـلی
بین ِ در و دیـوار کـبود افتاده
#صفيه_قومنجانی
@nabzeghalam
1_1361176666.mp3
12.73M
🏴السلامعلیکِ ایتهاالصدیقةالشهیدة🏴
#آخه_غربت_چقدر😔
✨@nabzeghalam
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
چون برگ که از درخت، زود افتاده
داغـت به دلِ جنـگـل و رود افتاده
ای دیـده بـبـار تـا نبـیـنی کـه گُـلی
بیـنِ در و دیـــوار کــبـود افــتــاده
━━━━💠🌸💠━━━━
#فاطمیه 🏴
#صفیه_قومنجانی
@sherhaye_nab
اشک در چشمهای رود افتاد، آه از سینه ها فرود افتاد
اینکه بانوی آب و آیینه، بینِ دیوار و در کبود افتاد
غم ِاز دست دادن طفل و، غمِ سنگینی نبودِ پدر
آه از غربتی که فاطمه دید، آه از چشمهای خیره به در
میخ ها شاهدند بانو جان، در و دیوار راوی دردند
گریه دارد صبوریت خاتون، این جماعت عجیب نامردند
روی دستانِ ماه میبردند، مادری را که زود پر پر شد
عطرِ ریحانة النبی پیچید، داغِ او در گلوی حیدر شد
مادری را که دخت ِخاتم بود، بوسه بر دست و پای او کم بود
مادری را که کوثرش خواندند، سَرورِ بانوانِ عالم بود
فاطمیه دو بار احیا شد، تکیه و روضه را علم کردند
عده ای هم کنار هیئت ها، نذر دادند و چای دم کردند
مرقدش تا همیشه مخفی ماند، چشم یک عالم از فراقش تر
کاش در کوچه دستِ نامحرم چادرش را نمیکشید از سر
#صفیه_قومنجانی
@nabzeghalam
اگر تسبیح را این روزها کمتر در آوردم
به شوق پر زدن در قبله گاهت پر در آوردم
تو با عطر دعا باغِ گلِ سجاده ام گشتی
و من سجاده را هر بار زیباتر در آوردم
چه معصومانه از آهوی چشمم میروی بالا
منی که بی هوا از شانه هایت سر در آوردم
بهشت از لای انگشتان تو هربار میروید
ببین این بار هم با عشق ،انگشتر در آوردم
تو در من شعر رویاندی که من دیوانه ات باشم
چنان دیوانه ام ،دیوانی از دفتر در آوردم
شبیه دکمه ی پیراهنی هر دم در آغوشی
و من عمریست این پیراهنم را در نیاوردم!
#صفیه_قومنجانی
🆔 @nabzeghalam
ابر میباریدو دریا راه باران را شکست
آسمان دلتنگی صدها خیابان را شکست
پنجره در پنجره آیینه بندان بود تا
انتظاار دیدنت رویای گلدان را شکست
نامه های عاشقانه بوسه های مخملین
آب و جارو کردن لبهای خندان را شکست
کاسه ی آب و دعا و حس خوب چار قل
نیستی تا که ببینی راه ایمان را شکست
زندگی بی تو فقط کابوس بود و خستگی
زهر مارش عشقبازیهای دوران را شکست
کوچه در کوچه حواسم بازپرت کوچ توست
بغض من "آزاد راه قم به تهران" را شکست!
#صفیه_قومنجانی📚🗒
🆔 @nabzeghalam