eitaa logo
نبض قلم
637 دنبال‌کننده
698 عکس
179 ویدیو
10 فایل
⏪کپی شعر ممنوع فوروارد آزاد راه ارتباطی👇 @safieghomanjani کانال آموزشی ما را دنبال کنید👇 @arayehha
مشاهده در ایتا
دانلود
لبی پر خنده داری حضرت صبح رخی تابنده داری حضرت صبح تمامِ روز سرگرمِ امیدی دلی بخشنده داری حضرت صبح! @nabzeghalam
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
سلام صبحتون بخیر🌼
☆ از تاک گذشته بود و پیچک شده بود از مهر گذشته بود و میخک شده بود پایان خوش دغدغه‌هایش مرگ است عشقی‌که به هر بهانه کوچک شده بود! @nabzeghalam
هدایت شده از نبض قلم
جـــــــــــــاده را انـــــــــــتظار میگیرد کوچه را شام ِتـــــــــــار میگیرد شک ندارم که میرسد مهدی(عج) همه جــــــــا را بــــــــــهار میگیرد✔️ 💠 @nabzeghalam
بی تو فردایی ندارم بی تو هستم بیقرار   با تو بودن میکند قلب مرا امیدوار آفتابی و تماشای تو عالمتاب شد طالع ات را از پرستوی نگاهم برندار بی تو چرخِ روزگار از چرخشش می ایستد لطف کن چشمِ مرا هم در بیار از انتظار دور بودن از تو مفهومِ فراموشی نداشت من بقربانِ تو و این دوریِ دنباله دار چون کویری تشنه ام ای مهربان لطفی کن و مثل باران بهاری بر سر و رویم ببار ای که صبر از من گرفتی در خفا و آشکار کاش میگفتی چرا با من نداری هیچ کار! @nabzeghalam
4_5920404773047112000.aac
4.58M
من دانش آموزم با مشت های آهنینم آمدم میدان تا اینکه ثابت کرده باشم هان هرگز نخواهم داد بر دشمنان میدان👊 ✍ اجرای خوب دخترگلم @nabzeghalam
صبح آمده کوچه پر هیاهو شده است هر پنجره لبریزِ تکاپو شده است گلدان ِحیاط خانه مان گل داده پروانه به فکرآب و جارو شده است! @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو رفتی و ماه ِکوچه شک بر می داشت آیینه هم از عشقِ تو لک بر می داشت انگار نه انگار که پاییزی هست تو رفتی و شیشه ها ترک بر می داشت! @nabzeghalam
باران زد و توی کوچه مهمانی شد شادابی ورقص و بوسه ارزانی شد بادی به تن لخت درختان خورد و تن پوشِ تمامِ باغ بارانی شد! @nabzeghalam
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
کجاست آن همه دستان ِخیس بارانی هوای تازه دم و صبح های ِنورانی چقدر ماه به دامان شب حواله شد و زمین ندیده به آغوش ِخود مسلمانی کجاست پنجره هایی که بوی نان میداد و چای تازه دم و نعمت فراوانی خروس خوان به تن کوچه جار میزدعشق صدای نغمه ی آن دوره گرد تهرانی هنوز هم که هنوز است خاطراتم را درون بقچه نگه داشتم به آسانی دلم تنیده ی آن کوچه تنگها شده است همان که خاطره اش مو به موست پنهانی به یاد خاطره هامان نوشتم اینها را... خوشا به حال تو که شعر هم نمیخوانی!
هدایت شده از گلچین شعر
خورشید گرفته برج و باروها را پُر کرده از آفتاب شب بوها را تا پنجره ی امید را باز کند پَر داده در آسمان پرستوها را @golchine_sher