🔔🔔
تجربه ارسالی یکی دیگر از اعضا محترم کانال
مربوط به چالش فرزند اوری👇👇👇
کد ۴:
سلام. وقتتون بخیر.
من حدودا ۱۵ سال هست که ازدواج کردم. در اوایل زندگی مشترک؛ چونکه همسرم با بچه مخالف بود البته شوهرم خیلی مخالف نبود اما علاقه هم نشون نمی داد...طوری بود که اگر من می گفتم برای بچه دار شدن حاضرم و امادگی دارم قبول می کرد. ولی همه ی اطرافیانم سفارش می کردن که حالا تازه ازدواج کردین... یه چند سالی رو خوش باشید باهم زندگی دو نفره رو و شیرینی های این دوران رو تجربه کنید وقت هست برای بچه دار شدن...😓😓 همه جا میگفتن فرزند کم زندگی بهتر..!!
و اینکه خودمم فرزندی از خانواده ی کم جمعیت بودم... فکر کردم خب حرفشون درسته...😓😔
گفتم حالا درسم رو ادامه میدم بعدا سر فرصت و وقتی که درسم تموم شد شوهرم رو راضی می کنم تا بچه دار بشیم...!!
همون ۳ ماه اول زندگیمون متوجه شدم که باردارم... خیلی ناراحت شدم😭 همش گریه میکردم...
نمی دونستم به مادرم چی بگم... بالاخره تصمیم گرفتم و از روی نادونی بچه ام رو که در هفته ی ۵ دوران جنینی قرار داشت سقط کردم..😓😱
از برخورد اطرافیانم خیلی می ترسیدم و اینکه حالا چطوری با یک بچه درسم رو ادامه بدم!!🤔
گذشت و کنکور دادم ... در رشته ای که دوست داشتم مشغول شدم ... بعد از چند سال تحصیل و زندگی مشترک؛ دیدم انگار جای یه چیزی توی زندگیمون خیلی خالیه ... و این زندگی با همه ی ارامشی که داره خیلی به دلم چنگ نمی زنه و روز به روز خسته تر میشیم... با همسرم صحبت کردم تا دیگ بچه دار بشیم... و همسرم هم قبول کرد..😃
اما ..... متوجه شدم که خداوند منو بخاطر اشتباهی که مرتکب شدم منو نبخشیده و یه نعمت بزرگی رو از خودم دریغ کردم...
الان بعد از ۱۰ سال؛ چشم انتظاری هنوز به ارزوی خودمون نرسیدیم ...😥😭😭😱
نگرانم ازینکه خداوند مرا نبخشه و تا اخر عمر لذت مادر شدن رو نچشم...
هر شب و روز و بعد از هر نمازی گریه میکنم و از خدا طلب بخشش دارم و تنها خواسته ام اینه که خداوند یکبار دیگه به من فرصت بده و بتونم مادر بشم... 😭 الان متوجه می شم که چه اشتباهی کردم و بچه رو مانعی برای پیشرفتم می دیدم ...خیلی پشیمونم ... وقتی که دوستانم رو می بینم که هر کدوم با بچه هاشون هستن خیلی حسرت می خورم که ای کاش من هم از اول مرتکب گناه نشده بودم و بابت نعمتی که خدا بهم داده بود شکرگزار می بودم... و الان از هدیه الهی لذت می بردم...
پدر و مادرهای عزیز؛ تو رو خدا بچه هاتون رو از بچه دار شدن نترسونید... زندگی بدون فرزند هر چقدر هم که ظاهرا شیرین باشه اما دلچسب نیست و فقط ظاهرا شیرینه...بی فرزندی درد سختیه...😔😓😭
از شما درخواست میکنم که برای من و همه کسانی که ازین نعمت محروم شدن ؛دعا کنید که خداوند به ما هم فرزندان سالم و صالح ببخشه.
#فرزندآوری
#چالش
#تجربه
#کد4
💟💠💟💠💟💠💟💠💟💠💟
@nafahat1
💟 تا حالا چندین مورد سفارش برای بچه دار شدن داخل کانال گذاشته شده میتونید براحتی سرچ کنید و این هم یکی دیگه از سفارش های علما برای فرزند دار شدن:
✅ نسخه ای معنوی برای فرزندآوری...
🌷آیت الله ناصری(حفظه الله)
💌 یه شخصی آمد محضر علی بن موسی الرضا، عرض کرد:
"یا ابن رسول الله من مدتهاست که تو زندگیم، گرفتاری های پیچیده ای به وجود آمده، هیچ راهی هم ندارم... فقیرم، اما گدا نیستم...
درمانده ام تو کارهام... چندتا کسالت هم خودم و بچه ها داریم... ناراحتیم شدیدا... چه کار کنیم آقا جان؟! هم فقر و مریضی بیچاره مون کرده... هم اینکه دوست داشتیم دوتا بچه دیگه هم داشته باشیم... اما مدتی است که بچه دار هم نمی شویم، خواستم بچه دار هم بشیم ان شاء الله..."
💝 حضرت فرمودند:" برو و برای نمازهات اذان_بگو ... همون تو خونه ات اذان بگو..."
گفتم:"یا ابن رسول الله همین کافیه؟! "
فرمودند:" بله همین کافی است. "
❣طول کشید، کمتر از یک ماه، یا حالا بیشتر، آن شخص با امام رضا برخورد کرد و گفت: " یا ابن رسول الله، کارم درست شد، مریضی از خونه ام رفت، فقرمم اصلاح شد، کارم رو ارابه افتاد و خانمم هم باردار شد و داریم بچه دار میشیم... "
برخی از بزرگان و علما، که شنیده بودم، وقتی می گفتند اولاد دار نمیشن و یا دیر میشن، می گفتند اذان بگید تو خانه...
نرین بالا پشت بام فریاد بزنید!! نه!!
همین تو خونه... اذان بگید🗣
👌هم فقرتون از بین میره، هم مریضی تون رو از بین میبره ، هم این که صاحب اولاد خواهید شد ان شاء الله...
👌خیلی عالی است اذان گفتن... !!
#فرزندآوری
#ناباروری
#آیت_الله_ناصری
💠 @nafahat1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔 هشدار.... ⚠️
⛔ اگر دلت گنجیشکیه و تحمل صحنه های دلخراش بخصوص مربوط به بچه ها رو نداری یا بارداری 💟... نگاه نکن... !!
اما رعایت کنید...
🎥 کودکانی که قربانی کرونا شدند😱😱
#من_ماسک_میزنم
#کرونا
💠🔶️💠🔶️💠🔶️💠🔶️💠
@nafahat1
در راه سفر به حج 🕋بودند که شتری🐫 که بار وبنه بر روی آن بود گم شد؛ و آنها در میان راه گرسنه و تشنه ماندند در این هنگام متوجه خیمه ای ⛺ شدند که در آن پیرزنی تنها زندگی می کرد. از او آب 💦و غذا 🥣خواستند. پیرزن که انسان مهربان و مهمان نوازی بود؛ تنها گوسفندی🐑 را که داشت دوشید و گفت: برای غذا نیز آن را ذبح کنید تا برای شما غذایی آماده کنم." آنان نیز آن گوسفند🐑 را ذبح کردند. و از آن غذایی برایشان درست کرد. آنان غذا🍲 را خوردند و پس از صرف غذا 🍲از او تشکر کردند و گفتند :" ما افرادی از قریش هستیم که به حج می رویم اگر به مدینه آمدی نزد ما بیا تا مهماننوازی ات را جبران کنیم." سپس از زن خداحافظی کردند و به راه خویش ادامه دادند.
شبهنگام شوهر زن به خیمه⛺ آمد و او داستان مهمانی را برایش باز گفت. مرد خشمگین شد و گفت در این برهوت تنها گوسفندی🐑 که همه دارایی مان بود برای کسانی که نمی شناختی کشتی!؟" مدت ها از این جریان گذشت تا این که بادیه نشینان به جهت فقر و خشکسالی به مدینه سرازیر شدند آن زن نیز به همراه شوهرش به مدینه آمد. در یکی از همین روزها؛ یکی از آن جوانان؛ همان پیرزن را؛ در کوچه دید؛ و
فرمود:" ای کنیز خدا ! آیا مرا میشناسی؟"
گفت: نه! فرمود: " من همان کسی هستم که مدتها پیش به همراه دو نفر در خیمه⛺ توشدیم.
نامم حسن بن علی است." پیرزن خوشحال😀 شد و عرض کرد:
" پدر و مادرم به فدای تو باد"
امام به پاس فدا کاری و پذیرایی او هزار گوسفند🐑 و هزار دینار طلا💰 به او بخشید و او را نزد برادرش حسین ⚘علیه السلام⚘ فرستاد. او نیز همان مقدار به او گوسفند 🐑و دینار 💰طلا بخشید. و وی را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد عبدالله نیز به پیروی از پیشوایان خود همان مقدار را به آن پیرزن بخشید. حضرت با این سپاسگزاری هم از میهمان غریبی پذیرایی کرد و هم جایگاه و ارزش میزبانی او را به جهت عمل نیکویش پاسداشت. بارها درباره فقیرانی که از ایشان پذیرایی کرده بودند می فرمودند:
"فضیلت با آنان است اگرچه پذیرایش آن اندک است و مالی ندارند ولی برترند زیرا آنان غیر از آنچه که ما را به آن پذیرایی میکنند چیز دیگری ندارند و از همه چیز خود گذشته اند ولی ما بیش از آنچه که پیش میهمانان می گذاریم اموال داریم."
📚قسمتی از کتاب یادگار آفتاب؛ (پژوهشی در زندگانی امام حسن مجتبی ⚘علیه السلام⚘؛ نوشته ی ابوالفضل هادی منش؛ ص۵۰"
#دوشنبه
📚 #معرفی_کتاب
#داستان_معصومین
#امام_حسن_ع_
💟💠🔶️💠🔶️💠🔶️💠🔶️💠🔶️💟
@nafahat1
💟 سلام علیکم💟
💠🔶️شبتون بخیر
خیر مقدم به اعضای جدید
یه روز دیگه از اولین ماه دومین فصل سال ۹۹ هم گذشت؛ با تموم ناخوشی ها و ناراحتی ها و آمارهای عجیب و غریب و خوشحالی ها و شادی هاش...
خیلی ها منتظر بودن فردا بیاید و آرزوهایی داشتن برای خودشان اما فردای آنها برای ما دیروز است ولی جای آنها خالیست ...!!
معلوم نیست ما هم فردایی داشته باشیم...
شاید حتی چند ثانیه دیگر... زمانه بدون ما بگذرد..😥😥
پس تا فرصت هست تشکر کنیم..
از پدر و مادرمان
از همسرمان
از فرزندانمان
از خواهر و برادرمان
به آنها بگوئیم که چقدر دوستشان داریم.
از صاحب همه ی این نعمت ها...
از یگانه خالق این جهان..
خداوندا 🤲شکرت.. شکرت.. شکرت.. شکرت
خدایا🤲 ببخش که تو را فراموش کردم
وقتی سخن🗣 گفتم!
وقتی نگاه 🧐کردم!
وقتی گوش 👂کردم!
وقتی هَوَس 😋کردم!
وقتی 👨💻خواندم!
وقتی خوشحال😀 شدم!
وقتی ناراحت😔 شدم!
و.....
خداوندا 🤲 ما را جزء سعادتمندان قرار بده
همه ی گناهان کوچک و بزرگ و مخفی و آشکار ما رو ببخش...
اکنون توفیقم بده تا وضو بگیرم تا فراموش نکنم همواره در محضر تو هستم...
تو همانی که ما می خواهیم ما را همانگونه ساز که تو می خواهی...
#شب_بخیر
#مناجات_شبانه
💟💠🔶️💠🔶️💠🔶️💠🔶️💠🔶️💟
@nafahat1