5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ تصویری وزیبای چشماتو ببند خیال کن که الان کربلایی🌹
ابَدا وَالله ما نَنسی حُسِینا
اگه دلتان شکست ما را هم دعا کنید🌹
#اربعین
#با_حسین_حرف_بزن
#جاماندگان_اربعین
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@nafahat1
10.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺آیا بین قیام امام حسین (ع) در روز عاشورا و قیام حضرت صاحب الزمان (عج) ارتباطی وجود دارد؟
🔸یـــکــــــ نــــفـــر یـــــکـــــ خـــــبـــر از
یــــار نــــدارد بــــدهــــد!؟
💔دل مــــاخـــــــــــیـــــــــلــــــــــی
از ایـــــــن بـــــــیخــــبــــریسوختہاستـ...💔
#جمعه
#امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرج
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
@nafahat1
⚠️#ماسک لازم است ولی کافی نیست.⚠️
کمپین "آری، نه"
✔️ #آری به : رعایت کامل قانون، #قرنطینه، #جریمه، #ماسک و ....
❌ #نه به: عدم رعایت قانون، #سفر، مراسمات، دید و بازدید
ما خواستار :
🔹 اجرای کامل قانون رعایت #پروتکل های بهداشتی هستیم.
🔹 جریمه کردن سفرهای غیرضروری هستیم.
🔹 جریمه کردن افرادی هستیم که رعایت موارد بهداشتی را به سخره میگیرند.
🔹 تعطیلی امکان #توریستی و تفرجگاه ها هستیم.
🔹 قرنطینه کردن شهرهای توریستی هستیم.
⚠️ #استانداری، #فرمانداری و #نیروی_انتظامی شهرها باید ورود جدی و بدون اغماض داشته باشند.
🔹 جلوگیری از برگزاری همه #تجمعات هستیم:
👈 اگر تجمعات مذهبی اجازه برگزاری ندارند تمامی تجمعات اعم از #عروسی، عزاداری در از دست دادن یک چهره مشهور، شادمانی برای پیروزی تیمهای ورزشی و ... نیز باید کنسل شده و در صورت برگزاری باید جریمه سنگین پرداخت کنند.
🔹 #لغو کلیه کلاسهای کارآموزی دانشجویان در محیط بیمارستانی هستیم.
پر واضح است تمامی این درخواست ها باید همزمان، هماهنگ ، بدون اغماض در بازه زمانی مشخص (بطور مثال دو هفته ای) صورت گیرد تا کشور از شر این بیماری نجات پیدا کند. و در عین حال صدمه و زیانی به کسب و کارهای تعطیل غیر ضرور وارد نکند.
🚫 آنچه تاکنون رخ داده است اجرای ناقص هر کدام از این موارد بوده ، ضمن آنکه همزمان در بازه مشخص تعیین شده ای انجام نگرفته و سردرگمی باز یا بسته بودن کسب و کارها را به همراه داشته و لطمه سنگین به #اقتصاد وارد کرده است.
🔵با کلیک بر روی لینک زیر
@yesgroupno
کمپین را حمایت کنید تا درخواست همگانی مردم، مسئولین را موظف به اجرای کامل #قانون کند.
لینک عضویت کمپین در سروش:
http://sapp.ir/yes.no
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
توی این اوضاع کرونایی و آمار بالای مبتلایان روزانه و فوتی ها، لطفا به مقاومت و تقویت بدنتان توجه بیشتری داشته باشید....تا شاهد فصل پاییز عمرتون نباشید....در این فصل، افسردگی پاییزی رو جدی بگیرید !🍁
▪️اندوه بیدلیل، کم خوابی، بد خوابیدن، تغییر الگوی تغذیه و اشتها، از دست رفتن علاقه نسبت به چیزهایی که قبلا لذت بخش بودن، افکار پوچ، احساس گناه و سرزنش خود، مقصر دونستن خود در همه موارد زندگی، بی تفاوتی به مسائل زندگی، بدبینی و... از جمله علائم افسردگی پاییزیاند
✅ راهکار مقابله با آن!
• نور رو زیاد کنید
• غذاهای ترش کمتر مصرف کنید
• گردش و تفریح یادتون نره
• پیادهروی روزی 20 دقیقه بهترین درمانه
• از رنگهای گرم استفاده کنید
• از ویتامینها غافل نشین
• تغییرات رو از اهداف کوچیک مثل خواندن یک کتاب کم حجم یا قدم زدن روزانه 10دقیقه شروع کنید.
🔸هر روز عسل و سیب استفاده کنید.
🔸 هر هفته یکبار یا ده روز یکبار داروی امام کاظم(ع) استفاده کنید.
🔸بهداشت را رعایت بفرمایید.
🔸با خانواده و دوستانتان بیشتر تماس تلفنی داشته باشید و صحبت کنید.
🔸 تفریحات سالم رو در منزل انجام بدهید.
#کرونا
#پاییز
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠
@nafahat1
🌓قرعه انجام شد...صبر کردم تا پاسخگو باشند بعد نتیجه رو بگذارم اما...دوستان انلاین نشدن...👆👆👆
اجـــر همگی با ارباب بی کفن....🤲
خـــ♡ــدایا
هـــــر شب تا یـــادت در ذهـــــن
ڪوچڪمان نقش میبندد آرامــش
درجانــمان جاری میشود...
با نام و یادت امشبمان را هم بخیر کن
✨ شــبتونمـــهدوۍ✨
╔═ ⚘ ════ ⚘ ═╗
@nafahat1
╚═ ⚘ ════ ⚘ ═╝
💠🔸 (فاتحه الکتاب)
🕋 فاتحه به معنی اغازگر و اغاز کننده است و نخستین بخش از قران به "فاتحه الکتاب" نامگذاری شده.
📖 این سوره نسخهای است برای درمان همه آلام جسمی و روحی. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: سوره «حمد» سورهای است که ابتدایش «حمد» خدا و وسطش «اخلاص» و آخرش دعا است.
پیامبر به جابر فرمود: سوره حمد شفای هر دردی است جز مرگ...
♦️و در ارزش این سوره همین بس که پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند:
✅" إِنَّ اللَّهَ مَنَّ عَلَیَّ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ مِنْ کَنْزِ الْجَنَّهًِْ. "
💌 خداوند به من منت گذاشت (و نعمت بزرگی کرامت فرمود )که این سوره فاتحه الکتاب را بر من نازل کرد.
باید گفت که این سوره دریا دریا معنی و ظرافت را در خود گنجانده و سوره ای است که
♦️حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند :
✅" لو شئت لاوقرت من تفسیر الفاتحه سبعین بعیرا "
من اگر بخواهم میتوانم فاتحه الکتاب را چنان تفسیر کنم که هفتاد شتر بار شود.
#آیه_روز
#فاتحه_الکتاب
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@nafahat1
💠🔸 آموزش احکام
🔸 حکم خون آمدن اعضای بدن در بین نماز
#آموزش_احکام
#نماز
#خون_آمدن_اعضا
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠
@nafahat1
💠🔸 داستان دل آرام
🔸 قسمت بیست و هفتم
وقتی برگشتم خونه، فقط مونده بودم چطوری به مادرجون بگم، امشب باید بریم خونه خاله.
اصلا چــرا خاله اینطوری کرد!! این یه حرف خصوصی بود چـــرا انداخت به مهمونی و جمع!!؟
از این فکرا داشتم کلافه می شدم... زنگ زدم به دفتر خاله تا بهش بگم نمیتونم با پدرجون و مادرجون در میون بزارم، پس شب منتظر ما نباشید، که دیدم خاله خودش دوباره شروع کرد به شوخی کردن و ازین بازیایی که همیشه در میاره...
گفتم اخه خاله جان نمیتونم به مادرجون بگم برای چی میخاییم بیاییم!!
خاله گفت: تو غصه اش رو نخور خاله جون... خودم بهشون گفتم... اونا الان دارن آماده میشن، فقط جناب داماد تنبلمون، هنوز نمی دونه الان باید چکار کنه!! زود باش عزیزم، کارات رو بکن، بخودت برس مثل یه شاه داماد با پدرجون و مادرجون تشریف بیارید.. منم دارم میرم خونه، دیگه کار نداری!؟ دیرم میشه...کلی کار دارما...!!
قطع کرد و باز منو گذاشت توی این فکر و خیالاتم بمونم!!
چی میگه این خاله ی ما هم انگار حالش خوش نیستا... بلند شدم رفتم ببینم که پدرجون و مادرجون کجان!!
دیدم مادرجون خوشحال و خندون، داره لباساشو زیر و رو میکنه.. سلام کردم، مادر جون گفت:
به به گل پسرم...سلام مادرجون...بالاخره امدی مادر...
گفتم: چکار میکنی مادر جون؟!
گفت: واای مادرجون ...یعنی چی چکار دارم میکنم!!؟ مگه تو خبر نداری؟! پس خاله گفت،با خودت حرف زده که!! بازم خالی بسته این خاله ی شیطونت!!؟؟
اخم هاش رفت توی هم و ناراحت نشست روی صندوق قدیمی لباس هاش و زیر لب شروع کرد بگه:
نمی دونم چرا این دختره دست ازین اذیت و مسخره بازیاش برنمیداره!! هنوزم منو سرکار میزاره..😔
گفتم: مادر جون شماها چرا اینطورید؟! خب خواهر شماست دیگه... من میگم الف شما میگی ...!!😳 چیزی نگفتم که باز غمبرک زدین، فقط خواستم بدونم خاله به شما چی گفته!!؟ همین.. یعنی خیر سرم خواستم بفهمم شب برای چی باید بریم انجا!؟
نمی دونم خاله چی به مادرجون گفته که بعد از حر فای من، دوباره انگار که مادرجون، جون گرفته باشن ..بلند شدن و گفتن :
خب پس همینو بگو مادرجون! نصف العمر شدم..!! خیال کردم خاله ات سرکارم گذاشته... برو مادرجون برو کارات رو بکن تا شب چیزی نمونده..دیر میشه ...
گفتم: خیر این وسط فقط من غریبه ام!؟ باشه چشم... پدرجونم میدونن؟!
مادرجون گفتن: بله مادرجون ... میدونن شما ناراحت و نگران نباش..برو مادرجون.
با هزار فکر و سوال، شب راه افتادیم. وقتی رسیدیم، دیدم عمه هم انجا هستن و خاله هم منتظر مهمون هستن... با بی حوصلگی نشستم توی پذیرایی و با اصرار خاله شروع کردم انار خوردن ...
در و دیوار این خونه برای تک تک اعضا پر از خاطره های تلخ و شیرینه، اما بعد از فوت مادربزرگ و بعد هم آقابزرگ، دیگه خیلی وقته اینجا جمع نشده بودیم، حالا هم که همه تو آشپزخونه جمعند و من اینجا تنهام...
حدودا نیم ساعت بعد، مهمونایی که خاله منتظرشون بودن، رسیدن... مادرجون و خاله و پدرجون برای استقبال رفتن.. و من باز هم با سردرگمی و حیرت بلند شدم شروع کردم به قدم زدن و چشم دوخته بودم به در ببینم بالاخره اخرش چی میشه!! شروع کردم زیر لب غر بزنم!! کی وقتش میرسه خاله جواب سوالم رو بده...!؟
چند نفر و قبیله ی دیگه باید بیان تا خاله خانوم ما لب باز کنن و بگن به خانوم دکتر چی گفتن و چی شنیدن!؟
وقتی به دیوار رسیدم، برگشتم تا دوباره قدم زنان و غرزنان طول پذیرایی رو طی کنم که سر جایم خشکم زد و دهنم باز مونده بود و کلمه ی اخری که تو دهنم مونده بود رو یادم رفت...
ناباورانه خانوم دکتر و خانواده اش رو روبروم دیدم... با دستپاچگی لباسم رو مرتب کردم و سلام کردم، و رفتم گوشه ی پذیرایی و تعارفشون کردم تا بشینند.
همگی نشستن و من نمیدونستم توی این موقعیت خوشحال باشم یا ناراحت!!؟ دم در نشستم چشم دوختم به دهان خاله و مادرم... خوشحال بودن و میخندیدن..
پدرجون هم لبخندی به لب داشت و با پدر خانوم دکتر صحبت می کردن.
خانوم دکتر هم سربه زیر کنار خاله ام نشسته بودن.
خاله ام گاهی با خانوم دکتر اروم حرف میزد و دوباره با مادرجون صحبت می کرد.
منتظر بودم تا خاله به من یه نگاهی بندازه تا بهش اشاره کنم و بیاد به من بگه چه خبره!؟ جمع شدیم دور هم دیگه تا چکار کنیم!؟
اما انگار خاله همه حواسش به خانوم دکتر بود و همه رو می دید به جز من... !! از بازی کردن با انگشتانم خسته شدم، گاهی جایم رو کمی تغییر می دادم. اما بالاخره خسته شدم و از جایم بلند شدم و گفتم :
#داستان
#دلارام
#قسمت_بیست_و_هفتم
❣🎋❣🎋❣🎋❣🎋❣🎋❣🎋❣
@nafahat1
🌷🌷بسم ربّ الشهداء و الصدیقین🌷🌷
🔴باز هم تمام خبرگزاریها و کانالها جای دیگری سرگرم و مشغولند و برخی همچنان در جهالت خودشان دست و پا می زنند و عده ای را با تیرهای جهالتشان نشانه گرفته اند.
اما در این میان از هوشیاران و قافله عشاق حسین، اینبار نوبت رسید به سرباز وظیفه "علی بیرامی" از پارسآباد مغان، که حین پاسداری و تامین امنیت مرزهای شمال غربی میهن اسلامی به دست گروهک تروریستی پژاک به درجه رفیع شهادت نائل گردید و در آغوش ارباب بی کفن آرام گرفت.
و ما همچنان در امنیتی که مدیون خون سرخ و پاک این شرافتمندان گمنام، فقط مدعیان وطن پرستی و آزادمردی را به تماشا نشسته ایم.
خدا کند به گوش مادرش نرسد قصه ی بی وفایی ها و حرمت شکنیِ کوفیان و خداوند
دلش را به صبر جمیل و زینب گونه تسلا دهد.
#شهدا
#امنیت
#علی_بیرامی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@nafahat1