eitaa logo
خانم شفیعی(نفحات)
133 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
6.6هزار ویدیو
50 فایل
❤تقدیم به اقاجانمان ❤ 🌸صاحب و مولامان🌸 ⚘⚘برنامه های اخلاقی؛ اجتماعی ؛اعتقادی؛و سبک زندگی و تربیتی واحکام. دعا. وشرح ادعیه معروف. نهج البلاغه و صحیفه سجادیه،مسابقه و جوایز متعدد. کپی با ذکر صلوات آزاد انتقادات و پیشنهادات ارتباط با مدیر @MAAHER
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 الــســلام علیکم یــا أهل البت النبوه 🖤 🖤 سالروز تخریب حرم عسکریین چهارشنبه 23 محرم ۱۴۲۷ق (3 اسفند 1384ش) حدود ساعت ۷ صبح تروریست‎های تکفیری وابسته به القاعده، به رهبری ابومصعب زرقاوی، با پوشیدن لباس نیروهای تکاور عراق، وارد حرم عسکریین شدند و اسلحه نگهبانان را مصادره و آنها را به همراه خادمان حرم، در یکی از غرفه‌های صحن زندانی کردند و با کارگذاری مواد منفجره TNT به وزن حدود ۲۰۰ کیلوگرم در داخل بنا، حرم مطهر را منفجر کردند. در نتیجه این بمب‎گذاری، گنبد بنا با پوشش آجری و طلاکاریش و همچنین تزئینات کاشی‌کاری در دیوارهای آن، فرو ریخت. شدت این انفجار به حدی بود که برخی از مصالح و تزئینات به کار رفته تا شعاع نیم کیلومتر به بیرون پرتاب شد. اما به علت استحکام بنا، پایه‌های گنبد، بدنه اصلی و دیوارها، سالم باقی ماند. بنیانگذار بازسازی عتبات عالیات، شهید سردار حاج قاسم سلیمانی بودند. 🌸➰🌸➰🌸➰🌸➰🌸➰🌸➰🌸 @nafahat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔸 آموزش احکام 🔸عبادات تمرینی يكى از وظايف والدين 🧕🧔 آماده ‏سازى كودكان 🙎‍♂🙎‍♀ براى انجام تكاليف شرعى است كه از آنها به عبادات تمرينى ياد مى ‏شود در اين زمينه چهار نكته را ذكر مى‏ نماييم: 1⃣👈 تمرين اطفال به وظايف شرعى بر عهده والدين است. 2⃣👈 بر دختران 🙎‍♀ غير بالغ حجاب واجب نيست، ولى بر پدر و مادر 🧔🧕 لازم است كه دختران خود را به رعايت حجاب وادار نمايند. 3⃣👈 شايسته است دخترانى كه به بلوغ نرسيده ‏اند به حجاب تشويق شوند تا هنگام بلوغ رعايت حجاب براى آنان دشوار نباشد. 4⃣👈 مستحب است بچه مميز را به نماز خواندن و عبادت‏ هاى ديگر عادت دهند بلكه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند. 🎋🌺🎋🌺🎋🌺🎋🌺🎋🌺🎋🌺🎋 @nafahat1
💠🔸 داستان دل آرام 💟🔸قسمت سوم جا خوردمـ...😳 اصلا دست و پامو گم کردم.. با خنده گفت: _بلد نیسی چرا به جومونگ فحش🤬 میدی!!😂 اونکه بلده بپره!! عصبی😡 شده بودم ....امـــا نمــیدونستم چی بـــگم...!! فکــرم کـــار نــمیــکــرد ..هــنگ.هــنـــگ بودم!! یه چند لحظه ای فراموش کردم داشتم به چــی فکــر مــیکــردم الان باید به چــی فــکر کنم!؟😖🧐 در حــالــی که داشت آستیناشو بالا میزد، باز ادامـــه داد... _کــاری نداره که دخی خانوم... کار رو باید بدی به اوسات ... بـــرو کـــنــار وایسا تــماشا کن ببین حــاجیت چــکار میکنه...! اصلا جــومونگ شـــاگــرد خودم بــوده ...هنوزم تو فیــلماش اینجــانب بدل بازی می کنم ...!!😜 😳مونــده بــودم... چـــرا مــن امــروز حس می کنم زبونم از کـــار افــتاده!!؟☹️ رفت عقب و با یه خیز بلند پرید بالا و دیوار رو محکم گرفت و بعد با یه جفت پا پرید روی دیوار خونه ی ما... بعد از اون بالا در حــالی که دستش رو به کمر گرفته بود😏 پوزخندی زد و گف: " _حالا دیدی!!؟ تمــاشا کردی ؟؟ اینکه چیزی نیس... پرید توی حیاط و یکمی بعد در حیاط رو باز کرد و امد باز می خندید و من چقدر با خنده هاش عصبی تر می شدم.. 😡 _حال کـــردی ...حرکت و عشق کردی.. بفرما اینم در .. همینو میخاسی دیگه...؟! من تازه وقتی در خونه رو باز دیدم، تازه بخــودم امدم... یه نگـــاهی به در خونه کردم و با عصبانیت به طرف خونه ی عاطفه خانوم همسایه امون برگشـــتم...😡😠 امــــا اون پسره باز پرید جـــلوم و گفت: _پس چـــی شد؟؟!😲 مــگه نمــیخاستی در خونتون رو باز کنـــی ... خب بازش کردم دیگـــه!! پ کجا مـــیری...!! من بدون ایـــنکه بــهش توجه کنم رفتم پشت در همسایه و محکم کوبیدم به در...!! _بابا عجب آدمی هسیا !! اینهمه زحمت کشیدم پریدم بالای دیوار ... که بری خونه همسایه اتون!!😮 اصلا نمی فهمم چی میخاد ..این دیگه از کجا پیداش شد!؟ صدای نرگس، دختر عاطفه خانوم رو شنیدم که از توی آیفون خونه میگه: کــیه؟! چـــرا در میزنــی؟ خب زنگ بزن آدم ناحسابی!؟😠 با صدای ضعیف و خسته ای گفتم: دلارامم نرگس گفت: دلارام جون تو هنوز اینجایی؟؟! ببخشید بیا تو عزیزم! بعد در رو باز کرد... مـــن با خستگی رفتم داخل ...دم در کفشام رو از توی جــاکــفــشی برداشتم ..ـ داشتم برمیگشتم که عاطفه خانوم در راهرو رو باز کرد و گفت: _ دخترم کجا میری؟ تو دلم گفتم بزنم به سیم آخر و سراغ بابام رو ازش بگــیــرم که یدفعه ای گفت: _تو امــروز چت شده؟؟ چــرا سر و وضعت این شکــلی شده...!! لباسات پره خاکه...!! چادرت پاره شده دخترم!! پابرهنه چـــرا رفتی تو آخــه!؟ وااااای که چقد این عاطفه خانوم حـــرف مــیزنه اصـــلا مهلت نــمیده نفس بــکشی!! و منکه با این سوالاش از همین یه امیدکوچکی که برای جواب گرفتنم داشتم ناامید شده بودم، مثل جن زده ها،بدون هیچ جوابی راه پله ها رو یکی یکی آمدم پایین و در رو بستم و بطرف خونه ی خودمون راه افــتادم... گفتم بابا حتما برام تو خونه یادداشتی، نامه ای چیزی گذاشته... دیدم باز اون پــسره پرید جلوم و گفت: _ آهان امــدی!! تــرسیدما... فـــکـ کردم ازمن نــاراحت شــدی!! اون موقع تا حالا هم مواظب خونتون بودمـــا!😏 من امـــا بدون هیچ حــرفی رفتم تو خــونه و در رو محکم بهم زدم... ادامه دارد.... 🎋❣🎋❣🎋❣🎋❣🎋❣🎋❣🎋 @nafahat1
24.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠🔸 مداحی 🔸به مناسبت سالروز تخریب حرمین عسکریین حرم عسکریین سه ویژگی منحصر بفرد داره که بقیه حرم ها ندارن، 1⃣حرم واقع در منزل خود امام هادی(ع) هست و ملک و خانه ی شخص امام است. 2⃣محل عبادت و نماز سه امام (هادی و حسن عسکری و امام زمان[علیهم السلام]) و اهل بیتشان بوده. 3⃣ محل تولد امام زمان(عج) هم بوده است. 🎙حاج میثم مطیعی 🎙محمدحسین پویانفر 🖤◾️🖤◾️🖤◾️🖤◾️🖤◾️🖤◾️🖤 @nafahat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🔸 نماز خوب 🔶تاثیر نماز بر ژن ها 👆 ✍(خلاصه) گفتیم از اثرات نماز خوب، این فقط یه نمونه ی علمی از برکات نماز. قبلا هم گفتیم که در گام اول دنبال لذت از نماز نباشیم. و عبادتی نیست که لازم باشه انسان آن را حتما با حال و اشک و سوز، بجا بیاریم. و حتی کسانی که اهل گریه و اشک هستن، همیشه این حالت رو ندارن و بقول آقا امیرالمومنین(ع): دلهای ما انسانها حالت اقبال و ادبار دارد. و گاهی حال عبادت داره و گاهی هم نداره. ولی نمازهای واجب رو همیشه باید بخوانیم. چه حال داشته باشیم چه نداشته باشیم. ما میخواهیم با نماز آدم بشیم، ربط لذت نبردن به آدم شدن، هم اینه که آدم باید با نفس خودش مبارزه کنه و این کار در ابتدا لذتبخش نیست. اگر از همان ابتدا لذتبخش باشه که رشد پیدا نمی کنیم. رشد با نماز، وقتی حاصل میشه که لذت در آن نباشه و لبه ی زبر آن روح رو بسابه. اوج خواب و لذت خواب دم صبحی که صدای اذان بلند میشه و باید بلند بشی و نماز بخوانی، خب حالت گرفته میشه.امــا خدا میگه الان بلند شو برو نماز بخوان تا آدم بشی.تلخه امــا باید تلخیش رو تحمل کنی. بعضیا با خدا زود پسرخاله میشن. میگن خدایا الان حال نماز خوندن ندارم! مگر فوتباله که هر وقت حال داری بری سراغش؟! اصلا خدا میخاد حالتو بگیره...اصلا تا آدم کار سخت نکنه که آدم نمیشه...!! پس در مرحله اول قرارمان این بود که بدانی و قبول کنی نماز برای گرفتن حال توست... بخدا بگی برام سخته اما بخاطر تو که قبولت دارم، این سختی رو می پذیرم. این اوائل شاید سخت باشد امـــا واقعا مگر چقدر سخت است؟؟ راههایی دادن برای اینکه تلخی نماز کم بشه .. 🌹@nafahat1🌹
بگفته آیت الله بهجت(ره) نماز مثل لیموشیرینه، اگر سروقت بخونی شیرینه و هر چی از اول وقت بیشتر بگذره تلخ تر میشه!! خب نکته ی بعدی این است که، برای نماز خوب باید از خدا ترسید. چون خیلی ها اینجور هستن که وقتی از عشق و محبت خدا حرف میزنی کیف میکنیم اما رفتارمون تغییر نمیکنه. نماز بگفته ی خداوند از فحشا منکر باز می داره. پس هر چی نماز بهتر رفتار ما بهتر. مگر ترک نماز چه لذتی دارد؟ نماز میخواند که آن را سبک کند و تواست خدا را روی زمین بزند، برای همین است که بی نماز را کافر می دانند. خدا نگفته برای اینکه رشد کنی روی میخ بخوابی!! تنها سختی مبارزه با نفس را،خدا با نماز برای رشد ما قرار داده است. حالا اگر بخواهیم در نماز توجه به خدا پیدا کنیم!؟ چکار کنیم؟! اصلا من و تو میفهمیم توجه بخدا یعنی چه؟ توجه به خدا قدرت توجه بخدا، هدیه ای است از جانب خود خدا...و آن هم بدون تحمل رنج همین نماز بدست نمیاد. نماز یعنی چشم گفتن بخدا و قبول اطاعت فرمان خدا. خدایا تو خواستی صورتم بر خاک ببینی ! ببین صورت بر خاک گذاشتم .. فقط برای توست..! باید حساب ببریم از خدا و این را در نماز بخدا نشون بدیم. مثل سربازی که به پادگان می رود به او می گویند: " از امروز هر جا فرمانده رو دیدی، باید پایت را بر زمین بکوبی و دستت را برای احترام بالا ببری و تا کسی آزادباش نگفته یا فرمانده نرفته، نباید حالت راحت باش داشته باشی. در سربازی کسی نمی گوید: فرمانده خیلی خوش مرامی است هر وقت خواستم به اتاقش می روم و او را در آغوش می گیرم! باید احترام بگذارد وگرنه تنبیه می شود. و این سختگیری فقط در ارتش هست نه در بانک یا هرجای دیگری..!! چـــرا؟؟!! چون در ارتش هست که دستور نهائی که صادر میشه، دستور مرگ و زندگی است.دشمن دارد تیرباران می کند، فرمانده دستور میدهد:" سرباز برو جلو😳" سرباز باید خطر مرگ،قطع نخاع و...را بپذیرد و جلو برود.. پس باید از فرمانده حساب ببرد. اما کارمند بانک همینکه خوب کار کند کافیست،حساب بردن از رئیس لازم ندارد. و این ابهت و حساب بردن با نظم و نظام در پایگاه در دل سرباز می نشیند. برای همین است که ما برای نماز خوب باید به عظمت خدا توجه کنیم...تا از خدا حساب ببریم.. چرا اول نماز نمی گوئیم "الله الرحمن"؟ یا "الله الرحیم"؟! و باید بگوییم الله اکبر!!؟؟ مگر در دعا نمی گوییم " ای کسی که رحمت او از غضبش پیشی گرفته است؟!" بهتر نبود به جای اینکه بگوییم خدای بزرگ و با عظمت!! بگوییم خدای مهربان تا بیشتر دلها به نماز جذب شود؟؟! و با مهربانی خدا عشق بازی کنیم... آخه با عظمت و بزرگی که نمی شود عشق بازی کرد..😳 و اشک ریخت😭 ادامـــه دارد.... 🎋🌺🎋🌺🎋🌺🎋🌺🎋🌺🎋🌺🎋 @nafahat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔸 بسم الله الرحمن الرحیم 🕋 وَاعتَصِموا بِحَبلِ الله جمیعاً وَلاتَفَرَّقوُا (سوره آل عمران /آیه۱۰۳) 💌 و همگی به ریسمان خداوند چنگ زنید ،و پراکنده نشوید . 🔻🔸🔻🔸🔻🔸🔻🔸🔻🔸🔻 🔹ریسمان خداوند با دقت در آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) متوجه می شویم که : منظور از حبل الله " هرگونه وسیله ارتباط با ذات پاک خدای متعال هست و اگر در روایات به قرآن و یا اهل بیت (علیهم السلام) تفسیر شده ،دلیلش اینه که: 💟قرآن و اهل بیت ، مهم ترین پل ارتباطی بین انسانها و خداوند متعال هستند . ✅ نکته قابل توجه: حبل الله درباره این امور، اشاره به این حقیقت هست که انسان در شرایط عادی و بدون داشتن‌ مربّی و راهنما، در قعر درّه طبیعت و چاه غرایز سرکش و جهل و نادانی باقی خواهد ماند و برای نجات از این موارد به رشته و ریسمان محکمی نیاز داره که به اون چنگ بزنه و بیرون بیاد . 💠این رشته محکم 👈ارتباط باخدا از طریق قرآن و جانشینان واقعی اوست تا او را نجات و به آسمان تکامل معنوی و مادی برسانند . 📗تفسیرنمونه ج۳،ص۴۱ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 @nafahat1
11.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠🔸 فتوکلیپ محمد(ص) 🔸 حامد زمانی 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @nafahat1
💠🔸 آموزش احکام 🔸 احکام رضاعجهل به یک حکم شرعی در خصوص شرایط و آداب رضاع (شیردادن) موجب حرمت ابدی یک زن و شوهر جوان شد.😱 ✍‌ زوج جوانی که کمتر از ۵ سال از زندگی مشترکشان گذشته بود و تنها ۳ ماه از تولد اولین فرزندشان می‌گذشت، عازم سفر حج می‌شوند و نوزاد سه ماهه خود را به مادربزرگ می‌سپارند تا زمان بازگشت مادر و پدر از نوه خود مراقبت کند. مادر بزرگ که خود او نیز صاحب فرزند نوزادی بوده است، با کمال میل، مراقبت از نوه خود را می‌پذیرد، زیرا از آنجا که خود فرزند نوزادی داشته است، به گمان خود می‌تواند همزمان به نوه‌اش شیر دهد. حدود بیش از یک ماه، این فرزند نزد مادر بزرگِ مادری خویش مراقبت شده و از شیر او استفاده می‌کند؛ پس از بازگشت پدر و مادر این نوزاد، فرزند نزد مادر خود بازگردانده می‌شود؛ مدتی بعد مادر بزرگ که در جلسه روضه‌ای شرکت کرده بود، پس از سخنرانی خطیب آن جلسه، از احکام شیر دادن به فرزند اطلاع پیدا می‌کند و آنجاست که تمام دنیا را در مقابل خود تیره و تار می‌بیند. خطیب آن جلسه در رابطه با احکام شیر دادن به فرزند، گفته بود "در صورتی که مادربزرگی به فرزند دختر خود شیر دهد، مادر و پدر آن نوزاد بر یکدیگر حرام ابدی می‌شوند و باید از هم جدا شوند و به هیچ عنوان امکان بازگشت و ازدواج مجدد آن زوج وجود ندارد". مادر بزرگ پس از این جلسه، از تمامی مراجع برای حکم شرعی و فقهی این مسئله‌ تحقیق می‌کند و متوجه می‌شود که مراجع عظام دررساله‌ها و توضیح المسائل خود در رابطه با این مسئله، حکم به "حرمت ابدی" این زوج می‌دهند و هیچ راه حلی برای رفع این مشکل وجود ندارد. ‌در فقه اسلام، ‌حرام اَبدی یا حرمت مؤبد، به حرام بودن ازدواج مرد و زنی برای همیشه گفته می‌شود؛ به این معنا، هنگامی که مرد و زنی به یکدیگر حرام ابدی می‌شوند تحت هیچ شرایطی نمی‌توانند با هم ازدواج کنند. در فقه شیعه، زنای محصنه، لعان، خواندن صیغه عقد در زمان عده و احرام، لواط با پسر، پدر و برادر زن و طلاق همسر پس از مرتبه نهم از جمله مسائلی است که موجب حرام شدن ازدواج زن و مرد برای همیشه می‌شود؛ شیر دادن مادر به فرزند دختر خود (نوه دختری) نیز از جمله همین امور است. البته باید توجه داشت که شیر دادن به نوزاد و احکامی که پس از آن متوجه این امر می‌شود، شرایط خاص خود را دارد که به طور مفصل در توضیح المسائل مراجع آمده است و به این شکل نیست که هر خانمی که به نوزادی شیر دهد، چنین احکامی بر او ثابت شود. از نظر مذهب شیعه امامیه (ع) شیر دادنی که علت محرم شدن است، چند شرط برای آن در نظر گرفته شده است که در اینجا، به ۴ مورد آن اشاره می‌شود: 🔸۱- به بچه شیرخوار شیر ‌مادری را بنوشد که دارای بچه بوده ‌و شیر از حرام نباشد. 🔸۲- بچه به واسطه مرض، شیر را برنگرداند و اگر برگرداند، بنابر احتیاط واجب، کسانی که به واسطه شیر خوردن، به آن بچه محرم می‌شوند، باید با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او نکنند. 🔸۳ - بچه شیر را از پستان زن بمکد نه این که با وسیله‌ای شیر را در کام بچه بریزند. 🔸۴- شیر خالص بوده و با چیز دیگری مثل غذا، مخلوط نباشد. ‌در مسئله حرمت ابدی زن و شوهری که مادرزن به نوه شیر داده است، بین اکثر قریب به اتفاق علما، توافق نظر وجود دارد، اما نکته قابل توجه این است که آیت‌الله مکارم شیرازی در حکم این مسئله با دیگر مراجع، نظر متفاوتی دارد. بخش پاسخگویی سوالات شرعی دفتر مقام معظم رهبری در پاسخ به حکم حرمت ابدی زن و شوهری که مادر آن زن به فرزند دختر خود شیر داده است، گفت: اگر این مادر به طوری به نوه دختری خود شیر دهد که باعث محرمیت شود(یعنی شرایطی که بخشی از آن ذکر شد) رعایت شده باشد، این مسئله موجب می‌شود که زن و شوهر به یکدیگر حرام ابدی شوند. هم چنین در پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی‌ (ره) ( پرتال امام خمینی (ره)) نیز به سؤالی در همین خصوص، پاسخ داده شده است: طبق مسئله ۲۴۷۲ توضیح المسائل جناب عالی، «اگر زنی بچه دختر خود را شیر‎ ‌‏دهد، آن دختر به شوهر خود حرام می‌شود». اگر بر اثر بی اطلاعی از مسئله، تقریباً ۲۰‌‎ ‌‏بار شیر داده و بعد از اطلاع، نداده باشد چه حکمی دارد؟ ‏ ‌‏بسمه تعالی، حرام می‌شود؛ مگر آن که شرایط معتبره در شیردادن ـ که در‎ ‌‏رساله هست ـ موجود نباشد. ‏ بنابراین گاهی جهل به یک حکم شرعی و ندانستن احکامی که اطلاع از آن لازمه زندگی یک مسلمان و شیعه است، به همین آسانی‌ یک زندگی را دچار مشکل می‌کند. بدیهی است، از آنجا که دین اسلام، کامل‌ترین دین میان ادیان بوده و هست، بنابراین احکام اسلامی جهت محدود کردن زندگی انسان، وضع نشده بلکه در ورای هر حکم شرعی، علت متقن و منطقی نهفته است که با پیشرفت علم، برخی از این دلایل برای انسان مشخص شده است. و برخی از دلایل هم هنوز برای ما مشخص نشده است امــا واجب اند. 🌺🍃🌺@nafahat1 🌺🍃🌺
💠🔸داستان دل آرام 🔸قسمت چهارم بدترین لحظات عمرم، رو دارم تجربه می کنم. حتی به نظرم بدتر از روزیه که خبر شهادت مادرم رو شنیدم. اون روزی که حادثه منا اتفاق افتاد. همون سالی که بابا امید و مامان حج بودن.... وقتی از تلویزیون خبرهای اون حادثه تلخ رو می دیدیم... و نگــران و مضطرب، گوش به صدای زنگ تلفن بودیم😭 من اون موقع فقط ۸ سالم بود. اونموقع هم دلواپسی و نگرانی خانواده عمو امیر رو می دیدم، دلتنگی خودمم بود امـــا وقتی با سپیده دختر عموم که کوچکتر از من بود همبازی بودم، همه چیز رو براحتی فراموش می کردم، امـــا نه خـــبــر از دست دادن مـــادرم و برنگشــتن او رو!😳 ... نـــه این فراموش شدنی نبود امـــا از اون روز به بعد...تمام زندگیم بابا امیدم بود و تمام زندگیه بابا امید هم من بودم... گاهی که جـــای خــالی مامان رو می دیدم، پیش ازینکه بغضِ سردیه نبودنش بشکنه...آغوش گرم و صدای خنده ی باباامیدم بود که غصه رو فراری می داد... امـــا امـــروز که چند ساعته دلواپس بابا شدم... سنگینیه نبودن مامان هم روی دلم فشار میاره... حتی جــرأت ندارم گــریه کنم ... چقدر از حیاط تا برسم به خونه طولانی و وحشت آور شده... امـــا با دیدن در نیمــه باز راهروی خونه... بی اختیار اشک هام روی صورتم روان شدن و گرمای اشکهام رو حس می کنم...😭 اگـــر بــابــا هم مثل مامان تنهام بزاره چکار کنم!!؟ دیـــگه کسی رو توی این دنـــیا ندارم!! از دو سال پیش که عمو امیرم با خانواده اش توی جاده لعنتی تصادف کردن و از دنیا رفتن منو بابا خیلی تنها شدیم. دختر عمو سپیده مثل خواهرم بود و توی تمام خاطرات بچگیم پر از صدای خنده های سپیده است. اصلا شیطنت و پر جنب و جوش بودنم رو از سپیده دارم که همیشه همینطور بود. در رو با گوشه ی پام هل دادم ،کیف و کفشم پشت در بی اختیار از دستم رها شدن روی زمین!! دیگه تحملش رو نداااارم.... خودم رو رسوندم به تخت بابا و سرم رو گذاشتم روی تخت و با صــــدای بلـــند شروع کردم بـــه گـــریه..😭 بابا جون کجــایی.. چـــرا با من اینجور میکنی... حالا چــکار کـــنمـــ!!😰 آخـــه بی انـــصاف خــودت کـــه مـــیدونی به غیر از تو کـــسی رو نـــدارم...😭 چشمام رو که باز کردم اتاق تاریک بود و همه جا رو سکوت و سیاهی فراگرفته بود، نمیدونم کی و چطور خابم برده بود...! بخودم یه نهیب زدم و از جام بلند شدم.. چراغ اتاق رو روشن کردم.. شروع کردم به گشتن... شاید نامه یا یادداشتی از بابام پیدا کنم... بعدم دوبارا سرم گیج رفت... چشمام سیاهی می رفت ... دهنم خشکیده بود و تمام لباس هام کثیف شدن... اول جورابام رو در اوردم... رفتم آبی به سر و صورتم زدم و لیوان آب برداشتم ... اصلا تا حالا تنهایی توی خونه آبم نخوردم...😭 دوباره داره چشمام گرم میشه ... حس میکنم پلکام داره سنگین میشه... اما لیوان آب رو یدفعه ای سرکشیدم تا جلوی ریختن اشکام رو بگیرم... وضو گرفتم و رفتم سجاده رو بردارم... چشمم به سجاده بابا افتاد.. امشب باید تنهایی و فرادا نماز مغرب و عشا رو بخونم ...!!😰 پس حداقل با سجاده بابا نماز میخونم... همیشه با بابام بعد از نماز سر سجاده هامون کلی قرآن میخوندیم امـــا امـــشب اصلا حـــالش رو ندارم... اشکای گرم و لعنتی هم نمیزاره... چشمام میسوزه... فقط گفتم خدایا خودت کمکم کن ... همونجا توی سجاده ی بابا دراز کشیدم و خوابم برد... ادامــــه دارد..... 🎋❣🎋❣🎋❣🎋❣🎋❣🎋❣🎋 @nafahat1