🔻شهادت یک نفر از کارکنان سپاه سلمان سیستان و بلوچستان در جاده خاش_ زاهدان
روابط عمومی قرارگاه قدس جنوب شرق:
🔹دقایقی پیش، در یک اقدام تروریستی یک نفر از کارکنان سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان بنام سرهنگ پاسدار حسینعلی جاودانفر که در بازگشت مأموریت اداری بودند، در جاده خاش به زاهدان مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به شهادت رسیدند.
🔹تلاش برای شناسایی عامل و یا عاملین این اقدام در حال پیگیری است.
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
دعوت کنید
آدرس رانشر دهید
May 11
به استحضارهمسنگران مجازی برسانم
خاطرات ارائه شده از مشاهدات عینی
اینجانب است در
یگان دریایی لشگر ویژه 25-کربلا
یقینا ناگفته های مهم
و حماسی این عملیات خیلی فراتر در زاویه های گوناگون است
عملیات کر بلای. 5 شلمچه سال 65
مطالب رابا تصویر
وصوت رادرادامه مطالب گوش دهید
به روایت حامی
رفتم داخل سنگرفرماندهی
شهید گلگون واسحاقی
بعداز روبوسی رفتیم گوشه سنگر
سید صحبت راشروع کرد
صحبتی از یک اتفاق پیش رو
ویک جنگ نفس گیر
اولین چیزی گفت این بود در این پاتک ونبرد تن به تن
عراق با کل تجهیزات با هدایت خود صدام
از نزدیک یعنی در بصره
وفرماندهان ارشدشان در رزم
اگر خوب وبموقع نقل وانتقال لشگر را انجام ندهیم یک فاجعه ای مثل کربلای ۴ بوجود میاید
باوجودی که اسکله ما در
نز دیکی کانال پرورش ماهی است با شکسته شدن خط اسکله ای باقی یا ترابری
انجام نمی گردد
بموقع باید همه نیرو وتجهیزات به طرف شما وتخلیه ومتفرق ومجددا
شناورها با برعکس برگردند
تخلیه ومتفرق نمودن وهماهنگی انتقال تجهیزات از مهمتر ین برنامه شماست
ومواردهای دیگر خصوصا جابجایی نیروهای جدیدیگان دریایی بعداز دوماه قبل از عملیات کربلای ۴ تا بحال صحبت شد
حضور صدام در منطقه نزدیکی عملیات برای من خبر مهمی بود
تا مصم تر وبهتر از دفعات کار کنیم
با خداحافظی درب سنگر رسیدم
چکمهایم را بپوشم از پشت شهید محسن من را گرفت و بوسیدن
گفت مواظب باش پسر
میدونم در این اتش سنگین شب روز
هوایی وخمپاره ها در یک مکان تجمع لشگر کارتوازهمه ماسختر است هرکس باشه چند روز طاقت نمی اره ولی میدونم دراین کار از همه بچه ها موفق تر عمل میکنی اول امید به خدا بعدتو یا علی موفق باشی
این خدا حافظی مرا یا د 👆خداحافظی
در مقر یگان دریایی با حضور سردار دلها شهید حاج بصیر وانروز چه روزی بود
شهید محسن در اغوش حاج بصیر
من وشهید گلگون ونیک بخت که این عکس به یادگار ماند
ومن ماندم با ان خداحافظی و
مهربانی ها یش
گوش کن حتما این نوا را👇
بعداز خداحافظی برگشتم درب سنگر
گفتم یعنی از فردا منتظر عاشورای دیگر باشیم
یاعلی خداحافظ
ودردل زمزمه می کردم
یاد نوحه همیشگی قدیمی افتادم
سقا ی دشت کربلا....👇
این نوا راهم گوش کن
کناراسکله
انباشته شدن مهمات وتجهیزات دراسکله خودی یک خطر مهمی در مبدا بارگیری وهم مقصدبود در موقع بمباران👇
در برگشتم خالی نرفتم هم نیرو وهم
مین های ضد خودرو وتانک که دراسکله بود بارگیری کردم👆حرکت کردم
گلوله های صدامیان دراین سوی اجب هم تمام شدنی نبود اگردر اسکه روی این مهمات اصابت کنه وای چه خواهد شد ما میشیم خمیر👆
شلوغی اسکله بماند
از حوز چه بیرون امدیم
باز صدای پدافند وبالای سر قایقها
جنگنده های عراقی به سکاندار گفتم
تا میتونی گاز بده وجنگنده ها هم بمب های خوشه ای که گله گله رها کردن بسمت قایقها
گفتم اگر یک ازاین بمب ها داخل قایق که پراز مهمات تخریب است بیاید چی وای چه خواهد شد
به سکاندارگفتم اسمان مسیربمب ها را داشته باش هم حرکت رو به جلو
دلم نیامد خودم رفتم سکان قایق را گرفتم👇
بمب ها را رها کردن بسمت قایقها
وداخل اب همه انفجار بود وبعضی جاها پرتاب اب انفجار فقط نصیب ما میشد که خدا راشکر مهمات ونیرو را سالم رساندم اسکله👇
🌷 175 نفر🌷:
روی پل شناور اسکله
پر از خون است
چون این خون در راه خدا ریخته شده
احترام دارد یکی از بچه ها را صدا زدم
گفتم یک پارج یا سطلی بیار تا اینجارا بشورم با دلی اکنده از یاران خونهای ریخته شده بالای اسکله را شستم
شب شد منورها اسکله. خط وسطح دنیای عظیم اب را روشن
میکرد درهمین هنگام بخاطر خمپاره باران زیادبروی اسکله نیروهای که رسیدند همه را تخلیه وبا خدرووپیاده
فرستادم تا جان راحتی داشته باشند تا تلفات بیشتر ی ندیم