حامی 175:
#خاطره
#ده_ثانیه_تا_شهادت
دریک نبرد سخت ونفس گیر
کنار #خاکریز وکنارهم پناه گرفتیم انقدرحجم اتش دشمن سنگین بود
از جا نمی توانستیم بلندشیم
#اسماعیل ازمن سوال کرد #نورعلی کجاست؟
گفتم ان طرف نفربر هست
گفت تنها؟
گفتم اره
گفت توباغلام باش
من میروم درکنار نور علی
گفتم اسماعیل آتش سنگینی است
باش
گفت نه یاعلی
نگاهم به قدمها یش بود
ده ثانیه نگذشت انسوی نفربر
خمپاره ای فرود امد
وانفجارعظیمی
درکنارنورعلی قرق بخون در
آغوش همدیگر
ومن وغلام ماندیم باده ثانیه فاصله تامرز دلدادگی..........
سال 61اولین مرحله عملیات بیت المقدس عبور از کرخه نور آزادسازی هویزه تیپ 37 نور
تقدیم به شهیدان نور علی تشکری واسماعیل سیفی