نفس تازه
#روز_های_با_تو_بودن #قسمت_ششم 👈 #نفس_تازه_را_دنبال_کنید https://eitaa.com/nafastazeh
#روز_های_با_تو_بودن
#قسمت_هفتم
👈 #نفس_تازه_را_دنبال_کنید
https://eitaa.com/nafastazeh
نفس تازه
#روز_های_با_تو_بودن #قسمت_هفتم 👈 #نفس_تازه_را_دنبال_کنید https://eitaa.com/nafastazeh
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
بسم رب الحسین
#روز_های_با_تو_بودن
#قسمت_هفتم
«سلام آقاسید! کم پیدایین! نمیای مسجد؟ یا دیگه کلاستون خورده ب سقف و زشته با ما بپرین»
پیام حسن است که به محض خروجم از جلسه امتحان فرستاده.
- این بچه خودش درس نداره؟!
راستش ...دلم برای سیدحسین تنگ شده است. مخصوصا بعد از اینکه کمک کرد اکانت واتس اپ و اینستاگرامم را حذف کنم، باهم خیلی صمیمی تر شدیم.
با همین فکرهاست که عصر در برگشت از دانشگاه، راهم را کج می کنم به سمت مسجد صاحب الزمان(عج).
هنوز یکی دو ساعت به اذان مغرب مانده ولی محال است مسجدی که سیدحسین فرمانده بسیجش باشد، فقط به نماز بسنده کند.
وقتی وارد می شوم، حدود بیست نفر جوان و نوجوان را می بینم که در صحن نشسته اند و صحبت می کنند.
حسن از بین جمع برمی خیزد و بازهم طعنه بارم می کند: "بــــــــه آقاسید! چه عجب، یادی از فقرا کردی!"
- میتونی مدیریت کنی که تو هر پنج تا جمله ت، یکیش تیکه نباشه؟
خنده خنده گفت: "به جان تو، بحران آلودگی هوا رو می تونم مدیریت کنم ولی اینو نه!"
درحالی که بین جمع چشم می چرخانم که سیدحسین را پیدا کنم، می گویم: "مادرزادیه دیگه! اصلا تو به دنیا اومدی تیکه بار مردم کنی!"
- استغفرالله... سید اولاد پیغمبرم هستی نمی تونم نگاه چپ بهت بندازم... زورم به تو و سیدحسین نمیرسه! آخه بچه انقدر مظلوم؟
پشت چشم برایش نازک می کنم: "آخی مظلووووووووم! جیگرم کباب شد!
حالا بگو ببینم سیدحسین کجاست؟"
- می دونم البته برای دیدن من اومده بودی و روت نمیشه بگی، ولی باید بگم آقاسید طبقه بالا کلاس تکواندو داره، الان میاد.
صدای سیدحسین که می گوید: «سلاااام! خوش اومدی داداش!» به جدلمان خاتمه می دهد و باعث می شود برگردم.
سیدحسین آغوشش را برایم باز کرده. مثل همیشه! حلقه وار می نشینیم.
"سید جااان من همه را پاک کردم!" صدای جوانی ست تقریبا هم سن و سال من، با صورتی گرد و ریش های تنک و کم پشت.
سید لبخند شیرینی می زند و می گوید: "میشه برای بقیه بگی چه جوری اینکارو کردی؟"
جوان در حالی که با همراهش بازی می کند می گوید: "بعد از شنیدن حرفای شما، به یک دو راهی مهم رسیده بودم! تلگرام و واتس اپ را بی خیال شم یا نه؟ اینستاگرام و فیس بوک را چطور؟ مونده بودم که چطور می تونم از این شبکه ها دست بکشم در حالی که با کمترین هزینه، با کوتاه ترین زمان، منو به دنیایی وصل می کنه که پر از هیجانه، می تونم حرف هایم را بزنم، کلی گوش برای حرف هام وجود داره، از همه مهمتر حس می کردم فرصتی برای دفاع از اسلام و ترویج مبانی انقلاب و معرفی اهل بیت و امام زمان علیهم السلام به دیگرانه! و جایی که می تونم کلی دوست پیدا کنم!"
حسن با شیطنت ابرو بالا می دهد: "از اون دوستا؟ نگفته بودی شیطون!"
دو سه نفری می زنند زیر خنده. سیدحسین هم لبخندش را روی لبش نگه می دارد و به جوان اشاره می کند که ادامه دهد.
"بعضیا بهم می گفتن نمیشه تلگرام و واتس اپ را ترک کنی! چون باعث خوشحالی وهابیت میشه! ولی من تمام حرفای شما را با خودم تکرار کردم بعد تصمیمم خودم را گرفتم، بالاخره از تلگرام و واتس اپ و اینستاگرام و فیس بوک و ... خارج شدم. و فعلا سروش و بله را نصب کردم."
سید حالت نشستنش را از دو زانو به چهار زانو تغییر می دهد: "انگیزه اصلیت چی بود؟"
جوان با شور و حرارت می گوید: "چون می خوام اگر نمی تونم با صهیونیستای کودک کش مستقیما بجنگم لااقل با هر اکانت و عضویت و با هربار استفاده از تلگرام و واتس اپ و اینستاگرام و فیس بوک اعتبار و سهام این شرکت ها را بالاتر نبرم. و از همه مهمتر دستور آقامون را اطاعت کردم.
ایشون فرمودن: به طور کلی استفاده از شبکههای اجتماعی و مانند آن اگر مستلزم مفسده (مانند ترویج فساد نشر اکاذیب و مطالب باطل) بوده و یا خوف ارتکاب گناه باشد و یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود و یا خلاف قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی باشد جایز نیست.
نوجوانی که از صدای دو رگه اش پیداست چهارده - پانزده سال دارد و پشت لبش تازه سبز شده می گوید: "آقا سید! چرا بعضی از حزب اللهی ها را هر چی بهشون می گیم که اینا نرم افزارهای صهیونیستیه؛ آدم را فقط نگاه می کنن و کله تکون میدن بعد هم میرن دنبال کارشون انگار نه انگار."
سید حسین کمی مکث می کند؛
انگار بخواهد اطلاعاتش را سازماندهی کند و به ترتیب ارائه دهد: "دشمن چند تا استراتژی داره یکیش استراتژی قورباغه پخته است."
- حالا چرا قورباغه پخته؟!!
این را من با خنده می گویم؛ درحالی که سعی دارم رابطه قورباغه را (آن هم از نوع پخته شده) با تلگرام صهیونیستی و استراتژی دشمن بفهمم!
سید حسین می گوید: "چون قورباغه چند ویژگی خاص داره! اولا قدرت جهش داره، دوما سبکه، سوما می تونه روی آب بایسته، چهارما دو زیسته، پنجما بدون اینکه حرکتی کنه می تونه حیوانات نزدیک خودش را بگیره، و از همه مهم تر اینکه، عصب ها یا سنسورهایی کف پای قورباغه وجود داره که قدرت زیادی برای پرش و فرود بهش میده و او را از بقیه حیوانات متفاوت میکنه، چون توانایی های خاصی داره که بقیه حیوانات ندارند، یعنی می تونه هم خودش رو نجات بده و هم می تونه به بقیه ضرر برسونه."
- یعنی قورباغه مهمه؟! منظورم اینه توی این مثال، نقشش مثبت و مفیده؟
- بله مصطفی جان. این توضیحات رو گفتم که بفهمیم قورباغه در این مثال یک گونه ی مهم و تواناست؛ یعنی میتونه موثر واقع بشه.
گاهی کسی در نگاه دشمن، آدم موثریه.
دقت کنید، نگاه دشمن مهمه نه تفکر و توهم ما...
پس قورباغه می تونه موثر باشه. قورباغه پاهاش حساسه. دشمن خیلی خوب می دونه که برای فلج کردن قورباغه باید پاشو درگیر کنه. دشمن خودشو معرفی نمی کنه، باید طوری بیاد که قورباعه نفهمه اون دشمنه. دشمن می دونه که اگر یک قورباغه را در ظرف آب داغی بندازه، به محض اینکه سنسورهای کف پای قورباغه، داغی آب رو حس کنه، فورا می پره بیرون. خب پس برای از بین بردن این قورباغه چکار باید بکنه؟"
صورت بچه ها را یکی یکی از نظر می گذراند تا تأثیر حرف هایش را روی آنها ببیند.
بعد نفسش را بیرون می دهد و می گوید: "دشمن قورباغه رو در آب خنکی میذاره و اونو روی اجاق قرار میده و با شعله بسیار کم، آرام گرمش می کنه؛ به طوری که قورباغه اصلا متوجه گرم شدن آب نمیشه. آب کم کم گرم میشه و عصب ها و سنسورهای پای قورباغه آروم آروم به آب گرم عادت می کنه و حساسیتش رو از دست میده، در نهایت قورباغه دیگه نمی تونه بیرون بجهه و پخته میشه! دشمن به همین سادگی اون را به راحتی از بین می بره. یعنی دشمن اول حساسیت قورباغه رو از بین برد تا بتونه نابودش کنه."
حسن هم که مزه پرانی هایش تمامی ندارد و امروز هم به طرز عجیبی شاد و سرحال است، درحالی که سعی می کند جلوی خنده اش را بگیرد می گوید: "اِااای وااای یعنی صهیونیستها الان حزب الهی ها را قورباغه پخته کردن؟"
جمعیت از خنده به هوا می رود. سید صبر می کند تا همه خوب بخندند. اما رشته کلام از دست سیدحسین خارج نمی شود .
ادامه می دهد: "درسته حسن جان، دشمن با بچه حزب اللهی ها هم همین کار رو کرده. حساسیت های اونها رو از بین برده. کی میتونه بگه حساسیت زدایی کرده یعنی چی؟"
احمد یکی از نوجوانان می گوید: "یعنی ما الان به تلگرام عادت کردیم و دوسش داریم و عمرا نمی تونیم بیاییم بیرون، دیگه پخته شدیم."
دوباره همه می خندند اما کمتر از قبل.
تازه داشتم می فهمیدم اشکال از کجاست.
باورم نمی شد در طول این مدت که در ستاد با حسن مخالفت می کردیم کاملا حق با او بوده و ما آب در هاون می کوبیدیم.
تازه فهمیدم چرا با وجود آن همه کار خالصانه، نه نتیجه انتخابات به نفعمان شد و نه توانستیم کاری درست و حسابی در زمینه فرهنگ بکنیم.
صدای گرم و محکم سیدحسین رشته افکارم را پاره می کند: "یعنی دشمن محیطی فراهم می کنه که قورباغه در اون کاملا احساس راحتی میکنه. یعنی محیطی طبیعی و کاملا زندگی عادی و زیبا و شیرین!
برای بچه حزب اللهی ها هم، حتی نیاز به موثر بودن و ضربه زدن به دشمن را هم کاملا محیا کردن! به طوری که با رضایت خاطر دارن تو تلگرام و اینستاگرام و... با صهیونیست ها مبارزه می کنن و از خودشون بسیار راضی و خوشنودن.
"توهم موثر بودن" همون قابلمه ی آب خنکه که داره کم کم گرم میشه؛ اینطوری حساست زدایی انجام میشه.
اینطوریه که حزب اللهی ها نسبت به مسائل مهم بی تفاوت می شوند. الان می شنوند که این نرم افزارها صهیونیستی هستند، ولی میگن خب باشه. ما هم داریم باهاشون مبارزه می کنیم! اینکه ما قدرت را با استفاده از رسانه ی دشمن جستجو می کنیم! اینکه ما علناً و عملاً داریم به دشمن مشروعیت میدیم! اینکه خودمون را اینطور وابسته به دشمن می بینیم! اینکه فکر می کنیم اگر دشمن و رسانه اش نباشد ما دیگر نمی تونیم کاری انجام بدیم! اینکه فک کنیم اگر از تلگرام بیرون بیاییم دیگه فساد همه کشور را می گیره پس باااید اونجا بمونیم!!! اینها همه نشانه اینه که دشمن کاملا به هدفش نزدیک شده و حساسیت زدایی کرده و این نشانه ی ضعف ماست."
✨ #خ_شکیبا
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🔆 @nafastazeh
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
1_29494028.mp3
873K
🎵 بیایید در اربعین یک انتقام تاریخی بگیریم ...
✨ شرط سعادتمندی بشر
🔲 @nafastazeh 🔲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹هفته #نیروی_انتظامی گرامی باد
#پلیس_ایران VS پلیس_آمریکا☝️
دقیقا بدلیل رفتار آرام و #مدارا کردن بیش از حد پلیس ایرانه که عده ای که دوره #پهلوی از 40کیلومتری یک پاسبان فرار میکردن، الان به #قانون_شکنی خود افتخار میکنند!
#خشونت #قانون #حجاب #بیحجابی #علینژاد #سلیطه #نافرمانی_مدنی؟! #بیقانونی #قانون_شکن
🔲 @nafastazeh 🔲
پروانه سلحشوری عضو شادکام فراکسیون امید گفته بعد از رای به لایحه FATF تهدید به مرگ شده ام. من استخر نمی روم به فکر راه دیگری باشید.
بزرگوار! سرکار عالی مایه خنده و شادی امت حزب الله هستی. تهدید و جریمه شما حداکثر اینه که ۳ مرتبه از روی درس تصمیم کبری بنویسی!
#آیا_این_کافی_نیست؟
🔆| #طنزیـــــنه_سیاسے
🔆| @nafastazeh
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
"ﻗﻮﯾﺘﺮﯾﻦ ﺁﻫﻦ ﺭﺑﺎ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ"
👈ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﻤﺎ ﻗﻮﯾﺘﺮﯾﻦ ﺁﻫﻦ ﺭﺑﺎ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ...
🔹ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ،ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
🔹ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ،ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
🔹ﻧﺎﺭﺿﺎﯾﺘﯽ ، ﻧﺎﺭﺿﺎﯾﺘﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
🔹ﻟﺬﺕ ، ﻟﺬﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
🔹ﺷﺎﺩﯼ ، ﺷﺎﺩﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
🔹ﺷﮑﺮ ﮔﺰﺍﺭﯼ ، ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻗﺎﺑﻞ ﺷﮑﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
🔹ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ،ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
🔹ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﯼ ، ﺛﺮﻭﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
🔔ﭘﺲ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﻢ ﮐﻪ :
ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﻢ
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﻢ
"اﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﮐﻮﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻌﻞ ﻣﺎ ﻧﺪﺍ ،
ﺳﻮﯼ ﻣﺎ ﺁﯾﺪ ﻧﺪﺍﻫﺎ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ..."
💐ﻭ ﺳﺨﻦ ﺁﺧﺮ:
ﮐﺎئنات ﻫـﺮﮔـﺰ ﺑﻪ ﺍﮔــﺮ ﻭ ﺍﻣـﺎﻫــﺎ ﭘـﺎﺳﺦ ﻧـﻤﯽ ﺩﻫــﺪ!
ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑـﺎﯾــﺪ ﻫـﺎ ﺑـﺎﺷﯿـﺪ ،
ﻧـﻪ ﺑﻨـﺪﻩ ﺷﺎﯾــﺪﻫــﺎ....
🔷 انرژی مثبت _ راز قانون جذب
🔲 @nafastazeh 🔲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ما از زیادی پولمان کربلا نمی رویم!
⚠️ به ذهنت خطور نکند بهخاطر مشکلات مالی ...
#اربعین
🔲 @nafastazeh 🔲
محسن باباصفری سنگربان لژیونر تیم ملی هندبال ایران و تیم استوابخارست رومانی به دلیلی به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی در دیدار تیمش با نماینده این رژیم حضور پیدا نکرد و گفت:
🔹ترسی از جریمه ندارم و تا آخر پای ارزشهای کشورم میایستم.
🔹از دو هفته پیش به مسئولان باشگاه گفته بودم.
درود به شرفت که به بعضیا درس غیرت دادی
🔲 @nafastazeh 🔲
👈 به هر نسبتی که کودك توانایی
انجام دادن کاري را پیدا کرد،
فرصت انجام آن را به او بدهید.
✅ اگر اشتباه کرد، فرصت جبران اشتباه را به او بدهید.
#تربیت_فرزند
💠 @nafastazeh 💠
نفس تازه
❤️ ❤️❤️ ❤️❤️❤️ بسم رب الحسین #روز_های_با_تو_بودن #قسمت_هفتم «سلام آقاسید! کم پیدایین! نمیای مسجد؟
❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
بسم رب الحسین
#روز_های_با_تو_بودن
#قسمت_هشتم
سرم را پایین انداخته ام و کلمات سیدحسین را یکی یکی در ذهنم تحلیل می کنم.
مانده ام چطور جبران کنم؟
از سروصدایی که از بالا بلند شده می فهمم بچه های کلاس تکواندو دارند پایین می آیند.
سیدحسین برایشان دست تکان می دهد و می ایستد به ما اشاره می کند که صبر کنیم، بعد از کتابخانه یک جعبه شیرینی می آورد و بین بچه های کلاس و ما پخش می کند.
بچه هایی که کلاس تکواندو داشتند شیرینی هایشان را می خورند و می روند؛ البته تعدادی هم برای نماز می مانند.
سیدحسین دوباره در جمع ما می نشیند: خب بچه ها چیزی به اذان نمونده موافقین بقیه بحثمون باشه بعد از نماز؟
همه بلند می شوند که وضو بگیرند.
می ایستم و کمر راست می کنم، صدای زنگ همراهم بلند می شود. مادر است.
حسن می رود برای وضو و می گوید: "احضار شدی اخوی!"
مادر وقتی می فهمد با سیدحسینم خیالش راحت می شود.
تماس را که قطع می کنم دوباره می روم به افکار خودم؛ طوری که متوجه نمی شوم کی به وضوخانه رسیدم و مشغول بالا زدن آستین هایم شدم.
«آیا راه را درست اومدم؟ چرا ما از دشمن انتظار خیر داشتیم؟! آیا دشمن اگر ببینه ما اینقدر موثریم، اجازه فعالیت به ما را میده؟!»
مشتی آب به صورتم زدم. «مصطفی! تو با موندن تو این نجس افزارها همچنان زیر یوغ اسارت دشمنی؟! اگه راست میگی زحمت بکش بیا بیرون بیچاره! بیا مثل سیدحسین مستقیم با مردم صحبت کن و اونها را هم از این اسارت نجات بده و کمکشون کن که بیان بیرون. نه اینکه با حضور و فعالیت خودت به تقویت دشمنان اسلام و مسلمین مشغول باشی!»
دست هایم را می شویم. حواسم نیست که دارم بلند بلند فکر می کنم؛
این را وقتی می فهمم که متوجه می شوم حسن با یه لبخند داره عاقل اندر سفیه نگاهم می کند: "اینا بجای دعای وضوئه دیگه آقاسید؟!"
هاج و واج می ایستم. طول می کشد تا به خودم بیایم.
حسن می خندد: خب بیا بیرون، اینکه دیگه اینقدر دعوا نداره!
سیدحسین هم مسح پایش را می کشد و لبخند می زند، درحالی که داره صلوات می فرستد.
حسن جورابش را می پوشد و می گوید: "من نمی دونم چرا بعضی از بچه مذهبی ها بدون اینکه بفهمند با عملشون دارند صهیونیست ها را بزک میکنن و با فعالیت های خودشون نشون میدن که آمریکا اینقدرا هم بد نیستاااا! صهیونیست ها و انگلیسا خیلی هم بد نیستناااا! ببینید چه امکاناتی (تلگرام و اینستاگرام) در اختیار ما قرار دادند!!!"
سیدحسین هم از خداخواسته این آیه را می خواند: إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ.
و ادامه میده: "یعنی واقعا این مذهبی ها اینایی که قرآن می خونند فک نکردند که این دولت های صهیونیستی و این سرویس های جاسوسی تروریستی مصداق واقعی این آیه هستند؟!"
همان نوجوان که حالا می دانم اسمش احمد است می گوید: "آقاسید به صف اول نمی رسیداا!"
حسن هم با همان قیافه و لحن نمکی اش می گوید: "بدویید! سید اولاد پیغمبرید نمیشه روتون شمشیر کشید بخاطر صف اول!
و قدم ها را برای رسیدن به نماز تند می کند.
🔲 @nafastazeh 🔲
#سلامت_کودک
👈 آیا میدانید اکسیژن به افزایش فعالیت مغز کودک کمک می کند و باعث افزایش هوش کودک می شود؟
✅ کودکان را روزها به پارک ببرید،
زیرا گیاهان در روز اکسیژن و در شب دی اکسیدکربن تولید می کنند.
💠 @nafastazeh 💠
💢حیوانگردانی جرم است❗️
رئیس پلیس راهور #ناجا:
❇️ رانندگانی که از مواد مخدر و روانگردان استفاده کنند وسیله نقلیهشان توقیف و گواهینامهشان ضبط شده و به مراجع قضایی معرفی خواهند شد
❇️حیوانگردانی از نظر ما #جرم است و باید حیوانات در ظرفها و پالتهای مخصوص حمل شوند در غیراینصورت با راننده متخلف برخورد خواهد شد
🔲 @nafastazeh 🔲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✖️اگر نوچههای مسیح علینژاد رو بیرون دیدید جفت پا برید توی حلقشون اگر گفتن چرا این ۲۰ ثانیه رو نشونشون بدید 😄☝️
#قضاو_با_شما
بفرستید برای فداییان مسیح علی نژاد😊
🔲 @nafastazeh 🔲