eitaa logo
آرامش
1.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1هزار ویدیو
55 فایل
یادداشتها و تجارب دکتر رضامنتظر در بحث آرامش و سایر مطالب کاربردی مفید در این موضوع آرامش که لازمه سعادت دنیا و آخرت است، نیاز به آموزش دارد لطفا ۱۶ فایل اصلی را از منشی مجازی به آی دی ذیل دریافت و مطالعه و نظرات خود را ارسال کنید @visitmontazer
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ی ﺧﻮﺩ، ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ، ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ، ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭد، ﺯﻧﺪﮔﯽ آﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽﺑﻮﯾﯽ، ﯾﮏ ﺳﺮآﻏﺎﺯ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ دارد! ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ؛ ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ ؛ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ؛ ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ ؛ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ ، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ... ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ...💚
27.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 بعضی وقت ها نماز می خونم ... ⁉ من خدا را خیلی دوست دارم و قبول دارم اما فقط بعضی وقت ها که حالم خوبه نماز می خونم. اشکالی داره؟ ✅ دکتر میرباقری در این ویدئوی کوتاه با اشاره به اهمیت نماز به این پرسش پاسخ می دهند. 🙌 با نشر این کلیپ شما هم در ثواب آگاه سازی دیگران شریک باشید. ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ کانال رسمی دکتر میرباقری 👇 🆔 @mirbagheri_ir
📗حکایت پندآموز یک روحانی، خود را شبیه به یک شخص فقیر و بی‌ خانمان با لباس‌های ژولیده در می آورد و روزی که قرار بوده اسمش به عنوان پیشنماز جدید یک مسجد بزرگ اعلام شود با همین قیافه به مسجد می رود. خودش ماجرا را این طور تعریف می کند: نیم ساعت قبل از شروع جلسه معارفه به مسجد رفتم، به خیلی ها سلام کردم اما فقط ۳ نفر از این همه جمعیت جواب سلام من را دادند... به خیلی ها گفتم، گرسنه هستم اما هیچ کس حاضر نشد ریالی به من کمک کند... سپس وقتی رفتم در ردیف جلو بنشینم، انتظامات از من خواست از آن جا بلند شوم و به عقب برگردم... به هر حال وقتی اسم روحانی جدید اعلام شد، تمام حضار صلوات فرستادند و این مرد ژولیده از جای خود بلند شد و با همین قیافه پشت تریبون رفت.. مردم با دیدن او سرهایشان را از خجالت خم کردند، عده ای گریه کردند و عده ای با تعجب نگاه می کردند و این مرد سخنانش را با خواندن آیاتی از قرآن آغاز کرد: كَلَّا ۖ بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ این چنین نیست كه می‌پندارید، بلكه [زبونی، خواری و دور شدن شما از رحمت خدا برای این است كه‌] یتیم را گرامی نمی‌دارید وَلَا تَحَآضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ و یكدیگر را بر طعام دادن به مستمند تشویق نمی‌كنید (فجر ۱۸-۱۷) خیلی ها به مسجد می روند، ولی پیرو راستین کتاب خدا نیستند. ✅خدا به دنبال جمعیت نیست، ✅خدا به دنبال دستی است که کمک می کند، ✅قلبی که محبت می کند، ✅چشمی که برای دیگران نگران است ✅و پایی که برای ناتوانان برداشته می شود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از اخبار سراسری در مورد شهید شاهرخ ضرغام که قبل از انقلاب محافظ کاباره میامی بود، ولی عشق به امام خمینی تغییرش داد... ✅در لحظات آخر شاهرخ از آرزویش می گوید: ما تا آخر در این جبهه ها هستیم. یا پیروز می شویم و... اگر لیاقت داشتیم به شهادت برسیم.
مطالعه کتابچه شاهرخ حر انقلاب را به همه خصوصا جوانان و ورزشکاران توصیه می کنیم
هرکس به خودش دروغ نگه یه روزی آدم میشه نصیحت شهدا ✅نقل قول از یکی از دوستان شاهرخ از ایشان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀چرا خداوند مارو از بهشت به عالم دنیا آورد؟ ❇️هیچ یک از اتفاقات زندگیت بی حکمت نیست •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🌷 لقد خلقنا الانسان فی کبد به تحقیق که خلق کردیم انسان را در رنج و سختی و
عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد. مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی گفت: آره بابا، بلیط گرفتم. دو ساعت دیگه باید حرکت کنیم 🚎باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بودیم. در راه مشهد. مادر خیلی خوشحال بود. خیلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بودیم. 🕌فردا صبح رسیدیم مشهد. مستقیم رفتیم حرم شاهرخ سریع رفت جلو، با آن هیکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضریح ! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد را که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضریح. عصرهمان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد صحن اسماعیل طلائی شوم. یکدفعه دیدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمین نشسته . رو به سمت گنبد. آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود. ✅خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد. مرتب می گفت: خدا ، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم. خدایا منو ببخش! یا (ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعتی به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد. شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاری های گذشته را رها کرد. 🕊 ۱۷ آذر ۱۳۵۹ ﺩﺷت هاﯼ ﺷﻤﺎﻝ ﺁﺑﺎﺩﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ ﺛﺒﺖ ﮐﺮﺩ. ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻭ را ﻧﺪﯾﺪ ؛ ﺣﺘﯽ ﭘﯿﮑﺮﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ. 💠پی نوشت: آقا جانم با دل شاهرخ چه کردی که چنین متحول شد تا جایی که خدا او را به بهترین شکل ممکن پذیرفت. 🔺یا ضامن آهو، ضامن ما هم بشو تا دل ما هم حول حالنا الی احسن الحال بشه
📌 یکی از رفتارهای شاهرخ، احترام بیش از حد به مادرش بود. همه شاهد بودند که مادر شاهرخ بعضی وقت‌ها در جلوی جمع چیزی از شاهرخ می‌خواست و او هم سریع انجام می‌داد. مثلاً ما یک عمه داشتیم که در حوالی میدان شهداء ساکن بود. این پیرزن خیلی ضعیف و زمین‌گیر بود. مادر شاهرخ توصیه کرده بود که هر هفته به او سر بزند. شاهرخ همیشه به این توصیه مادرش گوش می‌کرد. 🤼‍♂
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی از برنامه های شبکه سوم سیما با حضور استاد علی شاملو ایشان خاطره زیبایی از برخورد یک خلافکار با کتاب شاهرخ نقل می کند.
آخرین تصویر شهید ضرغام قبل از مفقودی در اطراف آبادان. 🌷یادش ‌گرامی با ذکر صلوات
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم غم هجران تو را چاره زجایی بکنیم