#پندانه
بچه که بودم وقتی کار اشتباهی میکردم مادرم میگفت " اشکال نداره حالا چیکار کنیم تا درست بشه"
اما مادر دوستم بهش میگفت
"خاک برسرت یه کار درست
نمی تونی انجام بدی"
امروز هر دو بزرگسال و بالغیم.
وقتی اتفاق بدی می افته اولین فکری که به ذهنم میاد "خب چیکار کنم؟"
و با حداقل اضطراب و عصبانیت مشکل رو حل میکنم.
اما دوستم با مواجه شدن با اتفاقات بد عصبانی میشه و میگه "خاک بر سر من که نمی تونم یه کار درست انجام بدم، چرا من اینقدر بدبختم؟"
حرفای امروز ما و احساسی که به فرزندمان می دهیم تبدیل به صدای درونی فرزندمان خواهد شد.
مراقب باشیم چه پیامی برای همه عمر به فرزندانمان می دهیم.
#تربیت
از همان وقتی که دیوار کاهگلی رفت
و آجر و سنگ آمد
از همان وقتی که ایوان شد بالکن
خانه شد لانه
دل شد گـل،
کم کم انسان شد صرفاً موجودی
برای رفع نیاز های خود
اما تو تغییر نکن
تو باش و نشان بده آدمیت
هنوز نفس میکشد
هنوز میشود رو کسی حساب باز کرد
هنوز هستند کسانی که میشـود
به سرشـان قسم خورد...
هنوز هست کسی که دل بهانه ی خوب بودنش را بگیرد
لااقل تو تغییر نکن ...
2.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالها شد رفته دمسازم ز دست، اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی می کند
با همه نسیان تو گویی از پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند
بی ثمر هرساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می رسد با من خزانی می کند
طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند
می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می کند
شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید
ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند
#شهریار
#عمر
#نکته:
📜حکایتی از شیخ رجبعلی خیاط (ره)
مرحوم کربلائی احمد از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گفت:
بعد از فوت شیخ، ایشان را در خواب دیدم، از او سوال کردم در چه حالی؟
گفت: فلانی من ضرر کردم!
با تعجب گفتم: شما ضرر کردی! چرا؟
فرمود: زیرا که خیلی از #بلاها که بر من نازل می شد، با توسل آنها را دفع می کردم.
ای کاش این کار را نمی کردم چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می کنند در اینجا چه پاداشی می دهند!
#رضا و #تسلیم
پریروز سالروز شهادت شیرمرد آبادانی, از رزمندگان گردان دژ ارتش و حماسه ساز خرمشهر بود.
فرمانده دلاوری که پس از اصابت گلوله و قطع دست از مچ ,دستش را داخل جیبش گذاشت تا نیروها متوجه زخمی شدنش نشوند و میدان را ترک نکرد و دستور پیشروی داد تا دست دومش هم با اصابت گلوله قطع گردید و به شهادت رسید .
شهید اسماعیل زارعیان جهرمی, یادش گرامی با ذکر فاتحه و صلوات
#معرفی_شهید
https://eitaa.com/nafsemotmaen
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 این کلیپ، ارزش چند بار دیدن دارد
کار عجیب این آهو و عظمت خلقت خدا را تماشا کنید...
🔵 سبحان الله
روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد.
او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرتطلبی و دیگر شرارتها بود. ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر میرسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد.
کسی از او پرسید: «این وسیله چیست؟»
شیطان پاسخ داد:
«این نومیدی از تواناییهای خود و رحمت خدا است.»
آن مرد با حیرت گفت:
«چرا این قدر گران است؟»
شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد:
«چون این مؤثرترین وسیله من است. هرگاه سایر ابزارم بیاثر میشوند، فقط با این وسیله میتوانم در قلب انسانها رخنه کنم و کاری را به انجام برسانم. اگر فقط موفق شوم کسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وا دارم، میتوانم با او هر آنچه میخواهم بکنم.
من این وسیله را در مورد تمامی انسانها به کار بردهام. به همین دلیل این قدرکهنه است!»
قَالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِٓ إِلَّا الضَّآلُّونَ
گفت: چه كسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش ناامید میشود؟! حجر - ۵۶
#ناامیدی
https://eitaa.com/nafsemotmaen
هيچ مگو
لقمان حكيم پسر را گفت:
امروز طعام مخور و روزه دار، و هرچه بر زبان راندى، بنويس. شبانگاه همه آنچه را كه نوشتى، بر من بخوان؛ آن گاه روزهات را بگشا و طعام خور.
شبانگاه، پسر هرچه نوشته بود، خواند . دير وقت شد و طعام نتوانست بخورد.
روز دوم نيز چنين شد و پسر هيچ طعام نخورد.
روز سوم باز هرچه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هيچ طعام نخورد.
روز چهارم، هيچ نگفت. شب، پدر از او خواست كه كاغذها را بياورد و نوشتهها را بخواند.
پسر گفت: امروز هيچ نگفتهام تا برخوانم. لقمان گفت:
پس بيا و از اين نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قيامت، آنان كه كم گفتهاند، چنان حال خوشى دارند كه اكنون تو دارى
#سخن_گفتن
#پرحرفی
https://eitaa.com/nafsemotmaen
دلم گرفته خدایا ، گره گشایی کن
نثار ِ ظلمت ِ غمخانه روشنایی کن
قفس بهانه ی تکرارِ بی صدایی هاست
دوای درد ِ مرا لذّت ِ رهایی کن
چه عاشقانه دلم در هوای پرواز است
هوای عشق ِ تو دارم مرا هوایی کن
اگر بجرم ِ نفس در قفس گرفتارم
نفس بریده خدایا ، بیا خدایی کن
کنار ِ خیمه ی این روزهای بارانی
بغل گشوده مرا مست ِ آشنایی کن
تویی که همسفر ِ لحظه های خورشیدی
میان ِ معبد ِ عشقی مرا فدایی کن
مرور ِ مطلع ِ نوری طنین ِ احساسی
نمای چشم ِ مرا یک نفس طلایی کن
#رهایی
3.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستگیری یه سارق کوچیک
وَ مِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَآبَّةٍ ۚ وَ هُوَ عَلَىٰ جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَآءُ قَدِيرٌ
از نشانههای [ربوبیت و قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین است و [نیز] آنچه از جنبنده میان آن دو پخش است، و او هرگاه بخواهد بر جمع كردنشان تواناست. شوری - ۲۹
#آفرینش
https://eitaa.com/nafsemotmaen