eitaa logo
آرامش
1.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1هزار ویدیو
55 فایل
یادداشتها و تجارب دکتر رضامنتظر در بحث آرامش و سایر مطالب کاربردی مفید در این موضوع آرامش که لازمه سعادت دنیا و آخرت است، نیاز به آموزش دارد لطفا ۱۶ فایل اصلی را از منشی مجازی به آی دی ذیل دریافت و مطالعه و نظرات خود را ارسال کنید @visitmontazer
مشاهده در ایتا
دانلود
💢خدایا شکرت مرد ۹۳ ساله ایتالیایی پس از آنکه بهبود میابد و از بیمارستان مرخص میشود ؛ از وی خواسته میشود که هزینه یک روز استفاده از دستگاه تنفسی را بپردازد. پیرمرد شروع میکند به گریه کردن، پزشک به او توصیه میکند که بخاطر صورت حساب گریه نکند. اما آنچه پیرمرد میگوید همه پزشکان را به گریه میآورد. او میگوید: من به خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمی کنم. من می توانم همه اینها را بپردازم. گریه می کنم زیرا ۹۳ سال است که هوای خدا را تنفس کرده ام ، اما هرگز هزینه آن را پرداخت نکردم. استفاده یک روزه از دستگاه تنفسی بیمارستان ۵۰۰ یورو هزینه میخواهد، با این حساب آیا می دانید چقدر به خدا بدهکار هستم؟ من این همه مدتها شکر خدا را ادا نکرده ام .🌺
💢 داستان تغییر نگرش وقتی کـه نشستم تا مطالعه کنم، نیمکت پارک خالی بود. در زیر شاخه‌هاي‌ طویل و پیچیده‌ي درخت بید کهنسال، دلسردی از زندگی دلیل خوبی برای اخم کردنم شده بود، چون دنیا می خواست مرا درهم بکوبد. پسر کوچکی با نفس بریده بـه من نزدیک شد. درست مقابلم ایستاد و با هیجان بسیار گفت:‌ “نگاه کن چه پیدا کرده‌ام!” در دستش یک شاخه گل بودو چه منظره‌ي رقت‌انگیزی! گلی با گلبرگ هاي‌ پژمرده. از او خواستم گل پژمرده‌اش را بردارد و برود بازی کند. تبسمی کردم، سپس سرم را برگرداندم. اما او بـه جای ان کـه دور شود، کنارم نشست و گل را جلوی بینی اش گرفت و با شگفتی فراوان گفت: “مطمئنا بوی خوبی می‌دهد و زیبا نیز هست! بـه همین دلیل ان را چیدم. بفرمایید! این مال شماست. ان علف هرز پژمرده شده بود، و رنگی نداشت، اما میدانستم کـه باید ان را بگیرم و گرنه امکان داشت او هرگز نرود. از این‌رو دستم را بـه سوی گل دراز کردم و پاسخ دادم: “ممنونم، درست همان چیزی اسـت کـه لازم داشتم.” “ولی او بـه جای این کـه گل را در دستم بگذارد، ان را در وسط هوا نگه داشته بود، بدون دلیل یا نقشه‌اي داشت!” ان وقت بود کـه برای اولین بار مشاهده کردم پسری کـه علف هرز را در دست داشت، نمی‌توانست ببیند، او نابینا بود! ناگهان صدایم لرزید، چشمانم از اشک پر شد. او تبسمی کرد و گفت: “قابلی ندارد.” سپس دوید و رفت تا بازی کند. توسط چشمان بچه‌اي نابینا، سرانجام توانستم ببینم، مشکل از دنیا نبود، مشکل از خودم بودو بـه جبران تمام ان زمانی کـه خودم نابینا بودم، با خود عهد کردم زیبایی زندگی را ببینم و قدر هر ثانیه‌اي کـه مال من اسـت را بدانم و ان وقت ان گل پژمرده را جلوی بینی‌ ام گرفتم و رایحه‌ي گل سرخی زیبا را احساس کردم. مدتی بعد دیدم ان پسرک، علف هرز دیگری در دست دارد، تبسمی کردم: “او در حال تغییر دادن زندگی مرد سال خورده‌ دیگری بود.”
بتَرس از خُدا و میازار کَس رَه رستگاری هَمین است و بَس....
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ// اگه برای آمدن امام زمانت عجله نداری، ادعای محبتت به اون حضرت، دروغه!! آیا همانطور که برای زن و فرزندت خرج میکنی برای امام زمانت هم هزینه میکنی؟! ─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─ لینک کانال «حرف حساب» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/307953861Cd71679ef85
💠امیرالمومنین امام عليّ عليه السلام: 💢عِبادَ اللّهِ! إنَّكُم وما تَأمُلُونَ مِن هذِهِ الدُّنيا أثوِياءُ مُؤَجَّلونَ . 🔷بندگان خدا! شما و آرزوهاى شما در اين دنيا ، ميهمانانى موقّت هستيد. 📚نهج البلاغه خطبه 129 📚بحار الأنوار ج 34 ص 89 ح 940
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 قدرت و شکوه زن 👈🏻 قدرت‌ها و ویژگی‌هایی که برخی از بانوان از آن بی‌خبرند ... ➖دریافت نسخۀ الکترونیک کتاب: 📎 taaghche.ir/book/52556 ➖خرید اینترنتی: 📎 bookroom.ir/book/74006 @Panahian_ir
💢مسخره نکنیم بدترین کارمایی که صددرصد به شما بازخواهد گشت تحقیر و تمسخر دیگران است. اگر دیگران را تحقیر کنید انسانی را حقیر نکرده اید، بلکه روح الهی او را و آفریدگار و هستی بخش کائنات را مورد تمسخر قرار داده اید. شک نکنید آنچه در مورد دیگران تصور می‌کنید، روزی درباره ی خودتان به حقیقت خواهد پیوست. انسان‌ها بخاطر آنچه گمان می‌کنند خودشان دارند و دیگران آن را ندارند، آنها را تحقیر می‌کنند اما نمی‌دانند این عمل دارایی شان را یک روز به نحوی، از آنها خواهد گرفت. دارایی‌های شما منشاء درونی دارند که در درون شما مانند یک چشمه می‌جوشند و بیرون از شما تجلی پیدا می‌کنند. تهمت" تحقیر" و تمسخر" دقیقاً همین چشمه ها را خشک می‌کند. و آن دارایی که سبب فخرفروشی شما و تحقیر دیگران شده از دست خواهد رفت. یک اصل کلی وجود دارد که می‌گوید: غرور" و خودپسندی"، تمام داشته هایتان را از شما خواهد گرفت و فروتنی" بقای داشته هایتان را تضمین خواهد کرد. هیچ داشته ای در این جهان ابدی نیست که موجب فخرفروشی شود. همواره بگو: خدایا مرا نسبت به آنچه به من عطا کردی متواضع ساز. مبادا به خاطر آنچه که دارم به دیگران کنم. و کردن
🌱 مۍگفت : مطمئن باش هیچ چیزے مثڵ برخوردِخوب روے آدم ها تٵثیر ندارد . . • ˹ 🌺🍃|ོ
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 از کجا اینقدر مطمئنی به خودت؟ 🔻قابل توجه حزب‌اللهی ها! 👈 کیفیت بهتر + متن @Panahian_ir و
10.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالاترین برای مومنین چیه؟! به‌ کم راضی نباشیم و فقط و فقط همین «بالاترین خیر» رو طلب کنیم ... ─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─ لینک کانال «حرف حساب» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/307953861Cd71679ef85
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه اکید می‌شود همه بیمارانی که اضطراب و غم و غصه و درگیری زیاد فکری و عصبی و دارند برنامه را نصب کرده هر روز قدری از آن را تماشا کنند 💠 عنوان: اپلیکیشن ‏رسمی «زندگی پس از زندگی» 🔸 مخاطبین عزیز می‌توانند: ۱. تمامی قسمت‌های پخش شده برنامه «زندگی پس از زندگی» ۲. لایوها (گفت‌وشنود زنده) ۳. گزارش‌ها ۴. و مصاحبه‌های دکتر عباس موزون را بدون نیاز به دانلود، در این اپلیکیشن مشاهده نمایند. ⬇️ لینک دانلود اپلیکیشن از بازار: http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.zendegi.din&ref=share 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
💢زیبایی مادر نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک پنج ساله‌‌ش می‌آید. امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه. پاورچین، بی‌صدا، کاملا فضول رفتم پشت چشمیِ در، بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله‌. بچه گفت: بعد از اینجا کجا میریم؟ مامان: امروز دیگه هیچ‌جا. شنبه‌ها روز خاله‌بازیه... کمی بعد بچه می‌پرسد: فردا کجا میریم؟ مامان با ذوق جواب می‌دهد: فردا صبح می‌ریم اون‌جا که یه بار من رو پله‌هاش سُر خوردم... بچه از خنده ریسه می‌رود. مامان می‌گوید: دیدی یهو ولو شدم؟ بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا... مامان همان‌طور که تی می‌کشد و نفس‌نفس می‌زند می‌گوید: خب من قوی‌ام. بچه: اوهوم، یه روز بریم ساختمون بستنی... مامان می‌گوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست. نمیدانم ساختمان بستنی چیست، ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوب‌شور هم حرف می‌زنند. بعد بچه یک مورچه پیدا میکند، دوتایی مورچه را هدایت می‌کنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راه‌پله پیاده‌اش میکنند که بره پیش بچه‌هاش بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم. نظافت طبقه ما تمام میشود... دست هم راه میگیرند و همین‌طور که می‌روند طبقه پایین درباره آن‌دفعه حرف می‌زنند که توی آسانسور ساختمان بادام‌زمینی گیر افتاده بودند. مزه‌ی این مادرانگی کامم را شیرین می‌کند، مادرانگی‌ای که به زاییدن و سیر کردن و پوشاندن خلاصه نشده، مادر بودنی که مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست. ساختن دنیای زیبا وسط زشتی‌ها از مادر، مادر می‌سازد