1_5824903148.aac
1.04M
#نوحه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#کربلایی_غلامرضافغفوریان
#دستگاه_سه_گاه
ای عمو قاسمجـان بـاز مـنم
بعـد اکبـر بـه تـو همرازمنم
جان من درتب وتاب است عمو حنجرمتـشنة آباست عمو
ای عمو جان ای عمو
ای عمو جان ای عمو
لبم از سوز عــطشخشکیده
جـگرم غـرقــهبخونگردیده
مـنکه در سوختـن و ساختنم
تشنه ام تشنه ی جانباختنم
ای عمو جان ای عمو
ای عمو جان ای عمو
ایعمـو بــاز مـدار از راهـم
اذن میـدان ز حضورت خواهم
آمدم تـا کـهتورا یـار شوم
پـایتـا سـر همه ایثارشوم
ای عمو جان ای عمو
ای عمو جان ای عمو
جـان مـن بـاد فـدای تو عمو
هستیـم هست بـرای تــو عمو
مـــنکه سرمست توالی توام
ای عـمو خاک کفپایتـوام
ای عمو جان ای عمو
ای عمو جان ای عموجان
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi
#نوحه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#کربلایی_غلامرضافغفوریان
#دستگاه_سه_گاه
ای شـمعوصفـای خـانه من
خورشیدومه شبـانه ی مــن
زیــبا پــسریـگانـه ی مــن
شکــر دهــن زمــانه ی من
بازمزمه ی تــرانــه ی مــن
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پـرپــر
خوشبـو گـل سـرخ ارغوانـم
ای هستـی وعشـق جـاودانم
ای قـوت قــلب نـاتــواتــم
آرام دل دیـــوانــه ی مــن
با زمزمه ی تــرانــه ی مــن
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پـرپــر
تو نوگـل بــاغ بــوتــرابــی
تــو نـتور دو دیـتده ی ربابی
سوزد جگرم کــه درعــذابی
پر گشــته زغــم پیمانه من
با زمزمـه ی تــرانــه ی من
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پـرپــر
اندرتعـبـتی تــو ای درنــاب
پژمرده گلــم زقــحطـی آب
با سوزوگـداز ودرتـب وتــاب
دست میـمکی ای دردانه من
بـازمـزمـه ی تـرانـه ی مــن
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پـرپــر
ان تیر که تورا به حنجرآمد
بر قلب رباب چو خنـجر آمد
زیــبـا پســرم زپـا در آمــد
در و گــهر یکــدانــه ی من
با زمزمـه ی ترانــه ی مــن
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پـرپــر
تشنه به جنـان کشیده ای پر
اندرعوضش زدســت حیــدر
نـوشـی پســرمزآب کـوثــر
ای تـشنـه لب فرزانه ی من
با زمزمـه ی تــرانــه ی من
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پـرپــر
بلبل زچمن چه زود پـریـدی
تو کشتــه زاستـم یــزیـدی
جان دادی و دین حق خریدی
رفتی به سـوی جانانه ی من
با زمـزمـه ی تـرانـه ی من
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پرپر
تا حشر زحجر شیـر خــوارم
نی روز بدی و نه شـب قرارم
خونابـه زدیــدگـان بـبــارم
رخت بستـه صفا زالنه ی من
بـا زمــزمه ی تـرانـه ی من
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پـرپــر
سربـاز رضیـح جــان نـثـارم
محبــوب و عـزیـز کـردگارم
کردی تـو قـریـن افـتـخـارم
ای شـاهــد جـاودانـه ی من
با زمزمـه ی تــرانــه ی من
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پـرپــر
شــام سیـهـم سـحر نـدارد
زیـرا کــه ربـاب پسر نـدارد
طغیان بجز اشک تــر نــدارد
بر او نـگـر و حـنـانـه ی مـن
بـا زمـزمـه ی تــرانـه ی من
آسوده بخواب علــی اصــغـر
لای لای گل ناز سرخ پرپر
شاعر:سیدمهدی سیاسی(طغیان)
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi
1_5824905295.aac
1.45M
#نوحه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#کربلایی_غلامرضافغفوریان
#دستگاه_سه_گاه
علـی اصغــرم چـرا،تـو نـوا نمی کنی
همه مـی کنند دعا،تو دعا نـمیکنـی
گل پر پر تــو چـه شیـریـن سخـنـی
دل مـــادر تـــو چــرا مــی شکـنی
می برندت دست بدست،همه قنداق تو را
به تمام خیمه هـا، هـمــه از راه وفــا
همه سوی تــو نظر،تو نظر نمی کنی
تـو زگهـواره ی نـاز طلــب آب مکـن
به بهانه ای پسر تو دگـر خـواب مکن
ز چه دامن مرا تــو رهــا نمــیکنـی
گل پرپر تــو چـه شیـریـن سخـنـی
دل مـــادر تـــو چــرا مــی شکـنی
اینـقدر نـاله مـکن شیر خواره اصغرم
تــو بیا کـه در بــر علی اکبرت بــرم
به فدای حنجرت گل نـــاز پــرپــرم
شب آخر آمــد و تــو دعـا نمی کنی
گل پرپر تو چه شیرین سخنی
دل مــادر تـــو چــرا مــی شکـنی
چه شود کـه با همه تو هم آواز شوی
شیـرخواره اصغـرم محـرم راز شــوی
نظری کـه از وفا تو به مـا نمـی کنـی
علـی اصغــرم چـرا،تـو نـوا نمی کنی
گل پرپر تــو چــه شیـریـن سخـنـی
دل مــادر تـــو چـــرا مــی شکـنی
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi
#نوحه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#کربلایی_غلامرضافغفوریان
#دستگاه_سه_گاه
شبهــه پیغمبـر علـی،ای فروزان اختـرم
سرو زیبا،جان بــابــا،اکبر ای آرام جان
ثــانـی حیــدر علـی،ای عـزیــز داورم
قلب لیلا،مــاه بطحا،اکبـر ای آرام جان
جــانب میــدان شــدیتـا روانه اکبرم
بــا خــدا گـویــم سخن عاشقانه اکبرم
زمـزمه دارم بــه لب ایــن تـرانه اکبرم
جانم ای جـان،بـسته یزدان،بــر وجودت ای جوان،اکبر ای آرام جان
در تجـلــی نـــور حـق از رخ مانند ماه
تــو خرامان میروی از قفــایت مـن نگاه
میکنم با سینه ی شرحه شرحه پـر ز آه
سوز و آهم،هست گـواهـــم،بــر غــم و درد نهان،اکبر ای آرام جان
تو به خون آعشته ای من زمینگیرم علی
داغ تو سرو جوان کــرده است پیرم علی
بی وجود تو زجان و ز جهـان سیرم علی
نـی تـحمـل،بــی تــامـــل،از پیت گــردم روان،اکبــر ای آرام جان
پــاره ی قلب حسین نــور چشـم زینبی
تشنــه کـــامی اکبـرم اشبه الناس نبی
آب بــود قیمت جـــان گرنمایی تر لبی
در حـرم آب،گـشته نـایـاب،از جفــای ناکسان،اکبـر ای آرام جان
آفــرین بــر همتت ای جــوان مـه لقـا
در ره قرآن و دین جان خود کردی فــدا
عرقه در خون گشتهای چون علی شیر خدا
ز آب کـوثــر،نـوشـی اکبـر،بــا علـی اندر جنان،اکبـر ای آرام جان
داری از اعطای رب شوکت و فر و جالل
یــوسف کنعان من آیت حسـن و جمال
هستی اندر راه دین عازم جنـگ و جدال
شمع محفل،بستی محمــل،تــا شوی جنت مکان،اکبر ای آرام جان
یا علی بـا مهر تو حق سـرشت اب و گلم
داغ هجــران تو کرد شعله ور جان و دلم
خاصه تا گردید خموش شمع بزم محفلم
در گــدازم،چـــون بـسـازم،بی تو ای جــان جهان،اکبر ای ارام جان
یـوسف جان مــن ای الگوی نسل جوان
گشتــه از خون سرت، عـارض تو ارغوان
کن نظر بر رنگ زرد واین قد همچونکمان
در جــــوانــی،نـاگهـانـــی،نخل عمرت شد خزان،اکبر ای آرام جان
در شبستان حـرم مهری و مــاهم علـی
شعله ور گشتــه فلــک زآتش آهم علی
شعــر طغیان مــرهم درد جانکاهم علی
شد علی جان،اشک طغیان،بر در تـو ارمغـان،اکبر ای آرام جان
شاعر:سیدمهدی سیاسی(طغیان)
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi
#نوحه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#کربلایی_غلامرضافغفوریان
#دستگاه_سه_گاه
سـرو بوستانم علی اکبر
نـور دیـدگانم علی اکبر
پـاره دل من مـه منـور
ای قرار جانم علی اکبر
می رود خـرامـان به سوی میدان
اوچو یوسف و مـن چـو پیرکنعان
تابرای قرآن فداکندجان
یوسف جوانم علی اکبر
تا تو را به میـدان روانــه کــردم
شکــوه هــا ز دسـت زمانه کردم
زمزمه به لب این ترانه کردم
روحم و روانم علی اکبر
چون به خون طپیدی تو گلعذارم
رفت بــرون ز دستـم دگـر قرارم
آگه است زحالم چوکردگارم
وز سوز نهالم علی اکبر
ای سرو سر فرازم،پنهان نموده رازم،از داغ سرو نازم،در سوز ودرگدازم
راز دل علــی جــان نهفتـه بهتر
گفتنش چـو نتــوان نگفتـه بهتر
در در بر غیر نسفته بهتر
گــوهر گرانم علی اکبر
از فـــراق روی تــو نــور دیــده
خــون دل ز دیـده بسـی چکیده
این زمان به گــوش فلک رسیده
نــالــه و فــغــانم علــی اکبــر
کشتــی امیـــدم نشستـه در گل
درد و داغ هجران نشستـه بـر دل
کاروان به تعجیــل ببسته محمل
وز پــی ات روانـــم علــی اکبـر
ای ماه من به دوران، استوره ی جوانان،درراه دین وقرآن، کـردی فدا سروجان
آفتـــاب عمــرم نشستــه بر بام
رخ بــه رخ نهـــادم بگیــرم آرام
جانسپردم آندم که خشک بدت کام
سیر ازیــن جهـــانــم علی اکبر
من تو را به خیمه چسانـم رسانم
نی رمق به جان نی به تــن توانم
درغمت جوانم بود نشانم
قامـت کمانم علی اکبر
ای سروسربدارم،هستی توافتخارم
ای نورچشم تارم،بی توچسانسرآرم
عــاکــف در مــن سروده طغیان
مقصد و کالمش نمــوده عــریان
تا کنم شفـاعت بـه نــزد یــزدان
مــن ز نــوکــرانـم علــی اکبـر
شاعر:سیدمهدی سیاسی
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi
1_5824906777.aac
2.81M
#نوحه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#کربلایی_غلامرضافغفوریان
#دستگاه_سه_گاه
سقــــا و امـیـرکــاروانـم
شــد کشتـه امیـد خاندانم
ای پشــت و پنـاه مهـربانم
گـردم بـگرفتــه دشمنانــم
مــاتم زده گشتـه خواهرانم
عبــاس بـــرادر جـوانم
از ضــرب عمود کین اشرار
گردیده ز زین نگون علمدار
بعد ازتوجهان به چشم من خار
من بر تو و تو به من گرفتار
ای یــاور و نــور دیــدگانم
عبــاس بـــرادر جـوانم
ای سرو به خاک وخون شناور
ای نــور دو دیــدگان حیدر
صد پـاره تنت زتیغ و خنجر
دست تــو جدا شده ز پیکر
مرگ تو زده شرر به جــانم
عبــاس بـــرادر جـوانم
شمــع شهــدا امـیـر لشکر
خواندی تو مرا امام و سـرور
در لـحظـــه آخــرت دلاور
گفتــی بـه بــرادرت بـرادر
دریــاب مــرا کــه نـاتوانم
عبــاس بـــرادر جـوانم
بگشـای دو دیده کن نگاهم
ای غرقه به خون بی گناهم
من ماندم و سیل اشک و آهم
شــد کشتـه تمامی سپاهم
دشمـن نـدهـد دگـر امـانم
عبــاس بـــرادر جـوانم
یاران همگی به خون طپیدند
فرمان خدا به جـان خریدند
تــا خــال لـب نگـار دیدند
بــا شــوق وصــال آرمیدند
مــن هــم ز پی شما روانم
عبــاس بـــرادر جـوانم
هنگــام رحیــل کاروان شد
برخیز کـه زینبت روان شـد
در ماتم تو قدش کمان شـد
افســوس بهـار تو خزان شد
شد فصــل بهــار تـو خزانم
عبــاس بـــرادر جـوانم
بـی شک بود او محب حیدر
او شیعــه مــا بــود بــرادر
مــن شــافـع کـل شیعیانم
عبــاس بـــرادر جـوانم
از باب سپاس و حق شناسی
مــرثیه سـرا شــده سیاسی
این پیــر غالم عبــد عاصی
دارد ز مـــن و تــو التماسی
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi
003 Paye Por Varam.mp3
8.37M
#نوحه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیه
#حاج_محمود_کریمی
#دستگاه_همایون
#آواز_شوشتری
بابا با پای پر ورمم
دردسر حرمم
همه میگن خیلی شبیه مادرمم
شکایتم از اون نامرد بی دینه
از اون شب تاریک چشام نمی بینه
از دست سنگینش سرم چه سنگینه
تو روی نی بودی و من بین بیابون
پریدم از خواب ولی لرزون و هراسون
بخون حکایت رو
درد جسارت رو
از چشم پُر خون
بابا با پای پر ورمم
دردسر حرمم
همه میگن خیلی شبیه مادرمم
پشت تموم این همه بلا دوره
رسیدی و بین طشت طلا نوره
اگه بیام با تو نور علی نوره
قدّ خمیدم ببین و لرزش دستم
موی سفید من و دندون شکستم
منو ببر بابا
که من مث زهرا
خسته خستم
بابا زهرای کوچیک تو
تو آرزوی توئه
دلم توی سینه م عین گلوی توئه
بابا با پای پر ورمم
دردسر حرمم
همه میگن خیلی شبیه مادرمم
موهام پُر از خاکه پاهام پُر از خاره
نمی دونی زخمام چه سوزشی داره
خوابم میاد اما هق هق نمیذاره
دشمن با سرنیزه به جون حرم افتاد
اونقدر دویدم چادرم از سرم افتاد
صد دفعه افتادم
درست همون جور که
مادرم افتاد
بابا یاس پُر آبله ام
زهرای قافله ام
اسیر دستای سنگیِ حرمله ام
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi
باباجون، شهادت حضرت رقیه (س)، حاج محمود کریمی.mp3
7.75M
#نوحه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیه
#حاج_محمود_کریمی
#آواز_بیات_اصفهان
گفتم میای؛ با اکبر میای
سوار اسب با اصغر میای
فکرشم نمیکردم با سر میای
ابر چشات خونه؛ بارونه
خرابهمون مثل زندونه
بابا جون! بیا ما رو ببر خونه
کجا بودی محبوبم؟!
بدون تو آشوبم
حال منو میپرسی
تو خوب باشی، من خوبم!
موهات چی شده باباجون؟!
چشات چی شده باباجون؟!
فدای لب شیرینت(خونینت)
لبات چی شده باباجون؟!
تنگ غروب، توو هجوم غم
مثه رباب، سینه میزدم
میشکست بغض دلتنگی حرم
میومدن دخترای شام
به دیدن اشک بیصدام
دیدن چادر پاره و عصام
اگه تو رو میدیدن
بهم نمیخندیدن
عصای کوچیکم رو
ازم نمیدزدیدن
پاهامو ببین باباجون!
موهامو ببین باباجون!
چشاتو به سختی دیدم
چشامو ببین باباجون!
دیدی بابا شد موهام سفید
از بسکه زجر موهامو کشید
آخرش به دادم، مادرت رسید
دلتنگتم بیشتر از همه
میگن شدم عین فاطمه
مادرت بغلم کرد یه عالمه
میخوام به پات پرپر شم
میخوام برات مادر شم
شونه کنم موهاتو
اگه یکم بهتر شم
ندارم جون باباجون!
بریم خونهمون باباجون!
رو نی به عمو عبّاسم
سلام برسون باباجون
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi
4_5922669127050202423.mp3
18.67M
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#اربعین
#سید_رضا_نریمانی
#آواز_بیات_اصفهان
وقتی که تربتِ تو شفاست
درمونِ دردامون کربلاست
بوی سیبت رو حس میکنم
من حیاتم توی روضههاست
سالِ من تا کنار توأم
روز و شب در جوار توأم
این تبِ عشقو از من نگیر
عاشقِ بیقراره توأم
چراغ هیئتها همیشه روشنه
همین اشکِ روضهست که مصباحِ منه
«حسین یا ثارالله»
من اگه راست میگم نوکرم
باید از غیر تو بُگذرم
زیرِ سایه ات بمونم تاکه
باشه قلبم مقیم حرم
ساکن کربلای شما
میشه هرکس به پای شما
لحظه لحظه همه زندگیش
بگذره در هوای شما
ان شاءالله نوکریم، بشه ختمِ به خیر
سرم رو پات باشه، آقا مثل زهیر
«حسین یا ثارالله»
قافله قافله خستهام
من از این فاصله خستهام
جا بمونم میمیرم آخه
من به این جاده دل بسته ام
تو شلوغیو تو ازدحام
چاییِ موکباتو میخوام
زائرم زائری بیقرار
نه نگو که نمیشه بیام
ان شاءالله جمعِمون دوباره جمع میشه
خروش یا حسین میمونه همیشه
«حسین یا ثارالله»
https://eitaa.com/naghmehayeashurayi