eitaa logo
مجامع نغمه سرایان‌/کوثر/ودعبل خزاعی(مداحان قم)
1.5هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گاه گاهی جبرئیل اینجا کبوتر میشود خاکبوس دختر موسی ابن جعفر میشود قم بهشت آرزوی هر پریشان خاطری است عافیت خواهی اگر ، اینجا میسر میشود سال ها علامه پای این ضریح افطار کرد بوسه از درگاه او قند مکرر میشود عصمت و شرم و نجابت ارث او از فاطمه است در صفات و خُلق ، دختر عین مادر میشود در وقار و صبر ، تمثال شریف زینب است در کمال علم ، تالی تلو حیدر میشود حضرت معصومه هم شأن نزول کوثر است در زلال مهر او دلها مطهر میشود در مَثَل آئینه آئینه است کوچک یا بزرگ هر که انکار مقامش کرد کافر میشود یک اشارت از نگاهش بانی فیضیه شد دست لطفش امتداد فیض کوثر میشود نام او را چون به حاجت بر زبان می آورم باغ جانم از نسیم او معطر میشود تا زند جوش شفاعت زمزم احساس او عرصه ی محشر " کمیل" ، آن لحظه محشر میشود کمیل کاشانی
علیه‌السلام 🔹صراط المستقیم من!🔹 همه گویند مجنونم همه گویند «دیوانَه‌م» دلیل عاقلانه بودنش را من نمی‌دانم همیشه رود می‌فهمد که جریان چیست در پایان شبیه برکه‌ها در حسرت دریا نمی‌مانم صراط المستقیم من! رئوف من! رحیم من! تو را این گونه می‌بینم تو را این گونه می‌دانم تو با چشمان خود پشت سر من آب می‌ریزی تو با دستان خود رد می‌کنی از زیر قرآنم تمام راه، زحمت‌های من بر روی دوش توست مرا شرمنده‌تر از این نکن حالا که مهمانم اگر شمس‌الشموسی این تو و این چهرۀ زردم بسوزانم بسوزانم بسوزانم بسوزانم «ضمانت‌گاه» شاید باعث آرامشم باشد که همچون آهوی سرگشته‌ای از خود گریزانم حدیث نور را من سلسله در سلسله خواندم رسیدم تا به نیشابور فهمیدم مسلمانم چرا هدهد نمی‌بینم میان این کبوترها؟ میان صحن تو انگار در ملک سلیمانم اگرچه چند باری آمدم مشهد به پابوست خدا می‌داند از هرچه نرفتن‌ها پشیمانم به من لطفی کن ای چشمه، به حق آن لب تشنه به من لطفی کن ای باران که عطشانم ببارانم شب جمعه‌ست فردا لحظۀ موعود می‌آید میان جمکران در محضر تو ندبه می‌خوانم... ر _ خورشیدی‌فرد لینک عضویت در (گروه) مجمع نغمه سرایان آل محمدص استان قم👇 http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7 ................ لینک عضویت در (کانال) مجمع نغمه سرایان آل محمدص استان قم👇 http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504
🔹أرض مقدس🔹 خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل جهان وارونه شد، این‌بار با سنگ آمده هابیل نِگین،‌ دست شیاطین و سلیمان اشک می‌ریزد و با فرعون، می‌خندند فرزندان اسرائیل گلستان شد، اگر چه آتش نمرود، اما سوخت گلوی «الخلیل» از داغ فرزندان اسماعیل لب خاخام‌ها، تورات را وارونه می‌خواند! کشیشان، با دعا، رد می‌شوند از غیرت انجیل به رسم سامری، این قوم برتر را ببین، دنیا! در آتش‌بازی خود، کرده‌اند از کودکان، تجلیل میان نقشه‌ای، غرق‌اند در نیل‌ و فرات، اما نمی‌دانند این خوابِ پریشانی‌ست، بی‌تأویل بیا ای تک‌سوار سبز! ای پایان این پاییز! که همراهت بیاییم از فرات، این‌بار سوی نیل و «سبحان الذی أسری» بخوان، تا «مسجد الاقصی» بخوان! ای خواندنت، شیرین‌تر از تنزیل جبرائیل فلسطین، جوجه‌های کوچکش، حالا ابابیل‌اند و خواب آخر پاییز می‌بیند، سپاه فیل 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1164@ShereHeyat ..................... لینک عضویت در (گروه) مجمع نغمه سرایان آل محمدص استان قم👇 http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7 ................ لینک عضویت در (کانال) مجمع نغمه سرایان آل محمدص استان قم👇 http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504
قدس‌سره 🔹نشان تو🔹 راه گم بود، اگر نام و نشان تو نبود اگر آن دیدهٔ بر ما نگران تو نبود كوه بیداد ز بنیاد نمی‌‏شد ویران اگر از خشم، نهیب تو، تكان تو نبود ریشۀ آنچه نباید، كه ز جا بر می‏‌كند؟ اگر امید، به بازوی توان تو نبود چه كسی راه، به دنیای كرامت می‏‌جست اگر انوار دل فیض‌رسان تو نبود؟ جامهٔ نو، كه بر این ملک كهن می‏‌پوشید؟ آه... ای پیر، اگر بخت جوان تو نبود پای تردید به دل‌های كسان وا می‌‏شد نام محبوب، اگر وردِ زبان تو نبود مأمنی یافت سخن‌های خوش اهل طریق كه در اظهار، به جز طرز بیان تو نبود آنچه گفتی و بر آن زد دل ما، مُهر قبول حرف حق بود، فقط حرف دهان تو نبود هستی‏‌ات بود برازندۀ سیر ملكوت این جهان گرچه جهان بود، جهان تو نبود محمدجواد محبت http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ..................... http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
قدس‌سره 🔹امام نمرده‌ست🔹 جاری شده‌ست نغمۀ بدرود اما تب سلام نمرده‌ست رفت آن بزرگوار و پس از او آن رسم و آن مرام نمرده‌ست آن مرد بی‌نمونۀ دوران از خاطر خواص نرفته لبخندهای پیر جماران در سینۀ عوام نمرده‌ست ما نسل لحظه‌های حضوریم در روزگار بی تو صبوریم چشم‌انتظار صبح ظهوریم خون در رگ قیام نمرده‌ست زنده‌ست آنکه نام نکویش در ذهن روزگار بماند آری چنان‌که شیخ اجل گفت آن مرد نیک‌نام نمرده‌ست ای ابرهای بغض! ببارید خود را به گریه‌ها بسپارید ای گریه‌های تلخ! بشورید باور کنید امام نمرده‌ست میلاد عرفان‌پور http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504
علیهاالسلام شب قدر ...................... تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم، کسی هم‌رتبۀ صدیقۀ کبری نخواهد شد تو را کوثر لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو به غیر از تو کسی تأویل أعطینا نخواهد شد فقیران و یتیمان و اسیران یک‌صدا گفتند: رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه زمین روشن بدون زهرۀ زهرا نخواهد شد... «بحق فاطمه» گفتیم بعد از ذکر «یا فاطر» که «یا فاطر» بدون «فاطمه» معنا نخواهد شد خداوند آفرید او را برای تو که می‌دانست کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد... علی که نام او رمز ورود در سماوات است بدون نام او درهای جنت وا نخواهد شد دم من حیدر است و بازدم زهراست در هر دم بدون عشق شان امروزِ من فردا نخواهد شد به وقت کارزار مرگ تنها دلخوشی این است که هر کس عاشق این دو شود تنها نخواهد شد زمانی که همه لال‌اند در محشر، زبان ما به جز با ذکر زهرا و علی گویا نخواهد شد... سیدعلیرضا شفیعی http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
علیهاالسلام 🔹شهید داغ حسین🔹 تکیده قامتش و تکیه بر عصا نزده‌ست همان که غیر خدا را دمی صدا نزده‌ست شهید داغ حسین است و ما در این فکریم که سر به چوبۀ محمل زده‌ست یا نزده‌ست هنوز بر سر تل، دست روی سر دارد هنوز پای غمش ایستاده، جا نزده‌ست هنوز چشم به راه است ماه برگردد و قرن‌هاست کسی سر به خیمه‌ها نزده‌ست خوشا به شاعر اگر آتشی به دل دارد بدا بر آن قلمی که دم از شما نزده‌ست به پای‌بوسی صیدی که بین گودال است کسی شبیه تو این‌گونه دست و پا نزده‌ست... ف_زرافشان http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
علیهاالسلام 🔹از جان گذشته🔹 این زن که از برابر طوفان گذشته بود عمرش کنار حضرت باران گذشته بود صبرش امان حوصله‌ها را بریده بود وقتی که از حوالی میدان گذشته بود باران اشک بود و عطش شعله می‌کشید آب از سر تمام بیابان گذشته بود آتش گرفته بود و سر از پا نمی‌شناخت از خیمه‌های بی سر و سامان گذشته بود اما هنوز آتش در را به یاد داشت آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود... می‌دید آیه آیهٔ آن زیر دست و پاست کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود بر صفحه‌های سرخ مقاتل نوشته‌اند این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود احمد علوی http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
در هوای وصال ......................... بیا و قدر بدان دست‌های خالی را و از شمیم دعا پر کن این حوالی را.. بیا که ماه خدا و بهار قرآن است بیا که قدر بدانیم این لیالی را مباد بی ثمر از این بهار برگردیم ببار و یک‌شبه بردار خشک‌سالی را بیا که موعد «اُدعونی اَستَجِب لَکُم» است «تَعال» را بشنو، سِیر کن تعالی را به جای حسرت پرواز در هوای وصال وسیلهٔ سفرت کن شکسته‌بالی را دوباره شب به دعا افتتاح شد، برخیز! بخوان دعای ابوحمزه‌ ثمالی را اثر یعقوبی آل http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
علیه‌السلام 🔹خورشید بی‌بدل🔹 تو آن امام غریبی، تو آن امام رئوف در این کرانه به خورشید بی‌بدل معروف غزال خسته کنارت دو بیت اشک گریست نگاه مهرنوازت که شد به آن معطوف به یک اشارۀ ابرو، نَهَیتَ عَن مُنکَر به مهربانیِ لبخند، اَمَرتَ بِالمَعروف تو نور در دل من ریختی، نفهمیدم نبود سنخیتی بین ظرف با مظروف چقدر آینه بیتوته کرده در حرمت چقدر دل که در این بارگاه کرده وقوف من ایستاده... در آغوش خویش می‌کِشی‌ام خوشم که هیچ غمی نیست در جوار رئوف من از نگاه تو خواندم «فَمَن یَمُت یَرَنی» تو را همان دم آخر، فِی الاحتِضار اَشوف برای وصف تو تنها سکوت باید کرد چه الکن است در این آستان زبان حروف دو خط روایت ابن شبیب را خواندم و پا به پای دلم سوخت برگ برگ لهوف کبوترانه دلم پر کشید تا گودال که دعبل آمد و سرداد روضۀ مکشوف چه کشته‌ای، چه غریبی، مُخَضَّبٌ بِدِماء چه مقتلی، چه شهیدی، مُقَطَّعٌ بِسُیوف عباس_همتی .................. http://eitaa.com/joinchat/1576206338Cce9613f504 ................ http://eitaa.com/joinchat/2068774923Cdec8ba13f7
🔹عطشِ دیدنِ حسین🔹 دلا! بسوز که هنگام اشک و آه شده‌ست دو ماه، جامهٔ احرام ما، سیاه شده‌ست نگاه مضطرب دختری، به روی پدر طلوع عاطفه از اوّلِ پگاه شده‌ست برای آن‌که بگیرند کودکان آرام حسین، سایهٔ پر مهر خیمه‌گاه شده‌ست «حبیب» می‌رسد از راه تشنه‌لب، هرچند حجابِ آینه، گرد و غبار راه شده‌ست قیامت از عطشِ دیدنِ حسین به پاست به هرکه می‌نگری، تشنهٔ نگاه شده‌ست... عجب ز کودک و گهواره نیست در این دشت ستاره، همسفر آفتاب و ماه شده‌ست از آن‌که ساغر «اَحلی مِنَ العسل» دارد بپرس، از چه زمان، عاشقی گناه شده‌ست؟ جمال ساقی لب‌تشنگان، در این عرفات هزار مرتبه با ماه، اشتباه شده‌ست گرفته راه نفس را به دشمن از چپ و راست دلاوری که علمدار این سپاه شده‌ست میان معرکه پیچیده، بوی پیرهنش مگر که یوسف زهرا اسیر چاه شده‌ست؟ زمین به لرزه درآمد، زمان گریست، مگر حسین وارد گودال قتلگاه شده‌ست؟ صدای بال زدن‌های خسته می‌آید کبوتر حرم ای وای بی‌پناه شده‌ست چه جای حیرت از این رنگِ ارغوان غروب «شفق» به خون گلوی علی گواه شده‌ست استاد غفورزاده https://eitaa.com/naghmesarayan