#نهج_البلاغه
#معرفی_الگوی_پرهیزگاری
فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقِيَّةَ ذِي لُبٍّ شَغَلَ التَّفَكُّرُ قَلْبَهُ وَ أَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُ وَ أَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَ أَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَ يَوْمِهِ وَ ظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ وَ أَوْجَفَ الذِّكْرُ بِلِسَانِهِ.
از خدا مانند انسان خردمندی بترسيد كه دل را به تفكّر مشغول داشته، و ترس از خدا بدنش را فرا گرفته، و شب زنده دارى خواب از چشم او ربوده، و به اميد ثواب، گرمى روز را با تشنگى گذارنده، با پارسايى شهوات را كشته، و نام خدا زبانش را همواره به حركت در آورده است.
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
#معرفی_الگوی_پرهیزگاری
وَ قَدَّمَ الْخَوْفَ لِأَمَانِهِ وَ تَنَكَّبَ الْمَخَالِجَ عَنْ وَضَحِ السَّبِيلِ وَ سَلَكَ أَقْصَدَ الْمَسَالِكِ إِلَى النَّهْجِ الْمَطْلُوبِ وَ لَمْ تَفْتِلْهُ فَاتِلَاتُ الْغُرُورِ وَ لَمْ تَعْمَ عَلَيْهِ مُشْتَبِهَاتُ الْأُمُورِ ظَافِراً بِفَرْحَةِ الْبُشْرَى وَ رَاحَةِ النُّعْمَى فِي أَنْعَمِ نَوْمِهِ وَ آمَنِ يَوْمِهِ وَ قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ الْعَاجِلَةِ حَمِيداً وَ قَدَّمَ زَادَ الْآجِلَةِ سَعِيداً وَ بَادَرَ مِنْ وَجَلٍ وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ رَغِبَ فِي طَلَبٍ وَ ذَهَبَ عَنْ هَرَبٍ وَ رَاقَبَ فِي يَوْمِهِ غَدَهُ وَ نَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ.
(از خدا مانند انسان خردمندی بترسيد كه) ترس از خدا را براى ايمن ماندن در قيامت پيش فرستاده، از تمام راه هاى جز راه حق چشم پوشيده، و بهترين راهى كه انسان را به حق مى رساند مى پيمايد.
چيزى او را مغرور نساخته، و مشكلات و شبهات او را نابينا نمى سازد، مژده بهشت، و زندگى كردن در آسايش و نعمت سراى جاويدان و ايمن ترين روزها، او را خشنود ساخته است. با بهترين روش از گذرگاه دنيا عبور كرده، توشه آخرت را پيش فرستاده، و از ترس قيامت در انجام اعمال صالح پيش قدم شده است، ايام زندگى را با شتاب در اطاعت پروردگار گذرانده، و در فراهم آوردن خشنودى خدا با رغبت تلاش كرده، از زشتى ها فرار كرده، امروز رعايت زندگى فردا كرده، و هم اكنون آينده خود را ديده است.
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
فَكَفَى بِالْجَنَّةِ ثَوَاباً وَ نَوَالًا وَ كَفَى بِالنَّارِ عِقَاباً وَ وَبَالًا وَ كَفَى بِاللَّهِ مُنْتَقِماً وَ نَصِيراً وَ كَفَى بِالْكِتَابِ حَجِيجاً وَ خَصِيما.
پس بهشت براى پاداش نيكوكاران سزاوار و جهنّم براى كيفر بدكاران مناسب است، و خدا براى انتقام گرفتن از ستمگران كفايت مى كند، و قرآن براى حجّت آوردن و دشمنى كردن (برای کسی که به آن احتجاج و با آن مخاصمه کند) كافى است.
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
هشدار از دشمنى شيطان
أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي أَعْذَرَ بِمَا أَنْذَرَ وَ احْتَجَّ بِمَا نَهَجَ وَ حَذَّرَكُمْ عَدُوّاً نَفَذَ فِي الصُّدُورِ خَفِيّاً وَ نَفَثَ فِي الْآذَانِ نَجِيّاً فَأَضَلَّ وَ أَرْدَى وَ وَعَدَ فَمَنَّى وَ زَيَّنَ سَيِّئَاتِ الْجَرَائِمِ وَ هَوَّنَ مُوبِقَاتِ الْعَظَائِمِ حَتَّى إِذَا اسْتَدْرَجَ قَرِينَتَهُ وَ اسْتَغْلَقَ رَهِينَتَهُ أَنْكَرَ مَا زَيَّنَ وَ اسْتَعْظَمَ مَا هَوَّنَ وَ حَذَّرَ مَا أَمَّنَ.
سفارش مى كنم شما را به پروا داشتن از خدا، خدايى كه با ترساندن هاى مكرّر، راه عذر را بر شما بست، و با دليل و برهان روشن، حجت را تمام كرد، و شما را پرهيز داد از دشمنى شيطانى كه پنهان در سينه ها راه مى يابد، و آهسته در گوش ها راز مى گويد، گمراه و پست است، وعده هاى دروغين داده، در آرزوى آنها به انتظار مى گذارد، زشتى هاى گناهان را زينت مى دهد، گناهان بزرگ را كوچك مى شمارد و آرام آرام دوستان خود را فريب داده راه رستگارى را بر روى در بند شدگانش مى بندد و در روز قيامت آنچه را كه زينت داده انكار مى كند، و آنچه را كه آسان كرده، بزرگ مى شمارد، و از آنچه كه پيروان خود را ايمن داشته بود سخت مى ترساند.
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
شگفتی های خلقت انسان
أَمْ هَذَا الَّذِي أَنْشَأَهُ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ نُطْفَةً دِهَاقاً وَ عَلَقَةً مِحَاقاً وَ جَنِيناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِيداً وَ يَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً وَ لِسَاناً لَافِظاً وَ بَصَراً لَاحِظاً لِيَفْهَمَ مُعْتَبِراً وَ يُقَصِّرَ مُزْدَجِراً حَتَّى إِذَا قَامَ اعْتِدَالُهُ وَ اسْتَوَى مِثَالُهُ نَفَرَ مُسْتَكْبِراً وَ خَبَطَ سَادِراً مَاتِحاً فِي غَرْبِ هَوَاهُ كَادِحاً سَعْياً لِدُنْيَاهُ فِي لَذَّاتِ طَرَبِهِ وَ بَدَوَاتِ أَرَبِهِ ثُمَّ لَا يَحْتَسِبُ رَزِيَّةً.
مگر انسان، همان نطفه و خون نيم بند نيست كه خدا او را در تاريكى هاى رحم و خلاف هاى تو در تو، پديد آورد تا به صورت چنين در آمد، سپس كودكى شيرخوار شد، بزرگتر و بزرگتر شده تا نوجوانى رسيده گرديد، سپس او را دلى فراگير، و زبانى گويا، و چشمى بينا عطا فرمود تا عبرت ها را درك كند، و از بدى ها بپرهيزد، و آنگاه كه جوانى در حد كمال رسيد، و بر پاى خويش استوار ماند، گردن كشى آغاز كرد، و روى از خدا گرداند، و در بيراهه گام نهاد، در هوا پرستى غرق شد، و براى به دست آوردن لذّت هاى دنيا تلاش فراوان كرد، و سر مست شادمانى دنيا شد.
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
ثُمَّ لَا يَحْتَسِبُ رَزِيَّةً وَ لَا يَخْشَعُ تَقِيَّةً فَمَاتَ فِي فِتْنَتِهِ غَرِيراً وَ عَاشَ فِي هَفْوَتِهِ يَسِيراً لَمْ يُفِدْ عِوَضاً وَ لَمْ يَقْضِ مُفْتَرَضاً.
(انسان) هرگز نمى پندارد مصيبتى پيش آيد و بر اساس تقوى فروتنى ندارد، ناگهان سرمست و مغرور در اين آزمايش چند روزه، مرگ او را مى ربايد، او را كه در دل بد بختى ها اندكى زندگى كرده و آنچه را كه از دست داده عوضى به دست نياورده است و آنچه از واجبات را كه ترك كرده، قضايش را بجا نياورده است.
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
عبرت از مرگ
دَهِمَتْهُ فَجَعَاتُ الْمَنِيَّةِ فِي غُبَّرِ جِمَاحِهِ وَ سَنَنِ مِرَاحِهِ فَظَلَّ سَادِراً وَ بَاتَ سَاهِراً فِي غَمَرَاتِ الْآلَامِ وَ طَوَارِقِ الْأَوْجَاعِ وَ الْأَسْقَامِ بَيْنَ أَخٍ شَقِيقٍ وَ وَالِدٍ شَفِيقٍ وَ دَاعِيَةٍ بِالْوَيْلِ جَزَعاً وَ لَادِمَةٍ لِلصَّدْرِ قَلَقاً وَ الْمَرْءُ فِي سَكْرَةٍ مُلْهِثَةٍ وَ غَمْرَةٍ كَارِثَةٍ وَ أَنَّةٍ مُوجِعَةٍ وَ جَذْبَةٍ مُكْرِبَةٍ وَ سَوْقَةٍ مُتْعِبَةٍ.
پس در اواخر سركشى و پيروى از هواى نفس و هنگام خوشحالى، اندوههاى مرگ انسان را فرا گرفت و با دردهاى سخت و بيماريهاى گوناگون كه بحران آن در شب است، حيران و سرگردان روز را بشب مى آورد و شب را تا بروز بيدار بود، در حالتى كه برادر غم خوار و پدر مهربان و همسرى كه از بى صبرى واى واى مى گفت و دختر (يا مادر) كه از اضطراب و نگرانى به سينه مى زد، در اطراف او بودند و آن مرد در بيهوشى جان كندن كه او را بخود مشغول داشت در غمّ و اندوه بسيار و ناله دردناك و جان دادن با سختى و رفتن از دنيا از روى رنج مبتلا بود.
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
عبرت از مرگ
ثُمَّ أُدْرِجَ فِي أَكْفَانِهِ مُبْلِساً وَ جُذِبَ مُنْقَاداً سَلِساً، ثُمَّ أُلْقِيَ عَلَى الْأَعْوَادِ رَجِيعَ وَصَبٍ وَ نِضْوَ سَقَمٍ تَحْمِلُهُ حَفَدَةُ الْوِلْدَانِ وَ حَشَدَةُ الْإِخْوَانِ إِلَى دَارِ غُرْبَتِهِ وَ مُنْقَطَعِ زَوْرَتِهِ وَ مُفْرَدِ وَحْشَتِهِ، حَتَّى إِذَا انْصَرَفَ الْمُشَيِّعُ وَ رَجَعَ الْمُتَفَجِّعُ أُقْعِدَ فِي حُفْرَتِهِ نَجِيّاً لِبَهْتَةِ السُّؤَالِ وَ عَثْرَةِ الِامْتِحَانِ.
سپس او را در کفن هايش مى پيچند، در حالى که از همه چيز مأيوس شده و همه را به دست فراموشى سپرده است. و او را به آسانى در حالى که کاملا تسليم است، برمى گيرند و پيکر خسته و رنجيده اش را که بر اثر بيمارى ها کاملا لاغر شده، بر چوب هاى تابوت مى افکنند; در حالى که فرزندان و نوه ها و جمع دوستان، تابوت او را بر دوش مى کشند و به سوى خانه غربت -که ديدار او در آنجا از همگان قطع مى شود و در تنهايى وحشتناکى، فرو مى رود- حمل مى کنند. اين وضع همچنان ادامه مى يابد تا تشييع کنندگان (باسپردن جنازه او به آرامگاه ابديش) باز گردند و گريه کنندگانِ بى تاب، خاموش شوند (و او را تنها بگذارند) در آن حفره گورش مى نشانند (و از او سؤال مى کنند) در حالى که از ترس و تحيّر در برابر سؤال و لغزشِ در آزمون، آهسته سخن مى گويد.
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
حوادث پس از مرگ
وَ أَعْظَمُ مَا هُنَالِكَ بَلِيَّةً نُزُولُ الْحَمِيمِ وَ تَصْلِيَةُ الْجَحِيمِ وَ فَوْرَاتُ السَّعِيرِ وَ سَوْرَاتُ الزَّفِيرِ، لَا فَتْرَةٌ مُرِيحَةٌ وَ لَا دَعَةٌ مُزِيحَةٌ وَ لَا قُوَّةٌ حَاجِزَةٌ وَ لَا مَوْتَةٌ نَاجِزَةٌ وَ لَا سِنَةٌ مُسَلِّيَةٌ بَيْنَ أَطْوَارِ الْمَوْتَاتِ وَ عَذَابِ السَّاعَاتِ إِنَّا بِاللَّهِ عَائِذُونَ.
و بزرگترين بلا در آنجا، آب سوزان دوزخ و ورود در جهنّم و شعله هاى برافروخته و نعره هاى آتش آن است. نه فَتْرتى آرام بخش در عذاب او است و نه آرامشى که از درد جانکاه او بکاهد. نه قدرتى که مانع کيفر او شود، نه مرگى که او را از اين همه مصايب برهاند، و نه خوابى که به او تسکين دهد; بلکه در ميان انواع کيفرهاى مرگبار و عذاب هاى مداوم گرفتار است! و ما به خدا پناه مى بريم! (از چنين سرنوشتى).
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
عبرت گرفتن از گذشتگان
عِبَادَ اللَّهِ، أَيْنَ الَّذِينَ عُمِّرُوا فَنَعِمُوا وَ عُلِّمُوا فَفَهِمُوا وَ أُنْظِرُوا فَلَهَوْا وَ سُلِّمُوا فَنَسُوا؟ أُمْهِلُوا طَوِيلًا وَ مُنِحُوا جَمِيلًا وَ حُذِّرُوا أَلِيماً وَ وُعِدُوا جَسِيماً. احْذَرُوا الذُّنُوبَ الْمُوَرِّطَةَ وَ الْعُيُوبَ الْمُسْخِطَةَ.
اى بندگان خدا! کجا هستند کسانى که عمر طولانى به آنها داده شد و در ناز و نعمت به سر مى بردند (امّا قدر آن را ندانستند) و آنها که تعليم داده شدند و فهميدند (ولى هرگز به آن عمل نکردند) و کسانى که به آنان مهلت داده شد (تا به اصلاح اعمال خويش بپردازند) ولى به بيهوده کارى پرداختند و آنها که سلامت نصيبشان شد، ولى اين نعمت بزرگ را فراموش کردند (و هيچ گاه شکر آن را به جا نياوردند). (آرى) به آنها براى مدّت طولانى مهلت داده شد و نعمت هاى زيبا در اختيارشان قرار گرفت. آنان را از کيفر گناهانشان بر حذر داشتند (تا از آن بپرهيزند) و پاداش هاى بزرگ (در برابر اطاعت فرمان خدا) به آنها وعده داده شد (ولى آن را نيز به فراموشى سپردند) بترسيد از گناهانى که انسان را به هلاکت مى افکند! و از عيوبى که موجب خشم پروردگار است!
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
عبرت از گذشتگان
أُولِي الْأَبْصَارِ وَ الْأَسْمَاعِ وَ الْعَافِيَةِ وَ الْمَتَاعِ، هَلْ مِنْ مَنَاصٍ أَوْ خَلَاصٍ أَوْ مَعَاذٍ أَوْ مَلَاذٍ أَوْ فِرَارٍ أَوْ مَحَارٍ أَمْ لَا؟ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ، أَمْ أَيْنَ تُصْرَفُونَ، أَمْ بِمَا ذَا تَغْتَرُّونَ؟ وَ إِنَّمَا حَظُّ أَحَدِكُمْ مِنَ الْأَرْضِ ذَاتِ الطُّوْلِ وَ الْعَرْضِ قِيدُ قَدِّهِ [مُنْعَفِراً] مُتَعَفِّراً عَلَى خَدِّهِ.
اى صاحبان چشم و گوش بينا و شنوا، و اى دارندگان عافيت و امکانات و متاع دنيا! آيا هيچ راه گريز يا خلاص و پناهگاه و قلعه محکم، و يا فرار و بازگشتى وجود دارد، يا نه؟ حال «چگونه (از راه حق) منحرف مى شويد!» يا به کجا مى رويد! يا به چه چيز مغرور مى شويد؟! اين در حالى است که بهره هر يک از شما از زمين، با اين طول و عرضش، تنها به اندازه قامت او است، در حالى که گونه اش بر خاک ساييده مى شود!
#خطبه۸۳
#خطبه_غراء
#نهج_البلاغه
#بند_پایانی_خطبه
الْآنَ عِبَادَ اللَّهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الْإِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الْأَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الِاحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ، قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ.
(قال الشريف: و في الخبر أنه (علیه السلام) لمّا خَطب بهذه الخطبة اقشعرّت لها الجُلود و بَكت العيون و رَجفت القلوب و من الناس من يُسمّي هذه الخطبة الغرّاء.)
اى بندگان خدا! هم اکنون که ريسمان مرگ بر گلوى شما نيفتاده و روح (براى بدست آوردن کمالات) آزاد است و بدنها راحت، و مى توانيد با کمک يکديگر مشکلات را حل کنيد و هنوز مهلتى داريد و فرصت براى تصميم گرفتن باقى است و راه توبه و بازگشت از گناه باز است (از اين فرصت هاى گرانبها استفاده کنيد!) پيش از آنکه در سختى و تنگنا و ترس و نابودى قرار گيريد و پيش از فرا رسيدن مرگى که در انتظار است و قبل از آنکه دست قدرتِ خداوندِ قوىّ مقتدر، شما را بگيرد (آرى پيش از همه اينها، فرصت را مغتنم بشمريد و زاد و توشه برگيريد).
( سيّد رضىّ فرمايد: در خبر است كه چون امير المؤمنين عليه السّلام اين خطبه را خواند، تن ها از شنيدن آن لرزيد، و ديده ها باران اشك باريد، و دلها از بيم بتپيد، و بعضی مردم آن را خطبه غرّا ناميده اند.)
#خطبه_۸۳
#خطبه_غراء
#پایان_خطبه