#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
صفات پرهیزکاران
عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ؛ فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ، وَ هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا، فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ؛ قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِيفَةٌ وَ حَاجَاتُهُمْ خَفِيفَةٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِيفَةٌ؛ صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً، أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً، تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ يَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ؛ أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا، وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا.
تنها آفريدگار در نظرشان بزرگ است و جز او هر چه هست در ديدگانشان خُرد مى نمايد. با بهشت چنان اند كه گويى مى بينندش و غرق نعمتهايش هستند. و با دوزخ چنانند كه گويى مى بينندش و به عذاب آن گرفتارند.
دلهايشان اندوهگين است و مردمان از آسيبشان در امان اند. بدنهاشان لاغر است و نيازهاشان اندك است و نفسهايشان به زيور عفت آراسته است.
روزى چند در بلا پاى مى فشرند و از پى آن آسايشى ابدى دارند. اين معاملت، كه پروردگارشان نيز برايشان آسانش ساخته است، سود بسيار دهد. دنيا در طلب آنهاست و آنها از دنيا گريزان اند. به اسارتشان مى گيرد ولى جانهاى خويش به فديه دهند تا از اسارت برهند.
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
صفات پرهیزکاران
أَمَّا اللَّيْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِينَ لِأَجْزَاءِ
الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلًا، يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ يَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ؛ فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ، رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ؛ وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ، أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ؛ فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَكُفِّهِمْ وَ رُكَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، يَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِي فَكَاكِ رِقَابِهِمْ.
اما شب هنگام بر پاى خود (به نماز) مى ايستند و آيات قرآن را شمرده و با تدبر مى خوانند، به وسيله آن، جان خويش را محزون مى سازند و داروى درد خود را از آن مى طلبند. هنگامى که به آيه اى مى رسند که در آن، تشويق است (تشويق به پاداشهاى بزرگ الهى در برابر ايمان و عمل صالح) با اشتياق فراوان بر آن تکيه مى کنند و چشم جانشان با علاقه بسيار در آن خيره مى شود و گويى آن بشارت را در برابر چشم خود مى بينند و هنگامى که به آيه اى مى رسند که بيم و انذار در آن است (انذار در برابر گناهان) گوشهاى دل خويش را براى شنيدن آن باز مى کنند و گويى فريادها و ناله هاى زبانه هاى آتش دوزخ در درون گوششان طنين انداز است! آنها قامت خود را در پيشگاه خدا خم مى کنند (و به رکوع مى روند) و پيشانى و کف دست ها و سر زانوها و نوک انگشتان پا را (به هنگام سجده) بر زمين مى گسترانند و آزادى خويش را از پيشگاه خداوند متعال درخواست مى کنند.
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
صفات پرهیزکاران
وَ أَمَّا النَّهَارَ فَحُلَمَاءُ عُلَمَاءُ أَبْرَارٌ أَتْقِيَاءُ، قَدْ بَرَاهُمُ الْخَوْفُ بَرْيَ الْقِدَاحِ، يَنْظُرُ إِلَيْهِمُ النَّاظِرُ فَيَحْسَبُهُمْ مَرْضَى، وَ مَا بِالْقَوْمِ مِنْ مَرَضٍ؛ وَ يَقُولُ لَقَدْ خُولِطُوا، وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ أَمْرٌ عَظِيمٌ؛ لَا يَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ الْقَلِيلَ وَ لَا يَسْتَكْثِرُونَ الْكَثِيرَ، فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ؛ إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ، خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ، فَيَقُولُ أَنَا أعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي، اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُونَ.
پرهيزگاران به هنگام روز، دانشمندانى بردبار و نيکوکارانى با تقوا هستند، ترس و خوف (در برابر مسؤوليتهاى الهى) بدنهاى آنها را همچون چوبه هاى تير، تراشيده و لاغر ساخته است، آن گونه که بينندگان (ناآگاه) آنها را بيمار مى پندارند، در حالى که هيچ بيمارى در وجودشان نيست و گوينده (بى خبر وغافل) مى گويد: افکارشان به هم ريخته و بيمار دل اند، در حالى که انديشه اى بس بزرگ با فکر آنان آميخته است.
از اعمال اندک، خشنود نمى شوند و اعمال فراوان خود را زياد نمى شمارند، بلکه پيوسته خود را (به کوتاهى و قصور) متّهم مى سازند، و از اعمال خود نگرانند، هر گاه يکى از آنها را مدح و ستايش کنند. از آنچه درباره او گفته شده به هراس مى افتد و مى گويد : من از ديگران نسبت به خود آگاه ترم و پروردگارم به اعمال من از من آگاه تر است. بارالها! مرا به جهت نيکيهايى که به من نسبت مى دهند مؤاخذه مفرما! و مرا برتر از آنچه آنها گمان مى کنند قرار ده و گناهانى را که من دارم و آنها نمى دانند ببخش!
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
نشانه های پرهیزکاران
فَمِنْ عَلَامَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ وَ حَزْماً فِي لِينٍ وَ إِيمَاناً فِي يَقِينٍ وَ حِرْصاً فِي عِلْمٍ وَ عِلْماً فِي حِلْمٍ وَ قَصْداً فِي غِنًى وَ خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ وَ تَجَمُّلًا فِي فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ وَ طَلَباً فِي حَلَالٍ وَ نَشَاطاً فِي هُدًى وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمَعٍ.
از نشانه هاى هر يک از آنها اين است که او را در دين خود قوى مى بينى و در عين قاطعيت، نرم خوست، داراى ايمانى مملوّ از يقين، و حرص در کسب دانش، و آگاهى در عين بردبارى، و ميانه روى در حال غنا و ثروت، و خشوع در عبادت، و آراستگى در عين تهيدستى، و شکيبايى در شدائد، و طلب روزى حلال، و نشاط در راه هدايت و دورى از طمع است.
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
نشانه های پرهیزکاران
يَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَلٍ؛ يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّكْرُ؛ يَبِيتُ حَذِراً وَ يُصْبِحُ فَرِحاً، حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَةِ
پيوسته عمل صالح انجام مى دهد و با اين حال ترسان است (که از او پذيرفته نشود) روز را به پايان مى برند در حالى که همّ او سپاسگزارى و شکر (خداوند) است، و صبح مى کند در حالى که همه همّش ياد خداست.
شب را سپرى مى کند در حالى که ترسان است، و صبح بر مى خيزد در حالى که شادمان است; ترسان از غفلتهايى است که از آن برحذر داشته شده و شادمان براى فضل و رحمتى است که به او رسيده (زيرا روز ديگرى از خدا عمر گرفته و درهاى سعى و تلاش را به روى او گشوده است).
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
نشانه های پرهیزکاران
إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكْرَهُ لَمْ يُعْطِهَا سُؤْلَهَا فِيمَا تُحِبُّ؛ قُرَّةُ عَيْنِهِ فِيمَا لَا يَزُولُ وَ زَهَادَتُهُ فِيمَا لَا يَبْقَى؛ يَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ وَ الْقَوْلَ بِالْعَمَلِ.
هرگاه نفس او در انجام وظايفى که از آن ناخشنود است سرکشى کند، او نيز نفس خود را از آنچه دوست دارد محروم مى سازد. چشم روشنى او در چيزى است که زوال در آن راه ندارد و زهد و بى اعتنايى اش نسبت به چيزى است که بقا و دوامى در آن نيست. علم را با حلم مى آميزد و گفتار را با کردار.
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
نشانه های پرهیزکاران
تَرَاهُ قَرِيباً أَمَلُهُ، قَلِيلًا زَلَـلُه، خَاشِعاً قَلْبُهُ، قَانِعَةً نَفْسُهُ، مَنْزُوراً أَكْلُهُ، سَهْلًا أَمْرُهُ، حَرِيزاً دِينُهُ، مَيِّتَةً شَهْوَتُهُ، مَكْظُوماً غَيْظُهُ؛ الْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ؛ إِنْ كَانَ فِي الْغَافِلِينَ كُتِبَ فِي الذَّاكِرِينَ، وَ إِنْ كَانَ فِي الذَّاكِرِينَ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ.
او (پرهيزکار) را مى بينى که آرزويش نزديک، لغزشش کم، قلبش خاشع، نفسش قانع، خوراکش اندک، امورش آسان، دينش محفوظ، شهوت سرکشش مرده و خشمش فرو خورده شده است. (مردم) به خير او اميدوار و از شرّش در امانند. اگر در ميان غافلان باشد جزو ذاکران محسوب مى شود و اگر در ميان ذاکران باشد در زمره غافلان نوشته نمى شود.
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
سیره پرهیزکاران
يَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ يُعْطِي مَنْ حَرَمَهُ وَ يَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ.
کسى را که به او ستم کرده (و پشيمان است) مى بخشد و به آن کس که محرومش ساخته عطا مى کند و به کسى که پيوندش را با وى قطع کرده است، مى پيوندد.
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
سیره پرهیزکاران
بَعِيداً فُحْشُهُ، لَيِّناً قَوْلُهُ، غَائِباً مُنْكَرُهُ، حَاضِراً مَعْرُوفُهُ، مُقْبِلًا خَيْرُهُ، مُدْبِراً شَرُّهُ.
از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، بدى هاى او پنهان، و كار نيكش آشكار است. نيكى هاى او به همه رسيده، آزار او به كسى نمى رسد.
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
سیره پرهیزکاران
فِي الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَ فِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ؛ لَا يَحِيفُ عَلَى مَنْ يُبْغِضُ وَ لَا يَأْثَمُ فِيمَنْ يُحِبُّ؛ يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ عَلَيْهِ؛ لَا يُضِيعُ مَا اسْتُحْفِظَ وَ لَا يَنْسَى مَا ذُكِّرَ.
در برابر حوادث سخت، استوار و در حوادث ناگوار، شکيبا و به هنگام فزونى نعمت شکرگزار است. به کسى که با او دشمنى دارد ستم نمى کند و به سبب دوستى با کسى مرتکب گناه نمى شود و پيش از آنکه شاهدى بر ضدّش اقامه شود اعتراف به حق مى کند. آنچه حفظش را به او سپرده اند تباه نمى سازد و آنچه را به او تذکّر داده اند فراموش نمى کند.
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
سیره پرهیزکاران
فِي الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَ فِي الرَّخَاءِ شَكُورٌ؛ لَا يَحِيفُ عَلَى مَنْ يُبْغِضُ وَ لَا يَأْثَمُ فِيمَنْ يُحِبُّ؛ يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ عَلَيْهِ؛ لَا يُضِيعُ مَا اسْتُحْفِظَ وَ لَا يَنْسَى مَا ذُكِّرَ.
در برابر حوادث سخت، استوار و در حوادث ناگوار، شکيبا و به هنگام فزونى نعمت شکرگزار است. به کسى که با او دشمنى دارد ستم نمى کند و به سبب دوستى با کسى مرتکب گناه نمى شود و پيش از آنکه شاهدى بر ضدّش اقامه شود اعتراف به حق مى کند. آنچه حفظش را به او سپرده اند تباه نمى سازد و آنچه را به او تذکّر داده اند فراموش نمى کند.
#خطبه۱۹۳
#نهج_البلاغه
#خطبه_متقین
سیره پرهیزکاران
وَ لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ وَ لَا يُضَارُّ بِالْجَارِ وَ لَا يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ وَ لَا يَدْخُلُ فِي الْبَاطِلِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛ إِنْ صَمَتَ لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِكَ لَمْ يَعْلُ صَوْتُهُ وَ إِنْ بُغِيَ عَلَيْهِ صَبَرَ حَتَّى يَكُونَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي يَنْتَقِمُ لَهُ.
مردم را با نام هاى زشت نمى خواند و به همسايگان زيان نمى رساند. مصيبت زده را شماتت نمى کند. در امور باطل وارد نمى شود و از دائره حق بيرون نمى رود. هر گاه سکوت کند سکوتش وى را غمگين نمى سازد واگر بخندد صدايش به قهقهه بلند نمى شود و هر گاه به او ستمى شود (حتى الامکان) صبر مى کند تا خدا انتقامش را بگيرد.
#خطبه۱۹۳