🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
2️⃣ عبرت گرفتن از دنيا
📝اے بندگان خدا! بدانيد شما و آنان ڪہ در اين دنيا زندگۍ مےكنيد بر همان راهـے مےرويد ڪہ گذشتگان پيمودند، آنان زندگيشان از شما درازتر، خانہ هايشان آبادتر و آثارشان از شما بيشتر بود، ڪہ ناگهان صدايشان خاموش و وزش بادها در سرزمینشان ساكت و اجسادشان پوسيدھ و سرزمينشان خالـے و آثارشان ناپديد شد. قصرهاۍ بلند و محكم و بساط عيش و بالشهاۍ نرم را بھ سنگ ها و آجرها و قبرهاے بھ هم چسبيدھ تبديل كردند، گورهایۍ ڪھ بناۍ آن بر خرابـے و با خاك ساختہ شدھ است، گورها بھ هم نزديك اما ساكنان آنها از هم دور و غريبند در وادۍ وحشتناك بھ ظاهر آرام اما گرفتار قرار دارند، نھ در جایۍ ڪہ وطن گرفتند انس مےگيرند و نھ با همسايگان ارتباطـے دارند، در صورتيكہ با يكديگر نزديك و در كنار هم جاۍ دارند.
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
📚چگونہ يكديگر را ديدار كنند در حالیکہ فرسودگـے آنها را درهم كوبيدھ و سنگ و خاك آنان را در كام خود فرو بردھ است. شما هم راهـے را خواهيد رفت ڪہ آنان رفتہ اند و در گرو خانہ هایۍ قرار خواهيد گرفت ڪہ آنها قرار دارند و گورها شما را بھ امانت خواهند پذيرفت، پس چگونہ خواهيد بود كھ عمر شما بہ سر آيد و مردگان از قبرها برخيزند؟
⇦(در آن هنگام ڪہ هر كس بھ اعمال از پيش فرستادھ آزمايش مےشود و بھ سوۍ خدا ڪہ مولا و سرپرست آنهاست باز مےگردد و هر دروغۍ را ڪھ مےبافتند براۍ آنان سودۍ نخواهد داشت.)
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
📜 #خطبہ225:
⇦یارۍ خواستن از خدا در مشکلات اقتصادۍ
✨خدايا آبرويم را با بے نيازۍ نگهدار و با تنگدستـے شخصيت مرا لكہ دار مفرما،ڪہ از روزۍ خواران تو روزے خواهم و از بدکاران مهر و محبت طلب کنم. مرا در ستودن آن كس ڪھ بہ من عطایۍ فرمود موفق فرما و در نكوهش آن كس کھ از من دريغ داشت آزمايش فرما، در صورتيكہ در پشت پردھ اختيار هر بخشش و دريغـے در دست تو است و تو بر همہ چيز توانایـــــے.
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
📜 #خطبہ224 : این سخنرانـے در شهر کوفہ در دوران زمامدارۍ آن حضرت ایراد شد.
1⃣ پرهيز از ستمكارۍ
👈🏻سوگند بھ خدا اگر تمام شب را بر روۍ خارهاۍ سعدان بھ سر ببرم و يا با غل و زنجير بہ اين سو يا آن سو كشيدھ شوم، خوش تر دارم تا خدا و پيامبرش را در روز قيامت در حالـے ملاقات كنم ڪہ بھ بعضـے از بندگان ستم و چيزۍ از اموال را غصب كردھ باشم، چگونہ بر كسـے ستم كنم براۍ نفس خويش ڪہ بھ سوۍ كهنگـے و پوسيدھ شدن پيش مےرود و در خاك زمان طولانۍ اقامت مےكند.
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
2⃣ عدالت علوۍ (پرهيز از امتيازخواهـے)
✔️بخدا سوگند، برادرم عقيل را ديدم ڪہ بھ شدت تهيدست شدھ و از من درخواست داشت تا يك من از گندمهاۍ بيت المال را بہ او به ببخشم، كودكانش را ديدم ڪہ از گرسنگـے داراۍ موهاے ژوليدھ و رنگشان تيرھ شدھ بود گويا با نيل رنگ شدھ بودند. پـے در پـے مرا ديدار و درخواست خود را تكرار مےكرد، چون گفتہ هاۍ او را گوش فرادادم پنداشت ڪہ دين خود را بھ او واگذار مےكنم، بھ دلخواھ او رفتار و از راھ و رسم عادلانہ خود دست بر مےدارم، روزۍ آهنـے را در آتش گداختہ بھ جسمش نزديك كردم تا او را بيازمايم، پس چونان بيمار از درد فرياد زد ونزديك بود از حرارت آن بسوزد. بہ او گفتم اۍ عقيل! گريہ كنندگان بر تو بگريند از حرارت آهنـے مےنالۍ ڪہ انسانۍ بھ بازيچہ آن را گرم ساختہ است؟ اما مرا بھ آتش دوزخۍ مےخوانۍ ڪہ خداۍ جبّارش با خشم خود آن را گداختہ است، تو از حرارت ناچيز مےنالۍ و من از حرارت آتش الهـے ننالم؟
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
📌و از اين حادثہ شگفت آورتر اينكہ شب هنگام كسـے بھ ديدار ما آمد و ظرفـے سرپوشيدھ پر از حلوا داشت، معجونـے در آن ظرف بود ڪہ از آن تنفر داشتم، گويا آن را با آب دهان مار سم يا قـے كردھ آن مخلوط کردھ اند، بہ او گفتم: هديہ است؟ يا زكات يا صدقہ؟ڪہ اين دو بر ما اهل بيت پيامبر (صلـے الله علیہ و آلہ وسلم ) حرام است. گفت: نھ زكات است نہ صدقہ، بلكہ هديہ است. گفتم: زنان بچہ مردھ بر تو بگريند، آيا از راھ دين وارد شدۍ ڪہ مرا بفريبۍ؟ يا عقلت آشفتہ شدھ يا جن زدھ شدۍ؟ يا هذيان مےگویۍ؟ بخدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچہ در زير آسمانهاست بھ من دهند تا خدا را نافرمانـے كنم ڪہ پوست جوۍ را از مورچہ اے بھ ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد و همانا اين دنياۍ آلودھ شما نزد من از برگ جويدھ شدھ دهان ملخ پست تر است علـے را با نعمتهاۍ فناپذير، و لذتهاے ناپايدار چھ كار؟! بہ خدا پناھ مےبريم از خفتن عقل و زشتۍ لغزشها و از او يارۍ مےجوييم.
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱