eitaa logo
نهضت نهج البلاغه خوانی فیازمان
27 دنبال‌کننده
592 عکس
114 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت نود و ششم ❇️ در سینه‌ام علم فراوانی سنگینی می‌کند [ یک شب دست کمیل را گرفتم، با هم از کوفه بیرون آمدیم و این مطالب را به او گفتم: ] 🔻ای کمیل، این دل‌ها ظرف‌هایی هستند که بهترین آنها نگهدارنده‌ترین آنهاست، پس آنچه می‌گویم نگه‌دار و به‌خاطر بسپار. مردم سه دسته اند: دانشمند الهی یا شاگردی که در راه نجات است یا فرومایه‌ای نادان که در پی هر آوازی حرکت می‌کند و هر بادی که بوزد، به دنبال آن می‌جهد. این فرد از نور علم بهره‌ای نبرده و به پایه استواری تکیه نکرده است. 🔻ای کمیل! علم و دانش بهتر از مال و دارایی است؛ زیرا علم نگهبان توست، ولی تو نگهبان مال هستی! مال با خرج‌کردن کم می‌شود؛ ولی علم با تعلیم به دیگران فزونی می‌یابد. 🔻ای کمیل! دوست داشتن علم و دانش، همان دینی است که مردم باید متدین به آن شوند. انسان در زندگی خود، به وسیله علم، پیروی از خدا را به کمال می‌رساند و پس از مرگ، نام خوش از خود برجا می‌نهد؛ اما ارزشی که با مال به دست آید، با از دست دادن آن نیز از بین می‌رود. 🔻ای کمیل! خزانه‌داران اموال با اینکه هنوز زنده‌اند، در حقیقت مرده‌اند! ولی دانشمندان تا روزگار برپاست، پایدار و باقی هستند. جسم‌هایشان ناپدید می‌شود؛ ولی حقیقت شان در دلها ماندگار است. 🔻آه‌! که سینه من گنجینه علم و دریایی از معارف است! ای‌کاش افرادی را می‌یافتم که شایسته فراگیری این دانش باشند! آری، کسانی را سراغ دارم که تیزهوش‌اند و فهم خوبی دارند، اما به آنان اطمینانی نیست؛ زیرا دین را وسیله‌ای برای رسیدن به دنیا قرار می‌دهند! به کمک حجت‌های الهی بر بندگان خدا برتری می‌جویند و با نعمت‌های خدا، بر اولیای الهی بزرگی می‌کنند، تا مردمان کوتاه‌اندیش به‌جای ولیّ حق، آنان را امام و رهبر خود بگیرند. از سوی دیگر، کسانی را سراغ دارم که در برابر اهل علم مطیع و رام‌اند، ولی در این راه از زیرکی و ژرف‌اندیشی لازم برخوردار نیستند؛ لذا با نخستین شبهه‌ای که در دلشان بیفتد، غبار تردید قلبشان را فرامی‌گیرد. بدانید که به هیچ یک از این دو دسته نمی‌توان اطمینان کرد؛ زیرا کسانی که با حرص تمام به لذّت‌های دنیوی پرداخته و در برابر شهوت از خود بی‌خود شده‌اند و برای گردآوردن سرمایه دنیوی و ذخیره کردن مال سرگرم هستند، شایسته رهبری دینی مردم نخواهند بود. اینان به حیوانات چرنده بیشتر شبیه‌اند تا به انسان! آری چنین است که وقتی برای انتقال دانش، فرد شایسته‌ای یافت نشد، علم هم با مرگ حاملان آن می‌میرد. 🔻خداوندا، تو هرگز زمین را از حجت قائم که یا ظاهر است و مشهور یا پنهان است و هراسان، خالی نمی‌گذاری، تا دلایل آشکار تو باطل نشود. این حجت‌های الهی چند نفر هستند و کجایند؟ به خدا سوگند، این حجت‌های الهی کمترین تعداد و بزرگترین نقش و مقام و منزلت را دارند. خداوند به وسیله آنان دلایل و نشانه‌های خود را حفظ می‌کند تا آنان نیز این دلایل و نشانه‌ها را به افرادی نظیر خود بسپارند و در دل‌های همانند خود بکارند. 🔻علم و دانش از راه حقیقت به آنها هجوم آورده است؛ پس آنان با نسیم روح‌افزای یقین هم‌آغوش شده اند. آنچه مردم خوش‌گذران دشوار می‌شمارند، آنان آسان می‌انگارند و ایشان به چیزهایی خو گرفته‌اند که نادان‌ها از آنها وحشت دارند و با تن‌هایی که جان آنها را به ملکوت اعلا آویخته است، در دنیا به سر می‌برند. 🔻ای کمیل، آنان جانشینان خداوند در زمین و دعوت‌کنندگان به دین او هستند. آه! آه! چقدر مشتاق دیدارشان هستم. برای خودم و شما از خداوند آمرزش می‌طلبم. 📚منابع: ۱.الخصال، ج۱، ص۱۸۶ ۲. الغارات، چ۱، ص۸۹ ۳. نهج البلاغه، قصار ۱۴۷ ۴. شیخ مفید، الامالی، مجلس۲۹، ح۳، ص۲۴۷ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔴 نا امیدی چرا ؟! 🔹 در شگفتم از كسی كه می تواند استغفار كند و با این حال نااميد است. 📒 ، حکمت ۸۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
941367043_-210179.mp3
3.7M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 5⃣ ⭕️ حماقت ونشانه های آن 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 5 ) 🔷 حماقت ونشانه های آن 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ می فرمایند: « أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ یعنی بزرگترین فقر حماقت است. 🔰 پیرامون حماقت دو نشانه و یک توصیه در نهج البلاغه داریم. 🔸نشانه های حماقت: 1⃣ اما نشانه اول این است که کسی عیبی در مردم ببیند و آن را زشت بشمارد ولی به همان عیب در وجود خودش راضی باشد. 🔻حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: «وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ » ؛ و کسی که در عیوب مردم دقّت کند و آن عیوب را در مردم زشت بشناسد وسپس همان عیب را برای خودش راضی بشود، پس چنین کسی حقیقتاً احمق است. 2⃣ نشانه دوّم این است که احمق قبل از اینکه بیاندیشد، سخن می گوید. 🔻در حکمتهای ۴۰ و ۴۱ با دو عبارت تقریباً متفاوت، حضرت این حقیقت را بیان فرمودند. 🔻در حکمت ۴۰ فرمودند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلب او حرکت می کند ، « وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ اما قلب و عقل انسان احمق تابع زبانش هستند. 🔻در حکمت ۴۱ هم فرمودند: « قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ» ؛ قلب انسان احمق در دهان اوست در حالی که « وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ » ؛ زبان انسان عاقل در قلب اوست. 🔻 بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ می فرمایند: « يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ» ؛ پسرم بپرهیز از همراهی و دوستی با احمق ، چرا؟ « فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ بخاطر اینکه احمق میخواهد به تو نفع برساند اما ضرر می رساند. 🔻 بنابراین بزرگترین فقر نداشتن عقل درست و حسابی در عمل است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
4_6044159733080787389.mp3
1.81M
💠 فروش نخلستان و انفاق تمامی دوازده هزار درهم 🔵 🔹 معامله با خدا بواسطه حضرت جبرائیل و حضرت میکائیل 🌿 شتر بهشتی ، درهم از طرف خدا و شرح کوتاه و بسیار زیبای ماجرا در همین فایل صوتی ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‌‏┅‏
4_5866005756658060739.mp3
3.5M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۹۵ تا خطبه ۱۹۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۵ تا خطبه ۱۹۴ ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 : در ستايش خدا و پيامبر 1⃣ نشانه های آشكار الهی 🔻ستايش خداوندی را سزاست كه نشانه های قدرت و بزرگی و عظمت خود را چنان آشكار كرد كه ديده ها را از شگفتی قدرتش به حيرت آورده و انديشه های بلند را از شناخت ماهيت صفاتش باز داشته است و گواهی می دهم كه جز خدای يكتا خدایی نيست، شهادتی برخواسته از ايمان و يقين و اخلاص و اقرار درست. و گواهی می دهم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده اوست، خدا پيامبرش را هنگامی فرستاد كه نشانه های هدايت از ياد رفته و راههای دين ويران شده بود، او حق را آشكار و مردم را نصيحت فرمود، همه را به رستگاری هدايت و به ميانه روی فرمان داد. (درود خدا بر او و خاندانش باد.) 2⃣ خداشناسی 🔻 و بدانيد ای بندگان خدا! كه خداوند شما را بيهوده نيافريد و بی سرپرست رها نكرد، از ميزان نعمتش بر شما آگاه و اندازه نيكيهای خود بر شما را می داند، از خدا درخواست پيروزی و رستگاری كنيد، از او بخواهيد و عطای او را درخواست كنيد كه ميان او و شما پرده و مانعی نيست و دری بروی شما بسته نمی گردد. خدا در همه جا و در هر لحظه و هر زمان با انسان و پريان است، عطای فراوان از دارایی او نمی كاهد و بخشيدن در گنج او كاستی نياورد و درخواست كنندگان، سرمايه او را به پايان نرسانند و عطاشدگان، سرمايه او را پايان نمی دهند و كسی مانع احسان به ديگری نخواهد بود و آوازی او را از آواز ديگر باز ندارد و بخشش او مانع گرفتن نعمت ديگری نيست و خشم گرفتن او مانع رحمت نمی باشد و رحمتش او را از عذاب غافل نمی سازد، پنهان بودنش مانع آشكار بودنش نيست و آشكار شدنش او را از پنهان ماندن باز نمی دارد. نزديك و دور است، بلندمرتبه و نزديك است، آشكار پنهان و پنهان آشكار است، جزا دهنده همگان است و خود جزا داده نمی شود، پديده ها را با فكر و انديشه نيافريده و از آنان برای خستگی و زحمات كمكی نخواسته است. 3⃣ ياد آخرت 🔻ای بندگان خدا! شما را به پرهيزكاری سفارش می كنم كه عامل کنترل و مايه استواری شماست، پس به رشته های تقوا چنگ آويزيد و به حقيقت های آن پناه آوريد، تا شما را به سرمنزل آرامش و جايگاه های وسيع و پناهگاههای محكم و منزلگاههای پرعزّت برساند، « در روزی كه چشمها خيره می شود» و همه جا در نظر انسان تاريك و گله های شتر و مال و اموال فراوان فراموش می گردد. زيرا در صور اسرافيل می دمند كه قلبها از كار می افتد، زبانها باز می ايستد، كوههای بلند و سنگهای محكم فرو می ريزد و قسمتهای سخت آن نرم چون سرابی می ماند، كوهستانها با زمين هموار می گردد چنان كه نه پستی و نه بلندی موجود است، پس در آن هنگام نه شفاعت كننده ای است كه شفاعت كند و نه دوستی كه نفع رساند و نه پوزش خواستن سودی دارد. ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۵ تا خطبه ۱۹۴ ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 ، وصف منافقان 1⃣ مشکلات رسالت 🔻خدا را بر توفيقی كه به اطاعتش داده و ما را از نافرمانی بازداشته ستايش می كنيم و از او می خواهيم كه نعمتش را كامل و دست ما را به ريسمان محكمش متصل گرداند. و شهادت می دهيم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده اوست كه در راه رضايت حق در كام هرگونه سختی و ناراحتی فرو رفت و جام مشكلات و ناگواريها را سركشيد، روزگاری خويشاوندان او به دورویی و دشمنی پرداختند و بيگانگان در كينه توزی و دشمنی با او متّحد شدند، اعراب برای نبرد با پيامبر عنان گسيخته و با تازيانه بر مركبها نواخته و از هر سو گرد می آمدند و از دورترين سرزمين و فراموش شده ترين نقطه ها، دشمنی خود را بر پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرود آوردند. 2⃣ سيمای منافقان 🔻 ای بندگان خدا! شما را به ترس از خدا سفارش می كنم و شما را از منافقان می ترسانم، زيرا آنها گمراه و گمراه كننده اند، خطاكار و به خطاكاری تشويق می كنند، به رنگهای گوناگون ظاهر می شوند، از ترفندهای گوناگون استفاده می كنند، برای شكستن شما از هر پناهگاهی سود می برند و در هر كمينگاهی به شكار شما می نشينند. قلبهايشان بيمار و ظاهرشان آراسته است، در پنهانی راه می روند و از بيراهه ها حركت می كنند، وصفشان دارو و گفتارشان درمان اما كردارشان دردی است بی درمان، بر رفاه و آسايش مردم حسد می ورزند و بر بلا و گرفتاری مردم می افزايند و اميدواران را نااميد می كنند، آنها در هر راهی كشته ای و در هر دلی راهی و بر هر اندوهی اشكها می ريزند، مدح و ستايش را به يكديگر قرض می دهند و انتظار پاداش می كشند، اگر چيزی را بخواهند اصرار می كنند و اگر ملامت شوند، پرده دری می كنند و اگر داوری كنند اسراف می ورزند. آنها برابر هر حقی باطلی و برابر هر دليلی شبهه ای و برای هر زنده ای قاتلی و برای هر دری كليدی و برای هر شبی چراغی تهيه كرده اند، با اظهار ياس می خواهند به مطامع خويش برسند و بازار خود را گرم سازند و كالای خود را بفروشند، سخن می گويند اما به اشتباه و ترديد می اندازند، توصيف می كنند اما فريب می دهند. در آغاز راه را آسان و سپس در تنگناها به بن بست می كشانند، آنها ياوران شيطان و زبانه های آتش جهنم می باشند. (آنان پيروان شيطانند و بدانيد كه پيروان شيطان زيانكارانند ) ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
4_5866005756658060740.mp3
4.62M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۵ تا خطبه ۱۹۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت نود و هفتم ❇️ از کم بودن رهروان حق نگران نباشید 🔻[ از جمله تذکرات من به مردم این بود: ] ای مردم، در پیمودن راه راست، از کمی شمار روندگان نهراسید؛ زیرا اکثر مردم در اطراف سفره‌ای جمع شده‌اند که سیری آن کوتاه و گرسنگی آن طولانی است. ای مردم، رضا و غضب، همه مردم را در پیامد آن شریک می‌سازد و همه افراد جامعه در نتایج خشنودی و خشم مشترک‌اند؛ چنان‌که دست و پای ناقه ثمود را یک نفر قطع کرد، اما عذاب آن تمام قوم ثمود را در بر گرفت؛ زیرا همگی آن را پسندیدند. خداوند سبحان می‌فرماید: "فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَفَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ؛ آنها یکی از یاران خود را صدا زدند. او به سراغ این کار آمد و ناقه را پی کرد. پس بنگرید عذاب و انذار‌های من چگونه بود! " 🔻و می‌فرماید: " فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا وَ لَا يَخَافُ عُقْبَاهَا؛ و ناقه را پی کردند؛ از این‌رو پروردگارشان آنها را به سبب گناهانشان درهم کوبید و با خاک یکسان کرد و خداوند هرگز از فرجام این کار بیم ندارد." 🔻آگاه باشید، اگر از کسی درباره قاتل من سوال شود و پاسخ‌دهنده بر این گمان باشد که قاتل من اهل ایمان است، پس او هم در زمره قاتلان من به شمار می‌رود! ای مردم، آن‌کس که راه آشکار را بپیماید، به آب می‌رسد و هرکس از بیراهه برود، منحرف می‌شود و سرگردان می‌ماند. ❇️ اهمیت حقّ النّاس [ بر بالای منبر کوفه بودم که گفتم: ] 🔻ای مردم، گناهان سه دسته اند: [ تنگی نفس به من دست داد که لحظاتی نتوانستم سخن بگویم، یکی از مخاطبان برخاست و گفت: یا امیرالمومنین، فرمودی سه نوع گناه وجود دارد، ولی تفسیر نکردی‌. توضیح دادم: ] 🔻بلی، خواستم آن را توضیح دهم؛ ولی تنگی نفس مانع شد. اکنون توضیح می‌دهم. گناهان سه دسته‌اند: گناهی که آمرزیده شود و گناهی که آمرزیده نشود و گناهی که امید آمرزش دارم، ولی بیمناک هم هستم. 🔻اما گناهی که آمرزیده است، گناه آن بنده‌ای است که خداوند او را در دنیا به سبب گناهش عقوبت کند؛ زیرا خدا عالی مقام‌تر و کریم‌تر از آن است که بنده خود را دو بار عقوبت کند. 🔻و گناهی که بخشیده نمی‌شود، ظلم بندگان به یکدیگر است. خدای متعال هنگامی که بر خلقش تجلی کرد، سوگند یاد کرد و فرمود: به عزت و جلالم سوگند، از ستم هیچ ظالمی نگذرم هرچند او، زدن مشتی یا فشردن دستی باشد یا ضربه حیوان شاخدار به حیوان بی شاخ باشد! پس خداوند قصاص بندگان را از یکدیگر گیرد تا ستمی از کسی نزد کسی نماند. آنگاه خداوند آنان را برای حساب مبعوث کند. 🔻و دسته سوم گناهان، گناهی است که خداوند آن را از خلقش پنهان داشته و توفیق توبه از آن گناه را به گنهکار داده است. گنهکار از گناهش بیمناک و به پروردگارش امیدوار است. پس ما برای او همان حالی را داریم که خودش آن حال را برای خود دارد؛ یعنی برای او امید رحمت داریم و برای او از عذاب خدا هم بیمناکیم. 📚منابع: ۱. قران کریم، سوره قمر، آیه ۲۹ تا ۳۰ ۲. قرآن کریم، سوره شمس، آیه ۱۴ تا ۱۵ ۳. الارشاد، ج۱، ص۲۷۶ ۴. نعمانی، الغیبه، ص۲۷ ۵. کافی، ج۲، ص۴۴۳ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 عذرخواهی از خدا 📿 هر موقع کاری کردیم که خدا از دستمون ناراحت شد، باید ازش معذرت خواهی کنیم و قول بدیم دیگه اون کار بد رو انجام ندیم. 🌱 📒 ، برگرفته از خطبه ۱۴۳ نهج البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1351687937_-210182.mp3
5.65M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 6⃣ ⭕️ عجب و خودپسندی 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (6) 🔷 عجب و خودپسندی 🔻 موضوع دیگری که در ادامه حکمت ۳۸ بیان شده است مسأله "عُجب یا خودپسندی" است. 🔹 " عُجب" یعنی اینکه انسان در خودش یک فضیلتی، یک هنری و یک توانمندی را درک کند و نسبت به آن متعجّب و خودپسند و خودخواه شود. 🔻 آثار شومی در زبان مولا علی (علیه السلام) برای مسأله و پدیده زشت عُجب بیان شده : 1⃣ اوّل تنهایی 🔻در حکمت ۱۱۳ می فرمایند: « لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ » ؛ هیچ تنهایی ای وحشتناک تر از عجب نیست. 2⃣ دوّم ترس 🔻همین حکمت ۳۸ می فرمایند : « أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ » ؛ ترسناک ترین ترس، عُجب است. 3⃣ سوّم حسادت به عقل، یعنی آسیب رساندن به عقل 🔻حضرت در حکمت ۲۱۲ می فرمایند: «عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ » ؛ خود پسندی انسان یکی از حسودان عقل اوست. شما عزیزان می دانید که حسادت یعنی چه ، حضرت در حکمت ۲۲۵ می فرمایند: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ» ؛ تعجّب می کنم از اینکه حسودان از سلامت بدنشان غفلت می کنند، یعنی با حسادت دارند به خودشان و بدنشان ضرر می زنند. 🔻پس عُجب انسان به خودش اوّلاً ضربه به جسمش و ثانیاً ضربه به عقلش می زند. لذا مولا علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی (علیه السلام) می فرمایند: « وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ» بدان! همانا خوپسندی بر خلاف صواب و درستی است، بدان که اعجاب آفت و آسیب به عقلها است. 4⃣ اثر شوم بعدی، منع ازدیاد نعمت و رشد است. یعنی عجب و خودپسندی مانع رشد انسان و ازدیاد نعمتها می شود. 🔻 در حکمت ۱۶۷ می فرمایند: « الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ » ؛ عُجب مانع ازدیاد نعمت و رشد می شود. 🔻بر اساس این آثار شوم از منظر مولا علی (علیه السلام)، حتی گناهی که انسان را نزد خدا شرمنده بکند بهتر از حسنه و کار نیکی است که باعث عُجب انسان شود. در حکمت ۴۶ این حقیقت را فرمودند که : «سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ»؛ گناهی که تو را شرمنده بکند نزد خدا از کار نیکی که تو را به عُجب بکشاند بهتر است. 🔻با این مقدّمات حضرت در نهج البلاغه توصیه های نسبت به عُجب دارند: 🔸 ۱. اولاً در حکمت ۱۵۰ می فرمایند : « لَا تَكُنْ مِمَّنْ يُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عُوفِيَ» ؛ از آدمهایی نباش که وقتی سالم و تندرست هستند دچار عُجب می شوند. 🔸۲. ثانیاً در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می نویسند: « إِیَّاکَ وَ الْإِعْجَابَ بِنَفْسِکَ» ؛ بپرهیز از اینکه خودپسند بشوی، « وَ الثِّقَةَ بِمَا یُعْجِبُکَ مِنْهَا » ؛ و اینکه اطمینان کنی به چیزهایی که به واسطه آن دچار عجب شدی، « وَ حُبَّ الْإِطْرَاءِ» ؛ بپرهیز از اینکه دلت بخواهد که مردم تو را ستایش کنند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
4_6048586010411927695.mp3
927.7K
💠 ماجرای «زاذان» 🔵 🔹خواندن اسم اعظم به گوش «زاذان» 📜منبع:سفینة البحار ج3ص458 🌿 یاد گیری قرآن و حفظ آن و شرح کوتاه و بسیار زیبای ماجرا در همین فایل صوتی ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‌‏┅‏
4_5870477165505547644.mp3
4.2M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۹۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۳ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : (يكی از ياران پرهيزكار امام (علیه السلام) به نام "هَمّام" گفت: ای اميرمؤمنان! پرهيزكاران را برای من آن چنان توصيف كن گويا آنان را با چشم می نگرم. امام (علیه السلام) در پاسخ او درنگی كرد و فرمودند: ای هَمام! از خدا بترس و نيكوكار باش كه خداوند با پرهيزكاران و نيكوكاران است. اما همام دست بردار نبود و اصرار ورزيد، تا آنكه امام (علیه السلام) تصميم گرفتند صفات پرهيزكاران را بيان فرمايند. پس خدا را سپاس و ثنا گفت و بر پيامبرش درود فرستاد و فرمودند:) {قسمت_اول} 1⃣ سيمای پرهيزكاران 🔻پس از ستايش پروردگار، همانا خداوند سبحان پديده ها را در حالی آفريد كه از اطاعتشان بی نياز و از نافرمانی آنان در امان بود. زيرا نه معصيت گناهكاران به خدا زيانی می رسانند و نه اطاعت مؤمنان برای او سودی دارد. روزی بندگان را تقسيم و هر كدام را در جايگاه خويش قرار داد. اما پرهيزكاران، در دنيا دارای فضيلت های برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان ميانه روی و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است. چشمان خود را بر آنچه خدا حرام كرده می پوشانند و گوشهای خود را وقف دانش سودمند كرده اند و در روزگار سختی و گشايش حالشان يكسان است و اگر نبود مرگی كه خدا بر آنان مقدر فرمود، روح آنان حتی به اندازه برهم زدن چشم، در بدنها قرار نمی گرفت، از شوق ديدار بهشت و از ترس عذاب جهنم. خدا در جانشان بزرگ و ديگران كوچك مقدارند. بهشت برای آنان چنان است كه گویی آن را ديده و در نعمتهای آن بسر می برند و جهنم را چنان باور دارند كه گویی آن را ديده و در عذابش گرفتارند دلهای پرهيزكاران اندوهگين و مردم از آزارشان در امان، تنهايشان لاغر، درخواستهايشان اندك و عفيف و پاكدامنند. در روزگار كوتاه دنيا صبر كرده تا آسايش جاودانه قيامت را به دست آورند، تجارتی پرسود كه پروردگارشان فراهم فرمود، دنيا می خواست آنها را بفريبد اما عزم دنيا نكردند، می خواست آنها را اسير خود گرداند كه با فدا كردن جان، خود را آزاد ساختند... ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۳ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 ، خطبه متّقین {قسمت_دوم} 2⃣ شب پرهيزكاران 🔻 پرهيزكاران در شب بر پا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفكّر و انديشه می خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می يابند. وقتی به آيه ای برسند كه تشويقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند و با جان پرشوق در آن خيره شوند و گمان می برند كه نعمتهای بهشت در برابر ديدگانشان قرار دارد و هرگاه به آيه ای می رسند كه ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می سپارند و گويا صدای برهم خوردن شعله های آتش، در گوششان طنين افكن است، پس قامت به شكل ركوع خم كرده، پيشانی و دست و پا بر خاك ماليده و از خدا آزادی خود از آتش جهنم را می طلبند. 3⃣ روز پرهيزكاران 🔻پرهيزكاران در روز دانشمندانی بردبار و نيكوكارانی باتقوا هستند كه ترس الهی آنان را چونان تير تراشيده لاغر كرده است. كسی كه به آنها می نگرد می پندارد كه بيمارند اما آنان را بيماری نيست و می گويد: مردم در اشتباهند، در صورتيكه آشفتگی ظاهرشان از امری بزرگ است. از اعمال اندك خود خشنود نيستند و اعمال زياد خود را بسيار نمی شمارند، نفس خود را متّهم می كنند و از كردار خود ترسناكند. هرگاه يكی از آنان را بستايند، از آنچه در تعريف او گفته شد در هراس افتاده می گويد: من خود را از ديگران بهتر می شناسم و خدای من، مرا بهتر از من می شناسد. بار خدايا! مرا بر آنچه می گويند محاكمه نفرما و بهتر از آن قرارم ده كه می گويند و گناهانی كه نمی دانند بيامرز. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۳ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 ، خطبه متّقین {قسمت_سوم} 4⃣ نشانه های پرهيزكاران 🔻و یکی از نشانه های پرهيزكاران اين است كه او را اينگونه می بينی: در دينداری نيرومند، نرمخو و دورانديش، دارای ايمانی پر از يقين، حريص در كسب دانش و با داشتن علم بردبار و در توانگری ميانه رو، در عبادت فروتن و آراسته در تهيدستی، در سختی ها بردبار، در جستجوی كسب حلال، در راه هدايت شادمان، پرهيزكننده از طمع ورزی می باشد. اعمال نيكو انجام می دهد و ترسان است. روز را به شب می رساند با سپاسگزاری، و شب را به روز می آورد با ياد خدا، شب می خوابد اما ترسان و برمی خيزد شادمان، ترس برای اينكه دچار غفلت نشود و شادمانی برای فضل و رحمتی كه به او رسيده است. اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش می كند، روشنی چشم پرهيزكار در چيزی قرار دارد كه جاودانه است و آنچه را ترك می كند كه پايدار نيست، بردباری را با علم و سخن را با عمل، درمی آميزد. پرهيزگار را می بيني كه آرزويش نزديك، لغزشهايش اندك، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراكش كم، كارش آسان، دينش حفظ شده، شهوتش در حرام مرده، خشمش فرو خورده است. مردم به خيرش اميدوار و از آزارش در امانند، اگر در جمع بيخبران باشد نامش در گروه يادآوران خدا ثبت می گردد و اگر در يادآوران باشد نامش در گروه بيخبران نوشته نمی شود، ستمكار خود را عفو می كند به آنكه محرومش ساخته می بخشد، به آن كس كه با او بريده می پيوندد، از سخن زشت دور و گفتارش نرم، بديهای او پنهان و كار نيكش آشكار است. نيكی های او به همه رسيده و آزار او به كسی نمی رسد. در سختی ها آرام و در ناگواريها بردبار و در خوشيها سپاسگزار است، به دشمن ستم نكند، و نسبت به آنكه دوست دارد به گناه آلوده نشود، پيش از آن كه بر ضد او گواهی دهند به حق اعتراف می كند، و آنچه را به او سپرده اند ضايع نمی سازد، و آنچه را به او تذكر دادند فراموش نمی كند. مردم را با لقبهای زشت نمی خواند، همسايگان را آزار نمی رساند، در مصيبتهای ديگران شاد نمی شود و در كار ناروا دخالت نمی كند و از محدوده حق خارج نمی شود. اگر خاموش است سكوت او اندوهگينش نمی كند و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمی شود و اگر به او ستمی روا دارند صبر می كند تا خدا انتقام او را بگيرد. نفس او از دستش در زحمت، ولی مردم در آسايشند، برای قيامت خود را به زحمت می افكند، ولی مردم را به رفاه و آسايش می رساند، دوری او از برخی مردم، از روی زهد و پارسایی و نزديك شدنش با بعضی ديگر از روی مهربانی و نرمی است، دوری او از تكبر و خودپسندی و نزديكی او از روی حيله و نيرنگ نيست، سخن امام كه به اينجا رسيد، ناگهان همام ناله ای زد و جان داد. امام (علیه السلام) فرمودند: سوگند به خدا من از اين پيش آمد بر همام می ترسيدم، سپس گفت: آيا پندهای رسا با آنان كه پذيرنده آنند چنين می كند؟ شخصی رسيد و گفت: چرا با تو چنين نكرد؟ امام (علیه السلام) پاسخ داد: وای بر تو، هر اجلی وقت معينی دارد كه از آن پيش نيفتد و سبب مشخصی دارد كه از آن تجاوز نكند، آرام باش و ديگر چنين سخنانی مگو، كه شيطان آن را بر زبانت رانده است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
4_5870477165505547645.mp3
7.55M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۹۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت نود و هشتم ✳️ حوادثی در شهر کوفه 🔸نهایت ساده زیستی 🔻[ زندگی من در کوفه از طریق محصولات کشاورزی که در مدینه داشتم، اداره می‌شد. گرچه به مردم کوفه نان و گوشت می‌دادم، خودم با خرما گذران زندگی می‌کردم و به مردم کوفه می‌گفتم: ] 🔻ای مردم کوفه، اگر روزی که شهر شما را ترک می‌کنم، غیر از اثاث منزلی که با خود آورده‌ام و همچنین غیر از این مَرکب که سوارش بوده‌ام و خادمی که همراه داشته‌ام، چیز دیگری همراه من دیدید، مرا خائن بدانید. ✳️ من برای شما، همانند کهف برای اصحاب کهف هستم 🔻[ قضاوتی پیش آمد که علیه مردی حکم دادم. وی ناراحت شد و گفت: حکمی صادر کردی که اموالم را از دست دادم و خانواده‌ام آسیب دید. به قنبر گفتم: ] ای قنبر، مردم را برای اجتماع همگانی به هنگام نماز، فراخوان. [ مردم جمع شدند و من خطبه‌ای برای آنان ایراد کردم: ] 🔻من و همه کسانی که از حقایق روزگار عبرت گرفته‌ایم، بر این واقعیت اتفاق نظر داریم که هرگاه محصولی بر اساس تقوا به دست آمده باشد، ضایع نمی‌شود و ریشه هر درختی که با تقوا رشد کرده باشد، تشنه نمی‌ماند. همه خوبی را در کسی باید جست که منزلت خویش بشناسد و در نادانی انسان همین بس که منزلت خود را نشناسد. منفورترین خلق نزد خدا کسی است که خداوند او را به خود واگذاشته باشد، از راه راست منحرف شده، به سخنان بدعت‌آمیز دل داده باشد، همراه افرادی همانند خود، در تاریکی فتنه‌ها مردم را بفریبد، در ظاهر بر نماز و روزه مراقبت کند و با این ظاهر‌سازی، برای پیروانش فتنه‌ها تدارک بیند! 🔻مردم عوام او را دانشمند؛ ولی او حتی یک روز هم مرد دانش نبوده است! هر روز صبح به دنبال چیزی می‌رود که اندکش بهتر از بسیار آن است و در نهایت با آبی گندیده سیراب می‌شود و از آنچه برایش سودی ندارد بهره می‌برد! با این وضع، در میان مردم برای قضاوت می‌نشیند و برای رفع شبهات نسخه می‌پیچد و خود را ضامن حل مشکلات مردم معرفی می کند... پس به کجا چنین حیرت‌زده روانه می‌شوید و از اهل بیت پیامبرتان روی بر می‌تابید؟! 🔻من از سنخ همان ساکنان کشتی نوحم که هر کس بدان پناه برد، نجات یافت. افسوس و حسرت بر کسی که از این کشتی عقب بماند و بدان رو نیاورد! من در میان شما همانند غار اصحاب کهف هستم که با پناه‌بردن به آن در امان ماندند. من در میان شما همان "باب حطّه" هستم که بنی‌اسرائیل با ورود به آن نجات یافتند و هر کس تخلف کرد، هلاک شد. 🔻رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آخرین حج خود سخنی فرمودند که آن را برای شما باز می‌گویم. او فرمود:" من در میان شما چیزی را باقی می گذارم که اگر بدان تمسّک کنید، هرگز گمراه نشوید و آن، کتاب خدا و عترت و اهل بیت من است." 📚منابع: ۱. الغارات، ج۱، ص۴۴ ۲. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۰ ۳. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۱ ۴. الارشاد، ج۱، ص۲۳۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 پیروان قرآن 💠 دریغا از برادرانم که قرآن را خواندند و بر اساس آن قضاوت کردند ، در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپا داشتند... ، خطبه ۱۸۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220206-WA0021.
3.23M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 7⃣ ⭕️ حَسب و حسن خلق 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 7 ) 🔷 حَسب و حسن خلق 🔻امیرالمؤمنین(علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ می فرمایند: «إِنَّ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ» ؛ با ارزش ترین حَسَب، اخلاق نیکو است. " حَسَب" در لغت یعنی بزرگی خانوادگی ؛ یعنی آنچه از افتخارات پدران و اجداد باشد، که جمع آن "اَحساب" است. 🔻حَسَب را بر اساس آنچه در معارف نهج البلاغه آمده است می شود به دو دسته کلی تقسیم کرد : 1⃣ حسب ظاهری 2⃣ حسب معنوی 🔹حسب ظاهری یعنی همان افتخارات پدران و اجداد. حسب ظاهری را هم باز در نهج البلاغه به دو بخش و دو نوع ارزش گذاری کرده اند : 1⃣ حَسَب نیک 2⃣ حَسَب بد یعنی بسته به اینکه بخواهی از افتخارات پیشینیانت چگونه استفاده کنی، آن حَسَب نیک یا بد خواهد شد. 🔻درباره "حسب نیک" مولا علی (علیه السلام) در نامه ۵۳ به مالک اشتر (رحمت الله علیه) می نویسند: «ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِي الْمُرُوءَاتِ وَالاَحْسَابِ وَأَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ» ؛ آقای مالک اشتر! با خانواده ها و افرادی همنشین شو و به آنها بچسب که دارای مروّت و حَسَبهای پاکیزه و اهل خانه های صالحه هستند. یعنی نگاه به پیشینیان یک فرد میتواند یک عامل اطمینان نسبی باشد بر صالح بودنش، البته این فقط یک عامل است. بنابراین تو میتوانی با اینها معاشرت بیشتری داشته باشی. اما همین حسب نیک، جبران کننده سستی در عمل صالح فرد نیست، یعنی من نمی توانم به واسطه اینکه پدران و اجداد صالحِ مشهورِ خَیّرِ عالمِ عارفی داشتم، خودم در عمل برای قیامتم کوتاهی کنم. حضرت در حکمت ۳۸۹ نهج البلاغه می فرمایند: « مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ»؛ کسی که در عمل خودش کندی می کند ، نسب و فامیل و نسبتهای قوم و خویشی او نمی تواند به او سرعت بدهد. یا فرمودند : «مَنْ فَاتَهُ حَسَبُ نَفْسِهِ لَمْ يَنْفَعْهُ حَسَبُ آبَائِه‏» ؛ کسی که خودش برای خودش ارزشی قائل نشود، ارزش آبائش نمی تواند به او نفع رساند. 🔻 اما "حَسَب ظاهری بد" چیست؟ آنجایی است که کسی اولاً به رفتارهای زشت ، عقاید باطل ، آداب و رسوم غیر عاقلانهٔ پیشینیان خودش افتخار کند. امیرالمؤمنین در نامه ۳۲ به معاویه می نویسند: تو با مردم کاری کردی که «عَوَّلُوا عَلَى أَحْسَابِهِمْ» ؛ به خاندان خودشان نازیدند مثل دوران جاهلیّت ، به خاندان مشرک خودشون افتخار کردند. 🔻 و دیگر نکته ای که در نهج البلاغه پیرامون حَسَب ظاهری بد هست، این است که حضرت ما را نهی می کنند که از بزرگان متکبّر خودمان اطاعت و حرف شنوی داشته باشیم. در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه شریف مولا علی (علیه السلام) اینگونه می فرمایند: «ألا فالحَذَرَ الحَذَرَ» ؛ هشیار باشید هشیار باشید! «مِن طاعَةِ ساداتِكُم و كُبَرائكُمُ»؛ هشیار باشید ، آگاه باشید ، برحذر باشید و دوری کنید از طاعت بزرگان و کُبراء خودتان، «الذينَ تَكَبَّرُوا عَن حَسَبِهِم» آن بزرگان فامیلتان که تکبّر می کنند به خاطر حسب و افتخارات پیشینیان خود. 🔹 اما "حسب معنوی" هم داریم ، حسب معنوی آنجایی است که انسان در درون خودش با تلاش و ریاضت و مراقبه ارزشهای حقیقی ایجاد می کند، که یکی از آنها حسن خلق است که همین حکمت ۳۸ بود، «إِنَّ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ». یکی هم در حکمت ۱۱۳ مولا علی (علیه السلام) یکی از مصادیق حسن خلق را ، یعنی "تواضع" را بالاترین نوع حَسَب می دانند و می فرمایند : «لَا حَسَبَ كَالتَّوَاضُعِ» ؛ هیچ حسبی افتخارات خاندانی ، هم ارزش با تواضع نیست. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
4_5870971718104779536.mp3
3.41M
💠 به نقل از میثم تمّار و زنده کردن مُرده بواسطه امیرالمؤمنین (علیه السلام) 🔵 🔹ماجرای مدرک بن حنظله که عمویش او را کشته بود . 🌿 در صحرای نجف با حضور مردم کوفه و زنده شدن آن شخص بواسطه امیرالمؤمنین (علیه السلام) و شرح کوتاه ماجرا در همین فایل صوتی 📚 منبع : کتاب القطرة ج2 ص127 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‌‏┅‏