eitaa logo
نهضت نهج البلاغه خوانی فیازمان
27 دنبال‌کننده
599 عکس
115 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 معیار امامت 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شگفتا آيا معيار خلافت، صحابى پيامبر بودن است؛ امّا صحابى بودن و خويشاوندى ملاك نيست؟ 🔻امیرالمؤمنین(علیه السلام) در حکمت ۱۹۰ نهج البلاغه درباره یکی از مبانی و مبادی غلط و دروغی که برای غصب خلافت در جامعه ترویج شد فرمایش بسیار منطقی و استدلالی دارند. 🔻در جامعه برای توجیه جایگزین کردن دیگران بجای امیرالمؤمنین بعد از پیغمبر به هر حرف سستی اما با طمطراق و چرب و نرم شده تمسک می شد. یکی از آن حرف ها این بود که ؛ خوب کسی که حاکم شده بعد از پیامبر عزیز از صحابه بزرگ پیامبر بوده این یار غار پیامبر بوده و خلفای سه گانه همه از اصحاب بزرگ پیامبر بودند. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) با همان مدل بسیار منطقی و هوشمندانه بر پایه همین مبنایی که خود آنها ادعا می کند (اگرچه غلط هست) حرفشان را رد می کند، اصطلاحاً به این حرکت و هنر صنعت جدل گفته می‌شود. یعنی امیرالمؤمنین (علیه السلام) که قبول ندارد هر کسی صحابه پیامبر است فقط به خاطر این که مدتی در رکاب پیامبر بوده می تواند جانشین پیامبر باشد و مشروعیت دارد، این را اصلاً قبول ندارند بلکه مبنای مورد قبول امیرالمؤمنین که مبنای حق است این است که امامت مثل رسالت از طرف خداوند نصب می شود. امیرالمؤمنین را که پیامبر نصب نفرمودند، خدا در روز غدیر نصب کرد و به پیامبرش دستور داد آن را که من نصب کردم تو برو تبلیغ کن. 🔻با اینکه امیرالمؤمنین این مبنا را دارند اما با آن هنر دقیقی که دارند در بحث و مناظره و جدل روی آن کار می‌شود می‌گویند اصلاً فرض کنیم مبنای شما درست؛ مگر نمی گویید طرف چون صحابه پیامبر بوده خوب شایسته بوده خلیفه پیامبر شود، خیلی خوب پس من یک چیز بالاتر می گویم اگر کسی علاوه بر اینکه صحابه پیامبر بوده از خانواده پیغمبر بوده این اولویت ندارد؟ 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
ختم روزانه نهج البلاغه(9).mp3
2.67M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۸۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۸۷ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄═❁❈๑🍃๑🌺๑🍃๑❈❁═┄ 📜 : (برخی از شارحان گفتند اين خطبه در كوفه ايراد شد) 1⃣ معرفی بهترين بنده خدا (الگوی انسان كامل) ای بندگان خدا همانا بهترين و محبوب ترين بنده نزد خدا بنده ای است که خدا او را در پيکار با نفس ياری داده است. آنکس که جامه زيرين او اندوه و لباس رويين او ترس از خداست، چراغ هدايت در قلبش روشن شده و وسايل لازم را برای روزی که در پيش دارد فراهم کرده و دوریها و دشواریها را بر خود نزديک و آسان ساخته است. حقايق دنيا را با چشم دل نگريسته همواره به ياد خدا بوده و اعمال نيکو فراوان انجام داده است. از چشمه گوارای حق سيراب گشته چشمه ای که به آسانی به آن رسيد و از آن نوشيده سيراب گرديد و در راه هموار و راست قدم برداشته پيراهن شهوات را از تن بيرون کرده و جز يک غم از تمام غمها خود را می رهاند و از صف کوردلان و مشارکت با هواپرستان خارج شد کليد بازکننده درهای هدايت شد و قفل درهای گمراهی و خواری گرديد. راه هدايت را با روشندلی ديد و از همان راه رفت و نشانه های آن را شناخت و از امواج سرکش شهوات گذشت. به استوارترين دستاويزها و محکمترين طنابها چنگ انداخت چنان به يقين و حقيقت رسيد که گويی نور خورشيد بر او تابيد. در برابر خدا خود را به گونه ای تسليم کرد که هر فرمان او را انجام میدهد و هر فرعی را به اصلش باز میگرداند. چراغ تاريکیها و روشنی بخش تيرگیها کليد درهای بسته و برطرف کننده دشوارها و راهنمای گمراهان در بيابانهای سرگردانی است. سخن می گويد خوب می فهماند سکوت کرده به سلامت می گذرد برای خدا اعمال خويش را خالص کرده آن چنانکه خدا پذيرفته است از گنجينه های آيين خدا و ارکان زمين است. خود را به عدالت واداشته و آغاز عدالت او آنکه هوای نفس را از دل بيرون رانده است. حق را می شناساند و به آن عمل میکند. کار خيری نيست مگرکه به آن قيام میکند و در هيچ جا گمان خيری نبرده جزآنکه به سوی آن شتافته. اختيار خود را به قرآن سپرده و قرآن را راهبر و پيشوای خود قرار داده است. هر جا که قرآن بار اندازد فرود آيد و هر جا که قرآن جای گيرد مسکن گزيند. 2⃣ وصف زشت ترين انسان(عالم نمايان) و ديگری که او را دانشمند نامند اما از دانش بی بهره است يک دسته از نادانیها را از جمعی نادان فراگرفته و مطالب گمراه کننده را از گمراهان آموخته و به هم بافته و دامهايی از طنابهای غرور و گفته های دروغين بر سر راه مردم افکنده قرآن را بر اميال و خواسته های خود تطبيق میدهد و حق را به هوسهای خود تفسير می کند. مردم را از گناهان بزرگ ايمن میسازد و جرائم بزرگ را سبک جلوه میدهد. ادّعا می کند از ارتکاب شبهات پرهيز دارد اما در آنها غوطه میخورد. میگويد از بدعتها دورم ولی در آنها غرق شده است. چهره ظاهر او چهره انسان و قلبش قلب حيوان درنده است راه هدايت را نمی شناسد که از آن سو برود و راه خطا و باطل را نمیداند که از آن بپرهيزد پس مرده ای است در ميان زندگان. 3⃣ شناساندن عترت پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و امامان راستين (علیهم السلام) مردم کجا می رويد؟چرا از حق منحرف میشويد؟ پرچمهای حق برافراشته و نشانه های آن آشکار است با اينکه چراغهای هدايت روشنگر راهند چون گمراهان به کجا می رويد؟ چرا سرگردانيد؟ در حالیکه عترت پيامبرتان در ميان شماست. آنها زمامداران حق و يقينند؛ پيشوايان دين و زبانهای راستی و راستگويانند پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد و همانند شتران تشنه که به سوی آب شتابانند به سوی شان هجوم ببريد. ای مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد که فرمود: «هر که از ما می ميرد در حقيقت نمرده است و چيزی از ما کهنه نمی شود»، پس آنچه نمی دانيد نگوييد زيرا بسياری از حقايق در اموری است که ناآگاهانه انکار میکنيد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄═❁❈๑🍃๑🌺๑🍃๑❈❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۸۷ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄═❁❈๑🍃๑🌺๑🍃๑❈❁═┄ 📜 4⃣ ويژگيهای امام علی(علیه السلام) مردم عذرخواهی کنيد از کسی که دليلی بر عليه او نداريد و آنکس من می باشم. مگر من در ميان شما بر اساس ثقل اکبر «که قرآن است» عمل نکردم؟ و ثقل اصغر «عترت پيامبر» را در ميان شما باقی نگذاردم؟ مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوار نساختم؟ و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم؟ مگر پيراهن عافيت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم؟و نيکی ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم؟ و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان ندادم؟ پس وهم و گمان خود را در آنجا که چشم دل ژرفایِ آنرا مشاهده نمیکند و فکرتان توانايی تاختن در آن راه را ندارد به کار نگيريد.(برخی از همين خطبه است:) 5⃣ اخبار غيبی نسبت به آينده بنی اميه تا آنکه برخی از شما گمان می برند که دنيا به کام بنی اميّه شد و همه خوبیها را افزون به آنها سپرده و آنها را از سرچشمه خود سيراب کرده و تازيانه و شمشيرشان از سر اين امّت کنار نخواهد رفت. کسانیکه چنين می انديشند در اشتباهند زيرا سهم بنی اميّه تنها جرعه ای از زندگی لذّت بخش است که مدّتی آن را می مکند سپس همه آنچه را نوشیدند بیرون میریزند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄═❁❈๑🍃๑🌺๑🍃๑❈❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و پنجاه و یکم ❇️ بازگشت از صفین 🔸ملاقات با‌ خوارج [ پس از بازگشت از صفین، در منطقه‌ای به نام «حروراء»، با خوارج روبه‌رو شدم که سی‌هزار تن بودند. در جمع آنان حاضر شدم و خطبه‌ای برای آنان ایراد‌کردم: ] 🔻سپاس خدایی‌ را که با همهٔ عظمتش، به بندگانش نزدیک‌ است و در دل‌های آنان جای دارد. او نزدیک است؛ ولی با چشمان‌ سر دیده‌ نمی‌شود. اول‌ است و آخر، ظاهر است و باطن، بر غیب‌ها آگاهی دارد، از گناهان می‌گذرد، با اذن خودش اطاعت می شود و در عین‌حال، از بندگان فرمان‌بُردارش تشکر می‌کند. می‌داند که عُصیان می‌شود؛ ولی می‌پوشاند و می‌بخشد. از برآوردن خواسته‌هایش ناتوان نیست. کسی مانع ارادهٔ او نمی‌تواند‌ باشد. با اینکه قدرت دارد، مدارا می‌کند و در هنگام عقوبت، به کسی ستم روا نمی‌دارد و همه را در بوتهٔ امتحان می گذارد: هم کسانی را که دوست دارد و هم کسانی را که دشمن می‌دارد، و دلیل آن همان چیزی است که بر رسولش صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل فرموده است: { وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ} ( تا خداوند افراد باایمان را خالص کند و کافران را به تدریج نابود سازد.) 🔻اما شما مردم، همگی نیک می‌دانید که من به حٓکمیت راضی نبودم، تا آنکه شما بر این خواسته پافشاری کردید و در نهایت، بر من غالب آمدید. خداوند بین من و شما گواه است که چنین‌ بود. سپس همان‌گونه که همگی می‌دانید، عهدنامه‌ای نوشتیم و در آن شرط کردیم که آنچه قرآن زنده کرده، زنده بدارند و آنچه قرآن از بین برده است، از بین ببرند و نیز شرط کردیم که اگر نمایندگان چنین رفتار نکنند، حق حٓکمیت از آنان سلب می‌شود. شما خود از جملهٔ شاهدان این عهدنامه بودید و می‌دانید که ما بر سر همان پیمان خویش هستیم و چیزی تغییر نکرده‌ است. پس اکنون بگویید سخن شما چیست و می‌خواهید به‌ کجا بروید؟ [ بر اثر خواندن این خطبه، بیست و چهار هزار تن از آنان قانع شدند و گفتند: خداوندا، ما این سخنان را حق می‌دانیم و با او همراهی می‌کنیم. هزار تن از آنان به پادگان «نخیله» رفتند و گفتند ما اینجا می‌مانیم تا امام ما به جنگ با اهل شام برگردد. ولی پنج هزار تن از آنان به نهروان رفتند و با عبدالله‌بن‌وهب‌راسبی بیعت کردند که تا دم مرگ به مخالفت خویش ادامه دهند.] 🔸ملاقات با صالح‌بن‌سلیم [ به مسیر خود برای بازگشت به کوفه ادامه‌ دادیم. در بین راه با صالح‌بن‌سلیم ملاقات کردم که آثار بیماری در چهره‌اش آشکار بود. از او پرسیدم: آیا در این جنگ همراه ما بودی؟ پاسخ داد: به خدا سوگند، با اینکه تصمیم گرفته بودم در آن شرکت کنم، نتوانستم. این بیماری که می‌بینی، مرا از حضور در جنگ بازداشت. به او گفتم: ] { لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَىٰ وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ ۚ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ } (بر ضعیفان و بیماران و آن‌ها که وسیله‌ای برای انفاق ندارند، ایرادی نیست که در میدان جنگ شرکت نجویند، اگر برای خدا و رسولش خیرخواهی کنند. بر نیکوکاران راه مؤاخذه باز‌ نیست و خداوند آمرزنده و مهربان است!) 🔻اکنون به من بگو مردم دربارهٔ آنچه میان ما و اهل شام گذشت، چه می‌گویند؟ [ او پاسخ داد: برخی مردم از اتفاقی که افتاده‌ است، شادمان‌اند و آنان بدخواهان و افراد پست مردم هستند. و برخی دیگر از آنچه پیش آمده‌ است، اندوهگین‌اند و آنان دلسوزترین مردم برای تو هستند. وقتی از نزد او برمی‌خاستم، به وی گفتم: ] 🔻راست گفتی. امیدوارم خداوند تحمل رنج بیماری را موجب بخشش گناهانت قرار دهد؛ زیرا در خود بیماری ثواب نیست؛ ولی تحمل بیماری گناهان بنده را می‌ریزد، تا آنجا که گناهی برای او باقی نمی‌گذارد. آری، ثواب مربوط به گفتار با زبان و عمل با دست‌و‌پاست و خداوند بزرگ بندگان بسیاری را به دلیل صداقت در نیت و باطن پاکیزه وارد بهشت می کند. 📚منابع: ۱. قرآن ‌کریم، سورهٔ آل‌عمران، آیه۱۴۱ ۲. شرح‌الأخبار، ج۲، ص۳۷ ۳. قرآن ‌کریم، سورهٖ توبه، آیهٔ۹۱ ۴. وقعة‌ صفّین، ص۵۲۸ ۵. تفسیر‌العیاشی، ج۲، ص۱۰۳ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 ریسمان محکم الهی 💠 بر شما باد عمل کردن به «قرآن» که ريسمان محکم الهی و نور آشکار و درمانی سودمند است، که تشنگی را فرونشاند. 📒 ، خطبه ۱۵۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۹۰ قسمت دوم.m4a
3.55M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⃣ ⭕️ معیار امامت 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 معیار امامت (2) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: شگفتا آيا معيار خلافت، صحابى پيامبر بودن است؛ امّا صحابى بودن و خويشاوندى ملاك نيست؟ 🔻مگر نمی گویید طرف چون صحابه پیامبر بوده، خوب شایسته بوده تا خلیفه پیامبر شود؛خیلی خوب پس من یک چیز بالاتر می گویم ، اگر کسی علاوه بر اینکه صحابه پیامبر بوده از خانواده پیغمبر بوده این اولویت ندارد؟ لذا در حکمت ۱۹۰ این‌گونه می فرمایند: "شگفتا! آیا معیار خلافت صحابی پیغمبر بودن است؟ اما سحابی و خویشاوند پیغمبر بودن ملاک نیست؟" 🔻بعد در ادامه اینگونه می خوانیم، شعری را حضرت امیر (علیه السلام) به آن تمسّک کردند و بعد به خطاب به خلیفه اول گفتند: اگر ادعا می کنی با شورای مسلمین به خلافت رسیدی، چه شورایی بود که رأی دهندگان حضور نداشتند؟ و اگر خویشاوندی را حجت می آوری دیگران که از تو به پیامبر نزدیک تر و سزاوارترند؛ یعنی من. 🔻پس امیرالمؤمنین همانگونه که در سایر مواقع دیگر نهج البلاغه به همین روش استناد می‌کنند، که اگر کسی ادّعا می کند من صحابه پیامبرم ، همه می‌دانند که من اوّلین کسی هستم که به پیامبر ایمان آوردم، اولین کسی هستم که پشت سر پیامبر نماز خواندم، در تمام صحنه های جنگ و هجرت و سختی ها من بودم در کنار پیامبر. در روزگار جنگ های سختی که همه شما فرار می کردید این من بودم که کنار پیامبر ایستادم. اگر مسأله صحابه پیامبر بودن است که من در این مسأله از همه برترم. اگر مسأله قرابت با پیامبر است که من از همه به پیامبر نزدیکترم؛ پیامبر مرا برادر خودش می دانست. 🔻در نهج البلاغه حضرت می‌فرمایند :"من کودک بودم، پیامبرم را در رختخواب خود می خواباند گاهی غذا را لقمه لقمه با دست مبارک خود در کام من می‌گذاشت. من بوی پیغمبر را استشمام می کردم حتی در لحظاتی که در غار حراء خلوت با خداوند داشت احدی حضور نداشت جز من. وقتی جبرئیل نازل شد و آیات را آورد من نور وحی را می دیدم و صدا را می شنیدم و پیامبر به من فرمودند یا علی تو هرچه من میبینم می بینی، هر چه من می شنوم می شنوی. تو عین خود منی فقط پیامبر نیستی، وصی منی. 🔻" اگر قرابت است من از همه نزدیکترم اگر شما قرابت را حجت و معیار می‌دانید برای خلافت پیغمبر، پس من باید خلیفه می شدم. اگر از صحابی بودن و همراه پیامبر بودن آن را نتیجه می گیرید احدی که مثل من چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ کمیت با پیامبر همراه نبوده پس باز هم من باید خلیفه می شدم. 🔻 پس شما چگونه مبنایی را برای اثبات خلافت خود ادعا میکنید که ضدّ خودتان تمام می شود. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
ختم روزانه نهج البلاغه(10).mp3
3.22M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۸۶ تا ۸۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۸۶ تا ۸۴ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : صفات پرهيزكاری 1⃣ علم الهی ♦️ خدا به تمام اسرار نهان آگاه و از باطن همه با خبر است، به همه چيز احاطه دارد و بر همه چيز غالب و پيروز و بر همه چيز تواناست. 2⃣ پندهای ارزشمند ♦️ هر کس از شما در روزگارانی که مهلت دارد به اعمال نيکو بپردازد، پيش از آنکه مرگ فرا رسد و در ايّام فراغت پاک باشد، پيش از آنکه گرفتار شود و در ايّام رهايی نيکوکار باشد، پيش از آنکه مرگ گلوگاه او را بفشارد. پس برای خود و جايی که می رود آماده باشد و در اين دنيا که محل کوچ کردن است، برای منزلگاه ابدی، توشه ای بردارد. پس ای مردم! خدا را، خدا را، پروا کنيد برای حفظ قرآن که از شما خواسته و حقوقی که نزد شما سپرده است، پس همانا خدای سبحان شما را بيهوده نيافريد و به حال خود وا نگذاشت و در گمراهی و کوری رها نساخته است، کردارتان را بيان فرمود و از اعمال شما با خبر است و سرآمد زندگی شما را مشخّص کرد و کتابی بر شما نازل کرد که روشنگر همه چيز است. پيامبرش را مدّتی در ميان شما قرار داد تا برای او و شما، دين را به اکمال رساند و آنچه در قرآن نازل شد و مايه رضای الهی است تحقّق بخشد. و با زبان پيامبرش کارهای خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها را ابلاغ کرد و اوامر و نواهی را آموزش داد و راه عذر را بر شما بست و حجّت را تمام کرد. پيش از کيفر شما را تهديد کرد و از عذابهای سختی که در پيش روی داريد ترساند. پس بازمانده ايّام خويش را دريابيد و صبر و بردباری در برابر ناروايی ها پيشه کنيد، چرا که عمرِ باقيمانده، برابر روزهای زيادی که به غفلت گذرانديد و روی گردان از پندها بوديد بسيار کم است. به خود بيش از اندازه آزادی ندهيد که شما را به ستمگری می کشاند و با نفس سازشکاری و سستی روا مداريد که ناگهان در درون گناه سقوط می کنيد. 3⃣ يادآوری ارزش های اخلاقی ♦️ای بندگان خدا! آن کس که نسبت به خود خيرخواهی او بيشتر است، در برابر خدا از همه کس فرمانبردارتر است و آن کس که خويشتن را بيشتر می فريبد نزد خدا گناه کارترين انسان ها است. زيانکار واقعی کسی است که خود را بفريبد و آن کس مورد غبطه است و بر او رشک می برند که دين او سالم باشد. سعادتمند کسی است که از زندگی ديگران عبرت آموزد و شقاوتمند کسی است که فريب هوا و هوس ها را بخورد. آگاه باشيد، رياکاری و تظاهر هرچند اندک باشد شرک است و همنشينی با هواپرستان ايمان را به دست فراموشی می سپارد و شيطان را حاضر می کند. از دروغ برکنار باشيد که با ايمان فاصله دارد. راستگو در راه نجات و بزرگواری است، اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری است. حسد نورزيد که حسد ايمان را چونان آتشی که هيزم را خاکستر کند، نابود می سازد و با يکديگر دشمنی و کينه توزی نداشته باشيد که نابودکننده هر چيزی است. بدانيد که آرزوهای دور و دراز عقل را غافل و ياد خدا را به فراموشی می سپارد. آرزوهای ناروا را دروغ انگاريد که آرزوها فريبنده اند و صاحبش فريب خورده. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄